آذربایجانی: اگر روحانی خطا کرد، دین را کنار نگذارید / روحانیون باسواد به مساجد برگردند
به گزارش خبرگزاری فارس، حجتالاسلام مسعود آذربایجانی عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر روانشناسی اسلامی، فلسفه دین و اخلاق پژوهی حوزه علمیه در گفتوگویی در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه در رویدادهای اخیر جامعه گسست و چالش بین این نهاد و نسل جوان و نوجوان مشهود بود و روحانیون و مبلغین دین برای تغییر رویکرد و بازگشت افراد به دین چه تدبیری باید داشته باشند؟ اظهار داشت: روحانی، کشیش، اسقف، معلم و... در هر دین، یکی از 10 رکن و از تأثیرگذارترین عواملی است که ارزشهای دینی را از نسل قبل به نسل بعد منتقل میکند. وظیفه این طبقه آموزش آموزههای دین به مردم، جامعه پذیری دین، محافظت از سنتهای دینی، مقابله با تحریف دین و ارائه تفسیر درست از دین به جامعه است.
بین رفتار نادرست برخی از روحانیون خاطی با اصل دینداری تفکیک کنیم
وی افزود: طبقه روحانیت در تربیت دینی نقش بیبدیلی دارد و در اصل دینداری و ارتقاء دینی مردم تأثیرگذار بودهاند. لکن باید به این نکته توجه کنیم که دینداری مساوی با روحانیت نیست. حضرت علی (ع) میفرمایند: معیار حق را باید بشناسیم. در این صورت اگر من روحانی خطا کردم، من باید حذف شوم نه اینکه دین را کنار بگذارند.
آذربایجانی با طرح این سؤال که اگر جواهرسازی با دستان آلوده به جواهر و طلا دست بزند، نباید جواهر و طلا را به دور انداخت بلکه جواهرساز باید نحوه کارکردن خود را اصلاح کند گفت: بنابراین منطق عقلی ایجاب میکند که در اینگونه موارد، بین رفتار نادرست برخی از روحانیون خاطی با اصل دینداری تفکیک کنیم. چراکه اصل دین به عنوان گوهری در زندگی میتواند به ما در راهیابی به مسیر درست کمک کند و موجب رستگاری افراد شود. ضمن اینکه اگر فردی از طبقه روحانیت خطایی مرتکب شد نباید همه روحانیون را حذف کرد.
چند توصیه به روحانیون: باسوادها با مساجد بازگردند
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه اصلاحات جدی در روحانیت باید صورت بگیرد، تصریح کرد: رابطه عاطفی با مردم باید قویتر شود. روحانیون باسواد و با فضیلت به مساجد بازگردند و با مردم و بهخصوص نسل جوان ارتباط عاطفی برقرار کنند. نکته مهمیکه نباید از آن غافل شد این است؛ در زمانیکه چالش و تعارضی بین مردم و حکومت پدید میآید، روحانیت باید دقت کند و در جانب حق بایستد. البته گاهی ممکن است حق با مردم باشد و گاهی با حکومت. به هرصورت ممکن است که مردم به دلیل اخبار نادرست و تحلیلهای غیرمطمئن دچار خطا شوند. در این صورت باید به کمک مردم بیایند و دست آنها را بگیرند تا از مسیر اشتباه بازگردند. اما نه به روش خشونتآمیز و تندخویی.
وی اضافه کرد: راه خدا به ما آموزش میدهد؛ زمانی که حضرت موسی (ع) میخواهد نزد فرعون برود به او میفرماید که با فرعون با بیانی «لین» و زبان نرم سخن بگو. این روش خیلی موثر است و میتواند به رفع فاصله بین مردم و روحانیت خاتمه دهد و رابطه را بهبود بخشد.
دُرست بودن و حق بودن روش تبلیغ ربطی به جدید و قدم ندارد
آذربایجانی در پاسخ به این سوال که آیا تکیه بر روشهای تربیتی قدیمیدر تربیت نسل جدید مخرب نیست؟ گفت: ما نمیتوانیم، روشها را به قدیم و جدید تقسیم کنیم. نمیشود گفت هرچه روش در دین و قدیم بوده است، کنار گذاشته شود و تنها از روشهای نوین و امروزی استفاده کرد. دُرست بودن و حق بودن ملازمهای با جدید بودن ندارد. باطل بودن ملازمهای با قدیمی بودن ندارد؛ این اصل منطقی است. مثلاً برخی از داروهای قدیمی هنوز کارایی دارد. یا کتب قدیمی مبنا هستند. بنابراین معیار ما باید حق و باطل باشد. اگرچه روشهای قدیمیدر تربیت هنوز کارآمد هستند اما روحانیت باید توجه داشته باشند که این به معنای پشت کردن به روشها، ابزارها و سامانههای نوین در تربیت افراد نیست. استفاده از دستاوردهای جدید برای تربیت نسل جدید یک ضرورت است. زیرا در غیر این صورت بخش زیادی از مخاطب خود را از دست میدهد.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: روحانیت باید بر روشها و ابزارهای جدید مسلط شود. البته روشهای قدیمی برای بخشی از مردم کارایی خود را دارد و نباید به آن پشت کرد. لذا من معتقدم هر دو روش جدید و قدیم، نیاز روحانیون در تربیت دینی جامعه است. بازهم تأکید میکنم موثرترین و منطقیترین روش در تربیت دینی جامعه، روشی است که پیامبر (ص) به آن اشاره کردند و فرمودند: کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم؛ با غیر زبانتان مردم را دعوت کنید. یعنی باید در عمل به مردم ثابت کنیم که دین رستگاری و زندگی بهتر میآورد.
مردم باید احساس کنند که روحانی با آنها فاصلهای ندارد
وی ادامه داد: مردم باید ببیند که من روحانی در عمل دیندارم، به خانواده، فرزندان و اطرافیانم ظلم نمیکنم، راستگویی و درستکاری محور کار و زندگیام است. در این صورت بهترین، موثرترین و کارآمدترین روش دعوت مردم به دین و تحقق تربیت دینی همین خواهد بود. روش دوم این است که به بُعد معنویت دین توجه ویژه شود زیرا یکی از بخشهای پُرجاذبه دین همین است. معنویتگرایی یکی از جاذبههای زندگی بشر است که با دنیاگرایی فاصله دارد. فردی که در دنیاگرایی اعتدال ندارد نمیتواند مبلغ معنویت باشد. میانهروی در استفاده از دنیا بسیار مهم است تا مردم احساس کنند که در این بعد با روحانیت فاصله ندارند. در این صورت روحانیت میتواند پیامهای معنوی دین را به مردم برسانند.
رسانه سنتی در کنار ظرفیتهای رسانهای جدید باید بکار گرفته شود
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه قالبها و رسانههای تبلیغی مهم هستند، تصریح کرد: معتقدم که رسانه سنتی دین یعنی همان منبر و مسجد همچنان با اهمیت است و باید استفاده شوند. اما از ظرفیت رسانههای جدید برای تبلیغ دین و تربیت دینی مردم نباید غافل شد بلکه به صورت جدی باید به آن توجه شود. از روشهای جدید رسانهای و هنری مانند پادکست، انیمیشن، فیلم کوتاه، مستند و... استفاده کرده و در شبکههای اجتماعی منتشر شود تا در اختیار همگان قرار گیرد. قطعا این روشها برای انتقال مفاهیم دینی به نسل جدید بسیار موثر خواهد بود.
وی با اشاره به اقتضائات و نیازهای نسل امروز در حوزه تربیتی تصریح کرد: باید با استفاده از دانش روانشناسی، نسل جدید و ویژگیهای او را به درستی بشناسیم. به عبارتی نیازهای فیزیولوژیک، روانی و معنوی فرد را شناسایی کنیم. هرچه بیشتر به شناخت مخاطب دست یابیم، بهتر میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. بنابراین مخاطب شناسی اولین قدم است. پیش از این کتابهایی نوشته شده اما کافی نیست. باید پژوهشهایی درباره روانشناسی نوجوانان و جوانان انجام شود تا ویژگیهای آنان را کشف کنیم. تمایزهای نسل جدید را بفهمیم و با آنان آشنا شویم.
روحانیت باید با نسل جدید از بستر محبت و عاطفه ارتباط برقرار کنند
آذربایجانی گفت: گام دوم تمرکز بر اشتراکات است. اقتضائات تربیت نسل جوان این است که از مسیر و مدخل مشترکات وارد شویم. مشترکات بیشتر در پایهها وجود دارد. اگر در بخش ارزشها و باورها، به دنبال مشترکات باشیم، موفقیت بیشتر خواهد بود. نکته بعدی توجه به قالبهاست. همانگونه که به محتوا و مشترکات توجه میکنیم باید به مشترکات قالبی و فرمی نیز توجه کنیم. بدیهی است که بخش قابل توجهی از نسل جدید پای منبر ننشینند اما از طریق رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی میتوان با آنها بهتر ارتباط برقرار کرد. و سخن دیگر اینکه هیجان در نسل نوجوان شدت دارد باید از در روابط عاطفی وارد شویم. اگر رابطه عاطفی و رفاقت برقرار شد میتوان انتظار داشت که پیام را دریافت کند. پس گام اول رابطه عاطفی و سپس مرحله شناختی و بعد عمل به پیام و مرحله رفتاری. مهمترین گام این است که با نوجوانان رفیق شویم.
منبع: ماهنامه خیمه
پایان پیام /