آزمونی که عیار خیلیها را نمایان میکند
محمد صفری
فارغ از هر گونه پیشداوری و قضاوت درباره چگونگی فوت مرحومه امینی در مرکز پلیس امنیت اخلاقی که قطعاً باید شفاف گشته و افکار عمومی درباره آن قانع شوند، این واقعه ابعادی از آنچه که در پس چنین اتفاقاتی به وجود میآید آشکارتر و قابل لمستر میکند.
یک انسان جان خود را از دست داده است، او هموطن و ایرانی است، اتفاقاً از ایرانیترین خطه ایران یعنی کردستان است، علت جان باختن او همچنان در دست بررسی است اما در همین مدت از زمان فوت مرحومه، هم در داخل و هم در خارج حاشیههایی برای آن شکل گرفته که چهره واقعی عوامل و دستاندرکاران پشت پرده آن آشکارتر میشود که قصد و هدف آنها از داغتر کردن ماجرا چیست. مسئله فوت مرحومه امینی خود به خود داغ است و مسئولین در پی روشنگری درباره این ماجرا هستند. چنین اتفاقاتی در هر کشوری میافتد و قصد ما هم این نیست که بخواهیم آن را با دیگر کشورها مقایسه کنیم، چرا که ایران اسلامی را نباید با کشورهایی مقایسه کرد که جرم و جنایت در آنها از سوی پلیس انجام میشود و شهروندان به راحتی در آمریکا از سوی پلیس به قتل میرسند اما هیچ جنجالی به وجود نمیآید. چند روز پیش بود که یک شهروند سیاهپوست ازسوی پلیس انگلیس به قتل رسید. آنچه که از زمان فوت خانم امینی تاکنون دیده شده و روز بهروز افزایش هم یافته است، فضای رسانه ای شدیدی است که از سوی رسانههای فارسی زبان ضد ایران، برخی افراد مشهور غربی همچون بازیگران و خوانندگان و از همه مهمتر گروهک ضد انقلاب منافقین است. منافقین که دست آنها به خون هزاران نفر از مردم ایران آغشته است، پس از این اتفاق ناگوار نام رمز اغتشاش را مهسا امینی گذاشتند و دیگر عوامل ضد انقلاب خارج نشین که تحت حمایت دولتهای غربی قرار دارند همین خط را در پیش گرفتند و در رسانههای خود و رسانههای همسو همچون بی بی سی، ایران اینترنشنال، من و تو، صدای آمریکا و بسیاری از رسانههای دیگر یک خط ویژه برای تشدید فضای رسانهای برای تخریب ایران در میان افکار عمومی تشکیل دادند و در گزارشها و اخبار خود صدها دروغ را منتشر کردند که مردم نمونههای آن را دیدهاند. هدف از اینگونه اقدامات نشان از نگرانی و دلسوزی برای ایران و مردم آن نیست، چرا که در مواضع و سخنان آنها به خوبی کینه و دشمنی دیده میشود تا جایی که حتی میگویند اگر هم ایران اجباری بودن حجاب را بردارد یا حتی دست به اقدامات دیگری هم بزند، جمهوری اسلامی باید سرنگون شود. صریحتر بگوییم، شغالها و کفتارها در انتظار فرصتی هستند تا ایران را با برنامه تجزیه که در دستور کار خود دارند نابود کنند. هرچند چنین خیالی ناپخته است و این رویا را به گور خواهند برد همانگونه که پیشینیان آنها به گور بردهاند اما تجزیه ایران با جنگها و خونریزی همراه خواهد بود که باعث آن همینهایی خواهند بود که اکنون آتش بیار معرکه شدهاند و خود را دایه مهربانتر از مادر میدانند! اعتراض و درخواست رسیدگی به پرونده فوت مرحومه مهسا امینی حق خانواده او و افکار عمومی است که جریحه دار شده است، اما این اتفاق نباید باعث شود که فضا برای عرض اندام ضد انقلاب و دشمن ایران یکپارچه فراهم شود. در هیچ جای دنیا نمیتوان یافت که مسئولین پس از وقوع یک اتفاق اینگونه با خانواده داغدار ابراز همدردی کنند و بر رسیدگی دقیق به آن تأکید داشته باشند که این رویه باید هم وجود داشته باشد، تفاوت انقلاب اسلامی که بر اساس موازین اسلامی و نوع حکومت علوی است در همین است. رئیس جمهور با خانواده داغ دیده تماس تلفنی میگیرد، استاندار و نماینده شهرستان به خانه پدر مرحومه میروند و با خانواده ابراز همدردی میکنند و بسیاری اقدامات دیگر که البته جزو وظایف ذاتی است. قدر مسلم، در پی درگذشت مرحومه امینی باید هوشمندانهتر و هوشیارتر سخن گفت، رفتار کرد و تصمیم گرفت، همه در یک کشور زندگی میکنیم که اگر گزندی به آن وارد شود، همه زیان خواهند دید حتی همانهایی که به نوعی با دشمنان همراهی کردهاند. شغالها و کفتارها در کمین نشستهاند و در انتظار اشتباهی هستند که باعث شود تا اقدامات خود را عملیاتی کنند. چنین اتفاقات و حوادث آزمونی است که عیار خیلیها را نمایان میکند.
منبع: سیاست روز