آنچه با «پول» نمیتوان خرید | ایمانی جاجرمی: سکوت در تاکسی به شرط پرداخت پول، نگاهی مبتذل و قابل شکایت است

اقتصادنیوز: حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس در واکنش به ایجاد گزینه سکوت در یکی از پلتفرم های تاکسی اینترنتی تاکید کرد این نگاه، یک نگاه کاسبکارانه و مبتذل است. انگار آدمها را ابزار دیده ایم برای سودآوری. این نوع تصمیمها میتواند زمینهساز بحران شود.
به گزارش اقتصادنیوز، در روزهای اخیر خبری درباره پلتفرم تپسی منتشر شده که واکنشهای فراوانی را در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی جامعه برانگیخته است.
خبر مرتبط چند میگیری سکوت کنی؟! | «سکوتِ پولی» در تاکسیهای اینترنتی از نگاه مصطفی اقلیمااقتصادنیوز: اقلیما در واکنش به اینکه اپلیکیشن تاکسی اینترنتی «تپسی» گزینه دریافت هزینه برای سکوت یا شکستن سکوت را فعال کرده گفت: اصلاً قابل قبول نیست. این حرفها بیشتر شبیه شوخی است
طبق اعلام رسمی این شرکت در پلتفرمهای مختلف، گزینهای تحت عنوان «سکوت» به اپلیکیشن اضافه شده که به موجب آن، مسافر میتواند با پرداخت 5 هزار تومان از راننده بخواهد که سکوت کند؛ یا برعکس، راننده با پرداخت 10 هزار تومان اجازه پیدا میکند سکوت مسافر را بشکند!
این مسئله که بسیاری آن را شکلی از «تجاریسازی بیقاعده حریم خصوصی» دانستهاند، موضوع گفتوگوی اقتصادنیوز با حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس است.
متن کامل گفتگو را در ادامه بخوانید:
********
آقای ایمانی جاجرمی! درباره اقدام اخیر تپسی در اضافه کردن گزینه «سکوت» چه نظری دارید؟ آیا اساساً محیط تاکسی را میتوان حریم خصوصی تلقی کرد که افراد بخواهند درباره سکوت یا گفتوگو در آن، مبادله مالی انجام دهند؟
ببینید، محیط تاکسی یک محیط خصوصی نیست. دو نفر که با هم رابطهای دوستانه ندارند، سوار بر یک وسیله نقلیهاند که نقش عمومی دارد. اینجا یک محیط کاری است؛ یعنی مسافر مبلغی میپردازد تا راننده خدمتی به او ارائه دهد، نه چیز دیگر.
طبق اخلاق حرفهای، راننده نباید وارد حریم خصوصی مسافر شود و بالعکس. این یک پیشفرض حرفهای و اخلاقی است. ما چرا باید مسائل فرهنگیمان را با پول حل کنیم؟ این تجاریسازی بیش از حد همه چیز است.
«آنچه نمیتوان با پول خرید!»
یعنی شما این اقدام را مصداق کالاییسازی میدانید؟
دقیقاً. مایکل سندل، فیلسوف معروف، سالها پیش کتابی نوشت به نام «آنچه با پول نمیتوان خرید» که اتفاقاً به فارسی هم ترجمه شده است؛ او در آنجا هشدار میدهد که وقتی همهچیز را با پول مبادله کنیم، حتی صف ایستادن یا سکوتکردن هم تبدیل به کالا میشود.
این اتفاق دقیقاً همان است. این کار اخلاق حرفهای و صنفی را زیر پا میگذارد. در کشورهایی مثل آمریکا هم میبینیم که صفهایی وجود دارد که ما به ازای پرداخت هزینه بیشتر صف هم خریداری میشود، این دو موضوع باهم فرق دارند.
اصل بر سکوت است! پول چه چیزی را بدهیم؟
یعنی شما معتقدید اصل بر سکوت راننده است؟
بله. راننده باید حواسش به رانندگی باشد. او قرار نیست با مسافر وارد مکالمه شود. این رابطه نباید فراتر از ارائه خدمت برود. همین ماجرای خانم حسیننژاد را یادتان هست؟ آن قتل از یک مکالمه ساده شروع شد.
آنطور که گفته شد راننده فکر کرده بود مسافر به او بیاحترامی کرده، بعد واکنش خشونتآمیز نشان داده. ما نباید اجازه بدهیم محیطهای عمومی به چنین فضای ناامنی تبدیل شوند. عقل سلیم به ما میگوید باید در جامعه و به خصوص در کلانشهر با احتیاط رفتار کرد.
نه راننده رواندرمانگر است نه مسافر!
برخی میگویند این گزینه بر اساس خواستههای مردم اضافه شده. از منظر جامعهشناسی، چطور به این موضوع نگاه میکنید؟
موضوع این است که راننده و مسافر یک کد اخلاقی دارند که باید آن را رفتار کنند تا چنین طرحهایی حتی مطرح هم نشود! به طور مثال: ما اصلی تحت عنوان «لبخند مهماندار» داریم که مهماندار باید همیشه لبخند بزند؛ خوب، این نباید تفسیر شخصی داشته باشد که مهماندار از کسی خوشش آمده که لبخند میزند این بخشی از کار آن مهماندار است و برای این موضوع آموزش دیده است و کاملا هم این لبخند تصنعی است و این بخشی از کد رفتاری او است.
سکوت در تاکسی هم کد رفتاری راننده است؛ نهایتا مقصد و اسم را میتوان با مسافر چک کرد اما مکالمه بیشتر چه ضرورتی دارد؟ هیچ کدام همیدیگر را نمیشناسند. این الزام زندگی در یک کلانشهر مثل تهران است.
مردم خستهاند، بله؛ ولی ما نمیتوانیم هر احساس یا نیازی را با پول پاسخ دهیم. راننده قرار نیست رواندرمانگر باشد. این آدم آمده رانندگی کند و دستمزدش را بگیرد. همین. نه مسافر حق دارد درد دل کند، نه راننده باید گفتوگو را شروع کند. هر دو باید آموزش ببینند. درمان جای دیگری است و تراپیست هم جای دیگر! مسافر یا راننده تراپیست نیستند حتی اگر خستگی روانی هم در جامعه وجود دارد با هضم و احتیاط و در جای مناسب خودش باید این خستگی روانی محل گفتوگو قرار داد. جامعه مدرن بر تخصص و تقسیم کار بنا شده است نه چیز دیگر.
شرکتهای اینترنتی دلال نباشند؛ آنها هم مسئولیت اجتماعی دارند
یعنی از نظر شما شرکت های تاکسی اینترنتی باید مسئولیت بیشتری بپذیرند؟
بله دقیقا. این افراد حتی باید یونیفرم داشته باشند تا این پیام را به ما بدهند که در چهارچوب کار خودشان در حال خدمترسانی هستند نه بیشتر و نه کمتر. اما چنینی اقداماتی و گرفتن پول در ازای سکوت یا گفتگو اساسا از پایه اشتباه است و حتی میتوان نسبت به این دریافت هزینه شکایت تنظیم کرد.
این شرکتها نباید فقط نقش دلالی داشته باشند. مسئولیت اجتماعی دارند. باید رانندگانشان را با درآمدهای خودشان آموزش بدهند، به اخلاق حرفهای پایبند باشند، یونیفرم داشته باشند، استانداردهای رفتاری را رعایت کنند. نمیتوانند فقط پول بگیرند و بگویند ما دخالتی نداریم. اگر مشکلی پیش بیاید، شرکت هم مسئول است. نمیتوان راننده یا مسافر را مقصر کرد آدمها هم به اعتماد شرکتها است که سوار ماشین میشوند.
مسافر چطور؟ آیا مسافر حق دارد بهدلیل فشارهای روانی روزمره یا هر دلیل دیگر با راننده صحبت کند؟
خیر. مسافر هم باید بداند محیط عمومی، جای بیان مسائل شخصی نیست که گفتگوی سیاسی اجتماعی یا هر نوع دیگری از بحث روزمره را پیش بکشد.
اگر کسی ناراحت است و نیاز به صحبت دارد، باید به مشاور مراجعه کند. نه اینکه به راننده فشار بیاورد. ما در جامعه مدرن زندگی میکنیم. تقسیم کار وجود دارد. تراپیست، تراپیست است؛ راننده، راننده. هرکدام باید در جای خودشان بمانند. نمیشود هر مکالمهای را در هر محیطی مجاز بدانیم.
یک نگاه کاسبکارانه و مبتذل
در چنین شرایطی راهحل چیست؟
آموزش. هم رانندهها، هم مسافرها باید آموزش ببینند. باید بدانند در فضای عمومی، الزامات رفتاری وجود دارد. اینکه شما با کسی غریبهاید، یعنی باید احتیاط کنید. این همان چیزی است که زیمل، جامعهشناس معروف، درباره «زندگی عقلانی در کلانشهرها» میگوید.
ما در محیطهای صمیمی، احساس امنیت میکنیم چون آدمها را میشناسیم. ولی در شهر، باید عقلگرایی پیشه کنیم. هر رفتاری، هر حرفی، ممکن است تبعاتی داشته باشد.
یعنی معتقد هستید این گزینه «سکوت در برابر پول» میتواند زمینهساز خطر باشد؟
قطعاً. این نگاه، یک نگاه کاسبکارانه و مبتذل است. انگار آدمها را ابزار دیده ایم برای سودآوری. این نوع تصمیمها میتواند زمینهساز بحران شود. این شغل، الزامات مشخصی دارد و باید در چارچوب حرفهای اجرا شود بدون هرگونه پول و درآمد اضافه!
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید


