یک‌شنبه 4 آذر 1403

آیا آهنین جان را به دلیل عدم تمکن مالی در خیابان رها کرده بودند؟

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
آیا آهنین جان را به دلیل عدم تمکن مالی در خیابان رها کرده بودند؟

مرحوم قاسم آهنین جان هم بیمه تکمیلی داشت و هم اینکه از جانب مسئولان فرهنگی منطقه برای درمان او کمک‌های بسیاری شد. خانه‌ای هم به تصویب مسئولان برای او و به نام خودش خریداری شده بود.

مرحوم قاسم آهنین جان هم بیمه تکمیلی داشت و هم اینکه از جانب مسئولان فرهنگی منطقه برای درمان او کمک‌های بسیاری شد. خانه‌ای هم به تصویب مسئولان برای او و به نام خودش خریداری شده بود.

به گزارش خبرنگار مهر، قاسم آهنین‌جان، شاعر خوزستانی، شامگاه سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1400، در سن 63 سالگی بر اثر سرطان دارفانی را وداع گفت. پس از درگذشت او چند خطی از وصیتنامه‌اش مبنی بر اینکه عدم سوگواری شاعران و لزوم حضور پیدا نکردن آنها در مراسم خاکسپاری به همراه ویدیوهایی از حضور او با لباس بیمارستان در خیابان، شائبه‌هایی بوجود آمد.

به همین دلیل در شبکه‌های اجتماعی و همچنین برخی رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور این نکته مطرح شد که بیمارستان از ادامه درمان شاعر فقید به دلیل عدم تمکن مالی خودداری و او را در خیابان با لباس بیمارستان رها کرده است. انتشار ویدیوهایی از آب گرفتگی منزل شاعر در سیل اهواز نیز به این مسئله دامن زد و در نهایت برخی از نویسندگان نیز با انتشار پست‌هایی بر این ماجرا صحه گذاشتند. اما اصل داستان را بهمن ساکی یکی از دوستان نزدیک مرحوم قاسم آهنین جان به این شرح نوشته است:

به‌عنوان یکی از دوستان مرحوم آهنین‌جان که در سال‌های اخیر من و چند تن دیگر صرفا به خاطر رفاقت قدیمی و تکریم شخصیت ادبی ایشان همواره مورد آزار برخی بودیم؛ لازم دیدم درباره وارونه‌سازی حقیقت و «تکدی برای چند فالور بیشتر» توسط کسانی ازجمله یزدانی خرم نکاتی را اینجا بنویسم و در همین ابتدا لازم است بگویم این متن پاسداشت چند تن از شاعران اهوازی است که در این چند سال تمشیت امور آقای آهنین‌جان را بی چشمداشت به عهده داشتند و نه نهادها و افراد دولتی که به ایشان خدماتی دادند.

کسانی از آقای آهنین جان دلخوری‌هایی داشتند که دلیل بعضی از آن‌ها را می‌دانم و بعضی را هم نمی‌دانم. بعضی به‌جا و بعضی نابجا هستند. در این‌که آقای آهنین‌جان مثل همه ما و شما و حتی یزدانی خرم‌ها فرازوفرودهایی داشته است، شکی نیست. من افتخار داشتم که دو دفتر شعر از ایشان چاپ کنم و سبب‌ساز چاپ چند کتاب دیگر ایشان باشم و هنوز هم تعدادی از شعرهای ایشان نزد من است و وکالت برخی کارهایش را علی‌رغم میل باطنی‌ام به عهده من واگذاشته است. صرف نظر از برخی رفتارهای اجتماعی ایشان که مورد انتقاد من هم بود، آنچه که میان ما بود مهربانی و احترام متقابل بود. پس این نوشتار به‌هیچ‌عنوان وهن شخصیت مرحوم آهنین‌جان و برکشیدن خود نیست.

از چند ماه قبل که بیماری سرطان ایشان تشخیص داده شد و با همراهی و درخواست دوستان شاعر اهوازی؛ حسین، فردین، وحید و بهنود کارهای درمانی‌اش را پی گرفت. اما علی‌رغم اینکه دست‌کم سه بار نوبت عمل برای ایشان داده شد هر سه بار به تهران رفت، بلیت رفت و برگشت و هتل برای اسکانش هم بود و استفاده کرد ولی خودش از عمل سر باز زد و راضی به عمل شد. تا این‌که یک ماه و اندی قبل خودش شخصا به بیمارستان مراجعه می‌کند. عوامل اورژانس بیماران تنها شماره‌ای که از آشنایان او توانستند پیدا کنند؛ شماره‌ی دوست شاعرش بهنود بهادری بود که با بهنود تماس گرفتند و از ایشان خواستند که از بستگان درجه اول ایشان کسی بیاید و رضایت‌نامه‌های پذیرش و بستری را تکمیل کند که بهنود از من و کوراوند نظر خواست که چه کنیم و درنهایت تلفن برادرش اکبر و پسر برادرش کاوه را یافتیم و آقای کوراوند با اکبر و بهنود با کاوه تماس گرفتند و گفتند که به بیمارستان بروید و مراحل کار بستری و درمان را پی بگیرید که درنهایت تعجب، خانواده‌اش از این کار سر باز زدند و هرکدام بهانه‌ای آوردند. اکبر گفت من عمل آنژیو کرده‌ام و در این شرایط کرونا نمی‌توانم بروم و کاوه هم گفت من اهواز نیستم.

همین اثنا ظاهرا وحید با خبرنگار «تی بین» یا جای دیگری تماس می‌گیرد و آن‌ها هم می‌آیند و فیلمی از ایشان تهیه و منتشر می‌کنند. این فیلم بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد و بسیار موجب سرازیر شدن کمک‌های نقدی زیادی از افراد زیادی به حساب آقای آهنین‌جان شد که در چند موردش من، فردین، حسین واسطه این کمک‌ها بودیم و به گمانم یکی دو مورد از قبض رسید کمک‌ها را هم داشته باشم که اگر آقای یزدانی خرم بخواهند برایشان ارسال می‌کنم. در طی یک ماهی که آقای آهنین‌جان خانه‌اش آسیب دیده بود، در مهمانسرای ارشاد مستقر بود و و از ایشان پذیرایی می‌شد.

ماجرا از این قرار است که ایشان پس از قشقرق بسیار، به درخواست خودشان از عوامل بیمارستان می‌خواهد تا او را به محله‌ای که خانه‌ی پدری‌اش در آنجا بوده، ببرند که این خانه از قضا مدتی قبل‌تر انحصار وراثت شده بوده و دیگر ظاهرا تملکی نسبت به آن نداشته است.

آقای آهنین‌جان سهم‌الارثش از آن خانه به گفته خودش حدود 200 میلیون تومان بوده است که دریافت کرده و در حساب بانکی‌اش است.

در مورد ماجرای بارندگی و سیل اهواز در دو سال قبل که منجر به آبگرفتگی مناطق زیاد در شهر اهواز و ازجمله منطقه چهارصد دستگاه شد، خانه آقای آهنین جان همچون ده‌ها خانه آن منطقه و صدها خانه مناطق دیگر اهواز، دچار آبگرفتگی شد؛ همان روز آبگرفتگی با من و تعدادی دیگر از دوستان برای کمک تماس گرفت و درنهایت حسین علی پور، فردین کوراوند و محمد جوروند و یکی دو نفر دیگر به کمکش می‌روند و برای تخلیه آب منزل ایشان کمک می‌کنند.

نکته مهمی که باید اضافه کنم این است که آقای آهنین‌جان گویا بیمه تکمیلی بهزیستی را هم داشته‌اند و از بخش قابل توجهی از هزینه درمان و یا شاید همه‌اش معاف بوده است. آقای یزدانی خرم این را هم می‌توانند چک نمایند.

مجددا تکرار می‌کنم این متن در پاسداشت همراهی و خدمات دوستان شاعران اهوازی‌ام است که در این سال‌ها به شکل‌های مختلف به قاسم آهنین جان و ده‌ها شاعر و هنرمندان دیگر در عالم دوستی و انسانیت ارائه کرده‌اند و آقای یزدانی خرم به ناجوانمردی آن‌ها و دیگر شاعران اهوازی را «حال به هم زن» دانسته است و به‌هیچ‌وجه ربطی به تقدیر از حمایت‌های دولت و یا استاندار و دیگران ندارد؛ چراکه هم‌اکنون هنرمندان و شاعران شریف بسیاری از آبادان تا مسجدسلیمان و از هویزه تا بهبهان و جای‌جای استان خوزستان هستند که با مصائبی عظیم‌تر از مشکلات استاد فقید قاسم آهنین جان دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

در این مدت چند شاعر خانم و آقای اهوازی هرکدام ناهار یا شام ایشان را به رستوران یا خانه خود دعوت می‌کردند که اگر آقای یزدانی خرم صلاح می‌دانند اسم یکایک آن‌ها را بنویسم. از طرفی گویا هیئت دولت هم مصوب می‌کند و برای ایشان خانه‌ای در کوی یوسفی خیابان شهید شیرالی که نزدیک منزل بنده است به قیمت خرید و بازسازی حدود چهارصد میلیون تومان به نام شخص خودش خریداری شود و می‌شود. این خانه اکنون بیش از هفت‌صد میلیون ارزش دارد و می‌توانم شماره بنگاه املاک آن منطقه را پیدا کنم و به آقای یزدانی خرم بدهم. در مراحل جستجوی خانه برای خرید، حسین و فردین با خودروی شخصی خود در خدمت دوست فقید ما آقای آهنین جان بوده‌اند و به نظرم آقای یزدانی خرم که می‌توانند، حساب شخصی آقای آهنین جان را چک فرمایند تا از مجموع موجودی حساب استاد با خبر شوند. بهنود و فردین به آن‌ها گفتند حالا که خودشان امکانش را ندارند، لااقل کسانی دیگر از خانواده برای انجام کارهای او بروند که این‌بار هم با جواب‌هایی که گفتنش اینجا شایسته نیست، مواجه شدند.

بهر حال و درنهایت ظاهرا استاندار و رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز خودشان پیگیر کارهای بستری آقای آهنین‌جان می‌شوند و به‌رغم اینکه در بیمارستان‌های اهواز که در ایام کرونا در وضعیت سیاه قرار داشت آقای ابول نژادیان رئیس دانشگاه علوم پزشکی برای آقای آهنین جان، تختی ثابت نگه می‌دارند و حتی شنیده‌ام که دستور کتبی استاندار مبنی بر انجام درمان ایشان بدون دریافت هزینه هم در پرونده درمانی آقای آهنین‌جان موجود است. یعنی این‌که هیچ مسئله‌ای در رابطه با هزینه درمانی و سپس بیرون کردن ایشان از بیمارستان وجود ندارد و مطالب منتشر شده کذب محض است و این فیلم مربوط به حدود 25 روز قبل است که همان روز هم مجددا به بیمارستان بازگشت و بستری شد.

گفتنی قاسم آهنین جان اخیرا از سوی حوزه هنری خوزستان به عنوان چهره برتر هنر انقلاب معرفی شده بود.