آیا درگیریها در مسجدالاقصی شروعی تازه بر بحرانهای امنیتی رژیم صهیونیستی است؟
به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ همزمان با فرارسیدنِ ماه مبارک رمضان و حضور گستردهتر مسلمانان فلسطینی در مسجد الاقصی و در عین حال، ایجاد موانع و کارشکنیهای بیشتر از سوی نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی علیه آن ها، بار دیگر شاهد اوج گیری درگیریها در این مکان مقدس و هتک حرمت آن توسط نظامیان صهیونیست بوده ایم. دراین راستا، جریان مقاومت فلسطین (حماس و جهاد اسلامی) در موضع گیری به صهیونیستها هشدار داده اند تا از رویههای تهاجمی خود در مسجد الاقصی و آسیب رساندن به نمازگزاران و زائران فلسطینی دست بردارند و الا مقاومت، گزینههای خاص خود را در برخورد با جاه طلبی هایِ این رژیم خواهد داشت. در این راستا، مقاومت اسلامی فلسطین در روزهای اخیر اقدام به شلیک بیش از 30 راکت در قالب یک رزمایش به سمت دریا کرده و حتی صدای آژیر حمله موشکی به برخی مناطق صهیونیستنشینِ مجاور نوار غزه نیز به گوش رسیده است. در نقطه مقابل، ارتش اسرائیل هم نوار غزه را هدف حمله هوایی قرار داده است. در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران نسبت به احتمال وقوع جنگی دیگر میان رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین نظیر آنچه در ماه میِ سال 2021 شاهد آن بودیم، هشدار میدهند. با این حال، هنوز پرسشهای زیادی در مورد ناآرامیهای اخیر در مسجدالاقصی مطرح است. به عنوان مثال، محرکهای اصلی درگیریهای اخیر در مسجدالاقصی چه هستند؟ و اساسا تبعات این درگیریها برای رژیم اشغالگر قدس چه خواهد بود؟ در این راستا، خبرگزاری دانشجو در گفتگو با "ابوالفضل ولایتی"، دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل خاورمیانه، به بررسی این مسائل و سوال هایِ مرتبط با آنها پرداخته است. مشروح گفتگو با ابوالفضل ولایتی را در ادامه مطالعه فرمایید.
ملت فلسطین متوجه شده که در احقاق حقوقش از رژیم صهیونیستی تنها باید بر اهرمهای قدرتِ خود تکیه کند / تل آویو به دنبال کنترل بیشتر بر بیتالمقدس و محدودسازی بیش از پیشِ مسلمانان فلسطینی است.
محرکها و علل اصلیِ درگیریهای اخیر در مسجدالاقصی را چه میدانید؟ درگیریهای اخیر در مسجد الاقصی را بایستی معلولِ چندین علت مختلف دانست. اولا این درگیریها تا حد زیادی ناشی از سرخوردگیهای جامعه فلسطینی در احقاق حقوق حقه خود با استفاده از رویههای مسالمت آمیز و مذاکره است. دراین راستا، فلسطینیها سال هاست که در قالب نشست هایی، چون اسلو، کمپ دیوید، آناپولیس و غیره، سعی داشته اند تا از طریق گفتگو (این گفتگوها از مجرای تشکیلات خودگردان فلسطینی انجام شده اند) و مذاکره، منافع خود را تامین کنند با یان حال، آنچه که در عمل نصیب آنها شده چیزی جز جسورترشدنِ صهیونیستها و تضییع هر چه بیشترِ حقوق فلسطینیها در ابعاد مختلف نبوده است. از این رو شاهدیم که ملت فلسطین، چه آن فلسطینیهایی که در کرانه باختری ساکن هستند، چه آنهایی که در نوار غزه حضور دارند و حتی چه آنهایی که در قلبِ اراضی اشغالی هستند و تابعیت اسرائیل را دارند نیز به صورت یک صدا و متحد، علیه رژیم صهیونیستی دست به قیام زده اند و مقامت مسلحانه و منازعه با این رژیم را به عنوان تنها راه حل جهت احقاق حقوق خود مینگرند. در این راستا، درگیریهای اخیر در بیت المقدس نیز که به نوعی اعتراضِ جدی فلسطینیها به هتک حرمت "حرم شریف" توسط اسرائیلی هاست، عملا به جلوهای از این باور ملت فلسطین در قبال رژیم اسرائیل تبدیل شده است (باوری که تاکید دارد اسرائیل جز زبان زور را نمیفهمد). رویکردی که در نهایت منجر به درگیریهای اخیر شده است. از سویی باید توجه داشت که اکنون "عید پسحِ" یهودیان است که هر 33 سال یکبار با ماه رمضان تداخل دارد. از این رو، شاهد آن هستیم که یهودیان به بهانه حضورِ بیشتر در مسجدالاقصی، در ماه رمضان که به طور طبیعی شاهد حضور بیشترِ مسلمانان در مسجدالاقصی است، بر شدت تحریکات خود با حمایت نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی (علیه مسلمانان) افزوده اند و عملا هر آنچه میخواهند را علیه نمازگزاران و زائران فلسطینی انجام میدهند. مسالهای که به اوج گیری درگیریها در مسجد الاقصی انجامیده است. از چشم اندازی کلی نیز اساسا باید علت این درگیریها را در اشغالگری بیش از 70 ساله اسرائیل در اراضی فلسطینی جستجو کرد. نباید فراموش کرد که اساسا رژیم صهیونیستی رژیکی اشغالگر است و منطقی جز زبان زور هم ندارد. این مساله خود موجب شده تا فلسطینیهای آزاده به این منطق واکنش نشان دهند و به تل آویو این پیام را برسانند که اگر بنا باشد با این منطق با ملت فلسطین سخن بگوید، این ملت نه تنها مرعوب نخواهند شد بلکه حتی رژیم اشغالگر قدس را وادار به پرداخت بهایی سنگین نیز میکنند. کما اینکه اسرائیلیها اکنون میدانند که جبهه مقاومت علیه آنها صرفا محدود به نوار غزه نیست و کرانه باختری و فلسطینیهای ساکن در قلب اراضی اشغالی هم آماده اند تا در صورتِ به اوج رسیدن درگیری ها، فعالانه وارد میدان شوند و وضعیتی شبیه به شوکه شدنِ صهیونیستها در چند روز اخیر را که در پیِ وقوع چندین مورد عملیاتهای شهادت طلبانه در داخل اراضی اشغالی رخ داد، با مهندسی رویدادهایی شگفت انگیز و البته ویرانگرِ دیگر، برای تلآویو بازآفرینی کنند.
برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که درگیریهای اخیر در مسجدالاقصی میان فلسطینیها و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی و در عین حال، تهدیداتِ جریان مقاومت اسلامی فلسطین علیه رژیم اسرائیل مبنی بر اینکه تداوم سیاستهای خصومت آمیز آن علیه فلسطینیها برای این رژیم خسارت بار خواهد بود، در کنار برخی دیگر از موضوعات و بحرانهای رژیم صهیونیستی، عملا احتمال فروپاشی دولت "نفتالی بنت" را بالا برده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
تاریخ رژیم اسرائیل در طول دهههای متمادی حکایت از این دارد که اساسا دولتهای مختلف در اراضی اشغالی، به شکل "ائتلافی" سر کار آمده اند و قدرت را به دست گرفته اند. این بدان معناست که از زمان "دیوید بن گورین" موسس رژیم صهیونیستی تا "گلدامایر" (نخست وزیران سابق رژیم صهیونیستی) تا به امروز که "نفتالی بنت" نخست وزیر اسرائیل است، تمامِ دولتهای رژیم صهیونیستی ماهیتی ائتلافی داشته اند. از این رو، دولتهای این رژیم همواره ماهیتی متزلزل داشته اند و در معرض فروپاشی بوده اند. این بدان معناست که با سست شدنِ بنیانهای ائتلافِ دولتِ در قدرت، به ناچار و دیر یا زود دولت، فروپاشیده و انتخابات برگزار میشود تا دولتی دیگر با ساختار ائتلافیِ جدیدتر سر کار آید. از این رو، به ندرت افرادی بوده اند که بتوانند سالهای زیادی را در عرصه قدرت سیاسی اسرائیل در قالب نخست وزیر این رژیم در قدرت باشند (در این رابطه بن گورین و نتانیاهو رکوردار هستند). دولت کنونی رژیم اسرائیل پس از سلسله انتخاباتهایی که به عدم توافق احزاب جهت تشکیل دولت ختم میشد، توانست قدرت را به دست گیرد. پارلمان اسرائیل به نامِ "کنست" از 120 کرسی تشکیل شده که دولت کنونی این رژیم به نخست وزیر نفتالی بنت با همراه کردن آرا و ائتلاف طیفهای مختلف سیاسی در اراضی اشغالی و صرفا با هدف خلع کردن بنیامین نتانیاهو از قدرت، با کسب 61 کرسی توانسته قدرت را به دست گیرد. مسالهای که در نوع خود حاکی از تزلزل شدیدِ این دولت است. چند روز قبل "عیدیت سیلمن" متحد حزب "یامینا" که حزبِ متبوع نفتالی بنت نیز است از این حزب فاصله گرفت و موجب شد تا اکثریتِ شکننده دولت کنونی اسرائیل نیز از بین برود. اکنون و بویژه با توجه به اتفاقاتی که در مسجدالاقصی روی داده است و اعلام تعلیق "حزب الموحده" یا "حزب مشترک عربی" به رهبری منصور عباس که چهار کرسی در کنست دارد، عملا دولت نفتالی بنت درگیرِ یک بحران سیاسی شده که حتی برخی از آن به مثابه آغاز روند فروپاشی این دولت یاد میکنند. نکته حائز اهمیت در این میان این است که اکنون پارلمان اسرائیل در تعطیلات "عید پسحِ" یهودیان به سر میبرد و تعطیل است. با این حال، به محض اینکه پارلمان این رژیم باز شود، بویژه تحولات اخیر در مسجدالاقصی به احتمال زیادی به فروپاشی کابینه رژیم اسرائیل ختم خواهد شد. جدای از اینها باید توجه کنیم که دولت ائتلافیِ کنونی رژیم اسرائیل، به شدت چند دسته است و طیفهای مختلف سیاسی در قالب کرسیهای قدرتی که کسب کرده اند، در مورد موضوعات گوناگون، دیدگاههای مختلفی دارند که این مساله نیز عملا این دولت را به یک دولتِ ناکارآمد و پوسیده تبدیل کرده است. البته که بحرانهای اقتصادی حاکم بر اراضی اشغالی و همچنین تبعات ناشی از پاندمی ویروس کرونا و در عین حال، رقابتهای تل آویو با ایران که در نوع خود در برخی مواقع، موجب وارد آمدنِ ضرباتی سنگین از سوی تهران به منافع رژیم اسرائیل شده، همه و همه موجب شده اند تا موقعیت دولت کنونی رژیم اسرائیل، به شدت شکننده باشد.
اخیرا حساسیتها در مورد بیت المقدس و مسجدالاقصی در میان فلسطینیها (از هر قوم و گروه جمعیتی) و حتی کشورهای خارجی به نحو قابل ملاحظهای افزایش یافته است. دلیل اصلی این مساله را چه میدانید؟ مسجد الاقصی همواره یکی از مکانهای مقدسِ مسلمانان جهان بوده است. از جنگ 1967 تاکنون، اسرائیل بر بیت المقدس استیلا پیدا کرده و در این راستا، سلسله تدابیری را اتخاذ کرده که در قالب مهمترین آن ها، این رژیم مانع از ساخت و سازِ فلسطینیها در بیت المقدس میشود. از سویی، این رژیم به بهانههای مختلف، خانههای فلسطینیها را در این شهر خراب کرده و با شهرک سازیهای گسترده، راههای ارتباطیِ بیت المقدس را با کرانه باختری هم مسدود کرده است. تمامی این مسائل موجب شده اند تا حساسیتها بویژه از جانب فلسطینیها در مورد بیت المقدس بیشتر شود. اکنون نیز که "عید پسحِ" یهویان است و با ماه مبارک رمضان تداخل پیدا کرده، یهودیان در کنار "دیوار ندبه" در محوطه مسجدالاقصی میآیند و به دعا و نیایش میپردازند و در عین حال برای مسلمانان (با یاری نیروهای امنیتی صهیونیست)، موانع زیای را ایجاد میکنند. با وجود اشغال بیت المقدس از سال 1967 تاکنون، بر اساس یک قانون نانوشته از حدودا 100 سال پیش، کنترل اماکن مذهبیِ بیت المقدس بر عهده "خاندان هاشمی اردن" بوده است. مسالهای که حتی اکنون نیز برقرار است. اسرائیل به طرق مختلف سعی داشته تا این مساله را به چالش بکشد و موقعیت دولت اردن در این رابطه را تضعیف کند. در این راستا، آنها در سالهای اخیر جنجال سازیهای زیادی نیز کرده اند کما اینکه چند سال پیش اخباری دال بر این مساله منتشر شد که به کاوشکاریهای اسرائیلیها در فضای زیرین مسجد الاقصی که در نوع خود میتواند به ریزش این مسجدِ مقدس ختم شود و یا اینکه آنها ادعای وجود اماکن مختلف مذهبی یهودیان را در مسجد الاقصی دارند و عملا از این طریق سعی دارند تا میزان تسلط و اختیار فلسطینیها و دولت اردن را بر مسجدالاقصی تا جای ممکن کاهش دهند، اشاره کرد. فلسطینیها نیز به خوبی این مساله را میدانند بویژه اکنون که ماه رمضان است و اسرائیلیها محدودیتهای زیادی را بر فلسطینیها جهت حضور در مسجد الاقصی تحمیل میکنند. در شرایط کنونی، اگر یک فلسطینی، شهروند کرانه باختری و یا نوار غزه باشد، اساسا امکان ندارد که بتواند وارد مسجد الاقصی و یا بیت المقدس شود. مجموع این مسائل موجب شده اند تا سطح تنشها در بیت المقدس و مسجد الاقصی به نحو قابل ملاحظهای افزایش پیدا کنند. حتی جامعه مسیحیانِ فلسطینی نیز نسبت به رویههای اسرائیلیها حساسیت نشان میدهند و همه اینها موجب شده اند تا حساسیتها نسبت به بیتالمقدس به نحو قابل ملاحظهای اوج بگیرد. حتی در مدت اخیر، اماراتیها که روابط گرم و تازهای را با اسرائیل آغاز کرده اند هم در کنار دولتهایی نظیر ترکیه و اردن، سفرای اسرائیل را احضار کرده اند و نسبت به رویههای صهیونیستها در هتک حرمتِ مسجد الاقصی اعتراض کرده اند.