شنبه 10 آذر 1403

آینده مبهم کانون پرورش فکری بدون کتابخانه‌هایش / چرا نویسندگان با «ادغام» مخالفند؟

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
آینده مبهم کانون پرورش فکری بدون کتابخانه‌هایش / چرا نویسندگان با «ادغام» مخالفند؟

نویسندگان و فعالان عرصه ادبیات کودک و نوجوان ادغام کتابخانه‌های کانون پرورش فکری با نهاد کتابخانه‌ها را به منزله مرگ تدریجی این نهاد فرهنگی می‌دانند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چند روزی است که در صدر اخبار و دغدغه فعالان فرهنگی قرار دارد. انتشار خبر طرح درخواست واگذاری کتابخانه‌های این نهاد فرهنگی به نهاد کتابخانه‌های عمومی، موجی از واکنش‌ها را از سوی نویسندگان، هنرمندان و اهالی فرهنگ به همراه داشت.

جمعی از نویسندگان طی چند روز گذشته با انتشار یادداشت‌ها، تصاویر یا کتاب‌های کانون، دغدغه‌های خود در این زمینه را بازگو کردند. چهره‌هایی مانند فرهاد حسن‌زاده، داوود امیریان، هوشنگ مرادی کرمانی، مصطفی رحماندوست در میان این منتقدان دیده می‌شوند. آن‌ها بر این باورند که جدا کردن کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از این نهاد فرهنگی، پر پرواز را از مرغک کانون جدا کرده و موجب خارج شدن کانون از مسیر خود می‌شود. به گفته آنها؛ اگرچه کانون در همه این سال‌ها با مشکلات ریز و درشت مواجه بوده و با روزهای درخشان خود در دهه‌های 60 و 70 فاصله معناداری دارد، اما راه حل مشکلات این نهاد فرهنگی در ادغام با دیگر نهادها نیست؛ بلکه این تصمیم، گره مشکلات کانون را کورتر می‌کند.

حامد علامتی، مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از پیگیری این نهاد به منظور منتفی شدن این پیشنهاد خبر داده و اعلام کرده که به نظر آن‌ها طرح پیشنهادی جداسازی کتابخانه‌ها ضعف کارشناسی دارد.

پس از انتشار این انتقادات، وزارت ارشاد، روز گذشته با انتشار اطلاعیه‌ای تصمیم گرفت که نسبت به این واکنش‌ها پاسخ داده و مسئله را روشن‌تر کند. در اطلاعیه ارشاد تأکید شده است که این طرح در کمیسیون‌های تخصصی به بحث و نظر گذاشته خواهد شد. در ادامه ارشاد بر عدم تعطیلی و انحلال کتابخانه‌های کانون تأکید و اخبار منتشر شده در این زمینه را مربوط به «برخی جریان‌ها» دانست و دروغ خواند. با این حال، اهالی ادب و هنر کودک و نوجوان ضمن آگاهی بر این امر، با ادغام این بخش از کانون با نهاد کتابخانه‌ها نیز مخالفند. به گفته آن‌ها، کتابخانه‌های کانون طی بیش از نیم قرن اخیر، اولین دروازه ورود هنرمندان و نویسندگان به وادی ادبیات و هنر بوده‌اند. این کتابخانه‌ها با در نظر گرفتن نیازهای کودکان و نوجوانان و برپایی دوره‌های آموزشی برای کودکان در مناطق مختلف کشور، از جمله مناطق دوردست و کم‌برخوردار، زمینه را برای گسترش عدالت آموزشی فراهم کرده‌اند؛ در نتیجه جدا کردن و ادغام این بخش با نهادی دیگر، منجر به ناکارآمدی کانون و در نهایت مرگ تدریجی آن خواهد شد.

هر چند مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رابطه با تلقی ناصحیح ایجاد شده در بعضی بسترهای رسانه‌ای مبنی بر تعطیلی کتابخانه‌های کانون توضیحاتی ارائه کرده و این شایعات را جوسازی و کذب دانسته است اما به نظر می‌رسد توجیهات ارائه شده در این اطلاعیه هنوز کارگشا ظاهر نشده و اصل موضوع «انتقال» کتابخانه‌های کانون به نهاد کتابخانه‌ها همچنان با واکنش منفی نویسندگان و فعالان برجسته حوزه ادبیات کودک و نوجوان همراه است. همانطور که بیان شد مسأله مورد انتقاد این کارشناسان حوزه کودک و نوجوان انتقاد و اظهار نگرانی پیرامون ادغام کتابخانه‌های کانون در نهاد کتابخانه‌هاست و «تعطیل» شدن یک روایت متفاوت با محل انتقاد آن‌هاست.

آشیانه‌های مرغک کانون را از او نگیرید

فرهاد حسن‌زاده، از نویسندگان سرشناس ایرانی در جهان، در همین زمینه معتقد است اگر پیشنهاددهندگان این طرح به فکر صرفه‌جویی در هزینه‌های اداری هستند، به فکر ادغام مؤسسه‌های نوخاسته‌ای باشند که کرور کرور بودجه می‌گیرند و خروجی‌شان معلوم نیست.

این نویسنده با اشاره به پیشینه کانون در پرورش هنرمندان نامی چون کیارستمی، حسین علیزاده، احمدرضا احمدی، ایرج طهماسب، حمید جبلی و شماری دیگر از فعالان و پیشکسوتان عرصه هنر، می‌گوید: کتابخانه‌های کانون در تاریخ آموزش و پرورش ایران یک استثنا است، مراکزی که صدها هنرمند بلندپایه و صدها هزار انسان فرهیخته خروجی آن بود. این آشیانه‌های مرغک کانون را از او نگیرید.

ادغام؛ عقب‌گرد شدید در حوزه فرهنگ است

حمیدرضا شاه‌آبادی، نویسنده، نیز با اشاره به موضوع ادغام، نوشته است: کتابخانه‌ها مراکز نبض تپنده کانون هستند و حیات کانون با وجود آن‌ها معنی پیدا می‌کند. بر این اساس واگذاری کانون به نهادی دیگر، حرفی است نابخردانه که فقط به تعطیلی معتبرترین و پرفایده‌ترین نهاد فرهنگی کشور می‌انجامد و حاصلی جز عقب‌گرد شدید در حوزه فرهنگ و بروز یأس در میان اهالی آن نخواهد داشت.

ابراهیم حسن بیگی، نویسنده نام‌آشنای حوزه نوجوان، نیز ضمن مخالفت با این طرح، آن را زمینه‌ساز آسیب رساندن به کانون پرورش فکری می‌داند. او در گفت‌وگو با تسنیم، ضمن اشاره به این نکته که کانون یک نهاد نوپا و پرشکست نیست، می‌گوید: 80-90 درصد هنرمندان کشور دوران کودکی و نوجوانی خود را پشت میزهای رنگی کانون گذرانده‌اند. کانون از دیرباز تا به امروز خروجی خوبی در رابطه با رشد فرهنگ و هنر در کشور داشته است. در واقع می‌توان کانون را تنها مرکز فعال مطمئنی دانست که این قدرت را دارد تا اطمینان خانواده‌ها را با حضور مربیان آموزش دیده و کاربلد جلب کند.

آینده مبهم کانون بدون کتابخانه‌هایش

او معتقد است نهاد کتابخانه‌ها تعریف مشخصی دارد و عمدتاً مربوط به حوزه بزرگسال است و تخصص لازم را همانند کانون در مدیریت کتابخانه‌های کانون ندارد. حسن‌بیگی در ادامه با اشاره به تغییرات متعدد و مدیریت‌های کوتاه‌مدت در کانون و تأثیر منفی این روند بر کار این نهاد فرهنگی گفت: با وجود این، کانون درخت تناوری است که ریشه دوانده و میوه‌های پرباری داشته است؛ به ویژه بعد از انقلاب. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان، جوانی و نوجوانی خود را بعد از انقلاب در کانون گذرانده‌اند.

این نویسنده با بیان اینکه اصلاً نمی‌توانم تصور کنم که قرار است چنین تغییر و تحولی برای نهادی رخ دهد که بیش از نیم قرن فعالیت کرده و دوران قوت و ضعف متعددی را پشت سر گذاشته است، ادامه داد: اگر بخش کتابخانه‌ها را از کانون بگیریم، قرار است چه رخ دهد؟ ضعف مدیریت در این سال‌ها سبب شده احساس ناتوانی در مدیریت این تشکیلات شکل بگیرد و به این فکر بیفتند که آن را زیرمجموعه نظر نهاد دیگری کنند. آیا این راه حل بهترین تصمیم است؟ بعید می‌دانم.

برخی دیگر از نویسندگان نیز این ادغام را منجر به بروز مشکلات جدیدی برای کانون می‌دانند. شهرام شفیعی از جمله این نویسندگان است که ادغام را زمینه‌ای برای نابودی مراکز کانون می‌داند و می‌گوید: هر شنونده‌ای با این ادغام مخالف است، به دلیل اینکه آن مرکزی که قرار است میزبان کانون باشد و آن را بپذیرد، ساختارهایی برای ادامه کار مراکز کانون به شکل سابق ندارد؛ بنابراین مراکز تبدیل به انبارهای کتاب با فعالیت‌های بسیار محدودتر خواهند شد؛ فعالیت‌هایی که تنوع سابق را نخواهند داشت.

درمانی که تبدیل به مصیبت می‌شود

وی ادامه داد: کانون و مراکز فرهنگی آن در صورتی می‌توانند فعال باشند که از طریق ساختار مدیریتی و گردش کار فنی خود اداره شوند، نه گردش کار میزبان؛ آن هم در صورتی موفق خواهد بود که مدیریت کانون مسائل را همراه با مشاوران آزاد که آزادگی دارند، حل کند که البته متأسفانه در چند سال اخیر روند اینگونه نبوده است.

شفیعی با بیان اینکه ادغام با همه مزیت‌هایی که در طرح ارشاد برشمرده شده، یک نوع درمان است که خود باعث دردهای پیچیده‌تری می‌شود، افزود: این درمانی است که خود بعداً تبدیل به مصیبت می‌شود. کانون ساختار خاص خود را دارد و ما داریم موقتاً از نهاد دیگری برای حفظ ظاهر و حیات کاذب کانون کمک می‌گیریم؛ چرا این تشخیص درد با توجه به فرصت‌های باقی مانده در خود کانون و حقیقی نباشد تا کانون بتواند مسیر خود را درست ادامه دهد؟ تعجبم همیشه از این است که وقتی مرکزی به خطر می‌افتد، یک عده تازه از خواب بیدار می‌شوند. چرا همه وقتی تمام نهادهای درونی کانون (به معنای وسیع خود از تئاتر و موسیقی گرفته تا بلندخوانی و...) به خطر افتادند یا تعریف درستی از آنها نداشتیم، بد مدیریت کردیم و از دستشان دادیم، به تحرک نیفتادند. زمانی که می‌خواهند کرکره یک جایی را پایین بکشند، تازه شوکی به ما وارد می‌شود.

سنجیدن یک نهاد فرهنگی با متر و معیار اقتصادی

واگذاری بخش کتابخانه‌های کانون پرورش فکری به نهاد کتابخانه‌ها با دلایل مختلفی از جمله کاهش زیان‌دهی شرکت دولتی کانون مطرح شده است. این دلیل، موضوعی بود که طی چند روز گذشته مورد انتقاد بسیاری از فعالان فرهنگی قرار گرفت. از منظر آن‌ها، سنجیدن یک نهاد فرهنگی با متر و معیارهای اقتصادی، از اساس نادرست است. هادی حکیمیان، نویسنده، در این رابطه به تسنیم می‌گوید: مرکز فرهنگی، مرکز اقتصادی و بنگاه اقتصادی نیست که سوددهی داشته باشد. طبیعتاً باید مدیران بودجه از جای دیگری بیاورند و خرج نهاد فرهنگی کنند. اگر با این منطق بخواهیم بسنجیم باید بگوییم که خیلی از بناهای فرهنگی و تاریخی را باید خراب کنیم؛ چون هزینه‌برند. کدام کتابخانه و مرکز فرهنگی در کشور سودده است؟ آیا کتابخانه ملک، کتابخانه ملی یا کتابخانه آستان قدس مراکز سوددهی هستند؟ این مراکز همواره مراکز عام‌المنفعه‌ای بوده‌اند که براساس درآمدزایی بنا نشده‌اند. اعضا تنها با پرداخت یک حق عضویت از خدمات کتابخانه بهره‌مند می‌شوند.

پیشنهادی برای احیای کانون

انتقادها به طرح پیشنهادی ارشاد سؤالات و دغدغه‌های دیگری را نیز میان اهالی فرهنگ مطرح کرده است. احیای قانون سهم 20 درصد کتابخانه‌های کانون از بودجه نهاد کتابخانه‌های عمومی از جمله این مسائل بود که مورد توجه قرار گرفت. مجید جلیسه، پژوهشگر، در یادداشتی در صفحه شخصی خود در این رابطه نوشت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رسماً در دی‌ماه سال 1344 تأسیس می‌شود و این نهاد مبتنی بر تأسیس کتابخانه فعالیت‌های خودش را آغاز می‌کند. در راستای ضرورت توسعه کتابخانه‌های کانون در ششم بهمن‌ماه سال 1348 تبصره‌ای بر ماده اول قانون تأسیس کتابخانه‌های عمومی الحاق می‌شود که راهگشای توسعه کتابخانه‌های کودک و نوجوان در سراسر کشور شود.

به گفته جلیسه؛ مطابق این قانون هیئت امنای کتابخانه‌های عمومی کشور مجاز است در هر شهری که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مبادرت به تأسیس کتابخانه کودک کرده، سالانه تا میزان 20 درصد از درآمد حاصله از سهمیه 1/5 درصد درآمد شهردداری آن شهر را از تاریخ تصویب این قانون به عنوان کمک به کتابخانه کودک در همان محل اختصاص دهند.

جلیسه در ادامه به بازنگری قانون نهاد کتابخانه‌های عمومی در سال 83 اشاره و تأکید کرد: اداره کل کتابخانه‌ها که بعدها تبدیل به نهاد کتابخانه‌های عمومی شد و در سال 1383 آیین‌نامه آن مجدداً بازنگری و تدوین شد، در ماده 17 شهرداری‌ها را مکلف کرد که تا پایان وقت اداری روز پانزدهم هر ماه، نیم درصد از کل درآمد ماه قبل خود را به صورت علی‌الحساب به حسابی که انجمن کتابخانه‌های عمومی شهر مربوطه معرفی کرده است، واریز کند و این درصد با همه گرفت و گیرش، حالا رویه شده اما خبری از 20 درصد سهم کانون نیست!

ادغام و کورتر شدن گره مشکلات کانون

از سوی دیگر برخی دیگر از فعالان و مربیان کانون از «همسان‌سازی حقوق» که در طرح ارشاد مطرح شده، استقبال کردند. به اعتقاد آن‌ها، مربیان کانون طی سال‌های اخیر از حقوق کمی بهره‌مند بوده‌اند و از سوی دیگر، عدم جذب نیروی جدید کار را برای بخش‌های مختلف دشوار کرده است. با این حال آن‌ها معتقدند راه حل رفع دغدغه‌های مالی کارکنان کانون، چندپاره کردن این نهاد نیست؛ به طوری که کتابخانه‌ها در زیر مجموعه ارشاد قرار گیرد و دیگر بخش‌ها در زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش باقی بماند.

به گفته این فعالان؛ هرچند بسیاری معتقدند کانون در یک دهه گذشته نقش مرکزی و محوری خود در بخش‌های مختلف کودک و نوجوان را از دست داده، چند بخش کردن آن می‌تواند رمق باقی مانده در این نهاد فرهنگی با عمر نیم قرن را بگیرد. تبدیل چند صدایی فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان به یک صدایی و تمرکز بر یک مرکز، آسیبی است که ممکن است خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن پس از ادغام نشان دهد.

کانون پرورش فکری باید کتاب‌محور باشد / ادغام، درمان پرعوارض است مدیرعامل کانون پرورش فکری: طرح جداسازی کتابخانه‌ها ضعف کارشناسی دارد کانون پرورش فکری بنگاه اقتصادی نیست که سودآور باشد
آینده مبهم کانون پرورش فکری بدون کتابخانه‌هایش / چرا نویسندگان با «ادغام» مخالفند؟ 2
آینده مبهم کانون پرورش فکری بدون کتابخانه‌هایش / چرا نویسندگان با «ادغام» مخالفند؟ 3
آینده مبهم کانون پرورش فکری بدون کتابخانه‌هایش / چرا نویسندگان با «ادغام» مخالفند؟ 4