ابوالفضل زرویی نصرآباد بدرود حیات گفت
او با نامهای مستعار ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی و عبدل در نشریاتی مانند نشریات مؤسسه گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس و تماشاگران طنز نوشته است.
ابوالفضل زرویی نصرآباد پژوهشگر و طنزپرداز کشورمان شامگاه امروز درگذشت و بدین ترتیب جامعه ادبیات ایران در واپسین هفتههای فصل پاییز عزادار شد.
به گزارش «تابناک»؛ ابوالفضل زرویی نصرآباد، پژوهشگر و طنزپرداز ایرانی امشب شنبه دهم آذر ماه بر اثر عارضه قلبی در 50 سالگی در احمد آباد مستوفی به دیار حق شتافت. او که زاده 15 اردیبهشت 1348 در تهران بود، مدتی قبل عمل قلب باز انجام داده بود و نیز درگیر بیماری دیابت بود و جلسات ماهیانه ابوالفضل زرویی نصرآباد با عنوان «رمز طنز» که در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشد، چند هفته ای بود که به علت بیماری این هنرمند لغو شده بود.
کیومرث صابری فومنی (گل آقا) در تابستان 1371 در پاسخ به سؤال مصاحبه کننده روزنامه ابرار که میپرسید: «چشم امیدتان در طنز نویسی امروز به کیست؟» میگوید: «... قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست. طنز دارد جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ملانصرالدین (ابوالفضل زرویی نصرآباد) فقط 23 سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند. شهر چراغانی خواهد شد...» و علی موسوی گرمارودی نیز در طلیعه تابستان 1389 ابوالفضل زرویی را عبید زاکانی طنز معاصر نامید.
او با اسمهای مستعار ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی و عبدل در نشریاتی مانند نشریات مؤسسه گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس و تماشاگران طنز نوشته است.
علاوه بر مطالب طنز در نشریات و روزنامهها، از کتابهای ابوالفضل زرویی نصرآباد میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تذکر المقامات، افسانههای امروزی، وقایعنامه طنز ایران (همکاری با فریبا فرشادمهر) بامعرفتهای عالم (کتاب گویای طنز) رفوزهها (مجموعه شعر طنز) حدیث قند (مجموعه مقالات طنزپژوهی) غلاغه به خونهش نرسید (مجموعه افسانههای طنز آمیز) «ماه به روایت آه» روایتی از زندگانی و شخصیت عباس بن علی (ع) و برگزیده جایزه ادبی کتاب سال عاشورا (1394 خ). خاطرات سر پروفسور حسنعلیخان مستوفی، کتاب مستطاب خرپژوهی (در دست چاپ) یک بغل کاکتوس: صد شعر طنزاصل مطلب: مجموعه شعر طنزو غیره! اندر حکایت شیرین بیمهاین مرد مشکوک هزار سال طنز فارسی (در دست انتشار)؛ همکاری بانسیم عرب امیری.
او در گفت و گویی درباره آنچه امروز به عنوان طنز خوانده میشود، تأکید کرده بود: «ما تا هفتاد هشتاد سال پیش مفهومی به اسم طنز، با این معنایی که امروز داریم استفاده میکنیم، نداشتیم. معنای تحتاللفظی طنز مسخره کردن، به سخره گرفتن، کوچک شمردن و برشمردن عیبها و ایرادات افراد است. مثلا در دیوان حافظ هم هر جا طنز آمده بهمعنی به سخره گرفتن و شوخی کردن است یا استهزا کردن. طنز هیچوقت به این مفهومی که ما امروز به کار میبریم نیست. تعریفی که بنده در پایاننامهی کارشناسی ارشدم ارائه کردم، با توجه به بررسی منابع مختلف ایرانی و اروپایی و آنچه در طول سالها در مکتب گلآقا مرحوم کیومرث صابری آموخته بودم، این بود که طنز بیان واقعیتهای تلخ است به زبان شیرین کنایی، نشاطآور و در عین حال منصفانه.
دربارهی تکتک این اجزا هم استدلالهایی داشتم. نگفتم خندهآور و گفتم نشاطآور، چون اصالتا طنز این وظیفه را ندارد که مردم را فقط بخنداند. مهمتر از خنده، ایجاد نشاط درونی است؛ یعنی کاری کند که مخاطب طنز سبک شود و احساس کند که مشکلاتی که تابهحال در سینهاش سنگینی میکرده، حالا با بیان این طنز شخصی دیگر آرام شده است. گاهی اوقات مثلا نکتهای که دیگران ساعتها انتظار میکشند تا بگویند، طنزپرداز در یک لحظه بهزیبایی بیان میکند.
از سوی دیگر، نکتهای که دیگران میترسند، بیان کنند یا بیم دارند از اینکه به کسی بربخورد و موجبات ناراحتی آنها را پدید بیاورد، طنزپرداز با زبانی لطیف و شیوا بیان میکند و مانع از ناراحتی و دلخوری میشود. نکتهی پایانی هم این است که اگر انصاف را از طنز بگیرید و طنز به آن بیان انتقاد تلخ تا هرجا که دلش خواست انتقاد کند، وارد حیطهی هجو میشود. هجو نقد بیرحمانهای است که حدوحصری ندارد. وقتی قرار است نقدی انجام شود، اگر این نقد از عملکرد شخص فراتر برود و به ظاهر، چهره، نوع پوشش و مواردی که خارج از اختیار آن شخص بوده است بپردازد، از حدود انصاف خارج میشود و همان چیزی خواهد بود که سنایی میفرماید: «ابلهی دید اشتری به چرا / گفت نقشت همه کژست چرا / گفت اشتر که اندرین پیکار / عیب نقاش میکنی هشدار» طنز باید بر این مبانی باشد و این مبانی در جهان پذیرفته شده است؛ یعنی در اروپا و آمریکا هم ادبیات حدومرزی دارد.»
«تابناک» درگذشت این هنرمند بااخلاق را به دوستدارانش به ویژه خانواده زرویی نصرآباد تسلیت میگوید.