اثرات قطعنامه جدید آژانس علیه ایران
احمدی تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: هدف ایران باید تا حد مقدور گرفتن بهانه از عناصر تندرو در واشنگتن و منطقه باشد. البته ایران حق دارد نسبت به ادعاهای جدید آژانس مشکوک باشد، چراکه منشا آنها ادعاهای اسراییل است و به طور کلی، آژانس تنها در صورتی میتواند خواستار بازدید از یک سایت اعلام نشده شود که دلایلی منطقی و متقن برای شک خود ارایه کرده باشد. اما ادامه مذاکره با آژانس...
کورش احمدی تحلیلگر مسایل بین الملل در یادشتی نوشت: قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقطه اوج برخی دشواریها است که طی حدود دو سال گذشته بر روابط ایران و آژانس سایه افکنده است. آرشیوی که اسراییل مدعی است به سرقت برده و رابطه نه چندان گرم بین ایران و مدیرکل جدید آژانس طی این مدت بر روابط دو طرف اثر گذاشته و زمینهساز صدور این قطعنامه شده است. این قطعنامه اگرچه الزامآور نیست و در آن تنها از ایران خواسته شده تا با آژانس همکاری کند و از جمله بدون تاخیر بیشتر اجازه دسترسی به دو سایت مدنظر آژانس را بدهد، اما عاری از عوارض حقوقی برای کشور نیز نیست.
به گزارش روزنامه اعتماد، درادامه این مطلب آمده است: اساسا نظر به اصل حاکمیت ملی کشورها، تنها معدودی از قطعنامههای شورای امنیت که با ماده 25 و فصل 7 منشور ربط داده شدهاند، الزامآور به شمار میروند. اما مصوبات مجامع بینالدولی قابلیت ایجاد بستری حقوقی و سیاسی برای اقدامات بعدی را دارند که نباید از آنها غافل شد.
این قطعنامه جدید دقیقا چنین خصلتی دارد؛ باتوجه به رویهها و سوابق، لحن آن به نسبت ملایم است. در آن از محکومیت، تعیین ضربالاجل، اعلام رسمی عدم پایبندی و ارجاع موضوع به شورای امنیت خبری نیست. اگرچه اقدام بانیان قطعنامه، یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان، اقدامی غیرسازنده و غیرمسوولانه بوده، اما ظاهرا هدف آنها در این مرحله طرح موضوع و زمینهسازی برای اقدامات بعدی و در عین حال جلوگیری از دادن حربهای قوی به دست امریکا بوده است. میخواهد شاهد فروپاشی کامل آن و دست بالا یافتن دولت ترامپ در این حوزه باشد.
سه کشور اروپایی این روزها سرگرم تلاش برای هماهنگ کردن مواضعشان در ارتباط با طیفی از موضوعات مربوط به ایران و در راس آن مساله تمدید یا لغو تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران است. اگرچه آنها در پی نشست جمعه در برلین گفتهاند موافق اقدام یکجانبه امریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران نیستند، اما در مورد تحریمهای تسلیحاتی سکوت کردهاند. ویژگی دیگر روند تصویب این قطعنامه ایفای نقشی تقریبا بیسابقه توسط چین بود. برعکس دیگر موارد، چین این بار در این قضیه سیاسی بهصرف دنبالهروی از روسیه بسنده نکرد و خود فعال و پیشگام بود.
مخالفت چین با پیشنویس بود که برخلاف همیشه مانع از تصویب قطعنامه با اجماع شد و رایگیری را اجتنابناپذیر کرد. اکنون باید دید که این نقش چین که عمدتا تحتتاثیر مناقشات پکن و واشنگتن شکل گرفته، دوام خواهد داشت یا چین به نشان دادن این یک ضرب شست بسنده خواهد کرد و به موضع معامله بازخواهد گشت. از طرفی، این قطعنامه جدید آژانس به عنوان یک اهرم فشار جدید میتواند بالقوه در جهت تقویت دیگر اهرمهایی که امریکا مدتی است در حال ردیف کردن آنهاست، عمل کند.
هدف فوری امریکا اکنون جلب همکاری اعضای دایمی شورای امنیت برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران است. این در حالی است که هدف غایی طیف وسیعی از عناصر تندرو در امریکا نابودی برجام به گونهای است که رییسجمهور جدید احتمالی در امریکا هم قادر به احیای آن نباشد. در حالی که فشار حداکثری امریکا ادامه دارد، علاوه بر قطعنامه جدید آژانس، گزارش اخیر دبیرکل سازمان ملل مبنی بر ادعای شرکت موشکها و پهپادهایی با «منشا ایرانی» در برخی حملات به عربستان فاکتورهای جدیدی هستند که وارد معادله شدهاند. در چنین شرایطی هدف ایران باید تا حد مقدور گرفتن بهانه از عناصر تندرو در واشنگتن و منطقه باشد. اگرچه ایران حق دارد نسبت به ادعاهای جدید آژانس مشکوک باشد، چراکه منشا آنها ادعاهای اسراییل است و به طور کلی، آژانس تنها در صورتی میتواند خواستار بازدید از یک سایت اعلام نشده شود که دلایلی منطقی و متقن برای شک خود ارایه کرده باشد. اما ادامه مذاکره با آژانس ممکن است بتواند به یافتن راهحلی برای این مشکل کمک کند. این نکته مهمی است که دوستان ایران، از جمله چین و روسیه نیز در جریان مذاکرات شورای حکام بر آن تاکید داشتند.
توییت پنجشنبه دکتر ظریف مبنی بر اینکه «ایران چیزی برای مخفی کردن ندارد» و اینکه «یک راهحل قابلقبول ممکن است»، منعکسکننده امیدواریها در این زمینه است. از طرفی، دست ایران قطعا خالی نیست. بهرغم منتفی کردن همه محدودیتهای برجامی، ایران هنوز حربههایی در دست دارد که آخرین آنها تهدید به خروج از انپیتی است، اما نباید فراموش کرد که در بستر موجود، بعید نیست که عناصر تندرو در واشنگتن و منطقه در واقع مشتاق توسل ایران به این حربهها بوده و آن را مفید به حال پیشبرد پروژههای تجاوزکارانه خود بدانند.