شنبه 15 شهریور 1404

اختیارِ جنگ با ایران از ترامپ گرفته می شود؟ | تلاش کنگره آمریکا برای مهار اقدامات رئیس جمهور

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
اختیارِ جنگ با ایران از ترامپ گرفته می شود؟ | تلاش کنگره آمریکا برای مهار اقدامات رئیس جمهور

اقتصادنیوز: اکنون زمان اقدام فرا رسیده است. کنگره باید پیش از آنکه دونالد ترامپ حمله‌ای دیگر را بدون مجوز آغاز کند و آمریکا را به جنگی گسترده بکشاند، وارد عمل بشود

به گزارش اقصادنیوز، پس از حمله آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران، موجی قابل‌توجه از انتقادها از سوی کنگره آمریکا به وجود آمد که مشروعیت حقوقی و عقلانیت راهبردی این اقدام را زیر سوال می برد. نمایندگان از طیف‌های سیاسی گوناگون دموکرات کالیفرنیا گرفته تا دموکرات‌های میانه‌رو و جمهوری‌خواهان لیبرتارین و حتی جمهوری‌خواهان همسو با دونالد ترامپ، همگی نگران قدرت فاقد کنترل رئیس‌جمهور ترامپ در آغاز کردن جنگ، و احتمال تکرار یک جنگ بی‌پایان دیگر در خاورمیانه هستند.

شان هنینگر در نشنال اینترست نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، با تحت فشار قرار دادن مخالفان جمهوری‌خواه واکنش شدیدی به این انتقادات نشان داد؛ درحالی که اغلب دموکرات‌ها از موضع خود عقب‌نشینی کردند.

خبر مرتبط ادعای عجیب وزیر جنگ آمریکا: از این پس بیشترین میزان کشتار را داریم

اقتصادنیوز: بیت هگزث در کنار ترامپ به خبرنگاران گفت: ایالات متحده در پیشبرد جنگ‌ها رویکردی تهاجمی‌تر اتخاذ خواهد کرد و از «بیشترین میزان کشتار» استفاده خواهد کرد.

کنگره باید مقابل ترامپ ایستادگی کند

مقامات آمریکایی و اسرائیلی همچنین اعلام کرده اند که در صورتی که ایران به بازسازی تاسیسات هسته ای خود بپردازد، آمادگی حمله مجدد را خواهند داشت. با وجود چنین چشم اندازی که احتمال یک درگیری جدید قریب الوقوع است، کنگره در نقطه ای حساس قرار دارد؛ یعنی در میان حمله‌ای که یکبار صورت گرفته، و خطر واقعی شروع حمله‌ای دیگر؛ بنابراین، کنگره باید به سرعت برای بازپس‌گیری اختیارات قانونی خود برای تصمیم‌گیری درباره جنگ، اقدام کند.

مجلس آمریکا در کنترل جمهوری خواهان

اگرچه هم کنگره و هم دیوان عالی آمریکا صلاحیت ورود به موضوع اختیارات جنگی را دارند؛ اما موانع سیاسی و حقوقی قابل توجهی نیز پیش‌رو آن ها است. از منظر کنگره، مهم‌ترین و مستقیم‌ترین ابزار برای مهار رئیس جمهور، قانون‌گذاری است. اما با توجه به این که جمهوری خواهان اکثریت هردو مجلس را در دست دارند، احتمال تصویب چنین قانونی خیلی پایین است، و حتی اگر هم تصویب شود، به احتمال زیاد توسط دونالد ترامپ وتو خواهد شد. از طرفی برای لغو وتو رئیس جمهور، نیاز به کسب دوسوم آراء در هر دو مجلس است که در وضعیت کنونی امری ناممکن به نظر می رسد.

راه دیگری که کنگره می تواند از طریق آن اقدام کند، سازوکارهای قضایی است. با وجود اینکه برخی دادگاه‌های فدرال پایین رتبه‌تر در حوزه‌های دیگر با ترامپ مخالفت کرده‌اند، اما درنهایت هر چالش جدی علیه اختیارات جنگی رئیس‌جمهور، به دیوان عالی راه پیدا می‌کند و با توجه به اینکه دیوان عالی معمولا در این زمینه ها مداخله نمی‌کند و همچنین اکثریت محافظه کار آن گرایش بیشتری به تقویت قدرت رئیس جمهور دارند، احتمال این که دادگاه موفق به کنترل قضایی مؤثر تصمیمات دونالد ترامپ شود، بسیار اندک است.

ائتلاف میان‌حزبی به‌عنوان مسیر محتمل‌تر

در این میان، به نظر می رسد که عملی‌ترین راه ممکن برای مهار اقدامات رئیس جمهور، تشکیل یک ائتلاف دوجناحی است که شامل پیشروها، لیبرتارین‌ها و حتی بخشی از جمهوری‌خواهان ناراضی از ترامپ باشد. بدین ترتیب، نقش کنگره در اختیارات جنگی دوباره تثبیت می شود. این ائتلاف می‌تواند همزمان دو مسیر اصلاحی را دنبال کند، یکی کوتاه‌مدت و فوری، و دیگری بلندمدت و ساختاری.

افزایش آگاهی عمومی برای ایجاد فشار سیاسی

کنگره می‌تواند با برگزاری جلسات استماع درباره حمله اخیر به ایران و تصویب قطعنامه‌هایی که مواضعش را روشن می‌سازد وارد عمل شده و خواستار بررسی و تصویب هر اقدام نظامی توسط خود کنگره شود. نمایندگانی مانند خانا، کین، پل و گرین، که قبلا نگرانی‌هایشان را اعلام کرده‌اند، می‌توانند رهبری این اقدام را بر عهده بگیرند. حتی اقدامات نمادین هم می‌تواند آگاهی عمومی را بالا برده و موجب ایجاد فشار بر دولت شود؛ تا زمینه را برای محدودیت‌های قانونی آینده فراهم کنند.

بازتعریف منافع اصلی

در مجموعه اقدامات بلندمدت، کنگره باید روند تضعیف تدریجی اختیارات خود در زمینه تصمیم‌گیری درباره جنگ را متوقف کند. یک گام مهم در این مسیر، ایجاد کمیته دائمی مشترک اختیارات جنگی برای بررسی گسترش قدرت اجرایی در دولت‌های مختلف است؛ چارچوبی شفاف که میان منافع راهبردی اصلی و منافع حاشیه‌ای تمایز ایجاد می کند و پیوند میان قدرت بودجه‌ای کنگره و استفاده از نیروی نظامی را مشخص می‌سازد.

این چارچوب باید مشخص کند که استفاده از نیروی نظامی در چه شرایطی موجه، و در چه زمانی غیر موجه است. به عقیده نویسنده، منافع راهبردی شامل اقداماتی است که برای حفاظت از امنیت و منافع اساسی آمریکا ضروری هستند.

نویسنده در ادامه مدعی شده است: در مقابل، منافع حاشیه‌ای به موضوعاتی تعلق دارد که تهدید مستقیمی علیه امنیت ملی ایجاد نمی‌کنند و اهمیت کمتری دارند. برای مثال، اگر ایران به یکی از کشورهای خلیج فارس برای اشغال آن حمله می‌کرد، که به نظر نمی رسد تمایلی به آن داشته باشد، آنگاه اقدام نظامی مستقیم آمریکا در راستای تامین امنیت ملی امری ضروری و توجیه کننده برای پاسخ شدید بود. مانند واکنش آمریکا به اشغال کویت توسط عراق در سال 1990 که جرج بوش رئیس جمهور وقت آن زمان، برای اقدام نظامی مستقیم هم تایید سازمان ملل را داشت و هم از طریق کنگره برای انجام آن اقدام کرد.

بنابراین، ایجاد تمایز میان منافع اصلی و حاشیه‌ای اهمیت زیادی خواهد داشت، چرا که مبنای تصمیم‌گیری درباره استفاده از نیروهای نظامی خواهد بود.

درگیری‌های طولانی‌مدت یا حملات محدود بدون تصویب کنگره، می‌تواند آمریکا را وارد جنگ‌های بی پایانی کند که نه تامین کننده منافع اصلی آمریکا هستند و نه نتیجه مشخصی دارند.

نقش بازیگران منطقه‌ای

با بازتنظیم جایگاه نیروهای نظامی آمریکا که به معنای کاهش حضور مستقیم نیروهای آمریکا در خارج از کشور و سپردن نقش‌های موازنه‌ای به بازیگران منطقه‌ای مانند اسرائیل و عربستان است، رئیس‌جمهور دیگر نمی‌تواند بدون تایید کنگره، کشور را وارد جنگ‌های حاشیه‌ای بکند. این اقدام او را مجبور به کسب اجازه از کنگره پیش از هرگونه اقدام نظامی خواهد کرد. در این صورت، تعادل قانون اساسی در زمینه اختیارات جنگی حفظ شده و اقدامات آمریکا با منافع واقعی این کشور هماهنگ می‌شود.

این بازتنظیم صرفا محدودکننده تصمیمات رئیس‌جمهور نخواهد بود؛ بلکه تضمین کننده هم‌راستایی تعهدات نظامی با منافع اصلی آمریکا خواهد بود و هزینه جنگ‌های غیرضروری را کاهش خواهد داد. همچنین می‌تواند بازگرداننده اعتماد ازدست‌رفته عمومی آمریکا، به نهادهای فدرال و قانون اساسی باشد.

لحظه سرنوشت ساز کنگره

اکنون زمان اقدام فرا رسیده است. کنگره باید پیش از آنکه دونالد ترامپ حمله‌ای دیگر را بدون مجوز آغاز کند و آمریکا را به جنگی گسترده بکشاند، وارد عمل بشود. اهمیت تصمیمات کنونی کنگره محدود به اقدامات علیه ایران نیست؛ بلکه بر سر ماهیت جمهوری در آمریکاست.

آیا تصمیم‌گیری درباره جنگ و صلح همچنان به دست نمایندگان مردم خواهد بود، یا قرار است که تنها یک نفر اختیار تصمیم گیری درباره آن را داشته باشد؟ اگر قانون‌گذاران نتوانند قدرت خود را بازیابی کنند، خطر اتخاذ یک رویکرد خطرناک وجود دارد، رویه‌ای که در آن ایجاد جنگ های بی‌پایان، به یک عادت اجرایی تبدیل می شود، نه یک انتخاب دموکراتیک.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
اختیارِ جنگ با ایران از ترامپ گرفته می شود؟ | تلاش کنگره آمریکا برای مهار اقدامات رئیس جمهور 2
اختیارِ جنگ با ایران از ترامپ گرفته می شود؟ | تلاش کنگره آمریکا برای مهار اقدامات رئیس جمهور 3