«ادعا» یا «توهم» مهدویان / در غرب خبری نیست!
مهدویان، کارگردان سریال «زخم کاری» در ادعایی عجیب و به دور از ذهن مطرح کرده که پلتفرمی مانند نتفلیکس، از برخی فیلمسازان ما برای ساخت سریال دعوت به همکاری کرده است؛ ادعایی که واکنش های مختلفی را در فضای مجازی و رسانه ها در پی داشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پس از انتشار قسمت چهارم سریال «زخم کاری» مهدویان در شبکه نمایش خانگی، شنیده شد که سازمان سینمایی از سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) بابت محتوای این سریال شکایت کرده و خواستار توقف پخش این سریال شده است. آنچه درباره دلایل شکایت وزارت ارشاد ذکر شده بود، صحنه های مربوط به سیگار کشیدن مالک (با بازی جواد عزتی)، نمایش استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکی در بخش هایی از سریال بود.
پس از شکایت ارشاد، علی سعد معاون ساترا در واکنش به این موضوع در توییت خود نوشت: «هم پلتفرم داخلی را حمایت میکنیم و هم دیدهبان چارچوبهای فرهنگی کشور هستیم. با شروع پخش سریال زخم کاری، شاهد انتقادهایی از دو سوی طیف بودیم. بخشی از دغدغهمندان فرهنگی معتقد به توقیف سریال بودند که برای رسیدن به آن فعالیتهای رسانهای و رایزنیهایی هم انجام دادند. بخش دیگری نیز معتقد بودند سریال تولیدشده میبایست بدون هیچگونه بازبینی پخش شود. حفظ تعادل میان این دو طیف اقدامی سخت و پیچیده است. در ماجرای «زخم کاری»، اقدام وزارت ارشاد در شکایت به دادسرای فرهنگ و رسانه برای توقیف سریال مذکور، مسأله را پیچیدهتر از قبل کرد. با وجود همه سنگاندازیهای انجامشده بر تصمیم خود مبنی بر پخش سریال اصرار کردیم. اصل عملکردی ساترا حمایت از تصمیماتی است که حاصل فرایندهای حرفهای و کارشناسی است. همانطور که درموضوع شکایت وزارتارشاد از انتشار سریال زخم کاری برغم صدور پروانه ساخت، مدیران ساترا هزینه دادگاهیشدن را با هدف حمایت از پلتفرمهای داخلی میپردازند، انجام برخی از اصلاحات که در فرایند کارگزاری محتوایی وبازبینی آن تایید شده، بخشی از رویکرد حرفهای و فرهنگی ساتراست.»
ماجرا در همین جا ختم به خیر نشد و پس از انتشار قسمت ششم این سریال، صدای اعتراض مهدویان مبنی بر سانسورهای «غیر منطقی و غیر عرفی» ساترا در متنی گلایه آمیز و تند رسانه ای شد. در بخشی از این متن اعتراضی آمده است: «دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض میکنم. ما گرفتار مدیرانی شدهایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشمها و گوشهایشان مهر زدهاند و نمیبینند آنچه ما میبینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی میکنید و برای کدام مردم نسخه میپیچید؟
شنیدهاید که چند پلتفرم بزرگ بینالمللی از جمله نتفلیکس برای سرمایهگذاری روی طرحها و ایدههای فیلمسازان ایرانی ابراز تمایل کردهاند؟ تردید نکنید که به زودی زود پلتفرمهای خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبههای فرهنگی ما هم مثل نخبههای علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد.»
اظهارنظرهای جنجالی مهدویان مبنی بر دعوت نتفلیکس از هنرمندان ایرانی برای ساخت سریال باعث واکنش های بسیاری در فضای مجازی شد. امیر ابیلی، روزنامه نگار و منتقد سینمایی در متنی نوشت: ««تهدید» مهمترین ابزار فیلمساز ایرانی برای باج گرفتن از مدیر و فرار از پاسخگویی در مقابل سرمایهگذار است. تهدید مدیران تلویزیون به رفتن به ویاودیها، تهدید مدیران فرهنگی دولت به رفتن به شبکههای ماهوارهای و حالا ظاهرا تهدید به رفتن به نتفلیکس! تهدیدهایی که عموما هم جواب گرفته و باعث عقبنشینی مدیران فرهنگی میشود و حالا تبدیل به راهی مطمئن برای باجخواهی شده است.»
وی در ادامه متن خود با اشاره به کارنامه اصغر فرهادی، بهترین آثار او را همان هایی می داند که در ایران و برای مردم ایران ساخته و ادعا می کند که سایر فیلم های فرهادی که در خارج از کشور ساخته شده، عملا نتوانسته موفقیت های او را تکرار کنند.
«به این دقت کنیم که حتی اصغر فرهادی؛ به عنوان حرفهایترین فیلمساز ایرانی در فضای بینالملل و نزدیکترین سینماگر ایرانی به فرم قصهگویی آمریکایی، نیز پس از چندین تجربه خارج از ایران همچنان مشغول همکاری با کمپانیهای درجه دوی اروپایی است و نتوانسته است تن به همکاری با یک کمپانی بزرگ امریکایی دهد و همچنان موفقترین فیلمهایش همانهایی است که در ایران ساخته است. البته فیلمسازان دیگری از جمله بهمن قبادی و امیر نادری و عبدالرضا کاهانی و.... هم بودند که همگی در ایران از اعتبار بالایی برخوردار بودند و خارج از ایران هیچ دستاوردی نداشتند.»
شاید سینمای ما در این چند دهه توانسته با حضور در جشنواره ای معتبر بین المللی جوایزی برای خود به دست آورد که البته همین جوایز و اعتبار نیز از سوی برخی کارشناسان سینما همیشه با علامت سوال بزرگی روبرو بوده که چقدر خود اثر صلاحیت لازم برای آن جایزه را داشته و چقدر حواشی سیاسی فرهنگی وقت باعث این اتفاق شده است.
محمد اطبایی، کارشناس سینما در گزارشی به ارزیابی جشنواره های معتبر جهانی و سینمای ایران در سال 2019 پرداخته است و در بخشی از این مطلب صراحتا اعلام کرده است که "در بررسی حضورها و جایزه های بین المللی حداقل پنج سال اخیر سینمای ایران به نتایج تاسف باری رسیده که نزدیک به 80 درصد این اتفاقات در جشنواره های دروغین و بسیار کم ارزش و شبه جشنواره رخ داده اند."
هرچه قدر فرهنگ کشوری غنی تر و اصیل تر باشد، سینمای آن که نمادی روشن از آن فرهنگ به شمار می رود، زمانی می تواند موفق و محبوب باشد که شالوده و اساس آن مبتنی بر همان فرهنگ باشد. به عبارتی زمانی فیلمسازان ما می توانند فیلم های موفقی بسازند که چهارچوب فیلمنامه آنها از دل همین فرهنگ و مردم خلق شده باشد. ماجرایی که برای فیلمسازی مانند فرهادی که مدتی زمین فیلمسازی اش را به فرانسه و اسپانیا می برد نیز روشن شده و بر اساس همین «قهرمان» خود را دوباره در ایران و با قصه ای از جنس همین مردم جلوی دوربین می برد؛ هرچند که برای دیده شدن آن باز چشم به جشنواره های خارجی دارد.
پرواضح است که فیلمسازان ما هنوز نتوانسته اند مخاطبان وطنی را در تولید سریال های رنگارنگ خود در شبکه نمایش خانگی راضی نگه دارند و عموما با آب بستن به فیلمنامه برای کش دادن قصه و ساخت قسمت های بیشتر و احیانا فصل های بعدی، هنوز دل تماشاگران را به دست نیاورده اند؛ و حالا این ادعای گزافی است که آنقدر درجه کیفی محصولاتشان خوب بوده که پلتفرمی مانند نتفلیکس خواستار عقد قرارداد با آنها برای ساخت سریالی با پخش بین المللی است.
انتهای پیام /