"از حصر آبادان تا فتح فاو؛ نبردهایی که سرنوشت جنگ را تغییر دادند"
با آغاز جنگ تحمیلی، بسیاری تصور میکردند ایران توان مقاومت در برابر ارتش عراق را ندارد. اما عملیاتهای هوشمندانه ایران، از حصر آبادان تا فتح فاو، تمام پیشبینیها را برهم زد و موازنه جنگ را تغییر داد. این نبردها نشان داد که اراده و تاکتیکهای نوین میتواند بر قدرت نظامی غلبه کند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ براساس تخمینهای صدام و رژیم بعث عراق، بنا بود جنگ در کمترین مدت با پیروزی رهبران بغداد به پایان برسد. تحلیلگران غربی نیز در این اشتباه محاسباتی دست کمی از صدام و رژیم وی نداشتند. آنها گمان میکردند به دلیل مسائل داخلی فراوانی که پس از وقوع انقلاب در ایران بهوجود آمده بود، این کشور توان مقابله با رژیم بعثی را نخواهد داشت.
هرالد تریبون طی تحلیلی نوشته بود: «تحلیلگران آمریکایی معتقدند که در حال حاضر ارتش ایران قادر نیست از مرزهای کشور علیه هرگونه تهاجم مشخص دفاع نموده و در یک جنگ سخت و سنگین بیش از چند روز و شاید یک یا دو هفته دوام بیاورد.».
اما ایرانی که هنوز دوسال از وقوع انقلاب و چالشها و بحرانهای سیاسی برآمده از آن نگذشته بود توانست 8 سال از مرزهای خود دفاع کرده و حتی ذرهای از خاک خود را نیز از دست ندهد. در این 8 سال عملیاتهای گوناگونی در منطقهها و محورهای مختلف اجرا شد که نتایج هر کدام موازنه جنگ را به سود ایران تغییر داد. عملیاتهایی که اگرچه از سوی ایران با کمبود امکانات و مسائل مختلف مواجه بود، اما پیروزی آن در هر یک از عملیاتها توانست قدمی در راه عقب راندن دشمن و دفاع از مرزهای ایران و ملت آن باشد.
عملیات ثامنالائمه؛ شکستن حصر آبادان:
پیش از عملیات ثامن الائمه، عملیاتهای محدودی در راستای آزادسازی مناطق اشغالی صورت گرفته بود، اما هیچکدام وسعت و اهمیت این عملیات را نداشت. عملیاتی که هدف اصلی آن یعنی شکستن حصر آبادان براساس فرمایش امام خمینی (ره) از مدتها پیش موردنظر طراحان جنگ و فرماندهان سپاه و ارتش قرار داشت، اما کارشکنیهای بنیصدر مانع از تحقق آن گردیده بود.
سردار صفوی، مسئول عملیات جنوب، در این زمینه می گویند: «.. بطور خاص در مورد شکستن حصر آبادان از زمانی که امام فرمان شکستن حصر آبادان را دادند و علت اینکه امام آن فرمان را دادند و شاید هم در تاریخ ثبت نشده باشد، این بود که بنی صدر در جلسات بطور مکرر بیان می کرد، اگر آبادان سقوط بکند مهم نیست و سقوط اهواز هم مهم نیست. ما می رویم به دزفول و از دزفول جنگ را ادامه می دهیم. اصطلاحی به کار می برد که زمین را می دهیم تا زمان بگیریم.» با خلع و فرار وی از ایران در مرداد سال 60 زمینه اجرای عملیات فراهم شد و بدین ترتیب با اولین همکاری سپاه و ارتش، عملیات ثامن الائمه در تاریخ 5 مهرماه سال 60 به منصه ظهور رسید و اهداف موردنظر آن نیز تحقق یافت.
انهدام و پاکسازی شرق رودخانه کارون از نیروهای دشمن و شکستن حصر آبادان، بخشی از نتایج و دستاوردهای این عملیات به شمار میرود. محمد درودیان، تحلیلگر جنگ ایران و عراق نیز در کتاب سیری در جنگ ایران و عراق درباره تاثیر این عملیات بر روند جنگ نوشته: «در واقع پیروزی در عملیات ثامن الائمه نیروهای انقلابی را برای ادامه جنگ مطمئن کرد و وضعیت روانی مناسبی در جامعه بهوجود آورد و امید و اعتماد برای کسب پیروزی حاصل شد. در نتیجه، این تحول، موقعیت و زمینه لازم را برای طرحریزی «استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی» براساس ساختار و ترکیب جدید نیروها و استراتژی و تاکتیکهای جدید فراهم کرد.».
این عملیات که علیرغم برتری نیروهای عراقی به پیروزی رسید موجب شگفتی تحلیلگران غربی نیز شد. آنتونی کردزمن و آبراهام آر واگنر در کتاب درسهایی از جنگ مدرن درباره این عملیات نوشتند: «این پیروزی این حقیقت را آشکار ساخت که برتری در قدرت زرهی و هوایی میتواند بیمعنا باشد.» همچنین این تحلیلگران ضمن اعتراف به ماهیت ناشناخته تاکیتکهای جدید و نحوه کسب پیروزی نظامی ایران عنوان کردند: «هنوز مشخص نشده است که ایرانیان چگونه به این پیروزی دست یافتند.».
عملیات «اچ 3»؛ پیروزی در آسمان:
اوایل سال 1361 بود که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با طراحی یک عملیات پیچیده، تصمیم گرفت پایگاه هوایی و راهبردی ارتش عراق را در مرزهای اردن نابود کند. این پایگاه که با نامهای «الولید» و «اچ 3» شناخته میشد، به کلی دور از دسترس خلبانان تیزپرواز ایران بود.
مسافتی که باید هواپیماهای ایرانی برای حمله به الولید طی میکردند، به حدود 3500 کیلومتر، به صورت رفت و برگشت، میرسید و با توجه به وضعیت سوخت هواپیماها، شدنی نبود. اما خلبانان ایرانی، توانستند با فریب دادن دشمن از طریق چند عملیات ایذاییِ هوایی در مرزهای غربی، مسیر عبور هشت فروند هواپیمای جنگنده بمبافکن را برای پرواز از روی مرز ترکیه و عراق باز کنند.
این هواپیماها با پرواز در ارتفاع پایین، از محدوده کاوش رادارهای عراقی گریختند و با دو بار سوختگیری به وسیله هواپیماهای سوخترسان که در قالب هواپیماهای مسافربری در مسیر تهران به نیکوزیا در قبرس، پرواز میکرد، توانستند این عملیات پیچیده و حساس را با موفقیت به پایان برسانند و بدون تلفات، به ایران بازگردند.
در این عملیات قهرمانانه که اعجاب و شگفتی کارشناسان نظامی جهان را برانگیخت، در مجموع، سه فروند هواپیما آنتونوف -12، یک فروند بمبافکن توپولف -16، پنج فروند سوخو -17، چهار فروند میگ -21، هشت فروند میگ -23، دو فروند داسو میراژ و چهار فروند بالگرد ارتش عراق، روی زمین منهدم و نیروی هوایی صدام، با ضربهای کاری مواجه شد.
عملیات بیتالمقدس؛ شکستن سختترین گردو!
طرحریزی و اجرای عملیات بیتالمقدس در فضایی کاملا متفاوت با عملیاتهای پیشین انجام گرفت. نخست آنکه دشمن درباره منطقه عملیات هوشیار بود، زیرا تنها منطقهای که در جنوب همچنان در اشغال دشمن قرار داشت منطقه غرب رودخانه کارون و شهر خرمشهر بود. بر این اساس طبیعی به نظر میرسید که قوای ایران، این منطقه را برای عملیات انتخاب کنند؛ بنابراین امکان غافلگیری دشمن درباره مکان عملیات وجود نداشت. رادیو بیبیسی ضمن تاکید بر دشواری بازپسگیری خرمشهر به خاطر تبدیل این شهر به سنگر دفاعی مستحکم توسط عراقیها گفته بود: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سختترین گردو را برای شکستن برگزیدهاند.» این عملیات علیرغم دشواریهای تاکتیکی و نظامی در خرداد سال 61 اجرا شد و به پیروزی نیز رسید. عملیاتی که در آن 19 هزار تن از نیروهای دشمن به اسارات درآمدند و خرمشهر نیز پس از 578 روز آزاد شد.
آزادسازی این شهر که در روند تحولات جنگ تحمیلی به عنوان نماد و مظهر مقاومت ایران به شمار میرفت، میتوانست سرنوشت جنگ و موقعیت سیاسی رژیم عراق را مشخص کند. تایمز مالی در این زمینه نوشت: «خرمشهر کلید پیروزی جنگ است. این شهر تنها نشانه واقعی پیروزی عراق و مظهر مقاومت سرسختانه ایران به شمار میرود.» مواضع و استحکامات عراق در این شهر که برای مقابله با تهاجم ایران ایجاد شده بود این امیدواری را برای حامیان جهانی و منطقهای عراق بهوجود آورده بود که این کشور با حفظ خرمشهر بتواند ضمن فرسایش توان نظامی ایران، خود را برای مقابله با وضعیت جدید جنگ آماده سازد.
اما سرعت عمل قوای نظامی ایران در آزادسازی خرمشهر، نهتنها امیدهای حامیان عراق را بر باد داد، بلکه دامنه نگرانی و اضطراب آنها را درباره سرنوشت سیاسی رژیم صدام و آینده منطقه افزایش داد. روزنامه آلمانی دویچه سایتونگ در اینباره نوشت: «خطر پیروزی ایران و در نتیجه درهم ریختن عراق، نظامهای حاکم منطقه را [در صورت] سقوط رژیم بعثی بغداد، تهدید میکند.»
عملیات خیبر؛ نبرد در جزایر مجنون:
عملیات خیبر از نظر نظامی بسیار حائز اهمیت بود، زیرا در وضعیتی که روند جنگ فرسایشی ارزیابی میشد، قوای ایران با ابتکار عمل در منطقهای که به تصور دشمن عملیات در آن قابل اجرا نبود، در شمال منطقه بصره حضور یافتند و جاده بصره - العماره را تهدید کردند. در این عملیات که در 3 اسفند 62 به وقوع پیوست، نیروهای ایرانی توانستند جزایر مجنون را به تصرف خود درآورند و با کشتن حدود 15 هزار نفر و اسارت بیش از هزار نفر از دشمن، تلفات سنگینی را بر آن وارد کنند.
هر چند که به دلیل کمبود امکانات بخش کمی از اهداف عملیات خیبر تامین شد، اما غافلگیری دشمن و ناتوانی آن در عقبراندن نیروهای ایرانی، توانایی دفاعی عراق را مورد تردید قرار داد و شگفتی ناظران را از قابلیتهای طرحریزی عملیات تهاجمی و دفاعی ایران برانگیخت.
به گزارش رادیو آمریکا، دیپلماتهای غربی، عرب و آسیایی در تهران تاکتیکهای جنگی جدید ایران را ستایش کردند. ناظران بر این عقیده بودند که نتیجه نبرد در جزایر مجنون هر چه که باشد، تاکتیکهای نظامی ایران از نظر جسارت و شهامت، در تاریخ استفاده خواهد شد. این عملیات به مثابه اقدامی جسورانه از سوی ایران نیز ارزیابی شد.
عملیات والفجر 8؛ فتح فاو:
عملیات والفجر 8 یکی از پیچیدهترین عملیاتهای جنگی در تاریخ جنگ مدرن است. این عملیات با هدف بیرون راندن کامل ارتش متجاوز عراق از خوزستان و تصرف بندر راهبردی فاو برای تسلط بر شریان اصلی صدور نفت عراق، یعنی بندر بصره، طراحی و اجرا شد. افزون بر این، پیروزی در عملیات والفجر 8 میتوانست امنیت نفتکشهای ایرانی را فراهم و جریان صدور نفت کشور را عادی کند.
شرایط جغرافیایی منطقه عملیاتی به گونهای بود که رژیم بعثی از عدم تهاجم از این منطقه اطمنیان خاطر پیدا کرده بود. اما با اتخاذ تاکتیکهای مناسب و غافلگیری دشمن و تاخیر در درک منطقه اصلی عملیاتی، این عملیات در 20 بهمن سال 64 با موفقیت اجرا شد و منطقه فاو به دست نیروهای ایرانی افتاد.
تصرف فاو به دلیل صعبالعبوری منطقه و موانع و امکاناتی که رژیم بعثی در آن بهکار گرفته بود، امری عجیب و غیرقابل باورکردنی بود. تا آنجا که تیمرمن، روزنامهنگار و نویسنده سیاسی، در کتاب سوداگری مرگ، درباره این عملیات نوشت: «نیروهای رزمنده ایرانی کاری کردند که تا آن زمان از نظر ناظران نظامی غیرممکن بود... این شبیخون سریع، کارآمد و نمایان، کار رزمندگان غواصی بود که به یاری هزاران پاسدار در قایقهای کوچک فایبرگلاس از اروندرود گذشتند و قدم به فاو گذاشتند.»
رادیو آمریکا نیز درباره آن گفته بود: «تحلیلگران نظامی غرب از این موضوع متعجب هستند که ایران چگونه با تجهیزات اندک توانسته از این آبراه عبور کرده و به مواضع عراقی دست یابد؟»؛ در این عملیات دشمن متحمل 90 هزار کشته و زخمی شد و 365 نفر از نیروهای ارتش بعث نیز به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
عملیاتهای کلیدی ایران در طول 8 سال دفاع مقدس، نه تنها مانع از پیشروی نیروهای عراقی شد، بلکه با وارد کردن ضربات سنگین به ارتش بعث، باعث تغییر موازنه جنگ به نفع ایران شد. هرچند عراق از حمایتهای گسترده نظامی و مالی برخوردار بود، اما ایران با بهرهگیری از ابتکار عمل، تاکتیکهای نظامی نوین و همکاری میان نیروهای سپاه و ارتش، توانست در برابر این حملات ایستادگی کند و حتی پیروزیهای بزرگی به دست آورد. این عملیاتها علاوه بر نتایج نظامی، باعث تقویت روحیه مردم ایران و تحکیم جایگاه سیاسی کشور در سطح بینالمللی شد.