از نقض «ژنو» تا دستان بسته «لاهه»/ وقتی از تاریخ معاصر حرف میزنیم
گروه جامعه؛ خبرگزاری فارس: تاکنون همکاری و حمایت کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور غربی دیگر از عراق در جریان حمله رژیم بعث به ایران؛ دستیابی و استفاده از تسلیحات نظامی، مستند شده است. قطعنامههای محکومیت این کشورها در سازمان ملل اما عمدتاً توسط آمریکا و انگلیس مسدود و «وتو» میشوند. عکسها، فیلمها و مستندات بسیاری از این جنایت قرن وجود دارد اما نفوذ کشورهای مدعی حقوق بشر، راه را برای احقاق حق مظلومان و آسیب دیدگان از این توحش نظامی بسته است. کشورهایی که این روزها بیتوجه به گذشته خود، دیگر کشورها ازجمله ایران را گاهوبیگاه به نقض قوانین بینالملل و حقوق بشر متهم میکنند. در حالیکه اگر جنگ ایران و عراق متوقف نمیشد، فقط خدا میداند حملات شیمیایی صدام به ایران با حمایت آنها تا کجا پیش میرفت و چه عواقبی در پی داشت؟
با وجود مستندات «وتو» میشویم
مقامات ایران پس از جنگ، پیوسته تأکید کردهاند که دست از پیگیری جنایتهای کشورهای سهیم در این ظلم؛ حملات شیمیایی به مردم ایران در دوران 8سال جنگ میان عراق و ایران، برای مسلح کردن «صدام» به سلاحهای شیمیایی بر نخواهند داشت. این ادعای مقامات ایرانی، بر پایه مستندات است و اگر محاکم بینالمللی عادلانه عمل میکردند، وتو و سنگاندازی نمیکردند، این موضوع تاکنون محقق میشد. این موضوع چنان صحت دارد که حتی امپراتوری رسانهای غرب هم نتوانسته آن را انکار کند. طبق گزارش «واشنگتنپست» و «پیپلز وُرد»، حمایت شیمیایی آلمان از عراق در دهه 1980 موضوعی است که اسناد و شواهد متعددی برای آن وجود دارد. تا جایی که تا سال 1989، پشتیبانی آلمان از عراق درزمینه تسلیحات شیمیایی باعث شد این کشور به بزرگترین تولیدکننده گازهای شیمیایی جنگی خاورمیانه تبدیل شود.
این تنها گوشهای از اعترافات رسانهای غرب در این زمینه است. سادهاندیشی است که فکر کرد، این مقالات در حمایت از مردم عراق و ایران نوشتهشده که البته بیشتر جنبه قدرتنمایی برای غرب دارد، هرچند با هر نیت این اعترافات خواهناخواه به نفع مظلومان آسیبدیده از این دادوستد نظامی و جنون قدرت است.
از گاز خردل تا اسید سیانید
مرور تاریخچه مواد شیمیایی، سمی و تسلیحات شیمیایی در جهان و کشورهایی که در ایجاد و استفاده از آن پیشگام بودهاند، نام چند کشور اروپایی ازجمله آلمان را در صدر قرار میدهد. آلمانیها در کشف و تولید گازهای سمی کُشنده مورداستفاده در جنگهای مختلف، دستی بر آتش داشتهاند برای مثال، گاز «خردل» توسط دانشمندان آلمانی کشف و برای اولین بار سال 1917 در جنگ جهانی اول و پسازآن در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم استفاده شد. کشف گاز عامل اعصاب «تابون» سال 1937 و ترکیب شیمیایی مشابهی بانام «سارین» که ترکیب آنها در فلج کامل عضلات و واردکردن آسیبهای جدی به بدن نقش دارند، هم از دیگر اکتشافات خطرناک شیمیایی است که باز ردپای این کشور در آن دیده میشود. «اسید سیانید»، ترکیب شیمیایی پیچیدهتری است که طی جنگ جهانی اول طی سالهای 1914 تا 18 میلادی باعث مرگ بسیاری شد و میتوان باکمی جستجو اطلاعات بیشتری درباره جزئیات این اتفاق خواند و مرور کرد و ردپاهای موجود را بررسی.
یک عزم جدی خطرناک
تکرار همین اتفاقهای ناخوشایند و ترس از وحشتناکتر شدن این مارپیچ خطرناک و سمی بود که زمینه تصویب یک پروتکل جهانی را فراهم کرد. این رویدادها زمینهساز تدوین پروتکل 1925 «ژنو» شد تا چهره جنگ کمی امنتر شود. «ژنو» نخستین سند بینالمللی بود که کشورهای درگیر جنگ را برای استفاده از تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی منع کرد بااینحال، این پروتکل هم از نقض در امان نماند؛ آلمان در دهه 1930 گازهای سمی و کشنده دیگری هم کشف کرد و از خردل برای حمله صدام به ایران در اختیار عراق قرار داد. این رفتار نشان داد این کشور عزمی جدی در این زمینه و درآمد سازی برای خود از طریق توسعه صنعت منفور تسلیحات نظامی - شیمیایی دارد.
ردپاهایی که در تاریخ ثبت است
آمریکا، آلمان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی نهتنها خود در این زمینه تحقیق و کشف کردند که زیرساختهای نظامی برای امتحان یا استفاده برخی سلاحهای شیمیایی را در برخی کشورهای در حال جنگ مانند عراق در زمان حکومت صدام، ایجاد کردند. سازهها و ساختمانهایی که مستندات کافی برای به اثبات رساندن وجود و فعالیتشان وجود دارد که شرکتهای مادر در ایجادشان نقش اساسی داشتند. «Karl Kolb» کارل کوب یکی از همان شرکتهای معروف آلمانی است. در «سامرا» و «فلوجه» بر اساس گزارش «UNSCOM»؛ کمیسیون ویژه ملل متحد در خلال جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، دستکم 15 مرکز تولید و توسعه گازهای کُشنده در عراق فعال کرد که همه با شرکت آلمانی «کارل کوب» همکاری داشتند.
از صادرات خود بی اطلاع بودند؟!
«NVA» ان ویای، هم اوایل دهه 1980 مجتمعی برای آزمایش تسلیحات شیمیایی در نزدیکی «بغداد» احداث کرد. شرکت «ان ویای»، در اکتبر 1990 منحل شد. «Rhein Bayern Fahrzeugbau» به همراه پنج شرکت دیگر هم تجهیزات لازم برای تولید سم «بوتولین» و «مایکوتوکسین» را به عراق منتقل کرد که البته سخنگوی این شرکت در این مورد، «بیاطلاعی از صادرات تجهیزات با خاصیت بیولوژیک» را بهعنوان پاسخ ارائه کرد. اینها تنها چند نمونه از فعالیتهایی است که میتوان با جستجویی کوچک در فضای مجازی به آن رسید و مفصلتر از آن هم وجود دارد به خصوص اگر به زبان انگلیسی مسلط باشید.
حتی اشپیگل هم مینویسد...
با وجود ممنوعیت بهکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط سازمان ملل با مشخص شدن نقش آلمان در تجهیز رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی، «اشپیگل»، هفتهنامه معروف آلمانی ضمیمه یک گزارش خود نوشته است: «امروزه دیگر ثابتشده است که بدون فنآوری آلمان، عراق قادر به تولید موشکهای دوربرد اسکاد B نبوده است. فنآوری پیشرفته آلمان که در اختیار عراق قرار میگرفت؛ به بغداد این امکان را میداد که بُرد موشکهای اسکادB را به 600 کیلومتر افزایش دهد.» این مجله همچنین دریکی دیگر از گزارشهای خود درباره جزئیات تجهیز رژیم بعث به سلاحهای شیمیایی به دست آلمان، متنی منتشر کرده که جالبتوجه است با این مضمون: یک فرد عراقی به نام «علی قاضی»، گرفتار زندان صدام میشود که با وساطت رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه آلمان از مرگ نجات پیدا میکند. علی قاضی پس از بازگشت به آلمان بلافاصله با کمک یک عضو ارتش سازمان ضد جاسوسی آلمان در شهر هامبورگ، شرکت صادرات - واردات تأسیس میکند و از طریق این شرکت از «کنسرن معروف فورستای آلمان» تجهیزات یک کارخانه بزرگ تولید اسلحه شیمیایی را خریداری میکند...
ردپایی مشهود در سه شهر عراق
این البته تنها گزارش این نشریه معروف آلمانی در این زمینه نبوده است؛ همچنین مجدداً مجله «اشپیگل» در گزارش دیگری منتشر کرده است: «اینک در عراق در «سلمان پاک»(شهری در جنوب بغداد) در ساحل رودخانه دجله، آزمایشگاههای تحقیقاتی تهیه گاز شیمیایی قرار دارد. در شهر «فلوجه» هم مواد خام اولیه تهیه میشود و بالاخره در شهر «سامرا» گازهای خردل و گاز عصبی «تابون» بهصورت انبوه تولید میشود.» طبق گزارش در هر سه این شهرها، شرکتهای مختلف آلمان غربی حضورداشته است. این حضور تا جایی مشهود و پررنگ است که طبق این مستندات و شواهد بهجامانده، آلمان در ساخت و تکمیل این کارخانه از آزمایشگاه تا تولید انبوه سهیم بوده است.
نقشههای هوایی از کجا میآمد؟
همچنین طبق گفتگوها و گزارشهایی دیگر هم میتوان به نکات قابلتأملی رسید. برای مثال در گفتگویی که در سایت مشرق تاریخ 27 مهرماه سال 1393 منتشرشده است، خبرنگار بینالملل مشرق درزمینه حمایتها و انتقال مواد و فناوری ساخت بمبهای شیمیایی از آلمان به عراق با «ادو اولفکات»، خبرنگار آلمانی روزنامه معروف «فرانکفورتر آلگماینه» که زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خبرنگار اعزامی این روزنامه به مناطق جنگی عراق بوده مصاحبه کرده است. ادو اولفکات میگوید: «عراقیها من را به روستای ایرانی «زبیده» بردند. آنجا مشاهده کردم که عراقیها مواضع ایرانیها را با گازهای شیمیایی موردحمله قرار میدادند. من هیچ تجربهای از برخورد با گازهای سمی یا گاز خردل یا سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی نداشتم، بااینحال، اکنون تصاویری از آن اتفاقات دارم که هیچکس دیگر مشابه این تصاویر را ندارد. عراقیها، نقشههای ماهوارهای از مواضع ایرانیها را به من نشان دادند که از سازمان «سیا» و «ارتش آمریکا» گرفته بودند. بنابراین آمریکاییها همپشت این قضیه بودند و درواقع مغز متفکر آن بودند و به عراقیها کمک میکردند.»
و اما یک عقبنشینی شیرین...
خبرنگار اعزامی روزنامه معروف آلمانی به عراق برای پوشش اخبار جنگ عراق علیه ایران، همچنین در این مصاحبه درباره آلمان میگوید: «من اطلاعاتی به دست آوردم که نشان میداد این گازها از آلمان آمده بود و مقامات آلمانی هم بسیار خرسند بودند که این گازها را برای استفاده علیه ایران به صدام دادهاند. من خودم هم در این ماجراها آسیب دیدم و تا امروز هم از اثرات آن رنج میبرم.» او همچنین در این مصاحبه درباره عقبنشینی سازمان سیا از مواضع خود، ابراز خشنودی میکند: «بااینحال، من خوشحالم که بعد از 25 سال، بالأخره سایت سیا اعتراف کرده که در ژوئیه 1988 عراقیها با سلاح شیمیایی به ایران حمله کردهاند. خوشبختانه من هنوز هم آن تصاویر را دارم و مقاله کوچکی هم دراینباره خواهم نوشت.» او همچنین درباره فشارها و سانسورهایی که مانع شده او گزارش یا عکسی درباره این حضور و ماجرا منتشر کند، از نبود «رسانه آزاد» در کشورش گله میکند و میگوید که اصل عکسها، مستندات این ماجرا و مشاهداتش را نزد خودش نگهداشته است.
اسناد کافی هست؛ انصاف مکفی نیست!
نه بر مبنای ادعا که با استناد، گفته میشود در زمان جنگ هشتساله و تحمیلی عراق علیه ایران، 30 کشور جهان از صدام و رژیم بعث عراق علیه انقلاب اسلامی ایران دفاع و حمایت میکردند. تأمین انواع و بهروزترین سلاحها یکی از وجهههای مهم این حمایت غیرمنصفانه بود. امروز بر اساس اسناد بهدستآمده در کشور عراق شرکتهای بینالمللی از آمریکا، آلمان غربی، هلند، انگلستان و فرانسه برای تولید سلاحهای شیمیایی به رژیم صدام کمک میکردند. حملهای که در روز هفتم تیرماه سال 1366 توسط «نیروی هوایی صدام» به شهر «سردشت» استان آذربایجان غربی انجام شد، ردپای غلیظ یکی از همین حمایتهاست. دادگاه بینالمللی «لاهه» از این جنایت با عنوان صریح و مشخص «نسلکشی» یادکرده.
بااینحال نمایندگان خانوادههای شیمیایی سردشت هنوز پس از بیش از 30 سال از وقوع آن واقعه تلخ، به حقشان نرسیدهاند. این کشورها که خود، عامل فروش این تسلیحات شیمیایی به صدام بودند آن را انکار هم کردند! همین شد که مصوبه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان و جنایات جنگی آشکار «صدام» با وتوی آمریکا بیاثر ماند.
حمله برای حذف تاریخ هم...
سال 2003 آمریکا با ادعای کمک به مردم عراق، پایان دادن به دیکتاتوری صدام و تأمین امنیت این کشور وارد عراق شد اما ماجرا جنبههای دیگری هم داشته است. آخرین بخش ماجرای حمایت کشوهای غربی و آمریکا از صدام به حمله کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا به عراق در سال 2003 با ادعای نابودی تسلیحات کشتارجمعی این کشور بر میگردد. همین کشورها این ساختار را برای صدام از طریق صادرات انواع تجهیزات و ادوات شیمیایی از باکتری سیاهزخم گرفته تا رایانههای پرسرعت، از مهمات توپخانهای تا تسلیحات شیمیایی فراهم کردند. بنابراین همین کشورها بهمحض احساس خطر و تغییرات در منطقه، خود را به عراق رساندند تا ردپای خود را پاک کنند. آنها بخش قابلتوجهی از تسلیحات و زیرساختهای اهدایی خود به صدام برای تولید سلاح شیمیایی را نابود کردند تا دست تاریخ را برای ادعای اثبات خود خالی بگذارند.
جنون قدرت و رنج بلندمدت
عراق در زمان «صدام حسین» از سلاح شیمیایی برای مقابله با مخالفان داخلی و جنگ با ایران استفاده کرد. از سال 1355، رژیم عراق با جمعآوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه به جمعآوری اطلاعات درباره سلاحهای شیمیایی - میکروبی و رادیواکتیو پرداخت. عراق پیش از آغاز جنگ با ایران در سال 1974، سابقه استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه کردهای کشور خود را در کارنامه خود داشت. صدام حسین، به نقطهای از جنون قدرت در تفکر دیکتاتورمآبانه خود رسیده بود که به دنبال رنج درازمدت مخالفان خود بود. گفتهشده که گاز خردل از عوامل شیمیایی محبوب او بوده است. این گاز اثرات بلندمدت مانند کوری، ناباروری و انواع سرطان و نقص عضو جنینی و پیش از تولد را سبب میشد.
حمله شیمیایی تمام نمیشود؛ امتداد دارد
نخستین حمله شیمیایی بعث عراق به ایران که توسط سازمان ملل در جنگ ثبتشده است هم مربوط به 23 دی سال 1359 است یعنی پیش از واقعه سردشت و کمتر کسی درباره آن خبر دارد. این عملیات در منطقهای که در 50 کیلومتری غرب ایلام قرار دارد، انجام شد. درواقع اقداماتی اینچنین، محک و آزمایشی برای رقم زدن فاجعه شیمیایی سردشت به نظر میرسد. همچنین سال 1363 به دستور صدام، استفاده وسیع از گازهای اعصاب، تاولزا و عامل خون توسط بعث عراق آغاز شد. آمارهای متعدد و دردناکی برای مجروحان و تعداد کشتهشدگان حملات شیمیایی ثبتشده بااینحال این آمارها مربوط به گذشته و قاصر از بیان کمیت و کیفیت تعداد و رنج نسلهایی است که سه دهه بعدازاین جنایت، همچنان عوارض آن حمله شیمیایی را با گوشت، پوست و استخوان خود میچشند.
از رنجی که هنوز هم میبریم
اواخر مهرماه سال 1362 ایران اقدام به شکایت درباره استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی کرد و عدهای از مصدومان را به بیمارستانهای غرب فرستاد. سازمان ملل سه گروه حقیقتیاب را در سالهای 1365، 1367 و 1368 به منطقه اعزام کرد که همگی استفاده از سلاحهای شیمیایی را تأیید کردند. در منابع، عددهای مختلفی برای تعداد حملات شیمیایی رژیم بعث عراق به ایران ذکرشده است. همچنین این تنوع کمی درباره تعداد مجروحان و کشتهشدگان آن حملات هم دیده میشود بااینحال یک آمار، پرتکرارتر سایر آمارهاست که سایتها و پایگاههای مربوط به دفاع مقدس ازجمله پایگاه اینترنتی موزه دفاع مقدس هم به آن استناد کرده اند. طبق این آمار، در طول جنگ تحمیلی، ایران 252 بار موردحمله شیمیایی رژیم بعث عراق قرار گرفت و به حدود 100 هزار مجروح شیمیایی منتهی شده که هنوز هم از آثار آنها رنج میبرند.
پایان پیام /