استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران خطاب به رئیسی: جوانان سیاسی را به دست نیروهای امنیتی نسپارید
دکتر کیومرث اشتریان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق خطاب به رئیسی نوشت: دولت شما میتواند فاسدترین دولت تاریخ ایران باشد. اما چگونه؟ از طریق خودیپنداری طرفدارانتان و «برداشت مشروع» منابع با لعابی از تقدس.
دیوانسالاری اداری ایران در واقع بازتولید ملوکالطوایفی - عشایری قاجاری است که از پهلوی تا امروز ادامه یافته و این نکته ظریفی است که بر آن تأمل نکردهایم. این ملوکالطوایفی در اشکال سیاسی و خویشاوندسالاری جلوهگر است و مبارزه با آن بدون شناخت دقیق امکان ندارد.
برخی دستگاههای حکومتی شرکتهایی کاملا خصوصی را در حاشیه خود ساخته و پرداختهاند که عملا حوزههای وظایف حاکمیتی اعم از بندر و کشتی و نفت و گندم و خدمات و انتظام و... را تیولداری میکند. اغلب، مکانیسمهای حقوق اداری را نیز به خدمت درآوردهاند. اینک نیز خطر آن است که این ملوکالطوایفی لباس تقدس بپوشد. آفت دستگاه اداری، «خودمالکپنداری» و «مال خودپنداری کشور» از سوی کسانی است که به دلایل سیاسی! خود را برتر میپندارند. خیال میکنند که اصل اصیل «جنس» اسلامیاند و رسالت الهی در امور دارند. اینان «آغازیان» و نورسیدگانی سیاسیاند که حکومتگری را با این تصور آغاز میکنند که تاکنون کسی به فکر ملک و ملت نبوده است و همه دزد و خیانتکار و جاسوس بودهاند. فاسدپنداری دیگران، از لحاظ روانی این زمینه را برای فساد خودشان فراهم میکند. این ذهنیت سبب میشود که اساسا «اطمینان و اعتماد شخصی» و نه «سازوکارهای حرفهای» ملاک عمل ایشان باشد. به بیان فنی، مشروعیت حاصل از خودحقپنداری سیاسی، ما را از دیوانسالاری حرفهای ماکس وبری به خانسالاری سنتی قجری پس مینشاند. بدینسان، منابع را به کسانی تخصیص میدهند که خودی باشند و به آنها اعتماد سیاسی داشته باشند.
باقی حکایت روشن است: فرصتطلبانی مانند بابک زنجانی به قالب خودی درمیآیند و البته لای دندان نورسیدگان سیاسی نیز مزه میپرانند. این تصور که همه دزد و خیانتکار و جاسوساند، سبب میشود که اندکاندک این وسوسه در عمق جان شماری از اینان رشد کند که «اگر همه فاسدند چرا من نباشم؟». بهتدریج و به این روال، سیاست، خیانت، خودبرتربینی و فساد به هم میآمیزند و فاسدترین دولتها را تشکیل میدهند.
بنای دیوانسالاری بر اعتماد شخصی سبب میشود که لشکرکشی تودههای بیکار به دستگاه اداری تسهیل شود؛ همانگونه که در دوران دولتهای نهم و دهم شد. جذب این تودهها در حکم یارگیری سیاسی است و نمادی از فساد سیاسی که در اداره امور عمومی متجلی میشود. فسادی که تحت لوای دلسوزی برای «خلقالله بیکار» انجام میشود.
اشتریان در ادامه مقاله خود نوشته است:
به فکر ستونهای نامرئی ثبات سیاسی کشور باشید. این ستونها توسط گروههای سیاسی شکل میگیرد. همه مردم همفکر شما نیستند. شماری از مردمان گرد یک ایده و گروه فرامیآیند و شماری دیگر پیرامون گروهی دیگر و بدینسان، امیدواری و شور و شوق به زندگی سیاسی میآید. اگر این دلخوشیها را از آنان بستانید، پراکنده میشوند و راه برای ناهنجاریهای مدنی و خشونت سیاسی هموار میشود.
جوانان فعال سیاسی، از گرایشهای گوناگون را دریابید. بهویژه برنامه منظمی برای ملاقات با احزابی که توسط جوانان ایجاد شده است بگذارید. آنها که جدیاند و دستساخته و مصنوعی نیستند، خطر کردهاند که حزب تشکیل دادهاند. آنها را نباید به دست کسانی سپرد که همه فکر و ذکرشان در سالهای اخیر تعقیب قضائی - امنیتی آنان یا مهندسی این نیروها بوده است.
مهندسی سیاسی پشت پرده، آنها را دچار اختلال روانی، افسردگی سیاسی و پژمردگی اجتماعی میکند. برخی، نیرنگبازیهای پشت پرده سیاسی را هنر خویش میپندارند و با رؤیاهای عدالتطلبانه و آزادیخواهانه این جوانان بازی میکنند؛ غافل از جفایی که به آرزوها میکنند. خودتان مستقیم با جوانان فعال سیاسی نشستهای غیرتبلیغاتی و فکری بگذارید. مهمتر از نشست آنکه با برنامهای منظم سرآمدان آنها را بهعنوان ناظر به جلسات کارشناسی کمیسیونهای دولت و وزارتخانهها راه دهید تا با پیچیدگیها و واقعیت اداره کشور آشنا شوند. در چنین صورتی است که میتوانند طرفدارانشان را نیز با واقعیتهای اداره کشور آشنا کنند. این فرصت مهمی برای نیروسازی و ثبات سیاسی است.
23302
کد خبر 1531847