یک‌شنبه 4 آذر 1403

استبداد خواهیِ جوجه‌فُکُلی‌ها

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، جعفرعلیان‌نژادی متنی را با عنوان «استبداد خواهیِ جوجه‌فُکُلی‌ها» در کانال خود در ایتا منتشر کرد:

آثار و برکات دعوت عمومی و گفتار همه‌خواهانه امام خمینی (ره)، حتی شامل حال گروهی از جامعه ماقبل انقلاب اسلامی شد که معروف به فُکُلی‌ها بودند. در این یادداشت کوتاه می‌خواهم بگویم، چرا نطق جریان روشنفکری بعد از انقلاب اسلامی باز شد.

اول. فخرالدین‌شادمان در کتاب «تسخیرتمدن‌غربی» که مربوط به نقد خلق و خوی جریان روشنفکری قبل از انقلاب اسلامی است، از این طیف با عنوان کلی «فُکُلی‌ها» یاد می‌کند. به زعم او منش جوجه فکلی‌ها یا روشنفکران غرب‌زده در سه شخصیت غرب‌خوانده‌ها، آخوندهای غرب‌زده و توده غرب‌گرا، متجلی می‌شود.

دوم. غلامحسین ساعدی در نمایشنامه آی با کلاه و آی بی‌کلاه (قبل از انقلاب) نیز به نقد همین جریان روشنفکری می‌پردازد. او روشنفکر را آقای بالای ایوان یا بالکن می‌داند که تنها حرف می‌زند، نسبت به مسائل زندگی روزمره مردم بی تفاوت و خنثی است و هیچ خیری از او به خلق‌الله غیر از حرافی و غرولند نمی‌رسد.

سوم. مرحوم جلال آل احمد نیز در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران (قبل از انقلاب) به نوعی منتقد همین خلق و خو و رفتار غلط روشنفکری است.

هر سه این افراد خود به نوعی روشنفکر محسوب می‌شدند، اما نکته‌ای که می‌خواهم بگویم و از این سه مصداق نتیجه بگیرم آن است که گفتار این جریان بجای آنکه مانند جریانات روشنفکری آن زمان در کشورهای غربی، متوجه سیاست‌های حاکمیت و نقد روال‌های ظالمانه آن علیه مردم باشد، متوجه خود نهاد روشنفکری بود. یعنی فضای سیاسی تا حدی بسته بود که جریان روشنفکری دچار خودانتقادی شده بود و نه دیگرانتقادی و فشار به حکومت.

تغییر رفتار روشنفکری از فاز خودزنی در قبل از انقلاب به فاز انتقاد از حاکمیت بعد از انقلاب، بارزترین مصداق آزادی بیان بود و هرچه از عمر انقلاب می‌گذشت این آزادی بیشتر می‌شد. این فضای باز و آزاد تا حدی بود که حتی آنان را در درک مفهوم آزادی دچار اشکال کرد. آنها بصورت غریری دچار حس استبداد شدند. آنها باید شرایط را استبدادی فرض می‌کردند تا بتوانند علیه آن نقد داشته باشند، و گرنه در شرایط عادی اساسا گفتارشان بی‌معنا می‌شد.

گفتار فعلی نهاد روشنفکری و جریان نقد دینی علیه جمهوری اسلامی، ریشه در همین استبداد فرضی دارد. آنها باید از حاکمیت دشمن فرضی بسازند تا بتوانند ادامه حیات پیدا کنند. سنت روشنفکری ایرانی عادت به آزادی ندارد، استبدادخواه است و با مدیران مستبد بهتر کنار می‌آید، همان‌گونه که از رضاخان حمایت کردند و جرأت انتقاد به محمدرضا را نداشتند. اما با امام (ره) و مقام معظم رهبری کنار نمی‌آیند، هرچند آزادی گفتار و رفتار خود را مدیون آنان هستند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.