سه‌شنبه 6 آذر 1403

اصلاح‌طلبان رکورددار شهرفروشی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
اصلاح‌طلبان رکورددار شهرفروشی

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وقوع اتفاقات و انتشار اخبار گوناگون در چند روز و چند هفته اخیر باعث شد ناخواسته برخی موضوعات از قلم بیفتند و آنطور که باید و شاید به آنها اشاره نشود. شیوع بیماری کرونا در جهان و ترس از ورود آن به ایران، سقوط و فرودهای عجیب هواپیماها، مرگ مشکوک چند‌هزار پرنده مهاجر در شمال کشور، سیلاب بلوچستان و خیلی از اتفاقات اینچنینی باعث شد همه آنچه در حوزه‌های...

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وقوع اتفاقات و انتشار اخبار گوناگون در چند روز و چند هفته اخیر باعث شد ناخواسته برخی موضوعات از قلم بیفتند و آنطور که باید و شاید به آنها اشاره نشود. شیوع بیماری کرونا در جهان و ترس از ورود آن به ایران، سقوط و فرودهای عجیب هواپیماها، مرگ مشکوک چند‌هزار پرنده مهاجر در شمال کشور، سیلاب بلوچستان و خیلی از اتفاقات اینچنینی باعث شد همه آنچه در حوزه‌های مختلف درحال وقوع است، امکان پوشش تحلیل نداشته باشند. با این همه اما واکنش دیرهنگام، حتما بهتر از بی‌واکنش ماندن است، خصوصا درباره موضوعاتی که از اهمیت بالایی برخوردارند. 13بهمن بود که پیروز حناچی، شهردار تهران با حضور در جلسه شورای شهر پایتخت لایحه بودجه سال 99 تهران را برای بررسی و تصویب ارائه کرد؛ بودجه‌ای که در نگاه کلی حدود 25 درصد نسبت به بودجه سال گذشته افزایش داشته و در نگاه جزئی خصوصا در بحث منابع درآمدی حائز تغییرات و اتفاقات قابل‌تاملی بوده است. به‌طوری که از همین حالا و پیش از تصویب بودجه می‌توان در یک تحلیل ساده گفت که مدیران شهری بیش از گذشته بر دو محور تمرکز کرده‌اند؛ یکی شهرفروشی و کسب درآمد از ساخت‌وساز در شهر، دیگر هم جیب مردم و دریافت عوارض! با این مقدمه به بررسی اجمالی آنچه در بودجه سال 99 پایتخت می‌گذرد و سال آینده در انتظار شهروندان تهرانی است، می‌پردازیم. پروژه‌های کوچک به جای ابر‌پروژه‌ها یکشنبه 13بهمن پیروز حناچی، شهردار تهران در صحن شورای شهر تهران حاضر شد و در جریان ارائه لایحه بودجه شهرداری تهران در سال 99 به تشریح برخی جزئیات آن پرداخت و گفت: «بودجه سال 99 شهرداری تهران نسبت به سال 98، 24.9 درصد افزایش داشته و 30 هزار و 200 میلیارد تومان است. (البته این میزان افزایش در مقایسه با بودجه سال 98 بعد از تصویب متمم بودجه حدود 6هزار میلیاردی درنظر گرفته شده است) سهم بودجه عمرانی از کل بودجه 47 درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته و همچنین منابع پایدار از 34 درصد به 37 درصد رسیده است. چهارهزار و 447 میلیارد برای بازپرداخت دیون و بدهی‌ها در نظر گرفته شده است. بودجه تملک دارایی و سرمایه‌ای نیز 14هزار و 300 میلیارد پیش‌بینی شده که نسبت به بودجه سال گذشته 43 درصد رشد داشته است. 109 پروژه در بودجه سال 99 پیش‌بینی شده و در بودجه سال 99 تاکید بر پروژه‌های محله‌محور است. در این بودجه برای حوزه حمل‌ونقل به‌منظور تکمیل خطوط 6 و 7، پروژه‌های آنتنی‌مترو، پایانه‌ها، سه‌هزار و 420 میلیارد، برای خرید اتوبوس 500 میلیارد، 400 میلیارد برای پیاده‌راه‌سازی، 300 میلیارد برای تحقق خیابان کامل و 500 میلیارد برای آسفالت در سطح شهر پیش‌بینی شده است. در حوزه شهرسازی و معماری و بازآفرینی شهر 15 پروژه پیش‌بینی شده که 855 میلیارد برای آن اعتبار در نظر گرفته شده و 640 میلیارد تومان نیز برای حوزه شهر‌سازی پیش‌بینی شده است. همچنین دوهزار میلیارد برای حوزه شهرسازی پیش‌بینی شده است. در حوزه اجتماعی نیز 533 میلیارد تومان برای پروژه‌های مهم ازجمله دو گرمخانه در دو پهنه جغرافیایی پیش‌بینی شده است. در حوزه خدمات شهری نیز 500 میلیارد برای توسعه بوستان‌ها پیش‌بینی شده است. برای تملک باغ‌های محلی در مناطق فاقد فضای سبز کافی 200 میلیارد تومان، برای مدیریت پسماند 100میلیارد، در حوزه ایمنی و مدیریت بحران برای خرید تجهیزات هزارمیلیارد تومان و برای پایگاه‌های مدیریت بحران 76 میلیارد، برای سامانه‌های هشدار سریع سیل و زلزله و دکل‌های خودایستا و ارتباط امن 26 میلیارد، برای توسعه زیرساخت‌های هوشمندسازی 200 میلیارد و برای بازنشستگی بیش از سه‌هزار و 400 نفر، 790میلیارد تومان پیش‌بینی شده است. همچنین 25 درصد برای افزایش حقوق و هزینه‌های پرسنل که این افزایش در شرکت‌ها و سازمان‌ها 10 درصد است، در بودجه نسبت به سال گذشته در نظر گرفته شده است. در یک کلام 47 درصد بودجه امسال عمرانی، 38 درصد هزینه‌ای و 15 درصد تملک مالی است.» فقط 500میلیارد تومان برای خرید اتوبوس در تهران! از آنجایی که چند روزی است از ارائه لایحه بودجه سال 99 شهرداری گذشته، تحلیل‌های مختلف و متعددی پیرامون مسائل ارائه شده و مصارف بودجه منتشر شده است و ارائه تحلیل مجدد جز اطاله‌کلام عایدی دیگری نخواهد داشت. برای مثال یکی از مسائلی که جامعه اخیرا با آن درگیر بوده، ماجرای توسعه حمل‌ونقل عمومی با محوریت توسعه حمل‌ونقلی ریلی یعنی مترو و افزایش و نوسازی ناوگان اتوبوسرانی شهری است. با توجه به این وضعیت انتظار بود اعتبار بیشتری برای توسعه اتوبوسرانی در نظر گرفته شود اما نکته جالب این بود که 500 میلیارد بودجه در نظر گرفته شده برای خرید اتوبوس سوای نقد مستقل، 33 میلیارد هم کمتر از بودجه اجتماعی است. البته این بدان‌معنا نیست که اهمیت این ماجرا از مسائل اجتماعی بیشتر است یا چنین مقایسه‌هایی، مساله اینجاست که با این وضعیت فرسودگی و عقب‌ماندگی اتوبوس‌های شهری تهران و استفاده زیاد شهروندان از این وسیله حمل‌ونقل عمومی انتظار می‌رفت اهتمام بیشتری برای بهبود وضعیت اتوبوس‌ها در بودجه در نظر گرفته می‌شد؛ چراکه چشم داشتن به بازپرداخت مطالبات دولتی که سال‌هاست دولت‌های مختلف از پرداخت آن سر باز زده‌اند، بیهوده است و تغییری در وضعیت ایجاد نمی‌شود. بودجه‌بندی نامطمئن؛ شورای نگهبان مخالفت کند، مدیریت شهری ضرر می‌کند با گذر از مصارف بودجه سال آینده پایتخت، منابع تامین این ارقام مساله مهم‌تری است که توجه به آن حتما می‌تواند در تحلیل عملیاتی شدن برنامه‌ها و چشم‌اندازها کمک‌کننده باشد. منابعی که با نگاهی به جزئیات آن جز یک‌سری تغییرات جزئی، نمایانگر همان ریل درآمدی سابق در تامین بودجه مدیریت شهری پایتخت است. در نگاه اول به منابع تامین بودجه چشم‌مان به عایدی حدود پنج‌هزار میلیاردی مدیریت شهری تهران از محل مالیات ارزش‌افزوده می‌خورد؛ منبعی که بخش قابل‌توجهی از آن در ادوار گذشته و به میل و درخواست دولت از خزانه شهرداری تهران خارج شده بود. این درآمد در بودجه سال 98 چیزی حدود سه‌هزار و 500 میلیارد تومان بود که در بودجه سال 99 با حدود 38 درصد رشد حدود پنج‌هزار میلیارد تومان و پیرو مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی پیش‌بینی شده است. اما نکته قابل‌تاملی که اینجا وجود دارد این است که بخش قابل‌توجهی از بودجه روی این مساله استوار شده، شبهه عدم‌تایید آن در شورای نگهبان وجود دارد. چراکه دو لایحه «درآمدهای پایدار شهرداری‌ها» و «مالیات ارزش‌افزوده» در مجلس شورای اسلامی هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده و وصول این درآمد قابل‌توجه همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و بیم آن می‌رود که به این زودی‌ها موافقتی با آن صورت نگیرد و شهرداری تهران هم از یکی از اصلی‌ترین منابع درآمدی خود محروم شود. رشد 320 درصدی درآمدهای حاصل از کمیسیون ماده 100 از بحث مالیات ارزش‌افزوده که عبور کنیم درآمد حاصل از عوارض ساخت‌وساز و فروش املاک منبع درآمد دیگری است که مدیران شهری به تحقق آن چشم دوخته‌اند. در این بخش که رقمی حدود 12هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده و رشد هشت درصدی نسبت به قبل را نشان می‌دهد، مسائلی جلب‌توجه می‌کنند. برای مثال وقتی به جزئیات این درآمد رجوع می‌کنیم، میزان عوارض فروش تراکم (همان مساله‌ای که مدیران فعلی شهر تهران از آن به‌عنوان شهرفروشی یاد می‌کردند) در بودجه سال آینده حدود 30 درصد افزایش یافته است. اما از این ماجرا مهم‌تر و در همان پازل شهرفروشی یکی‌دیگر از منابع درآمدی مدیریت شهری تهران کمیسیون ماده 100 شهرداری‌هاست. این مجموعه که به‌منظور جلوگیری و رسیدگی به تخلفات ساختمانی در شوراهای معماری مناطق ایجاد شده، مدت‌هاست به‌عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی شهرداری‌ها تبدیل شده و خروجی آن جز بی‌قانونی و همان به‌اصطلاح شهرفروشی نبوده، چراکه براساس قانون این کمیسیون باید در ارتباط با تخلفات ساختمانی تصمیم‌گیری کند و در دو مدل برخوردی که یکی رای به تخریب سازه‌هایی است که با تخلف از پروانه و مجوز صادرشده ساخته شده‌اند و دیگری تبدیل رای تخریب به جزای نقدی است، موضوع تخلفات ساختمانی را حل و فصل کند اما همواره مدل برخورد دوم بر اولی ترجیح داده شده است تا شهرداری‌ها از یکی از منابع اصلی درآمدی خود محروم نمانند. بر همین اساس و در همین مسیر مدیریت شهری فعلی تهران هم در اقدامی بی‌سابقه با در نظر گرفتن رشد 320 درصدی درآمدهای حاصل از ماده 100، میزان آن را که در سال‌های اخیر چیزی بین 200 تا 300 میلیارد تومان بوده به یکباره نزدیک هزار و 500 میلیارد تومان رسانده است تا بیش از این شاهد بروز تخلفات ساختمانی در شهر باشیم. نکته قابل‌تامل‌تر ماجرا این است که کل درآمد حاصل از فروش تراکم ساختمانی جدید در شهرداری تهران برای سال آینده چیزی حدود هفت‌هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شده که گویی قرار است هزار و 500 میلیارد آن از محل جرائم ساختمانی پروژه‌های درحال اجرا یا در گذشته اجرا‌شده تامین شود. 3 میلیون مترمربع شهرفروشی با ماده 100 فقط در 4 سال از آنجایی که تصمیم‌گیری در ارتباط با تخلفات ساختمانی ذیل کمیسیون ماده 100 و توسط شوراهای معماری مناطق شهرداری صورت می‌گیرد و در جریان تحدید اختیارات این شوراها اخبار زیادی حول بی‌قانونی در بررسی‌های پرونده‌های مربوط به تخلفات ساختمانی منتشر شد، بد نیست نگاهی به آمار ارائه‌شده توسط سخنگوی شورای شهر به روزنامه «فرهیختگان» در ارتباط با شهرفروشی در پایتخت توسط همین شوراهای معماری مناطق در 4 سال اخیر داشته باشیم. علی اعطا، سخنگوی شورای شهر آذرماه امسال در این‌باره گفته بود: «آمارهایی از برخی مناطق شهرداری گرفته‌ایم که مربوط به تصمیمات شورای معماری مناطق در این نقاط شهری در چهار سال اخیر است تا ببینیم تصمیمات این شورا چه مقدار منجر به اضافه تراکم برخلاف طرح تفصیلی شده است. در منطقه 6، هزار و 100 پرونده از شهریور 94 تا شهریور 98 وجود داشته که در شورای معماری این منطقه منجر به اضافه‌بنا شده است، البته تعداد پرونده‌های این منطقه خیلی بیشتر بود اما هزار و 100 پرونده منجر به اضافه‌بنا برخلاف طرح تفصیلی شده که معادل 165هزار مترمربع زیربنا به این منطقه اضافه شده است. در منطقه 16، هزار و 339 پرونده منجر به اضافه‌بنا وجود داشته و 58هزار مترمربع برخلاف ضوابط طرح تفصیلی به این منطقه اضافه شده است. منطقه 20، هزار و 256 پرونده داشته که 265هزار مترمربع زیربنا برخلاف ضوابط طرح تفصیلی به منطقه اضافه شده است. در منطقه 2 هم 681 پرونده وجود داشته که منجر به اضافه‌شدن 91هزار مترمربع به زیر‌بنای منطقه خارج از ضوابط طرح تفصیلی شده است. از آنجایی که آمار همه مناطق علی‌رغم درخواست هنوز به دست‌مان نرسیده، برآورد ما براساس آمار در دسترس و تعمیم آمارهایی که گفتم به کل تهران این است که چیزی حدود سه‌میلیون مترمربع اضافه‌بنا خارج از ضوابط در طول این چهار سال به کل 22 منطقه پایتخت اضافه شده است. البته این آمار قطعی نیست.» شورا شهرفروشی نکنید شهرداری شهرفروشی می‌کنیم مضاف بر آنچه گفته شد بد نیست اشاره‌ای به مصوبه سیاست‌های اجرایی و الزامات تدوین لایحه بودجه سال 1399 شهرداری تهران توسط شورای شهر در آذر سال جاری هم داشته باشیم. الزاماتی که در کلیات مشابه الزامات ادوار و دوره‌های گذشته بود و حول کسب درآمدهای پایدار، کاهش هزینه‌ها، صرفه‌جویی ارائه می‌شد اما بازخوانی برخی نکات با توجه به بودجه‌بندی اخیر شهرداری تهران خالی از لطف نیست. عدالت چند‌بعدی (فضایی، محیطی، جنسیتی، نسلی، اجتماعی، اقتصادی و قابلیتی) در دسترسی به فرصت‌ها، فضاها، خدمات و زیرساخت‌ها و توسعه متوازن مناطق و محلات. ارتقای زیست‌پذیری و کاهش و رفع آلودگی‌های زیست‌محیطی (با تاکید بر آلودگی هوا)، شهر انسان‌محور، روان، امن، ایمن و دسترس‌پذیر و توسعه شبکه حمل‌ونقل عمومی، ایمنی و تاب‌آوری همه‌جانبه شهر در برابر هرگونه سوانح و حوادث طبیعی (به‌ویژه زلزله و فرونشست) و انسانی صیانت و حفاظت از باغ‌ها و توسعه فضای سبز اقلیمی و سازگار، حفاظت و احیای بافت تاریخی شهر، توسعه گردشگری، ساماندهی سیما و منظر شهری، سلامت اجتماعی، نشاط اجتماعی، شهروندی مشارکت‌جو و مسئولیت‌پذیر، بهداشت روان، توسعه ورزش همگانی و تحقق پایداری فرهنگی - اجتماعی و حقوق و تکالیف شهروندی. توجه به عرصه‌های عمومی و پلازا‌های شهری و مناسب‌سازی فضاهای عمومی، تمام الکترونیک کردن و هوشمند‌سازی کامل فرآیند ارائه خدمات شهرداری به‌ویژه در حوزه شهرسازی و معماری و نیز توجه به حقوق عمومی شهر و جلوگیری از شهرفروشی بخشی از اولویت‌هایی است که در این مصوبه به آن اشاره شد و نکته قابل‌تامل در آن سوای ماجرای محله‌محور بودن پروژه‌ها و اقدامات، کم‌توجهی به پروژه‌های عمرانی و مقابله با شهرفروشی بوده است، پدیده‌ای که گویی شهرداری الزامی به توجه به آن نمی‌بیند و در بودجه‌بندی سال آینده حساب ویژه‌ای روی آن باز کرده است. حساب ویژه شهرداری روی جیب مردم آنچه تا اینجا گفته شد همه ماجرای بودجه ارائه شده سال 99 پایتخت توسط شهرداری تهران نیست. یکی از مسائلی که همواره مدیریت شهری دوره پنجم را با چالش‌های متعدد روبه‌رو کرد و احتمالا در آینده هم خواهد کرد، حساب بازکردن روی جیب مردم برای تامین هزینه‌های شهر است. ماجرای گران‌شدن بلیت مترو و اتوبوس، گران‌شدن طرح ترافیک، پولی شدن برخی پروژه‌های شهری و حتی شبهه پولی شدن صندلی اتوبوس‌های شهری در کنار سایر افعال مدیریت شهری تهران باعث شد همواره سوءظنی نسبت به اقدامات و سیاست‌های آنها وجود داشته باشد، البته سوءظنی که با واقعیت عجین شده است و حالا شاهد شمه دیگری از این ماجرا در لایحه بودجه سال 99 شهرداری تهران بعد از ماجرای تغییر و تحولات اخیر طرح ترافیک سال 99 و گران‌تر شدن تردد در محدوده‌های ترافیکی هستیم. براساس اطلاعات موجود در لایحه بودجه سال 99، شهرداری تهران حدود 15هزار و 900 میلیارد تومان از درآمدهای بودجه را به شکل عملیاتی تعریف کرده، یعنی کسب این درآمد را به صورت تضمین شده از جیب شهروندان و در قالب انواع عوارض متصور شده است و از این طریق برای هزینه‌های ضروری اداره شهر شامل حقوق و دستمزد و نگهداشت و رفت و روب شهر و... (که هزینه‌هایی غیرقابل چشم‌پوشی و است) که بیش از 11 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده است، دچار مشکل نخواهد شد و حتی حدود چهارهزار میلیارد تومان هم با اضافه درآمد مواجه خواهد بود که احتمالا به نوعی این اضافه‌درآمد پوشش‌دهنده شبهاتی است که در ابتدای گزارش و در تحقق بودجه مبتنی‌بر مالیات ارزش‌افزوده یا کاهش درآمدهای ناشی از ساخت‌وساز و... به آنها اشاره شد. البته پرداخت عوارض شهری متناسب با خدماتی که به شهر و شهروندان ارائه می‌شود، ضروری است اما افزایش بی‌محابا و بدون برنامه آن هم در چنین وضعیت اقتصادی و معیشتی در جامعه جز فشار بیشتر بر مردم و تقویت همان سوءظن به مدیریت شهری به‌خاطر نگاه درآمدزای آن آورده دیگری ندارد. تمرکز بر پروژه‌های محلی بهانه‌ای برای فرار از اقدامات بزرگ همان‌طور که بالاتر اشاره کردیم یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های تدوین لایحه بودجه سال 99 شهر تهران تمرکز بر پروژه‌های شهری و دوری از ابر پروژه‌هاست. اتفاقی که از دو منظر قابلیت تحلیل و بررسی دارد. وجه مثبت این اقدام و این برنامه‌ریزی می‌تواند ارتباط مستقیم شهروندان در مناطق و محلات مختلف با پروژه‌های عمرانی باشد. به هرحال ابرپروژه‌ها با هر مقیاسی از گستردگی و اثرگذاری همیشه مورد استفاده و در مقابل همه مردم و شهروندان نیستند. چه‌بسا ساکنان جنوب شهر تا به‌حال از اتوبان صدر استفاده نکرده‌اند و برعکس شمال شهرنشینان از پروژه‌های جنوب تهران بهره خاصی نبرده باشند. بنابراین چنین اقدامی می‌تواند با مدیریت و اجرای صحیح و کارآمد منتج به ارتباط خوب مردم با مدیریت شهری و حسن‌نیت آنها به اقدامات شهرداری شود. اما در مقابل این اتفاق وجوه منفی هم دارد. اینکه تمرکز از پروژه‌های کلان برداشته شود و صرفا به پروژه‌های محله‌ای و خردمقیاس برسد آن هم در کلانشهری مثل تهران مصائب بسیاری را در توسعه شهری و بالا بردن رفاه عمومی ایجاد می‌کند. به هرحال تهران در کنار اقدامات و پروژه‌های محلی نیازمند ابرپروژه‌ها هم هست، در کنار پارک و میدان و بوستان در محلات، نیازمند پروژه‌هایی نظیر باغ کتاب و اتوبان و تونل شهری هم هست و این دو هرکدام نافی دیگری نمی‌تواند باشد. مضاف بر این بعد از دو سال و اندی از مدیریت شهری اصلاح‌طلبان در پایتخت و تغییرات متعدد مدیریتی و عدم اقبال در به سرانجام رساندن پروژه‌ها و نارضایتی‌های عمومی به واقع می‌توان ادعا کرد هیچ تضمینی برای اجرایی‌شدن پروژه‌های عظیم و حتی محلی توسط این مدیران وجود ندارد و شاید بتوان این اقدام مدیران شهری در توسعه پروژه‌های محلی و کاهش پروژه‌های بزرگ را به نوعی فرار از ناکارآمدی و عدم اقبال در به سرانجام رساندن ابرپروژه‌ها دانست. ما مدافع مدیریت سازه‌محور نیستیم، اما رفع احتیاجات و پیشبرد اهداف شهری در جهت رفاه عمومی مساله‌ای است که مدیران فعلی شهر تهران به خوبی در پروژه‌هایی نظیر زیرگذر استاد معین (که با اعتراض مردم آن منطقه همراه بود)، پایانه جدید شرق، تکمیل خطوط مترو و توسعه اتوبوسرانی و کنترل آلودگی هوا و... نشان دادند از پسش برنمی‌آیند و در آن به توفیقی دست نخواهند یافت. نویسنده: ابوالقاسم رحمانی منبع: روزنامه فرهیختگان