پنج‌شنبه 8 آذر 1403

اظهارات کارشناسی؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد!

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
اظهارات کارشناسی؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد!

صبح، شاد و سر حال از خوشبختی‌های سریالی و پشت سر هم، پنجره را باز می‌کنید و هوای سالم را نفس می‌کشید، زیر کتری یا سماور را روشن می‌کنید، فرزند دلبندتان را با مهر و نوازش بیدار می‌کنید، بعد تلویزیون را روشن می‌کنید تا سکوت صبحگاهی خانه را با یک موسیقی پرانرژی بشکنید و همزمان شیر را از یخچال بیرون می‌آورید و دو لیوان پر می‌کنید تا خودتان و فرزندتان بنوشید و استخوان‌ها و دندان‌هایتان سفت...

«در تهران، 33 درصد نمونه‌های شیر پاستوریزه آلوده به سم آفلاتوکسین است اما خوشبختانه یا متاسفانه سرانه مصرف شیر در کشور ما خیلی کم است. در این میان هم خطر اصلی متوجه اطفال است.»

پشت‌بند این اظهارات، مجری می‌گوید کسی که این نظر را داده «بازرس انجمن بهداشت و ایمنی مواد غذایی» است و بعد هم توصیه می‌کند که یک هفته شیر نخرید!

واقعا چه حالی پیدا می‌کنید؟ احتمالا مرور می‌کنید که آخرین بار، چه زمانی فرزندتان شیر خورده است. بعد، هر اظهار درد یا کسالت جزئی بچه را به یاد می‌آورید و دست و پایتان می‌لرزد. فورا موبایل را برمی‌دارید و اینترنت را روشن می‌کنید. با استرس در گوگل می‌زنید «آفتالوسکین». گوگل هم می‌پرسد «آیا منظورتان آفلاتوکسین است؟» و روی همان کلیک می‌کنید. از فهرست نتایجی که گوگل آورده، اولی را انتخاب می‌کنید. کمی صبر می‌کنید تا اطلاعات مورد نیازتان بیاید. می‌خوانید: «آفلاتوکسین‌ها (Aflatoxin) سموم قارچی طبیعی هستند که از گونه‌های قارچ آسپرژیلوس مانند آسپرژیلوس فلاووس (Aspergill flavus)، اسپرژیلوس پارازیتیکوس (A.parasiicus) و آسپرژیلوس نومیوس (A. nomius) منشأ می‌گیرند. این قارچ‌ها معمولا ذرت، یا بادام زمینی و پسته را به راحتی آلوده می‌کنند، در حالیکه گندم، جو بارلی و برنج به این قارچ‌ها معمولا مقاوم‌تر هستند. آفلاتوکسین‌ها انسان را از طریق مواد غذایی آلوده مانند تخم مرغ، شیر و محصولات لبنی آلوده می‌کنند و می‌توانند سرطانزا باشند...» و از همه این توضیحات، چشمتان روی «می‌توانند سرطانزا باشند» قفل می‌شود. صدای سماور یا کتری که جوش آمده، بلند می‌شود و بعد هم صدای فرزند دردانه‌تان که در حال مالیدن چشم‌هایش منتظر است سرتان را از توی گوشی بیرون بیاورید و صبحانه‌اش را بدهید، شما را از «می‌توانند سرطانزا باشند» بیرون می‌کشد. سریع، هر دو لیوان شیر را داخل سینک ظرفشویی خالی می‌کنید و سرنوشت باقی‌مانده شیر داخل یخچال را هم به فاضلاب می‌سپارید تا جلوی ضرر را از همین جا که می‌توانید، گرفته باشید. با عجله، چیزی برای صبحانه دست و پا می‌کنید و به بچه می‌دهید. لقمه از گلوی خودتان پایین نمی‌رود. ذهن شما مشوش شده و روزتان خراب خراب خراب. دیگر آن آدمی که صبح از خواب بیدار شده بود، نیستید. حالا برنامه تلویزیون هم تمام شده، آقای ایمنی مواد غذایی هم رفته و دارد به تلفن‌هایش از طرف فک و فامیل جواب می‌دهد که افتخار کرده‌اند بابت تماشای فامیلشان در تلویزیون و شما مانده‌اید و هزار فکر و خیال و تماس با دوست و فامیل و بازنشر فوری و زیاد همین چند جمله ناقابل در گروه‌های فامیلی و هشدار و هشدار و هشدار و تصور آینده‌ای مریض و ویران برای خودتان و فرزندتان!

به نتیجه کاری که آقای کارشناس کرده و البته مجری هم با او همراهی کرده است، می‌گویند تشویش اذهان عمومی! البته خود «تشویش اذهان عمومی» جرم نیست بلکه «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان» طبق ماده 698 کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی، جرم است و مجازات حبس از دو ماه تا دو سال یا شلاق تا 74 ضربه دارد.

حالا چرا می‌گوییم نشر اکاذیب؟ چون بعد از این اظهارات، سخنگوی سازمان غذا و دارو که متولی قانونی و رسمی بهداشت مواد غذایی در کشور است اعلام کرد که کشورهای مختلف حد مجاز متفاوتی برای مقدار موجود آفلاتوکسین در مواد غذایی مختلف دارند و استانداردهای ایران هم در این زمینه عموما در حد استانداردهای ایالات متحده تعریف شده است. همچنین رئیس این سازمان تاکید کرد که اطلاعات ارائه‌شده در مورد میزان آفلاتوکسین لبنیات قطعا غلط است.

در این ماجرا علاوه بر تشویش اذهان عمومی، خواسته یا ناخواسته اقدامی نیز علیه تولید ملی انجام شده است. ماده 18 قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی مصوب اردیبهشت 98، صداوسیما را به‌منظور حمایت از کالای ایرانی از پخش آگهی‌های کالای خارجی دارای مشابه داخلی ممنوع کرده است. حال انتظار نمی‌رود که صداوسیما و کارشناسانش کالای خارجی را تبلیغ نکنند بلکه کافی است همین کالاهای داخلی را با استناد به آمارهای غیرقابل اعتنا زیر سوال نبرند. به هر حال صنایع لبنی کشور، یکی از صنایع پر شغل و درآمدزا است و تصور کنید اگر پیشنهاد هیجان‌زده آقای مجری مبنی بر «نخریدن یک هفته‌ای شیر» عملیاتی شود، چه بلایی سر کارخانجات لبنیات و شاغلان آنها خواهد آمد.

بر این اساس، به نظر می‌رسد اولا کارشناسان صداوسیما باید حداقلی از استانداردها را از نظر علمی داشته باشند و در خصوص اظهارنظرها نیز آمارهایشان با ذکر مستندات دقیق باشد زیرا برخی از مردم - درست یا غلط - کاری به این ندارند که فرد گوینده چه تحصیلاتی دارد و استنادش به چیست بلکه به دلیل مرجعیت تلویزیون و رادیو، هر صدایی که از این دو رسانه بشنوند برایشان حجت است و آن را وحی منزل می‌دانند. به همین دلیل باید روی اظهارات کارشناسان صداوسیما نظارت بیشتری شود و با توجه به مفاد قوانین، کارشناسان نیز بدانند که در قبال اظهاراتشان مسئولیت دارند.

از طرف دیگر هم خود مردم باید به این سطح از بلوغ و سواد رسانه‌ای برسند و بدانند که لزوما هر چه از صداوسیما یا سایر رسانه‌ها می‌بینند و می‌شنوند، دقیق، فنی و علمی نیست و بدون تحقیق نباید بی‌جهت نگران شوند و محتواهای نگران‌کننده را بازنشر کنند. اگر بنا بود مدام براساس آنچه از تلویزیون می‌شنیدیم رفتار می‌کردیم، باید به گفته آقای کارشناس از تجاوز داعشی‌ها استقبال می‌کردیم و به گفته خانم مجری نیز مملکت را ترک می‌گفتیم.

گرچه به خاطر این اظهارنظرهای نسنجیده، برخی مسئولان صداوسیما عذرخواهی کردند اما به هر حال این اظهارات، اثرات نامطلوب خود را در روح و روان مردم می‌گذارد و علاوه بر این اگر یک‌هزارم چنین اظهاراتی در روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها منتشر می‌شد، همین صداوسیما آنها را با انواع القاب و عناوین، به سلابه می‌کشید. انتهای پیام