اقتصاد برای همه
اقتصادنیوز: «استاد فقید جوآن رابینسون که در دانشگاه کمبریج کرسی استادی داشت در کنار هزارویک سخن نغز، درباره چرایی آموزش اقتصاد دیدگاه زیبایی دارد. به باور استاد رابینسون «هدف» اصلی از اینکه آدم باید «اقتصاد» بیاموزد، این نیست که «برای پرسشهای اقتصادی» جوابهای ساده و سرراست پیدا کند. بلکه «هدف» اصلی این است که «آدم بیاموزد تا چگونه اقتصاددانان فریبش ندهند.»
رسول قنبری: دانشآموخته اقتصاد
به گزارش اقتصادنیوز، پاراگراف بالا برگرفته از مقدمه کتاب «اقتصاد فیسبوکی» (در دست انتشار) از دکتر احمد (ایرج) سیف، استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه استافوردشایر انگلستان است. استادی که بهباور من و با احترام به تمام استادان دیگر، بهترین اقتصاددان ایرانی است؛ اما متاسفانه آنگونه که باید و شاید شناخته نشده است. این را بهعنوان کسی میگویم که هم در فضای آکادمیک مشغول به تحصیل علوم اقتصادی بودهام و هم در فضای غیرآکادمیک و جریان مخالف. اگر بخواهم صریح باشم، باید فضای آکادمیک را به فضایی تشبیه کنم که در آن صرفا کلماتی همچون عرضه، تقاضا، آزادسازی قیمتها (دقت کنید! آزادسازی قیمتها، نه حتی آزادسازی اقتصادی که لازمه توسعه است) طوطیوار تکرار میشود. [میدانم جای این خاطره اینجا نیست اما گفتنش برای تبیین سخنم لازم است. یکی از اقتصاددانان ایرانی که در دانشگاه سنتادواردز مشغول تدریس و پژوهش است، در اواخر سال 96 که قیمت ارز شروع به بالا رفتن کرده بود، علت را به «افزایش تقاضای ارز بهدلیل سفرهای خارجی عید نوروز» نسبت داده بود؛ همان زمانی که پرویز صداقت، پژوهشگر برجسته اقتصاد سیاسی در تحلیلی بنیادین و دقیق علت افزایش قیمت ارز را انسداد ساختاری در اقتصاد ایران میدانست.]
برگردم به اینکه چرا به باور من احمد سیف بهترین اقتصاددان ایرانی است. بهشخصه دلایل زیادی برای این سخنم دارم اما به گفتن دو دلیل از این دلایل بسنده میکنم.
اول اینکه احمد سیف بهخاطر دسترسیاش به منابع دست اول، بسیار پیشتر از سایر اقتصاددانان به نوشتن درباره مسائل نوظهور اقتصادی میپردازد. با جرات میتوان اولین استفاده از مسائلی همچون نولیبرالیسم، فاشیسم و ملیگرایی در اتحادیه اروپا، تعدیل ساختاری، و زنانهسازی فقر را به احمد سیف نسبت داد. به عناوین این مقالات دقت کنید: «بربریت متمدن! لیبرالیسم جدید در پایان قرن بیستم»؛ «سیاستهای تعدیل در آمریکای لاتین: نگرش ساختارگرایانه جدید»؛ «سرمایهسالاری راه فاشیسم را هموار میکند»؛ «ده سال اغتشاش در اندیشههای اقتصادسازان ایران»؛ «اتحادیه اروپا و فاشیسم خزنده»؛ «جامعه یکپارچه اروپا، نشانههایی از دوباره سر برآوردن فاشیسم؟» شاید برایتان جالب باشد که بدانید متاخرترینشان درحدود 25 سال پیش نگاشته شده است، حال اینکه عمر فراگیر شدن این مقولات میان اقتصاددانان داخلی به کمتر از 10 سال میرسد.
دوم، تسلط سیف به تاریخ ایران، بهویژه تاریخ دو قرن اخیر، وی را از بسیاری از اقتصاددانان دیگر متمایز میکند. مقالات وی در مورد جریان ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد، دیدگاه تحلیلی مناسبی را به خواننده عرضه میکند. اما مهمترین جنبه تسلط سیف بر تاریخ، بهویژه تاریخ اقتصادی را میتوان در مجموعه دو جلدی «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» و «قرن گمشده: اقتصاد و جامعه ایران در قرن نوزدهم» مشاهده کرد. شاید «مقاومت شکننده» جان فوران تنها منبعی است که از اقتصاد سیاسی آن سالها در دست داشتیم، که آن هم بیشتر تحلیلی اجتماعی به دست داده است تا یک تحلیل اقتصادی؛ اما اسنادی که سیف در این کتاب به دست میدهد، در آینده راهگشای تحلیلهای بسیاری در مورد سالهای منتهی به مشروطه خواهد بود. لازم است خاطرنشان کنم که کتاب «اقتصاد ایران به روایت اسناد در قرن نوزدهم» برای بار اول در سال 1373 چاپ شد و ویراست جدید آن - با تغییرات قابلتوجه - در زمستان 1398. این هم یکی دیگر از ویژگیهای احمد سیف است که پیوسته نوشتههایش را بازبینی و بهروز میکند. [توجه داشته باشید در مورد فضایی صحبت میکنم که در آن یک نظریه حتی پس از منسوخ شدن، همچنان در درسنامههای ایران چاپ و تدریس میشود.]
سوم، مطالب و نیز ترجمههای احمد سیف، بسیار ساده، روان و همهفهم است. حتی اگر اقتصاد نخوانده باشید اما میخواهید بدانید که اقتصاد چگونه کار میکند، کافی است به متون ایشان مراجعه کنید. سیف به سادهترین شکل ممکن کارکرد اقتصاد را برایتان تشریح کرده است.
با تمام اینها، این اقتصاددان برجسته در ایران مورد کملطفی قرار گرفته است. البته میتوان علت این امر را به تمایل ایشان به دوری جستن از رسانهها و نیز بیش از 50 سال دوری از ایران نسبت داد. اما امیدوارم علاقهمندان به علم اقتصاد هر از چندی آثار ایشان را تورق کنند تا «شاید از فریب اقتصاددانان در امان بمانند.»
این مطلب برایم مفید است بلی 1 نفر این پست را پسندیده اند