پنج‌شنبه 8 آذر 1403

انقلاب بی رحم سینما / مانیتور 7 اینچی به جای پرده نقره‌ای سینما

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
انقلاب بی رحم سینما / مانیتور 7 اینچی به جای پرده نقره‌ای سینما

به بهانه روز سینما نگاهی داشتیم به تغییراتی که در دو دهه اخیر ذائقه مخاطبان سینما را به کلی عوض کرده و حالا تماشاگران پرده نقره ای ترجیح می دهند در خانه و با گوشی موبایل به تماشای فیلم و سریال محبوب خود بنشینند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ وقتی حرف از سینما می شود همه دوستداران و عشاق این واژه، شاید ناخودآگاه همه سکانس های ماندگار این تاریخ را در ذهن خود به سرعت مرور کنند؛ فیلم هایی که خالقانی همچون جان فورد، هیچکاک، کوبریک و کوپولا پشت دربین زندگی بخش آنها بوده است. هنوز تماشاگران پرده نقره ای با «ای تی» و «فهرست شیندلر» اسپیلبرگ خاطره سازی می کنند و رابرت دنیرو را با «گاو خشمگین» و «راننده تاکسی» اسکورسیزی می ستایند.

مگر می شود از سینما حرف زد و نامی از «پدرخوانده» کوپولا نبرد؛ فیلمی که هنوز در دانشگاه ها و مدارس سینمای جهان تدریس می شود. چطور می شود «حرام زاده های لعنتی» و بیل را بکش» تارنتینو را کنار زد و به آنها نگاه نکرد. نسلی که با «محله چینی ها»، «بچه رزماری» و «پیانیست» پولانسکی بزرگ شده و با فیلم های وودی آلن خاطره ها دارد، نمی تواند دوری پرده سینما را تحمل کند.

اما ذائقه مخاطب دیگر سال هاست که تغییر کرده و این را شرکتهای بزرگی همچون کمپانی مارول به خوبی درک کرده اند.

استودیوی بزرگ مارول را همگان به دنیای‌کمیک‌هایش می‌شناختند. در بسیاری مواقع فیلم‌های سینمایی بسیاری برپایه‌ی داستان کمیک‌های این کمپانی‌بزرگ ساخته می‌شدند، اما جریان این فیلم‌ها هیچ ارتباطی با یک‌دیگر نداشت و نقطه‌مشترک آن‌ها همان لحظه‌ی آغازین فیلم بود که نام Marvel را مشاهده می‌کردیم. اوایل سال 2007 میلادی «کوین فیگ» که یکی از اعضای‌ارشد کمپانی مارول به شمار می‌رفت پیشنهادی بسیار طولانی‌مدت را با عنوان «جمع کردن انتقام‌جویان» به کمپانی ارائه کرد که البته با توجه به جذابیت و سوددهی بزرگی که برای این پروژه سینمایی پیش‌بینی می‌شد سریعا مورد استقبال بزرگان این شرکت قرار گرفت و این تهیه کننده‌ی آمریکایی که پیش‌تر نیز در ساخت عناوینی چون X-MEN لیاقت خود را ثابت کرده بود به ریاست کمپانی Marvel Studios درآمد و این‌جا بود که دنیای جذاب ابرقهرمان‌های مارول به شکلی تازه و متفاوت، با فیلم‌هایی کاملا پیوسته و گره‌خورده به یک‌دیگر آغاز شد.

آنها به خوبی رگ خواب نوجوان ها و جوان های نسل جدید را پیدا کرده بودند و با تولید فیلم های ابرقهرمانی، خود را فاتح گیشه ها کردند. اما این وسط بزرگانی مانند مارتین اسکورسیزی معتقداند که این فیلم ها معنای سینمای ناب را از بین برده اند و جای بزرگان سینما را اشغال کرده اند. اسکورسیزی اخیرا در مصاحبه ای در این باره گفت: «اصل حرف من درباره فیلم های مارول، نتفلیکس و سینما این است که فیلم هایی که ساخته می شوند، فرض کنید یک خانواده می خواهد برود شهربازی و این خیلی خوب است و در این شهربازی تجلی از سینما وجود دارد این یک فرم هنری جدید است، چیزی جدا از فیلم هایی که معمولا در سینما نمایش می دهند. نگرانی من از دست دادن پرده سینما به این فیلم های عظیم و شبیه شهربازی است.

سینما در حال تغییر است ما جاهای زیادی برای نمایش داریم. راه های زیادی برای فیلم ساختن بوجود آمده، خیلی هم لذت بخش هستند. این فیلم ها پدیده اند و خیلی خوب است که به دیدن پدیده ای مثل شهربازی رفت اما در مسئله داشتن سینما جای گرتا گرویک ها و پل توماس اندرسون ها و نواه بامباک ها را نگیرید.»

هرچند مارتین اسکورسیزی فیلم‌های ابرقهرمانی مارول را به «شهر بازی» تشبیه کرده، اما همکار قدیمی‌اش پل شریدر می‌گوید سینما طیف وسیع‌تری از فیلم‌ها را دربرمی‌گیرد.

نویسنده «راننده تاکسی» در مصاحبه با مجله «جی‌کیو» از تعریف واژه «سینما» گفته و می‌گوید برخلاف اسکورسیزی فیلم‌های مارول را سینما می داند:«آن فیلم‌ها سینما هستند. ویدیوهایی که از گربه‌ها در یوتیوب می‌گذارند نیز سینما هستند. جالب است که آنچه پیش‌تر به عنوان سرگرمی نوجوانان دانسته می‌شد، کتاب‌های کامیک نوجوانانه، تبدیل شده به ژانر غالب از نظر فروش. هر نسل آگاهی پیدا می‌کند، به واسطه ادبیات، یا تئاتر یا برنامه زنده تلویزیونی، یا دانشگاه سینمایی. حالا نسلی داریم که مانگا و بازی‌های ویدیویی او را آگاه می‌کند.»

شریدر اضافه می‌کند: «مسئله این نیست که فیلمسازان تغییر کرده‌اند، بلکه این است که مخاطب تغییر کرده است. وقتی مخاطب فیلم جدی نمی‌خواهد، ساختن چنین فیلم‌هایی بسیار بسیار سخت است. وقتی بخواهد، وقتی بپرسد: «در مورد آزادی زن، وضعیت‌های رادیکال، نابرابری اقتصادی چگونه باید بیندیشم؟» و مخاطب بخواهد در مورد چنین مشکلاتی بشنود، آن‌گاه می‌توانید چنان فیلم‌هایی بسازید و ساخته‌ایم. به‌ویژه در دهه پنجاه، شصت و هفتاد، هفته‌ای چند فیلم در مورد مشکلات اجتماعی می‌ساختیم که از نظر فروش هم موفق بودند چون مخاطب آن‌ها را می‌خواست. سپس چیزی در فرهنگ تغییر کرد، از توجه خارج شد. هنوز چنین فیلم‌هایی ساخته می‌شوند، اما دیگر در کانون بحث‌ها نیستند.»

پیش از شریدر، کمپانی های بزرگی همچون نتفلیکس، آمازون پرام و اپل داستان تغییر ذائقه مخاطب را فهمیده بودند و تمام سرمایه خود را بر روی تولید مینی سریال، سریال و فیلم هایی سرمایه گذاری کردند که برای دیدن آنها، دیگر نیاز نیست تماشاگر به سینما برود و در همان خانه و در هر زمانی که اراده کند و با گوشی در دست، به تماشای فیلم محبوب خود می نشیند.

فراگیر شدن میل به تماشای فیلم و سریال در فضا‌های خصوصی و بی‌رغبتی به رفتن و فیلم دیدن در سالن‌های سینما، مخاطبان بیشتری را به سمت وی او دی هایی همچون نتفیلیکس برده است و در نتیجه قدرت اقتصادی این کمپانی 23 ساله را بیش از پیش افزایش داده است. البته اگر هزینه‌های رفتن به سینما برای یک خانواده را در نظر بگیرید - به همراه هزینه‌های جانبی رفت و آمد و خرید خوراکی و... - دیدن فیلم در نتفلیکس و شرکت‌های مشابه آن می‌تواند برای بسیاری از مخاطبانش به صرفه هم باشد

انتهای پیام /

انقلاب بی رحم سینما / مانیتور 7 اینچی به جای پرده نقره‌ای سینما 2
انقلاب بی رحم سینما / مانیتور 7 اینچی به جای پرده نقره‌ای سینما 3