اپوزیسیون چگونه سر کار رفت؟
فرهیختگان نوشت: نفس سفر کردن رافائل گروسی در این روزها به کشورمان برای جریانات اپوزیسیون چند پیام مهم و البته کلافهکننده دارد. پیامهایی که شاید بهترین راه مقابله با تاثیرات روانی آن بر سمپاتها و دنبالکنندگان مبارزات (!) توییتری و غیرتوییتری گروههای ضدایرانی در مرحله اول «انکار» باشد!
در این روزها، با گذشت بیش از سه ماه از اوج ناآرامیهای خیابانی ایران و خاموش شدن کامل آتش التهابات، باید این 5 مرحله را به رهبران خودخوانده جریان اپوزیسیون که قرار بود برای مقامات نظام گودبایپارتی (!) بگیرند و بعد از اعتصابهای سراسری و گسترده در روزهای 31، 32 و 33 آبان (طبق تقویم آبانماه براندازان)، در روز 34 آبان خودشان را به تهران برسانند پیشنهاد کرد تا با اتفاقاتی که این روزها دارد در روابط بینالمللی ایران میافتد راحتتر کنار بیایند. بالاخره هرچه باشد آنها هم انسان هستند و جناب سعدی دراینباره به ما یادآوری کرده «بنیآدم اعضای یک پیکرند». بنابراین پنج مرحله انکار، خشم، بهانهتراشی، افسردگی و پذیرش که روانشناسان از آنها تحت عنوان پنج مرحله اصلی فرآیند قبول غم و اندوه یاد کردهاند را این روزها میتوان کارآمدترین وسیله دفاعی جریانات برانداز در مواجهه با اخبار ایران دانست. البته ناگفته نماند، همین جناب سعدی هم که مورد اشاره و تکریم قرار گرفت، در اوج التهابات پاییز از حملات براندازان در امان نماند. پوریا زراعتی، از رهبران توییتری براندازان که در رزومه خود موفقیتهایی مثل رقابت نفسگیر با حریفان قدر در چهارچوب مسابقات آشپزی شبکه منوتو تحت عنوان «بفرمایید شام» و گفتوگوهایی تاریخی با چهرههایی مثل سام رجبی، فرح دیبا، علی ابراهیمزاده و البته سوشا مکانی چهار چهره موثر در خیزش (!) پاییز 1401 را در کارنامه خود ثبت کرده، 23 یا 24 آبان در صفحه شخصیاش در توییتر تصویری از مجسمه سعدی شیرازی در یکی از فضایسبزهای جزیره قشم منتشر کرد که روی آن رنگ پاشیده شده بود و با افتخار بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم انقلابشان در توضیحات تصویر نوشت «آخوند آغشته به خون»! از این کنشهای ترحمبرانگیز براندازان در ایام پاییز 1401 در فضای توییتر و دیگر پلتفرمهای فضای مجازی که بگذریم، آنها در واقعیت هم تلاش داشتند اقداماتی انجام دهند که آنها را به رویاهایشان درباره آینده ایران نزدیک کند. اقداماتی مثل جمعآوری امضا برای به نتیجه رساندن چیزی تحت عنوان «کارزار اینترنتی برای اخراج سفرای جمهوری اسلامی» که به نتیجه خاصی هم نرسید. با این وجود است که میتوان نفس سفر این روزهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران را بولدوزری دانست که کاخ رویاهای جریانات برانداز را با خاک یکسان میکند. گروههای ترحمبرانگیز اپوزیسیون که قرار بود بهقول علینژاد درِ تکتک پارلمانهای اروپایی را بزنند و با مقامات این کشورها جلسه بگیرند تا نظام ایران درنتیجه تلاشها و مذاکراتشان منزوی شود (!) حالا از گوشه و کنار و رسانههای رسمی و غیررسمی اروپایی و غیراروپایی دارند اخبار از سرگیری روند مذاکرات هستهای کشورهای 1+5 با ایران را میشنوند و احتمالا به این فکر میکنند که چرا تا حالا متوجه این نشده بودند که مقامات دولتهای غربی در این مدت سرکارشان گذشته بودند تا شاید حداقل با استفاده از سر و صدای آنها بتوانند پای میز مذاکره از تهران امتیازات بیشتری بگیرند. حالا و در آخرین روزهای سالی که قرار بود جمهوری اسلامی باران آذر، تگرگ دی، جشن 22 بهمن و برف اسفند آن را نبیند، نه از اخراج دیپلماتهای ایران از کشورهای دنیا خبری هست، نه پروژه منزوی کردن تهران به موفقیت رسیده و نه حتی روند مذاکرات هستهای متوقف شده! بنابراین، شاید بتوان گفت اصلیترین پیام سفر گروسی به تهران برای افکار عمومی در یک جمله این است: «پروژه آشوب شکست خورد، براندازان هم از طرف اصلیترین حامیانشان (دولتهای غربی) طرد شدند.»
کد خبر 1738995