اگر امیدمان را ذخیره نکنیم و همدلی نداشته باشیم بازندهایم
یک متخصص روان شناس گفت: پدیدهای که ما پس از گذشتن از بحران کرونا با آن مواجه خواهیم بود، سوگواریهای حل نشده است که اثرات عمیق روانی روی افراد میگذارد و از حالا باید برای آن کاری کنیم.
یک متخصص روان شناس گفت: پدیدهای که ما پس از گذشتن از بحران کرونا با آن مواجه خواهیم بود، سوگواریهای حل نشده است که اثرات عمیق روانی روی افراد میگذارد و از حالا باید برای آن کاری کنیم.
رضا ایمایی متخصص روان شناسی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص ضعف و قوتهای رفتار مردم در مواجهه با کرونا گفت: چیزی که در حال حاضر میتوانم به آن بپردازم این است که ما با موضوعی مواجه شدهایم که نه آمادگی آن را داشتیم و نه ساز و کاری برای آن دیده شده بود و هنوز هم این پدیده بخشهای ناشناختهای دارد. برای همین است که علاوه بر کشور ما تقریبا تمام کشورهای دنیا نیز غافلگیر شدهاند. در نتیجه اپیدمی این بیماری در ارتباط با واکنش مردم نیز ناشناخته مانده است.
وی افزود: در این مورد با پدیدههایی روبرو هستیم که هم خاص و هم منحصر به فرد است و نیازمند این است که هر فرد نگاه مجددی به زندگی خود و سبک زندگی خود داشته باشد. برای مثال ما در این بیماری خانوادههایی را داریم که یکی از اعضای خانواده خود را از دست دادهاند. معمولا ایرانیها در مراسم سوگواری و تشییع جنازه و ختمی که برگزار میکنند به دلیل همدردیهای گسترده از سوی نزدیکان و اقوام و اینکه آنها کنارشان هستند یک آرامش و تسکینی پیدا میکنند که این روزها این پدیده از دست رفته است و حتی خود این عزیزان نیز در مراسم نزدیکان خود دورادور میتوانند حضور داشته باشند و این مسئله سخت و تلخی است. حتی ممکن است ترسی که در مردم ایجاد شده باعث شود اقوام این افراد به آنها مراجعه نکنند و حتی توصیه شده است که مراسم سوگواری برگزار نشود. بنابراین پدیدهای که ما در آینده با آن مواجه خواهیم بود سوگواریهای حل نشده است که اثرات عمیق روحی و روانی روی افراد میگذارد.
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر پیشنهاد شما به اطرافیان این عزیزان برای اینکه شرایط روحی آنان بدتر نشود، چیست؟ گفت: رفتار و واکنش اطرافیان در این میان بسیار مهم است. درست است که نمیتوانیم به آنها سر بزنیم اما این مسئله بسیار مهم است که از طریق تماس تلفنی به صورت مداوم صمیمانه با آنها همدردی کنیم و این حس را به آنها بدهیم که تنها نیستند. ما عادت داریم که از نزدیک آدمهای سوگوار را ببینیم و آنها را در آغوش بکشیم. حال با توجه به شرایط امروز شکل این در آغوش کشیدن، فرق کرده است اما همدردی با همان شدت باید برقرار باشد. این خانوادهها را نباید تنها بگذاریم و باید سنت تسلیت و همدردی را به جا بیاوریم.
وی در پاسخ به این پرسش که صله رحم نیز یکی از سنتهای توصیه شده فرهنگ و دین ماست و این روزها شاید خیلی از مردم به خاطر همین سنت تصمیم بگیرند قرنطینه خود را بشکنند برای آنچه توصیهای دارید؟ بیان کرد: این همان نکتهای است که در ابتدا به آن اشاره کردم و آن لزوم بازنگری در سبک زندگی تک تک ماست. شکل صله ارحام تغییر کرده و به صورت مجازی درآمده است اما اصل آن پابرجاست. موضوع این است که پس از گذشت این بحران، قطعا پدیدههای مختلفی در کشور ما با توجه به فرهنگ و روحیات مردم شکل میگیرد به طور مثال در حال حاضر شاهد رشد آمار طلاق در کشور چین هستیم. حال که در میانه بحران ایستادهایم باید کاری کنیم که آسیبهای این پدیده در آینده به حداقل برسد.
آسیبهای یک پدیده جهانی با توجه به فرهنگ هر جامعه قابل پیش بینی و جلوگیری است
وی یادآور شد: مثلا یک فرقی که ما با کشورهای دیگر در مواجهه با این پدیده داشتیم، این بود که مانند دیگر کشورها که برای تهیه آذوقه به فروشگاه ها هجوم بردهاند، رفتار نکردیم البته اعلام قرنطینه هم نشد ولی علت اصلی رفتارهای متفاوت این است که در خارج از کشور سیستم زندگی یک قوانین و مقرراتی دارد و آنها آمادگی چنین شوک هایی را ندارند. ما اما شوکهای اقتصادی و اجتماعی را از سر گذرانده ایم و بنابراین رفتار ما در این مسئله فرق میکرد. از طرف دیگر ما برخی از فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها را داریم که باید به آنها توجه کنیم. موضوع این است که ترس یک پدیده درونی است و در هیچ انسانی قابل اندازه گیری نیست. این ترس، نگرانی، استرس، اضطراب در هر صورت با تک تک ما همراه است که باید مدیریت کنیم و در مقابل خود و اطرافیان مسئولیت پذیر باشیم.
وی ادامه داد: یکی از پیشنهادات ما روان شناسان این است که این فضای ترس و وحشت مدیریت شود و مسئولان رسانهای بیشتر از آنچه هست، مردم را در معرض ترس قرار ندهند. اما از سوی دیگر ماحصل زیاده روی در این سیاست این میشود که یک عده بیماری را جدی نمیگیرند و بدون مسئولیت اجتماعی و خودخواهی قصد سفر میکنند و نمیدانند چه عواقبی برای خود و اطرافیان ایجاد میکنند که این مسئله جای گلایه بسیار دارد.
وی خاطرنشان کرد: البته من این قضیه را به سمت رسانه بر نمیگردانم چرا که رسانهها هشدارهای وزارت بهداشت را به صورت مداوم به مردم ارائه کردهاند و در عین حال سعی شد فضای پرنشاط اجتماعی درون خانوادهها ایجاد شود و یا از سوی دیگر مسئولین هم به وظایف خود عمل کردند. وقتی اماکن متبرکه بسته میشود مردم باید بدانند که قضیه جدی است.
وی در پاسخ به این پرسش که ریشه این رفتارهای بی مسئولیت برخی از شهروندان چیست؟ بیان کرد: یکی از دلایل آن این است که رفتارهای ما ایرانیها در این سالها بد سوق داده شده و براساس نظام پرورشی صحیح شکل نگرفته است. بارقههای صحیح رفتاری را در جاهای مختلف میبینیم اما این همه گیر نیست. مسئله دوم این است که واقعا تک تک ما چقدر با وظایف و مسئولیتهای خود در قبال جامعه آشنا هستیم. جای تعجب دارد که مردم مسئولیتهای خود را در نظر نمیگیرند و به شهرهای شلوغ مسافرت میکنند و حتی شهروندان این شهرها ناراحتیهای خود را بروز میدهند.
وی تصریح کرد: برخی از مردم این پدیده ساده را هم نمیدانند که مراکز درمانی و کادر درمان در هر شهرستان با توجه به محدودیت خاص آن اقلیم و جمعیت آن ایجاد شده است و اگر بیش از اندازه بیمار به آن شهر و اقلیم تحمیل شود، مسئولان با چالش جدی مواجه میشوند که این روزها میبینیم حتی بهورزها را وزارت بهداشت به کار گرفته است. واقعیت این است که ما به صورت درستی در این سالها مردم با مسئولیتی تحویل جامعه ندادهایم. در کنار آن با مسائل اجتماعی ای روبرو هستیم که گویی زندگی ما در این سالها رها بوده است.
چگونه خود را با سبک زندگی جدید ناشی از کرونا وفق دهیم؟
وی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر سبک زندگی بسیاری از خانوادهها، تغییر کرده است و در حال حاضر خانوادهها مجبور هستند به مدت تمام وقت کنار هم باشند و ممکن است نتیجه آموزشهایی که داده نشده، باعث بروز چالشهایی شود، پیشنهاد شما چیست؟ گفت: بله این هم یکی از معضلاتی است که همین حالا هم شاهد آن هستیم. مردها پیش از این بیشتر سر کار بودند و در محیط خانه تعامل کمتری خصوصا با بچهها داشتند. حتی بچهها نیز به مدت طولانی در طول روز به مهد و مدرسه سپرده میشدند. ضمن اینکه چالشهای قبلی خانوادهها نیز پابرجاست و متأسفانه باید بگویم آنچه مشاهده میشود این است که فرهنگ گفتگو و حل تعارضات به صورت یک الگوی رفتاری به افراد یاد داده نشده است و وقتی ساعتهای بیشتری کنار هم هستیم و فرهنگ تعامل و سازگاری را تمرین نکردهایم، با کوچکترین حرفی، خانواده دچار چالش میشود. از سوی دیگر ترس و استرس نیز وجود دارد و شکافها عمیقتر میشود.
این فرصت برای تک تک خانوادهها یک فرصت مغتنم است تا به بازپروری در سیستم مدیریت خانواده دست بزنند. ما به هیچ عنوان نمیتوانیم بگوییم یک رفتار پر ایراد است و یک رفتار عاری از ایراد. آنچه در روابط زن و شوهر مهم است، سازگاری است
وی افزود: اما اجازه بدهید آن سوی سکه را نیز ببینیم. این فرصت برای تک تک خانوادهها یک فرصت مغتنم است تا به بازپروری در سیستم مدیریت خانواده دست بزنند. ما به هیچ عنوان نمیتوانیم بگوییم یک رفتار پر ایراد است و یک رفتار عاری از ایراد. آنچه در روابط زن و شوهر مهم است، سازگاری است، مثلا ممکن است یک فرد کاملا منضبط باشد و همسرش فردی بی انضباط. ایراد گرفتن از طرز رفتار دیگری کاری بسیار نادرست است. یکی قدرت مدیریت بیشتری دارد و یکی دقت نظر بیشتری دارد، یکی بهتر صحبت میکند، یکی بهتر مسائل را تجزیه و تحلیل میکند. همه ما با هم فرق داریم. پس در وهله اول این تفاوتها را باید بپذیریم و از رفتارهای یکدیگر ایرادهایی را نگیریم که کل شخصیت طرف مقابل را زیر سوال ببریم.
وی تأکید کرد: بزرگترین کمک خانوادهها در این شرایط مدارا کردن است. اینکه قرار نیست نسبت به هر پدیده و کنشی، یک واکنشی داشته باشیم و بپذیریم که اختلاف نظر همیشه وجود دارد. نقد کردنهای ما عموما به صورت درست اتفاق نمیافتد. به خانوادهها توصیه میکنم در شرایط بحرانی امروز که تمام وقت کنار هم هستند و به حمایت یکدیگر برای فائق شدن به ترس و استرس و همچنین مدیریت سلامت خود نیاز دارند، سکوت و اندکی فکر و مدارا را پیشه کنند و نتیجه آن را ببینند.
وی با ذکر یک مثال در توضیح بیشتر گفت: زمانی که یک لیوان در کنار دست ماست نسبت به هویت کامل آن ناآگاهیم اما وقتی آن را پرتاب میکنیم و می شکند، آن وقت میفهمیم که آنچه کنار دست ما بوده، شکستنی است و حتی اگر تکههای آن را هم به هم بچسبانیم دیگر شکل قبل نمیشود. باید با واکنشها و رفتارهامان، ظروفی در وسایل زندگی خود را تخریب نکنیم و نهایت چنین رفتاری، تنهایی است. ما برای یک زندگی چند ساله به دنیا نیامدهایم و یا برای یک زندگی محدود ازدواج نکردهایم. باید فرآیند زندگی و ازدواج را یک ماتریس ببینیم. باید به این فکر کنیم که در کدام مسیر حرکت کنیم تا بتوانیم سلامت و لذت از این زندگی را به اوج برسانیم. برای خودمان، همسر و فرزندانمان، هدفها را تعریف کنیم، وسیلهها را بنویسیم و بدانیم که دوران بازنشستگی فرا میرسد و آن دورانی است که باید درون خانواده، پذیرفته شویم.
اگر همدلی را یاد نگیریم، بازندهایم
وی با تأکید بر این موضوع که هیچ انسانی نیست که در زندگی خود دچار چالش نشود، گفت: موضوع برخورد با چالش نیست. موضوع این است که تا چه میزان دقت نظر نسبت به چالشها واکنش نشان میدهیم. متأسفانه این روزها شاهد هستیم که اکثر مردم رفتار هیجانی دارند و همین باعث شده کیفیت زندگیها افت کند. طلاقها رخ بدهد و در پس هر جدایی ناراحتی عمیق اجتماعی، تنهایی، تجرد قطعی شکل بگیرد و بچههای طلاق به وجود بیایند که سازگاری کمتری با چالشها دارند.
به خانوادهها توصیه میکنم در شرایط بحرانی امروز که تمام وقت کنار هم هستند و به حمایت یکدیگر برای فائق شدن به ترس و استرس و همچنین مدیریت سلامت خود نیاز دارند، سکوت و اندکی فکر و مدارا را پیشه کنند و نتیجه آن را ببینند
وی در پاسخ به این پرسش که برای غلبه بر ترس که این روزها در مردم حاکم است و همچنین سرگرمیهای در خانه که میتواند این ترس و تشویش را دور کند چه پیشنهادی دارید؟ اظهار داشت: من در ابتدا از مددکاری اجتماعی ایران تشکر میکنم که بازیهای بسیار جذابی را منتشر کردند که هم ایجاد صمیمیت میکند و هم به بچهها قوانین و مقررات، برد و باخت و ظرفیت آن را در شکلهای مختلف یاد میدهد. بازی اساسا باعث میشود انسانها ساعتهای خوبی را کنار هم بگذرانند و کیفیتی به زندگی خود ببخشند. از عوائد دیگر بازی ایجاد اعتماد به نفس است. اما به جز بازی کردن سرگرمیهای دیگری نیز وجود دارد که فقط باید آن را کشف کنیم. مثلا فرصت آشپزی کردن، خود از میزان استرس کم میکند. در درون هر خانواده و هر خانه امکانات منحصر به فردی برای ایجاد سرگرمی وجود دارد که باید آنها را کشف کنیم حتی این روزها فرصت خوبی برای ورزش و مطالعه، فکر کردن نوجوانان به آینده شغلی، فکر کردن خانوادهها به ایجاد یک کسب و کار خانگی و... و همه اینها میتواند یک گفتگوی درون خانواده را شکل بدهد و در آینده ارزش افزودهای داشته باشد. ایجاد گفتگو باعث میشود بعد از این تعطیلات مرد خانواده ترجیح اش این نباشد که تا 8 شب در خارج از خانه باشد و علاقه مند باشد هر چه زودتر به خانه بازگردد.
وی بیان کرد: در حال حاضر متأسفانه نسبت به خودمان هم شناخت کاملی نداریم و برای همین نمیتوانیم نسبت به همسرمان هم شناخت کاملی داشته باشیم. الان فرصت خوبی است برای اینکه این شناخت تعمیق پیدا کند و یک فضای گفتمانی در درون خانوادهها شکل بگیرد. اما باید یاد بگیریم بدون ناراحتی حرف بزنیم. مشورت را یاد بگیریم و برنامه ریزی برای زندگی پیدا کنیم و یکبار تجدید نظر کنیم که میخواهیم چطور مسیر زندگی را با هم پیش ببریم. میتواند هم این شکل پیش نرود و چالشهای بیشتری در آینده ایجاد شود. اگر امیدهایمان را ذخیره نکنیم و همدلی نداشته باشیم بازندگان این زندگی هستیم. در نهایت هم توصیه میکنم در این شرایط خانوادهها چشم اندازی رأی عبور از مشکلات با روش خودشان پیدا کنند.