چهارشنبه 28 آبان 1404

اگر من بودم؛ هرگز یحیی گل محمدی را به خاطر تیم ملی قربانی نمی‌کردم / پنالتی زنان را باید مربیان انتخاب کنند نه مهدی طارمی

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
اگر من بودم؛ هرگز یحیی گل محمدی را به خاطر تیم ملی قربانی نمی‌کردم / پنالتی زنان را باید مربیان انتخاب کنند نه مهدی طارمی

محمد مایلی کهن سرمربی اسبق تیم ملی نسبت به اتفاقات سه شنبه شب موضع گرفت و قاطعانه گفت بازیکنان تیم ملی حق ندارند پنالتی زن انتخاب بکنند

به گزارش مشرق، شکست ایران مقابل ازبکستان در فینال تورنمنت امارات بسیار پرحاشیه بود و اتفاقات فراوانی رخ داد که قطعاً تبعات رسانه‌ای آن تا چند روز به طور جدی مد نظر قرار می‌گیرد.

در چنین شرایطی محمد مایلی کهن سرمربی اسبق تیم ملی پیرامون وضعیت این تیم و حواشی مرتبط با آن حرف‌هایی را با صراحت مطرح کرد:

  • من قبول دارم که گاهی اوقات فشار مسابقات موجب می‌شود افراد کنترل کمتری روی صحبت‌های خود داشته باشند اما این دلیل نمی‌شود که گذشته خودمان را فراموش کنیم و حرف‌هایی بزنیم که باعث ناراحتی مردم شود. محمد مایلی کهن خودش یکی از اعضای جامعه فوتبال محسوب می‌شود و این فضا را تجربه کرده بنابراین هیچ قصدی برای کوبیدن تیم ملی و بازیکنانش را ندارد اما بهتر است نازک نارنجی نباشیم و بلافاصله پس از شنیدن کوچک‌ترین انتقادی، موضع نگیریم. اکثریت قریب به اتفاق ورزشکاران از قشر ضعیف جامعه هستند و با تلاش خود مدارج عالی را طی کرده‌اند ولی همانطور که گفتم، باید شکرگزار باشیم و بلافاصله پس از کوچکترین انتقادی، موضع نگیریم.
  • محمد مایلی کهن را همه می‌شناسند و می‌دانند که دنبال پست و مقام نیست بنابراین اگر حرفی می‌زنم از سر دلسوزی است. اگر می‌خواستم، بدون شک می‌توانستم در این 8 سال مربیگری کنم و یا سمت‌های مدیریتی داشته باشم اما حاضر نیستم به هر قیمتی از این کارها بکنم. همه هم می‌دانند که اگر حرفی می‌زنم، پای آن می ایستم و عمل می‌کنم. می‌دانم که مهدی طارمی ناراحت است ولی یادمان باشد فوتبال برای مردم ایران اهمیتی بسیار زیاد دارد و به معنای واقعی کلمه فرای سایر رشته‌ها محسوب می‌شود. واقعیت این است که فوتبال در تمام دنیا چنین شرایطی دارد. من به وضوح می بینم که خیلی از مردم می‌گویند بازی‌های تیم ملی را نگاه نمی‌کنیم اما اطمینان دارم که ته دلشان دوست دارند تیم ملی نتیجه بگیرد. در واقع مردم ایران همیشه دوست دارند هر ورزشکاری که با نام کشورمان به میدان می‌رود، با موفقیت زمین را ترک کند.
  • نمی‌دانم این شایعه که پنالتی زنان تیم ملی توسط مهدی طارمی انتخاب شده یا تغییر کرده‌اند، صحت دارد یا نه ولی انتخاب چنین افرادی حتماً باید توسط سرمربی انجام شود نه اینکه کاپیتان تیم ملی یا هر فرد دیگری چنین تصمیمی بگیرد. دوباره تاکید می‌کنم که نمی‌دانم این شایعه درست است یا نه ولی اگر درست باشد، این من نیستم که باید در موردش توضیح بدهم بلکه خود مربیان باید پیرامون آن حرف بزنند.
  • سرمربی در انتخاب بازیکنان، اتخاذ تدابیر تاکتیکی و گزینش پنالتی زنان احتمالی باید حرف آخر را بزند و با قاطعیت تصمیم بگیرد. این حرف من اصلاً به معنای دیکتاتوری یا استفاده نکردن از نظرات دیگران نیست چون اتفاقاً باید از افکار افرادی که به عنوان همکار کنارت قرار دارند به بهترین شکل ممکن استفاده کنی و من هم همین کار را می‌کردم اما حرف آخر را باید سرمربی هر تیمی بزند. به وضوح برایتان مثال می‌زنم، جام ملت‌های 1996 در حالی شروع شد که سرمربی تیم ملی بودم و دو سنگربان آماده هم داشتیم. آقای عابدزاده که اصلا نیازی به تعریف ندارد و آقای نیما نکیسا که در آن مقطع گلر پیام مقاومت بود و واقعاً آماده بود. من با همکارانم مشورت می‌کردم و حتی از آنها می‌خواستم که ترکیب ثابت مد نظرشان را روی کاغذ برایم بنویسند. آقایان جهانپور و فریاد شیران هم همین کار را می‌کردند و اتفاقاً هر دو عزیز در آن مقطع نظرشان این بود که احمدرضا عابدزاده بازی کند ولی من به آنها گفتم در کمال احترام و ادب از حق وتو سرمربیگری خودم استفاده می‌کنم و عابدزاده را روی نیمکت می‌نشانم. برای این کار هم دو دلیل داشتم، اول اینکه احمدرضا در آن مقطع مصدوم بود و دوم هم اینکه با توجه به عملکردی که در خلال تمرینات می‌دیدم، اعتقاد داشتم نیما نکیسا گزینه بهتری برای ترکیب ثابت است.
  • خیلی‌ها پشت سر من حرف می‌زنند و به من تهمت زده‌اند ولی حقایق را در نظر نمی‌گیرند. محمد مایلی کهن بهمن سال 1356 لیسانس تربیت بدنی گرفت و جدا از حضور در عرصه فوتبال به عنوان بازیکن و مربی، مقوله ورزش را به صورت علمی هم دنبال کرده بنابراین با شرایط فنی و روحی ورزشکاران آشناست. من به نیما نکیسا در جام ملت‌های 1996 بها دادم و خودتان دیدید که حضورش موفقیت آمیز بود اما در آخرین دقایق وقت اضافی بازی نیمه نهایی مقابل عربستان، احمدرضا عابدزاده را به میدان فرستادم چون می‌دانستم تجربه بالاتر و روحیه خاصی برای مهار ضربات پنالتی دارد. چند دقیقه قبل از اینکه احمدرضا را به میدان بفرستم، با آقای فریاد شیران هماهنگ کردم تا او را در محلی گرم کند که نیما نکیسا اصلاً متوجه نشود چون دروازه‌بان فیکس ما بود و اگر می‌دید عابدزاده مشغول گرم کردن است، احتمال داشت روحیه خود را ببازد. در دقیقه 118 عابدزاده را به میدان فرستادم و اگرچه ما در ضربات پنالتی بازی را به عربستان باختیم ولی احمدرضا نمایش خیلی خوبی ارائه کرد و دو ضربه پنالتی برای مان گرفت.
  • دوباره تاکید می‌کنم انتخاب نفرات ثابت جزئی از اختیارات سرمربی است. یک سرمربی جدا از اینکه باید برای بازیکنانش حکم پدر و معلم را داشته باشد، هرگز نباید اقتدار و کاریزما خودش را از دست بدهد. حتماً به خاطر دارید در سال 1376 وقتی آن ماجرا میان من و علی دایی پیش آمد، برخی دوستان گفتند اگر ما صلاح بدانیم، این بازیکن به تیم ملی دعوت می‌شود ولی من قاطعانه جان مادر و خانواده‌ام را قسم خوردم و گفتم تا وقتی من سرمربی تیم ملی باشم، دایی را دعوت نمی‌کنم مگر اینکه بگوید کاری که کرده، اشتباه بوده است. حتی تاکید کردم که نیازی نیست از من عذرخواهی کند بلکه فقط بگوید اشتباه کرده است. یادم می‌آید مرحوم داریوش مصطفوی زنگ زد و گفت علی دایی با او تماس گرفته و گفته اشتباه کرده است ولی آن را قبول نکردم و وقتی به منزلم آمدند، گفتم این نکته را کتبی بنویسند. اتفاقا نوشتند و بعد از آن بدون هیچ مشکلی علی دایی را دعوت کردم. آن نامه را هنوز هم دارم.
  • گاهی اوقات پیرامون برخی مسائل با رسانه‌ها هم اختلاف نظر دارم که البته کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد. من این نکته را می‌پذیرم که رسانه‌ها به هر دلیلی می‌توانند از یک نفر خوششان بیاید و یک نفر را نیز دوست نداشته باشند اما سن و سال محمد مایلی کهن به گونه‌ای است که دیگر چنین مواردی مد نظرش قرار نمی‌گیرد. شما مطمئن باشید حتی اگر دشمنان من هم سر کار باشند، تحت هر شرایطی دوست دارم تیم ملی کشورم نتیجه بگیرد. این بحث‌هایی که در مورد سن و سال بازیکنان مطرح می‌شود را هم اصلاً قبول ندارم. محمد مایلی کهن همان شخصی است که میانگین سنی تیم ملی را در سال 75 به شدت پایین آورد و جوانانی را ملی‌پوش کرد که در آن مقطع کسی روی آنها حساب چندانی باز نمی‌کرد و اتفاقاً به خاطر دعوت از آنها تهمت‌های زیادی هم به من زدند ولی بعداً همین نفرات لژیونر شدند و به لحاظ فنی و مادی کمک بسیاری به فوتبال ایران کردند. این موارد را گفتم تا همه دوباره یادشان بیاید که من چقدر به جوانگرایی اعتقاد دارم اما این بدان معنا نیست که نفرات آماده را به واسطه سن و سالشان کنار بگذارم. قاطعانه می‌گویم اگر یک بازیکن آماده باشد و بهتر از جوانان کار کند، حتی اگر 50 ساله باشد، باز هم باید برای تیم ملی انتخاب شود.
  • خود یحیی گل محمدی می‌داند که چقدر دوستش دارم و وقتی سرمربی تیم ملی بودم به آقای یحیی بازی دادم. او را هم در عرصه بازیگری و هم در دوره مربیگری قبول دارم و قاطعانه می‌گویم اصلاً اینطوری نیست که یک مربی همیشه باید موفق باشد چون فوتبال فراز و نشیب دارد. من یحیی را دوست دارم و دقیقاً به همین خاطر می‌گویم برخلاف موجی که ایجاد شده و تقاضایی که برخی افراد مبنی بر انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی در مقطع کنونی دارند، اگر خودم تصمیم گیرنده بودم هرگز در این مقطع گل محمدی را سرمربی تیم ملی نمی‌کردم چون آقا یحیی و هیچکس دیگری نمی‌تواند تضمین بدهد که ایران حتماً در جام جهانی 2026 موفق می‌شود بنابراین دلم نمی‌خواهد گل محمدی را برای تیم ملی قربانی کنم. همین چند وقت پیش دیدید که چطور سر وحید هاشمیان را در پرسپولیس بریدند و با وجودی که اصلاً اختلاف قابل ملاحظه‌ای با صدر جدول نداشت و بازی آخر خود را هم برده بود، برکنارش کردند.
  • یکی از مربیان جوان تیم ملی حرف‌هایی در مورد من زده بود که بماند ولی با این وجود، معتقدم آوردن مربی ایتالیایی در این مقطع به جمع اعضای کادر فنی تیم ملی و تبلیغاتی که روی او راه انداخته‌اند، در واقع توهین به مربیان جوان و ایرانی است که هم اکنون در تیم ملی مشغول کار هستند. خیلی برایم عجیب است که این همه روی مربی ایتالیایی تیم ملی تبلیغ کرده‌اند ولی کسی به این نکته جواب نمی‌دهد که اگر واقعاً فرد مذکور تا این حد توانایی دارد، چطور در بازار کار اروپا برایش هیچ پستی پیدا نشده و در چنین برهه حساسی حاضر به حضور در خاورمیانه شده و در کشوری کار می‌کند که باید با مسائلی مانند تحریم بانکی و... هم سر و کله بزند؟
  • یکی از نمایندگان مجلس مصاحبه کرده و مدعی شده که تیم ملی فوتبال ایران هرگز به به این راحتی مسافر جام جهانی نشده بود! امیدوارم این آقای نماینده در رابطه با سایر امور مرتبط با کشور اینگونه نظر ندهد چون اگر واقعاً چنین تفکری داشته باشد، اوضاع اصلاً خوب نیست. بهتر است جناب نماینده بداند که جام جهانی 48 تیمه شده و از قاره آسیا حداقل 8 تیم راهی مرحله نهایی این مسابقات می‌شوند در حالیکه هنگام برگزاری جام جهانی 1998 فرانسه، آسیا فقط 3 سهمیه داشت و یک سهمیه هم از دل پلی آف بیرون می‌آمد که بعد از بازی با استرالیا به خود ما رسید.
  • در رابطه با لغو بازی پرسپولیس - تراکتور و اینکه پرسپولیسی‌ها قبل از جدال با استقلال استراحت بیشتری می‌کنند و این نکته به ضررشان تمام می‌شود یا به نفع آنها خواهد بود، فقط می‌توانم بگویم پیدا کنید پرتقال فروش را! شما هر کاری بکنید بازهم یک عده صدایشان بلند می‌شود و معترض می‌شوند ولی اگر همه چیز طبق قانون و قاعده جلو برود، هیچکس کوچکترین اعتراضی نخواهد کرد.
  • من با عادل فردوسی‌پور کاری ندارم ولی ما که نباید کاتولیک‌تر از پاپ باشیم. تحت هیچ شرایطی نباید بر طبل اختلاف میان مسلمانان بکوبیم بلکه باید کاری کنیم که همه مسلمانان جهان ارتباطات بهتری با یکدیگر داشته باشند. اگر ما عربستان را قبول نداریم، اصلا چرا باید برای شرکت در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی راهی این کشور شویم؟ در پاییز سال 1375 وقتی ما ابتدا عربستان را در جام ملت‌های آسیا با سه گل شکست دادیم، به خاطر برنامه‌ریزی عجیب و غریب مسابقات دوباره در نیمه نهایی به این تیم برخورد کردیم و همه به خاطر می‌آورند چه اتفاقاتی داخل زمین رخ داد. از پنالتی روی حمید استیلی که اعلام نشد تا گلی که خداداد عزیزی زد ولی داور مصری آن را نپذیرفت. ما در نهایت مسابقه را با ضربات پنالتی باختیم و همه تیم از ناراحتی گریه می‌کرد ولی با این وجود، بچه‌ها را جمع کردم و به آنها گفتم همه با هم سمت عربستانی‌ها می‌رویم و به آنها تبریک می‌گوییم. به نظرم آن حرکت از چند جام جهانی هم برایمان مهم‌تر بود و به لحاظ گرم شدن روابط دو کشور فوق العاده مهمتر از حرکات دیپلماتیک تلقی می‌شد. یادمان نرود در آن مقطع رابطه ایران و عربستان به خاطر کشتار حجاج ما در آن کشور بسیار سرد بود ولی آنجا به همه درس اخلاق دادیم و دیدید که پس از پایان جام ملت‌های 1996 کاپ اخلاق را به تیم ایران دادند. البته خودشان هم می‌دانستند که ما شایسته قهرمانی بودیم و گرفتار نادآوری شدیم چون علاوه بر اینکه کاپ اخلاق را به ما دادند، سه بازیکن از ایران در تیم منتخب آسیا انتخاب شد و جایزه مرد سال فوتبال قاره نیز به خداداد عزیزی اختصاص یافت.
  • هرگز فراموش نمی‌کنم وقتی به عنوان سرمربی تیم ملی فوتسال، این تیم را به جام جهانی 1992 در هنگ کنگ بردم، خیلی‌ها می‌گفتند مایلی کهن چیزی بلد نیست و فوتسال همان گل کوچیک خودمان است ولی دیدید که تیم ایران چهارم شد و بالغ بر دو دهه طول کشید تا دوباره در جمع 4 تیم برتر فوتسال جهان قرار بگیریم. اتفاقا شاید اشتباه خودم باعث شد تا به فینال نرسیم چون در نیمه نهایی باید با آمریکا بازی می‌کردیم و در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی خبرنگاران خارجی به من گفتند: شما با آمریکا بازی دارید و به مصاف کشوری می‌روید که می‌گویید به لحاظ سیاسی دشمن شماره یک جمهوری اسلامی است. آیا در زمین مسابقه هم مانند ماجرای سفارت، بازیکنان آمریکا را گروگان می‌گیرید!؟ در پاسخ به این سوال گفتم شما مردم من را نمی‌شناسید و نمی‌دانید کشور ایران مهد پهلوانی است. ما همیشه جوانمردانه بازی می‌کنیم و مطمئن باشید مقابل آمریکا جوانمردانه‌ترین نمایش را از تیم ملی فوتسال ایران خواهید دید. قبل از بازی آنقدر به بچه‌ها تذکر دادم که مراقب باشید و داخل زمین کاری نکنید که از آن سوء استفاده شود که که در نهایت بیش از حد محتاط شدند و مسابقه را باختیم
منبع: خبر ورزشی
اگر من بودم؛ هرگز یحیی گل محمدی را به خاطر تیم ملی قربانی نمی‌کردم / پنالتی زنان را باید مربیان انتخاب کنند نه مهدی طارمی 2
اگر من بودم؛ هرگز یحیی گل محمدی را به خاطر تیم ملی قربانی نمی‌کردم / پنالتی زنان را باید مربیان انتخاب کنند نه مهدی طارمی 3