شنبه 3 آذر 1403

"ایران یا آمریکا"، چه کسی رابطه را قطع کرد!؟ / تنها ماندن وزیر کشور میان مهاجمان

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
"ایران یا آمریکا"، چه کسی رابطه را قطع کرد!؟ / تنها ماندن وزیر کشور میان مهاجمان

برخی فعالان اصلاح‌طلب اصرار دارند که قرار است به بهانه مشکلات اقتصادی، شاهد اعتراض خیابانی در دولت سیزدهم باشیم. این "اصرارهای القاگر" در صورت سکوت خواص می‌تواند به واقعیت تبدیل شود.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"اعتراض خیابانی" در دولت رئیسی!؟

خانم آذر منصوری، از تحریم‌گران انتخابات و قائم مقام حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است: کسری بودجه، تورم، رکود و تحریم در کنار بحران کرونا و مجموعه‌ای از بحران‌های اجتماعی چالش‌هایی هستند که پیش روی کشور وجود دارند. آنچه که در چنین وضعیتی قابل پیش‌بینی است، شکل‌گیری اعتراضاتی است که مصادیق آن را در اعتراضات معیشتی معلمان و کارگران می‌بینیم.

او می‌افزاید: طبعا اگر اقتصاد ایران نتواند از این وضعیت خارج شود، روز بروز فشار بر اقشار کم برخوردار بیشتر خواهد شد و خط فقر افزایش پیدا خواهد کرد، سفره‌های مردم کوچکتر خواهد شد و زمینه پیدایش اعتراضات نیز طبعا با تداوم این وضعیت افزایش پیدا خواهد کرد!

خانم منصوری همچنین در اظهارات خود می‌گوید: دولت با چند چالش و یا بهتر بگویم ابرچالش در کشور مواجه است و اگر نتواند با درایت و واقع‌نگری از این چالش‌ها عبور کند، روز به روز بر دامنه اعتراضات افزوده خواهد شد.[1]

*آنچه خانم منصوری از تورم و کرونا و کسری بودجه و غیره و با عنوان من‌درآوردی "ابر چالش" نام برده‌اند؛ هرگز یک مسئله غامض نیست و کم و زیاد آن در تمام دیگر کشورهای جهان نیز وجود دارد.

دولت سیزدهم نیز دولتی مثل همه دیگر دولت‌هاست که نقاط قوت و نقاط ضعفی دارد.

اینکه تقلا کنیم این فضای طبیعی را به سمت بحران سوق دهیم و دائما از اعتراض خیابانی و ادامه یافتن آبان 98 حرف بزنیم؛ البته هرگز یک اقدام بخردانه نیست. اگر از سر بدخواهی و تقلا برای ایجاد "فتنه اقتصادی" نباشد!

پیش از این، برخی رجال اصلاح‌طلب نیز از وقوع اعتراض خیابانی در دولت جدید خبر داده‌اند. [2]

این نشانه‌ها بیانگر آنست که فرماندهان فتنه آینده همچنان در فکر تکرار "آبان 98" هستند فلذا هر تجمعی که در دولت سیزدهم شکل بگیرد؛ در آشپزخانه همینان ساخته و پرداخته شده است.

دقت شود که راه حل مشکلات کشور و گرانی‌ها نیز رأی خوب، صبر، توجه به راهکارهای نخبگانی، نظارت دولت و قوه قضائیه بر قیمت‌ها و ورود دلسوزان کشور به مسئله لزوم اجرای راه حل های اصولی در این باره است.

و گرنه پر واضح است که هرگونه تنش امنیتی در داخل کشور موجب عمیق شدن مشکلات اقتصادی مردم می‌شود.

***

"وحیدی به کری‌خوانی و مبالغه عادت دارد! "

تنها ماندن وزیر کشور میان مهاجمان

احمد وحیدی، وزیر کشور، به تازگی در مراسم معارفه استاندار جدید اردبیل، طی سخنانی گفت: الگوی حکمرانی که جمهوری اسلامی ایران به دنیا عرضه کرده، الگوی بی‌نظیری است که در هیچ جای دنیا نظیر و شبیه آن را نمی‌توان پیدا کرد.

به گزارش مهر، او می‌افزاید: این الگو مورد توجه تمامی اندیشمندان و متفکران قرار گرفته به طوری که با تکیه بر سه اصل عدالت، صداقت و صلاحیت؛ جمهوری اسلامی ایران امروز بیرق مبارزه با استکبار و استبداد را در دنیا برافراشته است.

وزیر کشور تصریح می‌کند: الگویی که جمهوری اسلامی ایران به رغم تحریم‌های ظالمانه استکبار برافراشته الگویی بر معیار و ملاک ارزش‌های دینی و الهی است. [3]

این اظهارات وزیر کشور در دفاع از مثبتات کشور اما با واکنش تند یک تریبون اصلاح‌طلب مواجه شده است!

فردی به نام سلمان موسوی طی یادداشتی که سایت صبح ما آنرا منتشر کرد، درباره سخنان وزیر کشور نوشته است:

"با روی کار آمدن دولت رئیسی مجددا شاهد ظهور و حضور ادبیاتی بی محتوا و تهی از شاخص های توسعه و عاری از فکت و واقعیت های موجود در ساختار سیاسی و اقتصادی دولتمردان هستیم، با اوج گرفتن احمدینژادیسم در سپهر سیاسی ایران شاهد برساخت های متوهمانه و گاهی مضحک از سوی رئیس جمهور و اطرافیانش مبنی بر مدیریت جهانی و استقبال و درخواست دیگر کشورها برای الگوبرداری از مدیریت حاکم بر جمهوری اسلامی برای برون رفت از بحران ها و معضلات حکمرانی بودیم، که همواره مورد استهزا و تمسخر رسانه های بین المللی و کارشناسان داخلی قرار گرفت.

متاسفانه با روی کار آمدن دولت رئیسی شاهد حیات دوباره همان سبک و سیاق عوام پسندانه اما با چاشنی قلدرمآبانه‌تری هستیم، که با چینش نظامیان و پر رنگ تر شدن حضورشان در عرصه‌های مدیریتی و اجرایی بیش از پیش با این پدیده رو برو خواهیم شد.

سردار وحیدی وزیر کشور در مصاحبه ای، حکمرانی در ایران را مطلوب و مورد توجه دیگر کشورهای جهان و الگو برداری از این نوع حکمرانی را در عرصه های بین المللی مورد توجه، استقبال و کپی برداری خواند اما حتی یک فرد غیر سیاسی که اندک اطلاعات و آگاهی از علم اقتصاد و سیاست ندارد نیز به گزاف و بی پایه و اساس بودن این اظهار نظر انگشت حیرت بر دهان برده و این گونه ادبیات را از مسئول وزارتخانه ای که مسئولیت چیدمان مدیران اجرایی را برعهده دارد نمی پذیرد.

سردار وحیدی با توجه به محیطی که در آن رشد و ارتقا یافته به کری خواندن و مبالغه عادت دارد و این سبک و مدل در جایگاه نظامی و امنیتی معمول و متداول است. اما گویا ایشان با همان تربیت و پیش فرض ها، بدون توجه و شناخت از جایگاه فعلی خود گفتمان نظامی گری را همچنان در نحوه مدیریتی اش اعمال می کند.

سوال ما از وزیر کشور این است که شما با کدام شاخص توسعه و ارزیابی داده ها، حکمرانی در ایران را مطلوب و به عنوان نمونه برتر جهانی معرفی می کنید؟ "[4]

*واکنش‌های تند و هیستیریک اصلاح‌طلبان و فرماندهان فتنه اقتصادی به هر سخن و هر شخصی که از مثبتات و امتیازات بزرگ ایران بگوید؛ چیز تازه‌ای نیست و چپ‌ها طی 11 سال گذشته هیچ دستور کاری غیر از ترور تأکیدکنندگان بر مثبتات کشور نداشته‌اند.

رخدادی که در پرتو بی‌توجهی برخی خواص کشور البته تا حدی به ثمر نیز نشست و نه تنها موجب ایجاد آسیب بی‌اعتمادی در ذهن مردم شد بلکه رخدادهایی مثل اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 را نیز بعنوان "پیش‌لرزه" رقم زد.

و اما دکتر وحیدی پیرامون حکمرانی مطلوب در ایران سخن درست گفته است یا غلط!؟

البته چپ‌ها در این زمینه به صورت ناقص به برخی آمارهای جهانی اشاره می‌کنند اما نه تنها از بخش دیگر همین آمار (که گویای مثبتات کشور ماست) حرف نمی‌زنند بلکه واقعیت‌های عقلانی پیرامون ایران را نیز کتمان می‌کنند.

آمار و واقعیت‌هایی از جمله بهتر بودن ضریب جینی ایران از آمریکا و چین و روسیه، قرار داشتن ایران در رتبه سیرترین کشورهای جهان، کاهش نرخ فقر مطلق در ایران به زیر یک درصد طی 43 سال اخیر، قرار داشتن ایران در ردیف 30 اقتصاد اول جهان، ارائه ارزان‌ترین سوخت، مالیات و... از سوی حکومت ایران به مردم و مهمتر از همه هژمونی ایران که از دشت قبچاق در شمال شرق تا سواحل مدیترانه در غرب گسترده شده است و حرف اول را در مقابل تمام قدرت‌های جهان می‌زند.

پس وزیر کشور آنطور که فرد اشاره شده به نحو نامؤدبانه‌ای تأکید می‌کند؛ "کری‌خوانی" و مبالغه نکرده و فقط واقعیت حکمرانی در کشوری را بیان داشته که امروز امنیت مردمش را در بالاترین سطح تأمین می‌کند، از متحدان خود در اقصی‌نقاط جهان حمایت اقتصادی و سیاسی و نظامی دارد و هیچ چالش غیر قابل حلی نیز در فراروی آن وجود ندارد.

آیا این سبک حکمرانی مطلوب نیست و آیا این روش مدیریت یک کشور نباید مورد الگو قرار گیرد!؟

دقت شود که حکمرانی مطلوب هرگز به معنی نبود مشکلات و یا نبود فساد نیست. کما اینکه مشکل اقتصادی و فساد در تمام دولت‌ها و حکومت‌ها وجود داشته، دارد و خواهد داشت.

بلکه مسئله بر سر فهم و شعور، ارائه تمام و انتخاب نشده! فکت‌های علمی موجود، خیرخواهی و جسارت در بیان واقعیت‌های مطلوب کشور و مقابله با پروژه سیاه‌نمایی است که سال‌ها دامن مردم ایران را گرفته و فقط تعداد کمی از خواص متوجه آن هستند.

متأسفانه 2 فاکتور مطالعه و عقلانیت سال‌هاست که در اردوگاه اصلاحات مهجور مانده است و صادرات فکری این طیف سیاسی در ایران مدت‌هاست که از ثمرات این دو مقوله خالیست...

***

"ایران یا آمریکا"، چه کسی رابطه را قطع کرد!؟

محمدتقی فاضل میبدی، از فعالان اصلاح‌طلب، طی یادداشتی در یکی از شماره‌های اخیر روزنامه آرمان ملی پیرامون روابط ایران و آمریکا نوشته است:

"امروزه در دنیای مدرن هیچ کشوری نمی‌تواند با قطع رابطه با کشورهای دیگر حیات خود را ادامه دهد. از ابتدای انقلاب که با کشورهایی مثل آمریکا قطع رابطه کردیم تاکنون بهره و نصیبی طرفین نبرده‌اند. پول‌های ما در دنیا بلوکه شده و کشور با مشکلات اقتصادی و مردم با کوچک شدن سفره خود مواجه شده‌اند. هرچند که اگر قرار بود با آمریکا ارتباط نداشته باشیم نباید با کشورهای شرقی نیز ارتباط می‌گرفتیم تا شعار نه شرقی، نه غربی در کمیت و کیفیت رعایت شود."[5]

*اظهارات آقای میبدی صحیح نیست زیرا این آمریکا بود که در ابتدای کار به دستور جیمی کارتر با ایران اسلامی قطع رابطه کرد!

اگر هم کسی فکر می‌کند این اقدام آمریکا در پی اشغال سفارت توسط چند اصلاح‌طلب جوان! یک کار منطقی بوده است، اشتباه می‌کند زیرا اولا ایران اسلامی در ماجرای سفارت، حسن نیت خود را در قبل و پس از جریان تسخیر نشان داده بود و ثانیا در این باره می‌توان به تجربه آمریکا در سال 2012 و در بنغازی لیبی نیز اشاره کرد که انقلابیون لیبی؛ سفیر آمریکا و چند همکار وی را کشتند اما آمریکا هرگز اقدام به قطع رابطه با لیبی نکرد.

فلذاست که ما ضمن توصیه به آقای میبدی برای محاکات در این زمینه با دوستان چپ خود که مسبب‌الاسباب قطع رابطه از سوی آمریکا هستند و ایضا توصیه به ایشان برای مطالعه و عقلانیت؛ به مردم و مخاطبان محترم عرض می‌کنیم که تاریخ به همین راحتی قابلیت جعل و تحریف دارد اگر خواص سکوت کنند، اگر مردم اهل مطالعه و عقلانیت نباشند و اگر جامعه در گیر و دار مشکلات روزمره خود به نگاهبانی از واقعیت‌ها، از مثبتات خود و از تاریخ ملتزم نباشد.

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1140788

2_ mshrgh.ir/1271003

3_ mehrnews.com/xWczr

4_ http://sobhema.news/?p=18216

5_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/323659

"ایران یا آمریکا"، چه کسی رابطه را قطع کرد!؟ / تنها ماندن وزیر کشور میان مهاجمان 2
"ایران یا آمریکا"، چه کسی رابطه را قطع کرد!؟ / تنها ماندن وزیر کشور میان مهاجمان 3