یک‌شنبه 4 آذر 1403

بازخوانی حماسه‌ای به نام «ملبورن» همراه با یک توصیه برای «جواد خیابانی»

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
بازخوانی حماسه‌ای به نام «ملبورن» همراه با یک توصیه برای «جواد خیابانی»

اسکندر کوتی گزارشگر قدیمی رادیو و تلویزیون با نگاهی به حماسه ملبورن در روز هشتم آذرماه، ابراز امیدواری می‌کند جواد خیابانی این مسابقه را هم مثل «ملبورن» گزارش کند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز سالروز بازی ایران و استرالیاست و فوتبالی‌ها این روزها مشغول خاطره‌بازی با آن اتفاق تاریخی‌اند. بازگشت تیم ملی ایران مقابل استرالیا در مقدماتی جام جهانی 1398 هنوز یکی از خاطره‌انگیزترین و البته عجیب‌ترین اتفاقات تاریخ فوتبال ایران است. در آن بازی ابتدا استرالیا دو - صفر جلو افتاد و در حالی که کاملاً سوار بر بازی بود و حتی موقعیت‌های دیگری برای گلزنی داشت، تیم ایران موفق شد در 20 دقیقه آخر بازی دو بار دروازه حریف را باز کند و با کسب تساوی راهی جام جهانی 98 شود.

هنوز بعد از این همه سال گفته می‌شود حضور جیمی‌جامپ استرالیایی در زمین بازی و پاره‌کردن تور دروازه ایران به شاگردان ویرا فرصت داد تا تجدید قوا کنند و از لحاظ ذهنی به بازی برگردند. هنوز به شیرین‌کاری‌های عابدزاده در آن بازی اشاره می‌شود و تعویض‌های به جای سرمربی. این‌ها روایت‌هایی است که در این 24 سال مدام تکرار شده است و هنوز نوستالژی‌های خاطرانگیزند.

ماجرای ملبورن و اتفاقِ جذاب شنبه 8 آذرماه / بدون شک تعداد بازی‌هایی که مقابل تلویزیون میخکوب شده باشید و از شدت استرس و فشار عصبی حتی نتوانید آب دهانتان را فرو دهید و نفس حبس شده‌تان را به بیرون منتقل کنید به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد؛ بازی ایران مقابل استرالیا در ورزشگاه کریکت ملبورن یکی از همین بازی‌هاست.

ساعت یک بعدازظهر روز شنبه 8 آذر 1376، با ساعت‌های اداری شنبه‌های دیگر کمی تفاوت داشت. روز اول هفته یک اتفاق بسیار مهم قرار بود تمام مردم ایران را تحت تاثیر قرار دهد. مردم ایران در این ساعت شاهد حضور ملی‌پوشان ایران در استادیوم ملبورن کریکت برای مصافی مهم و هیجان‌انگیز بودند؛ دیدار برگشت تیم ملی ایران و استرالیا در مرحله پلی‌آف مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه.

آن زمان بازیکنانی مثل سید مجید حسینی و سعید عزت‌اللهی که در حال حاضر از مهره‌های مهم تیم ملی‌اند یک سال و نیم بیشتر سن نداشتند و امید نورافکن نیز یک نوزاد هشت ماهه بود. مهدی قائدی و اللهیار صیادمنش هنوز به دنیا نیامده بودند. آن روز فرصتی بود که کارمندان ادارات بهانه‌ای برای خود دست و پا کنند و برای چند ساعتی مرخصی بگیرند و برای دانش‌آموزان مدرسه مجالی باشد که بتوانند خود را به مریضی بزنند یا بهانه‌ای دیگر بیاورند تا روز اول هفته مدرسه نروند.

تمام مردم ایران با هر شرایطی که بود تلویزیون یا رادیوی خود را آماده کردند تا شاهد و شنوای این بازی حساس باشند. تیم ملی ایران در شرایطی پا به ملبورن گذاشت که دیدار رفت خود را مقابل استرالیا در ورزشگاه آزادی یک بر یک مساوی کرده بود و در این بازی مشخص می‌شد که چه تیمی مسافر پاریس و جام جهانی خواهد شد.

در هوای 15 درجه بالای صفر شهر ملبورن، مسابقه آغاز شد. استرالیا در شروع کار طوفانی بود و در آغاز به دروازه ایران هجوم آورد تا در اول کار بتواند نبض بازی را در دست بگیرد اما روحیه‌ای که به ملی‌پوشان تزریق شده بود، نگذاشت ایران در دقایق اول تسلیم استرالیا شود. وقتی از روحیه صحبت می‌کنیم یعنی مهار توپ با یک دست توسط عابدزاده که در حضور 80 هزار تماشاگر استرالیایی با خنده و آرامش خود، به عنوان کاپیتان تیم، دلگرمی فوق‌العاده‌ای به هم‌تیمی‌هایش می‌داد.

قفل دروازه ایران در دقیقه 32 شکسته شد و مهاجم جوان آن روزهای استرالیا، توانست دروازه ایران را باز کند و استرالیا را یک بر صفر پیش بیندازد. ایران در ادامه به قول جواد خیابانی چیزی برای از دست دادن نداشت و باید تمام توان خود را برای بازگشت به بازی ارائه می‌کرد اما تلاش ایران در نیمه اول بی‌ثمر بود تا ایران در 45 دقیقه اول بازی یک بر صفر بازنده به رختکن برود. در نیمه دوم دروازه تیم‌ملی زودتر از تصور باز شد و آئورلیو ویدمار سه دقیقه پس از شروع نیمه دوم، گل دوم استرالیا را به ثمر رساند تا همه چیز به نفع استرالیا باشد.

ورق هنگامی برگشت که جیمی جامپ استرالیایی به میدان آمد و تور دروازه احمدرضا عابدزاده را پاره کرد. در آن هنگام بازیکنان ایرانی مورد تمسخر تماشاگران استرالیایی قرار گرفته بودند و آن لحظه بود که همه مردم ایران در ناراحتی و دل‌شکستگی شریک بودند. بازیکنان ایران در استرالیا تنها بودند و در یک هجمه تمام عیار باید به ادامه بازی فکر می‌کردند.

جواد خیابانی این اتفاق را در گزارش خود این‌طور بیان کرد: «در تهران نشان داده شد که چگونه اخلاق انسانی و اسلامی تماشاگران عزیزمان در ورزشگاه آزادی نمایان شد اما مسائلی که استرالیایی‌ها به ما نسبت می‌دهند، خودشان انجام‌دهنده آن هستند و با حرکات غیرانسانی، مسائلی ضد اخلاقی را در ورزشگاه ایجاد کردند. این‌ها تفاوتی است که فرهنگ متمدن و اسلامی ما را با یک کشوری که 120 سال بیشتر سابقه ندارد و توسط برخی از دریانوردان انگلیسی تاسیس شده است، نشان می‌دهد. باید نشان داده شود که نام ایران چگونه سال‌ها زنده است و سرزمین ما در اذهان باقی است. امیدواریم تیم ملی کشورمان، با بازی خوبش کار را دنبال کند.»

مسابقه بعد از این نقطه عطف ادامه پیدا کرد. حالا همه به دنبال این بودند که ایران، غیرت خود را نشان دهد. این لحظه بود که ورق برمی‌گشت. این تیم ایران بود که موقعیت‌سازی می‌کرد. انگار تیم ملی ایران قدرت بلامنازعی بود که در مخمصه‌ای به نام پلی‌آف جام جهانی گیر کرده است. این لحظه بود که جواد خیابانی جملاتی گفت که شاید در هیچ‌وقت از گزارش‌هایش سابقه نداشت. او با روحیه صادق و بدون هیچ اغراق گفت:«بچه‌ها باید باور کنند که می‌توانند به دروازه استرالیا حمله کنند و این را نشان دادند. ملی‌پوشان اگر نیمی از آنچه در تهران به نمایش گذاشتند را در این بازی ارائه دهند، می‌توانند دروازه استرالیا را باز کنند. بازگشت در این بازی کار سختی است اما هیچ چیز در فوتبال غیر ممکن نیست.»

بله هیچ چیز غیرممکن نبود. تمام ناممکن‌ها، به وقوع پیوست، آن هم جایی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد. تیم ایران در زمین باید کار می‌کرد و روی زمین به دروازه حریف یورش می‌برد. اتفاقی که شروعش در دقیقه 71 بود. خداداد عزیزی با تمام توانش به محوطه جریمه استرالیا حمله کرد و تا آنجایی که ممکن بود، توپ را به سمت دروازه برد و در نهایت کریم باقری که در بازی رفت غایب بود، گل اول ایران را به ثمر رساند.

حالا ایرانیان بودند که سر از پا نمی‌شناختند. ملی‌پوشان در ملبورن قفل دروازه حریف را باز کردند و مردم ایران 14 دقیقه پر از هیجان و سختی را باید می‌گذراندند. سفیدپوشان ایرانی این بار منظم‌تر و متحدتر، خود را برای گل بعدی آماده می‌کردند. جواد خیابانی گفت: «زدن گل دوم آب سردی است بر پیکر تماشاگران حاضر در ورزشگاه.» این آب سرد در دقیقه 75 ریخته شد.

مارک بوسنیچ (دروازه‌بان استرالیا) شروع مجدد خود را انجام داد و کریم باقری با ضربه سر توپ را به نیمه زمین استرالیا روانه کرد. آنجا علی دایی منتظر بود که توپ را تصاحب کند. او پاس گلی داد که هیچ وقت فراموش نمی‌شود. خداداد عزیزی در موقعیت تک به تک با دروازه‌بان قرار گرفت و همه چیز آماده بود تا انفجار و حماسه‌ای بزرگ رخ دهد: بعد از آن گل بود که تمام معادلات عوض شد. تیمی که حتی خوش‌بین‌ترین کارشناس‌ها هم به صعودش امیدی نداشتند، حالا در راه صعود به جام جهانی قرار داشت.

90 دقیقه به اتمام رسیده بود و داور وقت اضافه را 8 دقیقه اعلام کرد؛ اتفاقی که در یک مسابقه فوتبال بسیار کم‌سابقه است اما انگار قرار بود اتفاقات کم‌سابقه دست به دست هم دهند و یک رویداد بی‌نظیر را رقم بزنند. استرالیا دیگر توان و قدرت اوایل بازی را نداشت و مقهور مطلق انگیزه و غیرت ایرانی‌ها در زمین شده بود.

22 سال از این اتفاق گذشته و هنوز مردم ایران از این بازی به نیکی یاد می‌کنند. این روزها که فوتبال ایران درگیر حواشی مختلف شده و فدارسیون فوتبال و تیم ملی ایران در چالش‌های بزرگی قرار گرفته‌اند، باید روزهایی را به خاطر آورد که ملی‌پوشان ایران بدون هیچ چشم‌داشتی می‌جنگیدند و برای سرافرازی کشور خود تا سر حد توان مقابل حریف می‌ایستادند.

در همان جام‌جهانی، ایران توانست با پیروزی بر تیم ملی آمریکا که به «مسابقه یک قرن» معروف شد نوستالژی دیگری برای ایرانیان رقم بزند. امروز در آستانه بازی ایران و آمریکا در جام‌جهانی 2022 و روز حماسه ملبورن، گزارش جواد خیابانی و تاریخ‌سازی دیگری، اسکندر کوتی گزارشگر قدیمی رادیو و تلویزیون در گفت‌وگویی با خبرنگار تسنیم توصیه‌ای برای خیابانی گزارشگر این مسابقه داشت. گزارشگری که آن روزها را هم تجربه کرده و می‌تواند به خودی خود جالب توجه باشد.

جواد خیابانی و اسکندر کوتی

صدای اسکندر کوتی و خاطراتش در تلویزیون خودش یک نوستالژی به یادماندنی است. چرا که دیالوگ «الله اکبر» او از تاریخ حذف نخواهد شد. آن روزی که با گزارشگر عربی کری داشت و تسلط او بر زبانِ عربی، توجه بسیاری را به خودش جلب کرده بود. او از آن روز به خبرنگار تسنیم می‌گوید: "من با این گزارشگر عربستان کری داشتم و عربی مسلط بودم. برخی اوقات به ایران می‌آمد من کری داشتم و به ریاض می‌رفتم این رفت و آمد کنایه‌ها رونق داشت. یک بازی به ریاض رفتم که یک بر صفر باختیم، دیدم اسامی را دستش گرفته و خوشحال است. می‌رقصید و می‌گفت که خبری از جادوگر ایران نیست و مدافعان آزادانه می‌توانند جلو بروند. خواستم لیست اسامی بازیکنان را برایم بیاورند که متوجه شدم "خداداد عزیزی" نیست. گل خوردیم و باختیم. در تهران بازی برگشت پنالتی گیر ما آمد و البته گل نشد. واقعاً نمی‌دانید با چه حال و احوالی گزارش می‌کردم و دوست داشتم این بازی را ببریم. وقتی پنالتی شد صد و 10 هزار تماشاگر به وجد آمدند و گفتم "الله اکبر" و همه حس و حالم با این کلام از وجودم بیرون آمد و البته پنالتی گل نشد. گل مساوی را کریم باقری زد. شاید برخی از این خاطره به خوبی یاد کنند و برخی هم به سخره بگیرند، اما یک دنیای دیگری داشت و آن‌هایی که عاشقانه فوتبال را دنبال می‌کنند، متوجه می‌شوند تعصب و عرق ملی یعنی چه؟ و چطور می‌شود گزارشگر هم یک زمانی مثل مخاطب و تماشاگر، واکنش نشان دهد."

نگاهی به گزارشگری بازی ایران و آمریکا / آیا جواد خیابانی بعد از 24 سال دوباره تاریخ می‌سازد؟

کوتی بعد از خاطره خودش به حماسه ملبورن اشاره کرد و گفت: خاطره ملبورن هیچ‌وقت تکرار نمی‌شود؛ بازی ایران و آمریکا را هم نمی‌توانم از یاد ببرم. خوشحالم این رویارویی جدید ایران و آمریکا را هم جواد خیابانی گزارش می‌کند. کسی که بسیاری از مردم خاطراتِ خوبی از گزارش‌هایش دارند. من خودم بازی رفت ایران و استرالیا را همراه با او گزارش کردم. واقعاً جو عجیب و غریبی به لحاظ عاطفی و احساس حاکم است که یک چشمه آن را در روز بازی ایران و ولز و گزارش خوب پیمان یوسفی دیدید. من امیدوارم جواد خیابانی این بازی را مثل "ملبورن" گزارش کند.

وی افزود: امیدوارم بتوانیم به پیروزی برسیم و بعد از سال‌ها مردم با صعود تیم ملی ایران در جام‌جهانی خوشحال شوند. یک بار جواد خیابانی تاریخ‌سازی کرده و در آن بازی یک قرن (بازی ایران و آمریکا در جام‌جهانی 1998) گزارش کرده و اتفاق خوبی رقم خورد و ان‌شاءالله دوباره تکرار شود. واقعاً آن بازی‌ها را هم خوب گزارش کرد. این گزارشِ پیمان یوسفی که لحظه به لحظه مخاطبین را با توپ و بازی همراه کرد ستودنی بود و هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود. امیدوارم همین تعصب و عرقِ جواد خیابانی را به همراه اطلاعات خوب و دانشش در این بازی شاهد باشیم تا مردم واقعاً از گزارشِ این بازی لذت ببرند.

کوتی این روزها در رادیو البرز تفسیر و تحلیل مسابقات فوتبال را برعهده دارد.

بازخوانی حماسه‌ای به نام «ملبورن» همراه با یک توصیه برای «جواد خیابانی» 2
بازخوانی حماسه‌ای به نام «ملبورن» همراه با یک توصیه برای «جواد خیابانی» 3