یک‌شنبه 4 آذر 1403

با ماشین ته دره افتادم اما هیچ‌کس نفهمید / گلایه‌های مدافع پرسپولیس: ستاره نشدم چون...

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
با ماشین ته دره افتادم اما هیچ‌کس نفهمید / گلایه‌های مدافع پرسپولیس: ستاره نشدم چون...

من در پرسپولیس از نظر فنی نمرات خیلی بالاتری نسبت به برخی داشتم اما از نبی باقری‌ها آنچنان چیزی زده نمی‌شد چون هیچوقت دنبال رقم زدن اتفاقات در پشت پرده نبودم.

به گزارش ورزش سه، نبی‌الله باقری‌ها که فوتبال خود را از تیم عقاب آغاز کرد و سپس در تراکتور و پرسپولیس توپ زد در گفت‌وگو با ما در خصوص اتفاقات رخ داده در حاشیه دیدار دو تیم در ورزشگاه یادگار امام رخ داد صحبت کرد و این مسائل را نتیجه سوء مدیریت در باشگاه تراکتور دانست.

در مصاحبه با این پیشکسوت فوتبال ایران درباره دوره حضورش در تیم پرسپولیس نیز سوال کردیم و از او پرسیدیم چرا در این تیم مورد بی مهری هواداران قرار می‌گرفت که او مخالفت خود را با این مسئله بیان کرد.

باقری‌ها همچنین درباره دلیل جدایی خودش از جمع سرخپوشان نیز صحبت کرد و گفت پیشنهاد مالی چندین برابری مس به او باعث شد تا پرسپولیس را ترک کند.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:

* در ابتدا می‌خواهم صحبت‌مان از اتفاقاتی که در حاشیه بازی پرسپولیس و تراکتور در تبریز رخ داد آغاز کنیم. تو چه نظری درباره این مسائل داری؟ بعضی از اتفاقات به خود باشگاه برمی‌گردد. در باشگاه های ما نوشته شده "باشگاه فرهنگی و ورزشی" و باید به این مسئله هم اهمیت داده شود. من اصلا در مورد پرسپولیس صحبت نمی‌کنم اما اگر یکی از سنگ ها به سر یا چشم عکاسان و خبرنگارانی که بخاطر شغل‌شان لب خط ایستاده‌اند برخورد می‌کرد، چه کسی جواب می‌داد؟ ما که نباید فقط تیم‌مان در مستطیل سبز هدایت کنیم. اگر یک بازی کشش حضور آن تعداد تماشاگر را ندارد باید محدود کنید. صد در صد استادیوم برای تراکتور شده بود؛ تماشاگران پرسپولیس کجای قضیه بودند؟ اینها اتفاقات درستی نیست. ما جام جهانی را در پیش داریم و اتفاقات لیگ‌مان زیر ذره بین است؛ یک کامیون سنگریزه در استادیوم جمع شده بود. بدتر از خود اتفاقات هم رفتار عوامل تراکتور است که با داد و فریاد به دنبال توجیه هستند.

* تو در هر دو تیم پرسپولیس و تراکتور فوتبال بازی کرده‌ای؛ در آن سالها جو بازی ها چطور بود؟ اصلا اینطور نبود؛ حتی بعضی از بازی ها در باغشمال در داخل شهر برگزار می‌شد اما هیچ حاشیه ای نبود. تماشاگران تبریزی و حتی تماشاگران سایر تیم ها در فوتبال ما واقعا تماشاگران خوبی هستند اما وقتی نتوانید مدیریت کنید و نتوانید 20-30 نفری که خاطی هستند و باعث آشوب می‌شوند را شناسایی کنید، مثل آب خوردن می‌آیند و فحاشی می‌کنند و سنگ می‌زنند و بازی های بعدی هم دوباره به استادیوم می‌آیند. اینها ضعف مدیریتی و ساختاری است؛ متاسفانه ما توانایی شناسایی افراد را نداریم چون زیرساخت لازم برای این کار را هم نداریم. فوتبال در خون مردم ماست اما اگر این مسائل مدیریت نشود، هیچوقت جو درست نمی‌شود و این اتفاقات در یک استادیوم کمتر است و در یک استادیوم بیشتر.

* تبریز در گذشته پرسپولیسی های زیادی هم داشته اما در سالهای اخیر هواداران پرسپولیس حتی در استادیوم هم حاضر نمی‌شوند. این هم ضعف مسئولان برگزاری و فدراسیون است. در همه جای دنیا درصد تماشاگران میزبان و میهمان تعریف شده است؛ مگر می‌شود کل استادیوم را به میزبان بدهی و حتی نتوانی مدیریت کنی و از اول بازی هم جو به هم بخورد؟ یک زمانی در وسط بازی گلی رد و بدل می‌شود یا داور اشتباهی می‌کند و اتفاقاتی رخ می‌دهد که طبیعی است اما اینبار ما دیدیم که هنوز بازی شروع نشده بود و اتفاقات رخ می‌داد. اینها غیرطبیعی است. امیدوارم کمیته انضباطی رای دادن را طول ندهد و رایی بدهد تا این مسائل تکرار نشود. همه حاضران در استادیوم خانواده دارند؛ در این شرایط بد اجتماعی اگر اتفاق بدی برای کسی رخ بدهد، چه کسی هزینه می‌دهد؟ یا اگر مثل بازی پرسپولیس و سپاهان یک نفر نابینا شد چه کسی پاسخ می‌دهد؟

* به نظرت ریشه این مشکلات بین هواداران تراکتور و پرسپولیس از کجا آغاز شد؟ باز هم از نظر من مشکل به مدیران برمی‌گردد که تعامل کردن را بلد نیستند. دیشب یکی از مسئولان تراکتور به جای اینکه طوری صحبت کند که قضیه را جمع کند، به دنبال توجیه کردن بود؛ می‌گویند آقای عالیشاه فلان کار را کرد و تماشاگر ما فلان کار را کرد. شما وقتی از یک تیم میزبانی می‌کنی تمام عواقب بر عهده شما است. همانطور که یک بازیکن باید از نظر فنی خوب باشد، مدیران هم باید سواد بالایی داشته باشند و مدیریت کردن بلد باشند. ما با حبیب کاشانی کار کردیم و ایشان هیچ سابقه ای در ورزش نداشتند اما طوری همه چیز را مدیریت می‌کردند که هیچ مشکلی ایجاد نمی‌شد. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که در چند سال اخیر فضای مجازی ورزش ما را به بیراهه برده و مشکلات زیادی ایجاد کرده است و هیچ مدیریتی هم صورت می‌گیرد. همه این موارد ضعف مدیریت است و تماشاگر تقصیر زیادی در این مسائل ندارد.

* اما این بحث هم وجود دارد که هواداران تراکتور بخاطر پنج دوره قهرمانی پرسپولیس یا برد های متوالی این تیم برابر تیم محبوب‌شان عصبانی هستند. اگر فرهنگ سازی درستی صورت بگیرد، هوادار هم به این نتیجه می‌رسد که پرسپولیس داخل زمین تراکتور را برده و داخل زمین قهرمان شده است. اگر قرار است تراکتور هم با قهرمانی دل هوادارانش را به دست بیاورد باید در مسائل فنی عملکرد درستی داشته باشد. نمی‌شود که چون پرسپولیس قهرمان شده هر تیمی به خودش اجازه بدهد سنگ و بطری پرتاب کند. این مسائل بخاطر این است که حکم هایی که باشد صادر شوند، صادر نمی‌شوند و همه تیم ها را شجاع می‌کند تا این کارها را تکرار کنند. پرسپولیس پنج سال قهرمان شد و امسال قهرمانی را از دست داد؛ آیا هوادارانش در دربی باید سنگ پرتاب کنند؟ هیچوقت این اتفاق رخ نمی‌دهد. این اتفاقات بخاطر ضعف ساختار است. در یک صحنه تماشاگر از فنس آمد و مقابل چشم مامور به صورت آقای گل‌محمدی زد؛ مامور چرا آنجاست؟ اینهمه فیلم منتشر شده؛ شناسایی چند نفر کار سختی است؟ چهار حکم درست بدهند و افراد را ممنوع‌الورود کنند تا همه چیز حل شود.

* می‌خواهم از این فرصت مصاحبه استفاده کنم و به گذشته برگردم. تو از تراکتور به پرسپولیس پیوستی؛ چه اتفاقی افتاد و چه شد که به تو پیشنهاد شد؟ من قبل از پرسپولیس در تراکتور بازی کردم و قبل از آن هم در عقاب تهران بودم؛ بازیکنان بزرگی مثل خداداد عزیزی، مهدی هاشمی نسب، محمد خرمگاه و خیلی از کسانی که آخر فوتبال‌شان بود آنجا جمع شده بودند و عقاب نقطه پرتاب من شد. بعد از اینکه فصل تمام شد من پیشنهادات خیلی خوبی داشتم و تراکتور را انتخاب کردم چون تیم پرطرفداری بود و برای وصل شدن من به لیگ برتر تیم مناسبی بود. خدا را شکر در تراکتور هم شرایط فنی خوبی داشتم و برای این تیم گلزنی هم کردم و بعد از تراکتور از 80 درصد تیم ها پیشنهاد داشتم اما پرسپولیس یک نامی است که شما وقتی می‌شندی نمی‌توانی جلوی خودت را بگیری‌. مربی ما در تراکتور آقای فرشاد پیوس بود و من هم قرارداد دو ساله داشتم اما زمانی که آقای محمود خوردبین با من تماس گرفتند دیگر نفهمیدم چطور توانستم رضایتنامه بگیرم. خدا را شکر این اتفاق افتاد و توانستم جذب پرسپولیس شوم.

* در پیوستن به پرسپولیس چقدر بحث مالی برایت اهمیت داشت؟ بازیکنان گمنام وقتی می‌خواهند جذب پرسپولیس شوند ممکن است از نظر مالی شرایط مناسبی برایشان اتفاق نیفتد. من همان سال از تیم های دیگر پیشنهاد های مالی بهتری داشتم اما اصلا برایم مهم نبود. آقای کاشانی قرارداد را جلوی من گذاشتند و من امضا کردم؛ بعدها فهمیدم چقدر برای من نوشته‌اند. سال های بعد در پرسپولیس جا افتادم و درباره قرارداد چانه هم می‌زدیم اما سال اول هیچ بحثی نبود و حتی پول رضایتنامه را هم از جیبم دادم. قرارداد من با تراکتور دو ساله و 25 میلیون تومان بود و پول رضایتنامه را هم از جیبم دادم؛ باشگاه تراکتور به من گفت باید چک بدهی و من نداشتم و یکی از دوستانم به نام بابک ذوالرحمی چک گذاشت و من بعدا پول او را دادم.

* الان که سالهای زیادی گذشته می‌توانی مبلغ اولین قراردادت با پرسپولیس را بگویی؟ آن زمان سقف قرارداد 250 تومان بود اما مبلغ دقیق قرارداد خودم را نمی‌توانم بگویم.

* سه سال در پرسپولیس حضور داشتی و متاسفانه جزو بازیکنانی بودی که همیشه فشار و انتقادات زیادی به تو وارد می‌شد. من این صحبت را قبول ندارم. من سال اول بیشترین تعداد بازی را برای پرسپولیس با کیفیت خیلی خوبی انجام دادم. آن زمان هم مثل الان که مربیگری می‌کنم اخلاق هایی داشتم؛ من اصالتا بچه گیلان هستم و در شهر و با محیط و افکاری که وجود داشت بزرگ نشده بودم. من خیلی از کارهایی که خیلی ها می‌کنند را نه در آن سالها کردم و نه الان می‌کنم. اگر بد بازی کردم واقعا بد بودم و هیچوقت دنبال توجیه نرفتم و اگر هم خوب بودم، خودم خوب بودم. همیشه هم نمرات فنی بالایی از کارشناسان گرفتم. هیچوقت دنبال این نبودم که در فضای مجازی باشم یا شلوغ بازی دربیاورم. همیشه سرم پایین بود و این یک ایراد بزرگ بود. من برای پرسپولیس گل سه امتیازی می‌زدم اما اسم یک نفر دیگر در لیست تیم ملی می‌رفت. اسمش اشتباه یا روابط عمومی ضعیف است وگرنه من همیشه نمرات بالایی می‌گرفتم. من سه ماه بود در پرسپولیس بودم اما یک مصاحبه هم از من وجود نداشت. اینها اشتباهات آن زمان بود که چون در شهر بزرگ نشده بودم با آن آشنا نبودم وگرنه می‌توانستم خیلی بیشتر از اینها رشد کنم.

* پس دلیل بی مهری هایی که به تو می‌شد را عدم ارتباط با رسانه ها می‌دانی؟ به من بی مهری نشد. در پرسپولیس و تیم های بزرگ به همه بی مهری می‌شود؛ برای مثال ببینید آقای مهدی مهدوی‌کیا چطور از فوتبال خداحافظی کرد. باز هم می‌گویم من از نظر فنی نمرات خیلی بالاتری نسبت به برخی داشتم اما از نبی باقری‌ها آنچنان چیزی زده نمی‌شد. من هیچوقت دنبال رقم زدن اتفاقات در پشت پرده نبودم. من با ماشین چپ کردم و ته دره رفتم اما هیچکس نفهمید. دوست نداشتم در این ماجرا ها باشم و این ضعف بود. من در بعضی بازی ها بهترین بازی را می‌کردم اما چیزی از من زده نمی‌شد. دنبال این هم نبودم که چرا زده نمی‌شود. اگر پیگیر می‌شدم شاید اتفاقات بهتری رقم می‌خورد. من در مس کرمان بازی کردم و جزو مدافعان تاپ لیگ شدم اما چیزی از من زده نشد و از بازیکنان ضعیف تر از من زده شد. من گل سه امتیازی می‌زدم از یک بازیکن دیگر اسم برده می‌شد. این داستان ها همیشه در فوتبال ما بوده و الان هم بیشتر شده است و گاهی کیفیت فنی بازیکن 40 درصد هم نیست اما فضای مجازی بازیکن را 80 درصد می‌کند چون مدیربرنامه روی بازیکن کار می‌کند که به نفع خودش هم باشد. من هیچوقت دنبال این داستان ها نبودم و از هر کسی هم بپرسید می‌گوید "باقری‌ها بازیکن بی حاشیه". شاید اگر بیشتر در تلویزیون و مطبوعات بودم بخاطر فیزیکی که داشتم اتفاقات بهتری برایم رقم می‌خورد.

* تو با این میزان از عشق و علاقه پرسپولیس آمدی؛ چه شد که از این تیم جدا شدی؟ بحث مالی مطرح بود؟ من هیچوقت دروغ نمی‌گویم؛ بله. من سه سال در پرسپولیس بازی کردم و حتی پیش آمد در یک فصل 27 بازی کرده باشم. حاشیه نداشتم و مثل هم دوره ای های خودم در روزنامه ها شلوغ نمی‌کردم و نمی‌گفتم من پرسپولیسی هستم؛ هر کاری کردم با تمام صداقت انجام دادم و الان هم با صداقت می‌گویم مس کرمان یک رقم خیلی خوب به من پیشنهاد داد؛ نه دو برابر پرسپولیس، بلکه چندین برابر. من هم بخاطر آینده ام بر خلاف میل باطنی ام مجبور بودم این کار را انجام بدهم. سالی که به مس کرمان رفتم پرسپولیس را با گل من بردیم و من کلی گریه کردم چون واقعا پرسپولیس را دوست داشتم و دوست داشتم آنجا شرایط بهتری برایم رقم بخورد اما متاسفانه فوتبال ما یک قاتل برای بازیکنان مظلوم است؛ بازیکنانی که به هزار و یک دلیل دوست ندارند زندگی شخصی‌شان مثل خیلی های دیگر در جامعه باشد. ما الان فوتبالیستی داریم که از نظر من از نظر فنی تعطیل است اما هر سال با رقم خوب در لیگ جابجا می‌شود چون ما ایرانی ها همه چیزمان در چشم‌مان است.

* در دوره ای که جدا شدی آقای دایی هم سرمربی پرسپولیس بود. من با آقای دایی قهرمان جام حذفی شدم اما من نمی‌تواستم بعضی مسائل را قبول کنم. برای مثال وقتی از بازیکن اسم برده می‌شد من نمی‌توانستم تحمل کنم؛ این مسئله در فصل نقل و انتقالات نرمال بود که پرسپولیس با وجود حضور من با پنج نفر دیگر هم مذاکره کند و خیلی از هم‌دوره های من همان سال با همان شرایط ماندند اما من جدایی را انتخاب کردم و به نظرم هم انتخاب درستی بود. وقتی بعضی حرمت ها شکسته می‌شود، جدایی بهتر است.

* آیا مربی وقت پرسپولیس تو را می‌خواست؟ هیچ صحبتی نشد. البته من یک یا دو هفته منتظر ماندم و شاید هم زود تصمیم گرفتم. من همیشه ارتباط خوبی با آقای دایی و آقای کاشانی داشتم. شاید باید صبور تر می‌بودم؛ وقتی من با مس کرمان قراداد بستم اولین یا دومین بازیکنی بودم که در نقل و انتقالات قرارداد امضا کردم اما الان بازیکنان پرسپولیس تا دقیقه 90 صبر می‌کنند تا مبلغ قراردادشان را بالا ببرند. من اولین نفر با مس قرارداد بستم؛ شاید اگر صبر می‌کردم در همان پرسپولیس اتفاقات بهتری برایم رخ می‌داد چون ما که رفتیم آقای رویانیان آمد و شرایط مالی پرسپولیس خیلی بهتر شد.

* پولی که بخاطر آن از پرسپولیس جدا شدی و به مس رفتی باعث شد که در زندگی به وضعیت مالی خوبی دست پیدا کنی؟ بله. مس کرمان باشگاهی بود که به موقع پرداختی داشت، یک مدیرعامل خوب آنجا داشتیم و همه چیز نرمال بود. از نظر فوتبالی هم آن سال با آقای صمد مرفاوی یقه همه تیم ها را گرفتیم و اگر باهوش تر عمل می‌کردیم حتی می‌توانستیم قهرمان هم شویم چون بازیکنان بزرگی مثل شجاع خلیل‌زاده، پیروز قربانی و... هم آنجا حضور داشتند و تیم خوبی داشتیم.

* پس در مجموع در فوتبال از نظر مالی به چیزی که می‌خواستی رسیدی؟ می‌توانید با تمام کارشناسان و هم‌دوره های من هم صحبت کنید؛ من هم از نظر فوتبالی و هم از نظر مالی خیلی بیشتر از اینها حقم بود. خدا را شکر الان از زندگی ام راضی هستم اما یکی از دلایل اینکه به حقم نرسیدم، ارتباط ضعیفم بود. من در پایه ها و نوجوانان و جوانان و امید ها بازی نکردم. اگر در پایه ها بازی می‌کردم درک شرایط بیرونی فوتبال برایم راحت تر می‌شد. الان که مرور می‌کنم نظرم این است که شاید به 50 درصد حقم رسیده باسم.

* برای تو که از روستا وارد فوتبال شدی، به دست آوردن پول زیاد، در زندگی از نظر خانوادگی چقدر اهمیت داشت؟ در پاسخ به این سوال می‌خواهم بگویم من هر چیزی دارم از پرسپولیس دارم و هر چیزی هم در زندگی شخصی ام دارم از فوتبال دارم. پدر من کارمند بود با شرایط مالی که همه کارمندها دارند به همراه 5-6 بچه؛ در نتیجه هر چیزی که من دارم از فوتبال دارم و کتمان نمی‌کنم. من خیلی تلاش کردم؛ جایی که فوتبال را از آن شروع کردم امکانات صفر بود و حتی نمی‌دانستم استوک چیست، به استادیوم نرفته بودم و حتی جوراب و شورت ورزشی را نمی‌شناختم. اگر من در شرایط بهتری کارم را آغاز می‌کردم اتفاقات بهتری برایم رخ می‌داد.

* از نظر تو که این شرایط را پشت سر گذاشتی پولی که در دوره بازی می‌توان از فوتبال به دست آورد چقدر اهمیت دارد و آیا ارزش این را دارد از تیمی مثل پرسپولیس به مس بروی؟ مشکل من این بود که هیچوقت مشاور یا مدیربرنامه ای نداشتم. شاید من اگر با دو نفر مشورت می‌کردم هیچوقت از پرسپولیس جدا نمی‌شدم؛ من از پرسپولیس می‌توانستم به تیم ملی برسم. الان بازیکنان از دوره ما باهوش تر شده‌اند. سواد رسانه ای که الان در جامعه وجود دارد باعث شده تا بازیکن ها تصمیمات درست تری بگیرند اما ما هر تصمیمی می‌گرفتیم دلی بود. من اگر از چیزی ناراحت می‌شدم تیم را ترک می‌کردم در صورتی که اینها در فوتبال حرفه ای جایی ندارد و تو باید 10 سال جلوتر را ببینی اما متاسفانه من این نگاه را نداشتم و فقط به همان سال فکر می‌کردم. من خیلی زجر کشیدم تا به جایگاهی که داشتم رسیدم اما تصمیمات تکی خودم باعث شد از چیزی که فکر می‌کردم زودتر از فوتبال کنده شوم وگرنه حتی می‌توانستم حداقل 4-5 سال بیشتر فوتبال بازی کنم.

مصاحبه: زهرا حیدریان

با ماشین ته دره افتادم اما هیچ‌کس نفهمید / گلایه‌های مدافع پرسپولیس: ستاره نشدم چون... 2
با ماشین ته دره افتادم اما هیچ‌کس نفهمید / گلایه‌های مدافع پرسپولیس: ستاره نشدم چون... 3