با منتشرکنندگان اخبار دروغین حتی اگر از سلبریتیها و افراد ذینفوذ باشند، برخورد شود
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، جمعیتهای مختلف روانشناسی در کشور شامل شبکه ملی روانشناسان و مشاوران اشراق، جمعیت روانشناسان انقلابی، حلقه روانشناسی اسلامی دانشگاه تهران و هسته پژوهشی قرآن و روانشناسی دانشگاه تهران در زمینه اتفاقات اخیر در کشور بیانیهای صادر کردند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
انقلاب اسلامی ایران، مرهون جانفشانیها و مجاهدتهای مردان و زنانی است که خالصانه برای اجرای تعالیم نورانی اسلام کوشیدند. همانهایی که پرتکرارترین وصیتشان بعد از امام حسین علیهالسلام و ولایت فقیه، حجاب و عفاف بود. مسائل اجتماعی یک جامعه، به مثابه مسائل داخلی یک خانواده است که گاهی دچار اختلاف گشته و لازم است درباره آن گفتگو و حل مسئله کند. رخداد اخیر در فوت خانم مهسا امینی، که موجب تأثر ایرانیان از مرد و زن، از مسئول و غیر مسئول و از تمام قومیتها شد، بهانهای به دست ضدانقلاب، منافقین، تجزیه طلبان، فرصت طلب ها و جاهلان داد تا با تحریک اذهان عمومی و انتشار اخبار و بیانیه های خلاف واقع و عجولانه مردم را به سمت اغتشاشات خیابانی بکشانند. بر این اساس امضاءکنندگان این بیانیه بر موارد زیر تأکید داشته و همه همکاران وهم میهنان عزیز را به توجه به بندهای این بیانیه دعوت می نمایند:
1- "امنیت" از مهترین نیازهای اولیه و اساسی انسان است که فقدان آن موجب مشکلات روانشناختی متعدد مانند انواع اضطراب ها و ترس ها خواهد گردید. آشوب و خونریزی با اعتراض مسالمت آمیز متفاوت است. اعتراض خیابانی برای پیگیری دلایل فوت یک هموطن (که بخشی از آن دلایل اعلام شده و بخشی دیگر در حال بررسی پزشکی قانونی است)، به پشتوانه دشمنان ایران و منافقین و کومله در همان ابتدا، شکلی سازمان یافته، مسلحانه و تخریبگرایانه داشت و آشوبگران ابایی از کشتن و کشته سازی و تخریب اموال مردم و اموال عمومی نداشته و ندارند. آتش زدن مأموران فداکار نیروی انتظامی، چاقو کشیدن، آسیب به مردم و جوانان مخلص بسیجی، سنگ پرانی به اتوبوس و سرنشینان، آتش زدن و اسیدپاشی از اقداماتی است که این روزها خبرهای آن را می شنویم و عمیقاً موجب تأثر است.
2- دشمنان انقلاب اسلامی همواره درصدد بوده و هستند تا از شرایط مختلف بهانه ای بسازند برای ایجاد تشنج، ناامنی و آشوب در ایران و تاریخ پس از انقلاب پر است از اینگونه دخالت ها! و حال سؤال مهم این است که چگونه کشوری مثل آمریکا که بر اساس آمارهای محافظه کارانه، از سال 1980 تا 2018 میلادی بیش از 30800 مورد قتل مردم، صرفاً به واسطه خشونت پلیس، را در کارنامه دارند و نژادپرستی آنها نیز بر کسی پوشیده نیست، در تریبون های رسمی خود به دنبال حقوق شهروندان ایرانی هستند؟ چگونه است کشورهایی که در آنها آمار تجاوز و سوء استفاده جنسی به صورت "ثانیهای" گزارش می شود، دختران و زنان عفیف ایرانی را به اعتراض علیه حجاب و عفاف میشورانند؟ استفاده ابزاری از زنان، خشونت بالا در پلیس، آمار بالای تجاوز و بالاترین آمار تجاوز در ارتش، بالاترین آمار حاملگی های ناخواسته نوجوانی، آمار بالای خشونت نسبت به زنان و ترویج و آموزش آن از طریق فیلم های مستهجن مسائلی است که در آمارهای رسمی آنها به راحتی قابل مشاهده است. چگونه است که این کشورها در قوانین داخلی کشورهای دیگر به راحتی دخالت کرده و از آشوبگرانی که به راحتی مردم بیگناه را میکشند، حمایت میکنند؟
3- "واکنش های هیجانی و غیرسازنده" به مسئله موجود در این شرایط می تواند موجب پیامدهای منفی متعددی گردد. فضای مجازی غیرپاسخگو و بیقانون در این بحرانها نقشی پررنگ دارد به گونهای که حقیقت را وارونه نشان میدهد، تنها خبرهای گزینشی را به مخاطب عرضه میکند و از هر خبری، بهره برداری خاص خود را دارد. پخش فیلمها و کلیپهای دروغ و اخبار اشتباه موجب رفتارهای هیجانی و به دور از منطق خصوصاً در نوجوانان و جوانان شده است که لازم است بر آن نظارت شود و با منتشرکنندگان اخبار دروغین و تشویقگران به آشوب حتی اگر از متخصصان، سلبریتی ها و افراد ذی نفوذ باشند، برخورد گردد. در عین حال رسانه ها با سوگیری خبرهای خود نمیگذارند برخی خبرهای اسف بار در کشورهای غربی منتشر شود. علیرغم بالابودن آمارهای زوال خانواده و آسیب های اجتماعی متعدد، همین کشورها مدعی حقوق زن در جوامع اسلامی هستند و خبرها را به گونه ای تنظیم می نمایند که منفعتشان اقتضاء میکند. قطعا این رسانه ها دلسوز زنان و مردان ایرانی نیستند بلکه به به فرموده قرآن کریم به دنبال آنند تا در باور، منش و رفتار، مسلمانان را تابع محض خود کرده و بر آنان تسلط یابند. رسانه های گسترده غرب، تاکنون، برای نام خانم مهسا امینی (که پرونده شان در دست بررسی است)، بالغ بر 79 میلیون صفحه، فقط به زبان انگلیسی و 55 میلیون صفحه به زبان فارسی تولید کرده است. حال آنکه برای مثال برای دختری به نام Zainab issam که قتل او توسط پلیس امریکا در همین هفته محرز اعلام شده، فقط چیزی حدود 2200 مطلب تولید نموده است! جای تأمل است که شبکه سلطنتی انگلیسی بی بی سی فارسی، ده ها برابر بی بی سی انگلیسی، آن هم به رایگان، تولید محتوا کرده و نقش دعوت به آشوب و ناامنی را بازی میکند! این حجم از بمباران خبری سوگیری دار، قطعاً در واکنش های هیجانی و بدون تأمل نوجوانان و جوانان نقش دارد.
4- در عین حال فضای مجازی میتواند بر ادراک خوشبختی یا بدبختی مخاطبین اثر بگذارد. همانطور که پژوهشهای متعددی در مورد فیس بوک و اینستاگرام این موضوع را تأیید کردهاند. در شرایطی که مردم اروپا باید با شمع و زغال سنگ در زمستان خود را گرم نگه دارند، یا تورم در برخی از کشورها سربه فلک کشیده است، تمرکز بسیاری از رسانهها بر کمبودها و مشکلات مردم ایران بوده و با بزرگنمایی مشکلات و نادیده گرفتن مشکلات و مسائل کشورهای دیگر حتی در موارد مشابه، موجب "ادراک بدبختی" می گردند. در شرایطی که میلیون ها نفر از مردم ایران و سایر کشورها به راهپیمایی اربعین رفته و حماسه جهانی دیگری را رقم زده اند، در برهه ای که بعد از سال ها، دولت توانسته است مسیرهای موفقی را برای خنثی سازی تحریم ها در پیش بگیرد، اصلاحات عمیق اقتصادی را انجام دهد و قصد کاهش شکاف بین طبقه های مختلف اجتماعی را دارد، رسانه ها با پررنگ کردن موضوعاتی خاص موجب نادیده گرفتن این رخدادهای مثبت شده و توجه را به رخدادهایی که می توانند موجب اختلاف افکنی شوند، جلب می کنند، اختلاف های قومیتی، جنسیتی و نسلی را تشدید کرده و بر موج آنها سوار می شوند! در این شرایط نیاز به سواد رسانه ای خصوصاً برای نسل نوجوان و جوان احساس می شود.
5- بنابر گزارش های متعدد از مراجعین، در اثر رفتارهای خشونت بار آشوبگرانی که روزانه از آنها سلاح، قمه، اسید و ابزارهای بمب گذاری کشف و ضبط می شود، بسیاری از خانواده ها و خصوصاً کودکان و نوجوانان دچار اضطرابهای شدید و ترسهای غیرمنطقی شده اند که زندگی عادی آن ها را دچار اختلال نموده است و به تبع آن سلامت روان آن ها در مخاطره افتاده است. ادامه این وضعیت بحران روانشناختی شدیدتری را برای مردم عزیز ایران در پی خواهد داشت و امضاء کنندگان این بیانیه نسبت به این موضوع هشدار می دهند.
6- حیاء، عفاف و حجاب عامل حفظ، صیانت و کرامت است که دشمنان به هر نحو در صدد کمرنگ کردن آن اند. طبق مطالعات، رعایت عفاف و حجاب موجب تحکیم بنیان خانواده و کاهش آسیب های آن گردیده است و بیحجابی، ولنگاری و بیعفتی باعث افزایش آسیبهای مختلف اجتماعی مانند تجاوز، سوء استفاده، خیانت زناشویی، روابط نامشروع و تزلزل بنیان خانوادهها می گردد و در نهایت موجب سستی یک ملت گشته و آنها را از مسیر خوشبختی، بهزیستی و سعادتمندی دور خواهد ساخت. در حالیکه موج بازگشت عفاف در غرب، در حال شکلگیری است، ترویج و همراهی با جریان جنسی سازی دختران به نام آزادی (که مسیری آزموده شده در غرب است)، خیانتی آشکار است. جنسی سازی دختران یعنی اینکه پوشش ها و رویه های رفتاری دختران و زنان به نحوی مدیریت شود (توسط خودشان یا جامعه) که آنها با جنسیتشان در جامعه نمود پیدا کنند و نه با شخصیتشان. آنها که نسخه بی حجابی، ولنگاری برای زنان ایران می پیچند باید بدانند آمار تجاوز و سوء استفاده، انحرافات جنسی و میل جنسی در جوامع بدون قید کمتر نشده و در برخی از همین کشورها رو به افزایش است. رفتار عفیفانه و اخلاقی در زن و مرد موجب بقای خانواده، سلامت آن و تقویت پیوندهای عمیق بین اعضای آن است. لذا امضاءکنندگان این بیانیه قویاً بر رعایت حجاب و عفاف اسلامی در زنان در جامعه اسلامی تأکید داشته و خود و همه ارگانهای دولتی و غیردولتی را به اقدام فرهنگی و روانشناسانه در این خصوص دعوت می نمایند. همچنین بر بازبینی، اصلاح و تکمیل روش - های پلیس امنیت اخلاقی جهت اجرای این قانون در کشور در عین حفظ کرامت زنان و دختران تاًکید مینمایند. طبیعی است قانون حجاب مانند سایر قوانین در کشور، لازم الاجرا بوده و کشور را از بسیاری از آسیب ها محفوظ می دارد.
در پایان امضاءکنندگان این بیانیه ضمن تأکید بر این 6 بند، با آرمانهای امامین انقلاب و شهداء تجدید پیمان کرده و از نیروی انتظامی، بسیجیان مخلص و همه نیروهایی که حافظ امنیت کشورند، تشکر و تقدیر خود را اعلام میدارند.
پایان پیام /