برای گشایش اقتصادی باید نگاه به آمریکا را تغییر دهیم / روزنامه اصلاح طلب: دولت رئیسی نوید کارآمدی نمیدهد!
رسانه های اصلاح طلب به گونه ای مشکلات موجود را غیرمنطقی جلوه می دهند که گویا روحانی کشور را در بهترین شرایط و در وضعیتی بی نظیر به دولت سیزدهم تحویل داد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** گشایش اقتصادی منوط به تغییر نگاه به آمریکا است
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «توافق هستهای کلید رهایی ایران از چنبره تحریمهای فلجکنندهای است که اقتصاد کشور را زمینگیر کرده، کشور را از مسیر توسعه بازداشته و رقبای ایران را به بازیگران تحولات منطقه تبدیل کرده است. باید امیدوار باشیم که مذاکرات وین هرچه سریعتر به نتیجه برسد؛ چراکه در غیر این صورت همچون دو دهه گذشته تحریم، عقبماندن از مسیر توسعه که همسایگان ما به سرعت در حال حرکت در آن هستند از یک سو و انزوای سیاسی -بینالمللی و ازدسترفتن مزیتها از سویی دیگر در انتظار کشور است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «سطح اصطکاک و تنش کشورها با همسایگان و محیط بینالملل، نسبت مستقیمی با توسعهنیافتگی دارد. به بیان دیگر، یکی از موانع توسعهیافتگی، محیط متشنج سیاست خارجی است. عبور قدرتمندانه از شرایط پیچیده حاکم بر منطقه و جهان، رفع مخاطرات امنیتی و استفاده بهینه از ظرفیتهای کمنظیر (انرژی، جایگاه ژئوپلیتیک کشور) نیازمند اقداماتی است که اهم آن را میتوان اینگونه فهرست کرد: دستیابی هرچه سریعتر به مذاکرات هستهای و آزادسازی ظرفیتهای کشور. هر روز تأخیر در این مهم، علاوه بر زیان اقتصادی، در حکم ازدستدادن فرصتهای سیاسی است. تغییر رویکرد و نگاه به آمریکا از ستیزهجویی مطلق به "تعامل توأم با رقابت"».
جریان اصلاح طلب 2 گزاره غلط را مدام تکرار می کند؛ یکی این است که ریشه تمام مشکلات اقتصادی به تحریم ها بازمی گردد و دیگری اینکه اگر ایران نگاه خصمانه به آمریکا نداشته باشد، طرف مقابل نیز از خصومت و گستاخی صرفنظر می کند.
ادعای اول در حالی است که بنابر تاکید کارشناسان و صاحبنظران، تحریم ها نهایتا 20 الی 30 درصد در ایجاد مشکلات اقتصادی سالیان اخیر سهیم بوده است و 70 الی 80 درصد مشکللات ناشی از سوءمدیریت بوده است.
در سالهای اخیر مقامات ارشد آمریکایی همصدا با اندیشکده ها و رسانه های غربی بارها اعتراف کرده اند که تحریم های ضدایرانی به حداکثر میزان رسیده و دیگر حوزه ای باقی نمانده که تحریم نشده باشد.
اخیرا اندیشکده سیاست راهبردی استرالیا در گزارشی تحلیلی نوشته است که تاریخ نشان داده است که تحریمهای غرب علیه کشورهای دیگر همچون ونزوئلا، ایران و همچنین روسیه نتیجه معکوس دارد.
در ادامه این گزارش آمده است: دلیل شکست تحریمها در اغلب موارد این است که وضع تحریمها حس ملیگرایی مردم کشورهای تحت تحریم را برمیانگیزد و زمانی که اهداف اقتصادی با اهداف امنیت ملی تداخل پیدا کند، معمولاً امنیت ملی پیروز خواهد شد.
درباره ادعای دوم نیز باید گفت، توان هسته ای ایران صرفا یک بهانه است که توسط طرف آمریکایی مطرح می شود. رهبر معظم انقلاب - 31 اردیبهشت 93- فرمودند: «دشمنیِ دشمنان ما بهخاطر این است که نظام جمهوری اسلامی در مقابل نظام سلطه ایستاده است؛ در مقابل عادت بدِ تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر ایستاده است؛ بقیهی چیزها بهانه است. امروز بهانه، مسئلهی هستهای است؛ یک روز بهانه، حقوق بشر است؛ یک روز بهانه، یک چیز دیگر است. آنها میخواهند نظام جمهوری اسلامی را از ایستادگی در مقابل قلدرها و گردنکلفتها و باجبگیرها و زورگویان عالم منصرف کنند؛ البته این اتفاق نخواهد افتاد.»
نکته قابل توجه اینجاست که «نسخه تجویزی اصلاح طلبان در سیاست خارجی» در 8 سال گذشته در دولت قبل به صورت تمام و کمال پیاده شد اما نتیجه آن این شد که هم تحریم ها 2 برابر شد و هم سفره مردم کوچک شد.
** روزنامه اصلاح طلب: دولت رئیسی نوید کارآمدی نمی دهد
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «محمد مهاجری» فعال اصلاح طلب و از حامیان دولت روحانی نوشت: «از همان هفتههای اول روشن شد ترکیب کابینه (رئیسی) چنگی به دل نمیزند و نوید کارآمدی نمیدهد. علیرغم شعارهایی که درباره کاهش تورم و نقدینگی و افزایش نرخ رشد اقتصادی و دیگر شاخصها بیان شد، واقعیتهای ملموس، چیزهای دیگری را نشان میدهد و حتی گاه آنچه مردم مشاهده میکنند دقیقا در نقطه مخالف و مقابل شعارها است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «از آنجا که آقای رییسی یک چهره کارکشته سیاسی نیست و در زمینه توازن نیروها بیتجربه است، با مشکلات بیشتری روبهرو میشود. در چنین شرایطی این فرآیند که اصولگرایان نیز میزان حمایت خود از وی را کاهش خواهند داد، میتواند بحرانهای تازهای را تولید کند که یکی از نتایجش میتواند خارج شدن کارها از دست دولت و افتادن به دست گروههای فشار باشد.»
به این فهرست توجه کنید: واکسیناسیون سراسری، آغاز ساخت 4 میلیون مسکن، تامین کالاهای اساسی و کوتاه کردن دست دلالان، اجرای طرح مجوزهای کسب و کار و پایان امضاهای طلایی، بازگشایی کارخانه های تعطیل شده و واحدهای تولیدی، ثبات بازار ارز، سفرهای استانی، جلوگیری از قطعی برق و گاز، افزایش صادرات، پرداخت 75 هزارمیلیارد تومان از بدهی دولت روحانی، دیپلماسی قوی منطقه ای، پیوستن به سازمان شانگهای، اجرای قرارداد سوآپ گازی با همسایگان، افزایش فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، عدم استقراض از بانک مرکزی، راه اندازی شبکه آنلاین توزیع کالاهای اساسی با ارسال به درب منزل، آزادسازی سواحل دریاها و حریم رودخانه ها و... این موارد تنها بخشی از کارنامه دولت رئیسی از ابتدای فعالیت تاکنون است.
با اینحال رسانه ها و فعالین اصلاح طلب چشمان خود را بر این واقعیت بدیهی بسته و آن را انکار می کنند.
این طیف فراموش کرده است که در دولت قبل، قطعی برق و صف های عریض و طویل خرید مرغ و التهاب بازار دلار و موارد مشابه دیگر، مردم را گلایه مند کرده بود.
نکته دیگر اینکه رسانه های اصلاح طلب به گونه ای مشکلات موجود را غیرمنطقی جلوه می دهند که گویا روحانی کشور را در بهترین شرایط و در وضعیتی بی نظیر به دولت سیزدهم تحویل داد.
دولت روحانی و به عبارتی «دولتِ اصلاح طلبان» و به عبارت دیگر «دولتِ سوم خاتمی» میراثی شوم در حوزه اقتصادی برای دولت سیزدهم به جای گذاشته است.
رکوردزنی دولتِ اصلاح طلبان در تورم، بیکاری، نقدینگی، ضریب جینی، تصمیم غلط و غیرکارشناسی دلار 4200 تومانی، اجرای غلط طرح سهمیه بندی بنزین، حذف کارت سوخت، بی عملی در ساخت مسکن، عدم مدیریت صحیح بازار خودرو، تورم 43 درصدی، افزایش 8 برابری قیمت دلار، حمایت از مدیران نجومی، توتال، تبعات قرارداد کرسنت، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، مهدی آخوندی، هادی رضوی و... تنها بخشی از کارنامه غیرقابل دفاع دولت روحانی در 8 سال گذشته است.
طبق آمارها، در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور چهار بار با رشد منفی مواجه شده و درمجموع رشد اقتصادی را در هشتسال گذشته به حدود صفر رسانده است. این برای اولینبار است که در سهدهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است. پیش از دولتهای دهم و یازدهم، شاهد وقوع رشد منفی اقتصادی برای سالهای مختلفی بودهایم اما دولت دوازدهم، بدترین رکورد را در این زمینه بهجای گذاشته است.