بیبیسی فارسی و دکترین تجزیه ایران / وقتی شبکه سلطنتی از عبدالمالک ریگی دفاع کرد
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، به کار بردن واژه تجزیه در کنار نام ایران به هر دلیلی و در مباحث دانشگاهی و سیاسی در تمام عمر، سخت و اکراهآور بوده است. اما متأسفانه امروز به لطف بیبیسی فارسی مجبور به بحث مکتوب درباره آن هستیم. در تمام دوران استعمار راهبرد اصلی بریتانیا و کشورهای استثمارگر اروپا، براساس دو مفهوم «ناکجاآباد» یا «سرزمین بلاصاحب» استوار بود. بر این پایه، تصرف و تملک سرزمینهای تمامی قبایل و مردمانی که نمیتوانستند مالکیت خود را بر سرزمینشان به طور مکتوب سندیت ببخشند، جایز بود. این امر سبب شد که قوای انگلیس در طول استعمار و رفته رفته گروههای بزرگ انسانی را در سرزمینهایشان بیرون برانند و مالک آن اراضی شوند.
ایران پارهپاره هدف نظام سلطه است
هدف نظام سلطه، تبدیل کشور ده هزار ساله ایران به مدل کشورهای تازه تأسیس پس از جنگ جهانی اول است که مفهوم کشور در آنها بیمعنی است و قوم و قبیلهگرایی حرف اول را میزند. بدین ترتیب امکان تجزیه آنان به راحتی فراهم می شود. در حالیکه اقوام ایرانی، قرنهای متمادی و اساساً مدتها پیش از پیدایش دولت در بریتانیا بالاخص آمریکا، متحد و در چارچوب ایران بزرگ با صلح و آرامش کنار یکدیگر زندگی کردهاند و هر زمان وقتش رسیده، یکپارچه در برابر دشمن خارجی، ایستادگی کرده و شکست را نصیبش کردهاند.
برنارد لوئیس و دکترین تجزیه ایران
تهاجم روانی به زیرساختهای مشترک و جمعی ملت ایران برای درهم شکستن اتحاد آنان موضوعی است که تئوریسینهایی چون «برنارد لوئیس» بهدقت روی آن کار کرده، پوشه کرده و دست رهبران نظام سلطه دادهاند. دو رکن اصلی این پیکار روانی عبارتند از: اول تفرقهافکنی بین مردمانی که دارای یک پیشینه طولانی تاریخی و فرهنگی مشترکند، اما زبان، گویش و برخی آداب و سنن آنان متفاوت است که امری بسیار عادی است و در اغلب کشورهای جهان منجمله بریتانیا، فرانسه، آلمان و... شاهد این تنوع هستیم و سپس ارتقا دادن این تفاوتها به مسألهای به نام نژاد و قومیت و در نهایت ترویج نژادپرستی به ویژه در میان نوجوانان و جوانان به منظور چند پاره کردن ایران. دوم حمله همه جانبه به زبان ملی، رسمی، مشترک و میانجی باستانی ایران، یعنی زبان فارسی به عنوان ستون خیمه ایران زمین.
با تأسیس تلویزیون بی بی سی فارسی و در سال 1387 است که این شبکه بیمحاباتر از گذشته به ترویج قومگرایی در ایران میپردازد و با این رویکرد نشان داده که اساساً هدف اصلی راهاندازی این تلویزیون اشاعه نژادپرستی در ایران است.
آیا به تُرکها ظلم میشود
در تیرماه سال 1394 در برنامه موسوم به پرگار در تلویزیون بیبیسی فارسی که ژست مباحث اندیشه ورزانه و نقدهای روشنفکرانه به ظاهر از هر طیفی را به خود میگیرد، مبادرت به پخش برنامهای به عنوان «هویت طلبی در آذربایجان ایران» کرد. در ابتدای برنامه مجری بی طرف! میگوید: «چرا احساسات هویتطلبانه در آذربایجان ایران بالا گرفته است؟ رفتار صحیح در برخورد با حرکتهای قومگرایانه و هویتطلبانه چیست؟ مهمانان برنامه: فعالان حقوق قومی و پژوهشگر تاریخ خاورمیانه هستند.»
دُم خروس یا قسم حضرت عباس؟
البته کیست که نداند رویکرد این فعالان نه حتی بازتاب «مسئله قومی» بلکه پدیدآوردن مسئله قومی است. سپس در ادامه این دورهمنشینیِ یکجانبه از تبعیضها و گرفتاریهای قوم ترک در ایران میگویند. جالب است که یکی از فعالان حقوق قومی که خود آذری است در این برنامه میگوید: «من هفت سال در شیراز کار وکالت کردم و به چشم خود دیدم که ترکها در آنجا کارگری میکنند.»
اینجا فقط یک پرسش بی پاسخ میماند و مجری توانمند برنامه علمی از پرسیدنش خودداری میورزد: اگر تبعیض به گفته شما نژادی در ایران علیه ترکها است چرا فعال حقوق قومی عزیز! شما به عنوان یک آذربایجانی در استان فارس سالها آزادانه به عنوان وکیل پایه یک دادگستری ایران به کار وکالت در دادگاهها و مراجع قضایی این استان مشغول بودهاید؟
حمایت از تروریستهای جندالله
بیبیسی فارسی در اوج فعالیت و کشتار مردم بیدفاع توسط تروریستهای جندالله به بهانههای مختلف در اخبار و برنامههای خود از آنان حمایت رسانهای میکرد. در 27 مهر 1388، تلویزیون بیبیسی فارسی با عبدالمالک ریگی سرکرده جندالله مصاحبه کرد. جمال موسوی مجری برنامه از ریگی در مورد کشته شدن شهروندان بلوچستان توسط این گروهک پرسید که او در پاسخ گفت: «آنها با وجود لباس و زبان بلوچی از سرسپردگان رژیم بودند.» این گفتوگو در بخشهای مختلف این شبکه باز پخش شد.
عبدالمالک ریگی نماد مطالبات مردم ایران!
در برنامهای در تلویزیون بیبیسی فارسی پس از اعدام عبدالمالک ریگی در 30 خرداد 1389 فردی، به نام «رضا حسینبر» که بیبیسی از وی به عنوان فعال حقوق اقلیت بلوچ نام میبرد، اظهار داشت: «ریگی مظهر خواستهها و مطالبات مردم بلوچستان و مردم سنی و در بعضی مواقع مردم ایران بود!» او در پاسخ به پرسش هدفمند «فرناز قاضیزاده» مجری برنامه راجع به محبوبیت ریگی در بلوچستان گفت: «یک نظر سنجی غیرمستقیم شده بود که حدود 80 درصد مردم بلوچ چه شیعه و چه سنی از او پشتیبانی کرده بودند.» این کمپانیِ همدست با آدمکشان حتی پس از اعدام ریگی حملات تروریستی این گروه را پوشش رسانهای داده و از آن با عنوان مُحمََل «جنبش مقاومت مردمی ایران» نام برد.
شما بخشهایی از این کتاب را مطالعه کردید.
پایان پیام /