تاثیر حملات آمریکا و بریتانیا به یمن چه خواهد بود؟
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی شارنامه، درباره حملات آمریکا به مواضع انصارالله یمن اینطور پرداخت:
هفته ها پس از رسیدن دمای دریای سرخ به نقطهی جوش، سرانجام دیشب به رنگ خون درآمد. حملات دیشب آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثی های یمن، خطرناک ترین تحول جنگ غزه از حیث احتمال گسترش آن به جاهای دیگر و تبدیل به جنگی منطقهای به شمار می رود.
آمریکا و انگلیس امیدوارند که بمباران های دیشب به توقف حملات حوثی ها به کشتی های خارجی بینجامد و نیازی به درگیری بیشتر نباشد.
دو کشور یاد شده طی روزهای اخیر بارها ایران را به آموزش، تسلیح و ارائهی کمک های اطلاعاتی به حوثی ها به منظور هدف قرار دادن کشتی های مرتبط با اسرائیل متهم کردند.
اما در لحظهی حساس کنونی کوشش می کنند با اشاره نکردن به نقش ایران از دامنهی تنش بکاهند.
این امر در بیانیهی اخیر پریزیدنت بایدن آشکارا دیده می شد. بیانیهی بریتانیا هم سرشار از واژههایی بود که احتیاط و هراس از گسترش دامنهی درگیری در آن به چشم می خورد.
این سخنان در وهلهی اول بیانگر آن است که این دو کشور برنامهای برای جنگ با ایران ندارند.
ایران هم به محکوم کردن حملات دیشب اکتفا کرده و روسیه هم خواهان تشکیل جلسهی اضطراری شورای امنیت شده است.
حوثی ها وعدهی انتقام دادهاند و بر تعهد قبلی خود مبنی بر هدف قرار دادن کشتی های مرتبط با اسرائیل تا زمان پایان حمله به غزه تاکید کردهاند.
اکنون پرسش این است که این حملات چه تاثیری بر روند رویدادها خواهد گذاشت؟
طبعا هدف اصلی لندن و واشنگتن اعمال بازدارندگی از طریق مرعوب کردن صنعا و تهران به منظور از اجتناب از حملات بیشتر است.
در نقطهی مقابل حوثی ها با درک پرهیز غربی ها از ورود به جنگی فراگیر و طولانی، در حال ارزیابی شرایط جدید هستند.
ترکیبی از بینش ایدئولوژیک، رهیافت های استراتژیک و خط سیر حوادث، واکتش حوثی ها را تعیین می کند.
آنها از سالها حملات هوایی ویرانگر
عربستان سعودی و چند کشور عربی دیگر نه تنها جان سالم بدر بردند، چه بسا امروز در موقعیت قدرتمندتر و تثبیت شدهتری هم قرار دارند.
این تجربه به آنها نوعی " نخوت سیاسی " و تصور شکست ناپذیری داده که مشوق ورود مستقیم شان به رخدادهای جنگ غزه گردید. امری که در نوع واکنش و ارزیابی آنان دربارهی حملات دیشب هم تاثیرگذار خواهد بود.
مضاف بر آن "چهره شدن" آنها در دنیای عرب و اسلام به سبب ایفای نقش تنها حامی راستین مردم غزه، سرمایهی استراتژیکی است که نمی توانند آسان از آن دست بشویند.
حوثی ها پدیدهی خاورمیانهی پس از بهار عربیند. دورانی که جنگ های سوریه و یمن به قسمی " جنگ داخلی خاورمیانه " بدل شدند و منطقه بیش از هر زمانی در امتداد شکاف شیعه / سنی و عرب / عجم تقسیم گردید.
حوثی ها بر اثر این تحولات، علیرغم کسب قسمی پیروزی نظامی، در مجموعهی جهان عرب و اسلام دارای اکثریت سنی، به عنوان عوامل نیابتی ایران به انزوای سیاسی دچار شدند.
یکی از پیامدهای حملهی خونین و پرتلفات اسرائیل به غزه، کاهش شکاف های پیشگفته در فضای بین الاذهانی منطقه است.
حوثی ها از این امر نیک آگاهند و سخت است از آن به عنوان عامل بازسازی چهرهی سیاسی خود در میان افکار عمومی جهان عرب دست بردارند.
با این وصف آنچه می ماند، رخدادهای روی زمین است.
آیا حملات دیشب آنطور که آمریکا و انگلیس می گویند به توانایی حوثی ها در عملیات علیه کشتی ها ضربه زده؟ آیا این آسیب ها برگشت ناپذیر است؟
اگر حوثی ها دوباره حمله کنند، ائتلاف غربی باز آن را تلافی خواهد کرد؟
طرفین ماجرا به شمول ایران می دانند که این یک بازی کنترل شده و دارای حدود مشخص است و تاب آوری متقابل، روند آن را معین می کند.
این مساله و پاسخ سوالات فوق برای تعیین خط سیر رخدادهای آتی اهمیت دارد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.