پنج‌شنبه 8 آذر 1403

تحریک عواطف دانش‌آموزان، ویژگی مهم جنگ رسانه‌ای / تولید محتوا عنصری مهم در آگاه‌سازی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
تحریک عواطف دانش‌آموزان، ویژگی مهم جنگ رسانه‌ای / تولید محتوا عنصری مهم در آگاه‌سازی

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_ فاطمه امی؛ همه چیز به قبل و بعد از اینترنت تقسیم شده‌است. کسانی که دوران نوجوانی‌شان و تحصیلشان هنوز شبکه‌های اجتماعی پا نگرفته بود؛ تفاوت نوجوان‌های امروزی را با خودشان کاملا احساس می‌کنند. تفاوت‌هایی که هیچ کس فکر نمی‌کرد روزی ایجاد شود. قبلا سرگرمی‌های نوجوانان برای همه ملموس و آشنا بود، اما این روز‌ها اگر با یک نوجوان صحبت کنید به نظر می‌رسد در یک دنیای...

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_ فاطمه امی؛ همه چیز به قبل و بعد از اینترنت تقسیم شده‌است. کسانی که دوران نوجوانی‌شان و تحصیلشان هنوز شبکه‌های اجتماعی پا نگرفته بود؛ تفاوت نوجوان‌های امروزی را با خودشان کاملا احساس می‌کنند. تفاوت‌هایی که هیچ کس فکر نمی‌کرد روزی ایجاد شود. قبلا سرگرمی‌های نوجوانان برای همه ملموس و آشنا بود، اما این روز‌ها اگر با یک نوجوان صحبت کنید به نظر می‌رسد در یک دنیای دیگری زندگی می‌کند. سرگرمی‌ها، آموزش و فرهنگ مخصوص به خود را دارند که همه در چند اینچ گوشی تلفن همراه‌شان جمع شده‌است.

دوستی خاله خرسه

روسای کمپانی‌های بزرگی مانند گوگل یا توییتر فکر می‌کردند، امکاناتی که ذیل اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در اختیار مردم قرار می‌دهند، یک امر مفید جهت بهبود زندگی مردم است. گرچه فضای مجازی ارتباطات انسان‌ها را به اندازه‌ی کل این کره‌ی خاکی گسترده کرد و دسترسی به علم و فناوری همه‌گیر شد و از همه مهم‌تر زندگی از جهاتی راحت‌تر شد. مثلا شما با یک کلیک یا لمس در ابزار الکترونیکی و هوشمند خود چه کار‌ها که نمی‌توانید بکنید؛ اما این تنها یک روی سکه است.

کسی از عواقب این ابزار نو ظهور خبر نداشت. عواقبی که ریشه‌ی مشکلات و تشویش‌های اجتماعی است. وقتی اخبار جهان را بالا و پایین می‌کنیم؛ به نظر می‌رسد که دنیا در حال تمام شدن است. همه کشور‌ها درگیر جنگ‌ها و اعتراضات داخلی، ویروس و بیماری‌های مختلف، گرانی یا کمبود مواد غذایی و بلایای طبیعی هستند. این روز‌ها تمام مردم به دو دسته تقسم شده‌اند. کسانی که از اخبار فراری هستند و تحمل اطلاعات جدید را ندارند و کسانی که به چک کردن اخبار و وقایع اعتیاد پیدا کرده‌اند و با درماندگی به دنبال هضم اتفاقات جدید هستند. به نظر می‌رسد تمام تقصیر‌ها را می‌توان گردن فضای مجازی و سوء‌استفاده از آن انداخت. خصوصا این روز‌ها که دروغ و شایعه دست به دست در فضای مجازی می‌چرخد.

نوجوانی، سن پرخطر

در اسناد بین‌المللی و قوانین داخلی، حمایت از کودکان و نوجوانان ضروری شناخته شده است. این امر به این دلیل است که این قشر از جامعه هنوز به رشد کامل جسمی و ذهنی نرسیده‌اند و آسیب‌پذیرتر هستند. در واقع عواملی که کودکان و نوجوانان را در معرض خطر و آسیب قرار می‌دهد بیشتر است.

به مناسبت هفته‌ی نوجوان، می‌خواهیم کمی به حال و احوال آن‌ها در این روز‌های ملتهب جامعه و نسبت آن‌ها با وقایع اخیر بپردازیم. تقریبا می‌توان گفت اکثر نوجوانان ایرانی به گوشی تلفن همراه و به تبع آن، به اینترنت دسترسی دارند. اینترنتی که از سه تا صد ساله در آن در کنار هم به فعالیت می‌پردازند؛ بدون محدودیت و اینکه شناخته شوند و بدون اینکه مسئولیتی برای افعال خود در آن فضا داشته باشند. درواقع جامعه‌ی مجازی، جامعه‌ی هفتاد و دو ملت است. شبکه‌های اجتماعی با چنان سرعتی رشد کردند که هنوز کسی آمادگی مقابله با مفاسد آن و حتی قانونگذاری پیدا نکرده‌است.

در این بین نوجوانان ما که درحال شکل‌گیری شخصیت و پیدا کردن هویت واقعی خود هستند؛ راه سختی در پیش دارند. پوریا فاضل، فعال رسانه، در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، اظهار کرد: «امروز علاوه بر فضای مدرسه و خانواده که بر شخصیت نوجوانان و جوانان تاثیرگذار هستند، یک سری عوامل دیگر هم هستند که بر شخصیت نوجوانان و سن دانش آموزی تاثیر می‌گذارند. عواملی مثل موسیقی، بازی‌های کامپیوتری و از این دست پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم بر شکل‌گیری شخصیت نوجوانان و جوانان تاثیر گذار هستند.»

درواقع قضیه از این قرار است که فضای مجازی به آن‌ها اطلاعات و خوراک ذهنی خام می‌دهد و آن‌ها به تنهایی باید با تعارضات، هجمه‌ها و راست و دروغ این اطلاعات مقابله کنند. نوجوانان ما امروز در عرصه‌ی جنگ رسانه بسیار تنها هستند. در اتفاقات اخیر دیدیم، هر سمتی که دروغ‌های خوش آب و رنگ‌تری تحویل بچه‌های ما داد؛ ذهن آن‌ها را تحت تاثیر خود قرار داد.

از جایی به بعد ظاهرا تعداد آدم‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها، یک خبر و مسئله را تکرار می‌کنند؛ بیشتر و بیشتر می‌شوند. این زیاد نشان دادن سیاهی لشکر افکار سمی و مخالف، ترفند رسانه‌ها و فعالین شبکه‌های اجتماعی مجازی است. حالا زمانی که نوجوان بدون اینکه قدرت تحلیل اطلاعات را داشته باشد در معرض این تحلیل‌ها که یکی دوتا هم نیستند، قرار می‌گیرد. باید تصمیم بگیرد کدام سمت را انتخاب کند. سمتی که احساساتش را تحریک کرده یا سمت منفعل که فقط منتظر است تا طرف مقابل چیزی بگوید و او جواب بدهد. جواب ساده است.

ضرر ساده‌انگاری عواطف نوجوانان

اینجا نقطه‌ی عطفی برای نوجوان است. حالا ذهن او مفتون اخبار و وقایع جعلی و غلو شده است و او برای انتشار و گسترش این شایعاتدست به کار می‌شود. طبیعی است که اطرافیان یک نوجوان را هم نوجوانان دیگر تشکیل می‌دهند؛ بنابراین اولین قدم، شروع دور باطل انتشار خبر‌ها و تحلیل‌های جعلی در مدرسه و فضای مجازی است.

علیرضا آل داوود، کارشناس فضای مجازی، در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو گفت: «پلتفرم‌ها را آمریکایی‌ها با هوش مصنوعی و با ابزار‌های مختلف مثل حباب فیلتر درست کردند. چون بالاخره آن‌ها ابزاری نمی‌سازند که ضد خودشان عمل کند. آدم عاقل این کار را می‌کند؛ تازه ابزاری که حوزه ادراک شناخت و رفتار جامعه و از همه این‌ها مهم‌تر بر نظام باور جامعه تاثیر می‌گذارد، می‌تواند ارزش‌ها را به بی ارزشی تبدیل کند، می‌تواند خودی را غیر خودی و غیر خودی را خودی نشان بدهد. با اختلال ادراکی و شناختی، می‌تواند جای جلاد و شهید را با رسانه و پیام مخصوصا در لایه فرامتن پیام با بازنمایی رسانه عوض کند. با سه شرط زاویه دوربین و زاویه دید نسبت به آن پدیده رسانه ای، برجسته سازی که رسانه راجع به یک پدیده و موضوع انجام می‌دهد و سومین موضوعی که وجود دارد بحث این است که همیشه در هر پیامی حتی فیک‌ترین پیام‌ها رگه‌هایی از حقیقت را قرار می‌دهند برای اینکه باورپذیر کنند.»

حالا با یک نوجوانی که عواطفش تحریک شده و در فشار دروغ‌های باورپذیر قرار گرفته مواجه هستیم و اگر فکر کنیم که خشم و احساسات تحریک شده‌ی یک نوجوان بی‌خطر است، ضرر کرده‌ایم. به زودی این تحریک عواطف از سوی رسانه‌ها و شبکه‌های فعال مجازی که لحظه‌ای هم ذهن نوجوانان را به حال خودش رها نمی‌کنند؛ تبدیل به عمل می‌شود. وقتی رسانه‌ها شرایط مدارس را مانند میدان جنگ و درگیری نشان می‌دهند و بعد بلافاصله تیتر یک تمام خبر‌های خود را به مرگ یک دانش‌آموز اختصاص می‌دهند؛ آن‌ها یک دروغ را بر سر زبان‌ها می‌اندازند و از این طرف باید بسیج شویم تا نوجوانان‌مان را نجات دهیم.

اما چه کسی برایشان دست رسانه‌ها را رو می‌کند؟ و چگونه؟ حالا که تمام دنیای مجازی نوجوانان را از دست داده‌ایم چطور برای آن‌ها شعار‌هایی که هرروز می‌شنوند را تحلیل کنیم؟ آن هم در رسانه‌هایی که جلوی هر نظر مخالف را می‌گیرند. مثال بارز این امر را آل داوود توضیح می‌دهد: «اینستاگرام در ایران بالای چهل و خرده‌ای میلیون مخاطب پیدا کرده و شبکه اجتماعی فرازبانی تصویر محور است که با زبان تصویر که هر تصویر معادل هزار تا کلمه است و تاثیر عمیقی بر ناخودآگاه انسان دارد؛ می‌آید اینجا به یک مخاطب چند ده میلیون می‌رسد. این شبکه اجتماعی وقتی دولت آمریکا حاج قاسم را ترور می‌کند و به صورت رسمی هم اعلام می‌کند؛ ما می‌بینیم وقتی دوستداران حاج قاسم مردم عزیزمان تصاویر، صوت‌ها، ویدئو‌ها یا مطالب در خصوص ایشان می‌نویسند؛ تمام هشتگ ها، تصاویر و اکانت‌های ما را حذف می‌کند و از آن طرف به دشمنان ما فرصتی می‌دهد که به چهل و خرده‌ای میلیون نفر از مردم ما روایتی را ضد حاج قاسم بسازند.»

نجات از دام بزرگ فضای مجازی

جسارت، ریسک و تجربه‌های جدید ویژگی این سنین است. پس تعجبی ندارد وقتی کودکان و نوجوانان ما یک‌طرفه ماجرا را دیده و خوراک ذهنی خوبی نداشته‌اند، واکنش درستی در وقایع بحران نشان ندهند.

اما چطور نوجوانان را از این دام بزرگ مجازی نجات دهیم؟ پوریا فاضل، فعال رسانه، دراین‌باره گفت: «آگاه سازی اولین پله حل مسئله و تکانه‌های اجتماعی جامعه مجازی فعلی است که نوجوانان ما را در درون خود اسیر کرده و دومین پله تولیدات متعدد و مختلف بر اساس ذائقه نوجوان و جوان است. ما نمی‌توانیم از یک نوجوان و نونهال انتظار این را داشته باشیم که در دنیایی که اسیر تولیدات متعدد دیجیتالی و رسانه‌ای قرار گرفته است، تنها یک مورد محدود را به او معرفی کنیم و باید وسعت تولیدات رسانه‌ای و فرهنگی و بازی‌های دیجیتال مبتنی بر ارزش‌های جامعه ایرانی را به قدری بالا ببریم که نوجوان در قبال سایر محصولات یک محصول ایرانی را هم برای انتخاب داشته باشد.»

تولید محتوا مطابق با ذائقه نوجوان می‌تواند اقدام مناسبی جهت جذب آن‌ها باشد. همچنین این فعال رسانه‌ای در ادامه گفت: «اهمیت مسئله آموزش و پرورش و دبیرانی که در این مجموعه حضور دارند اینجا مشخص می‌شود و باید به صورت منطقی و درست دانش آموزان که پر از سؤال و پرسش جدید و به دنبال جواب جدید هستند را اقناع کنند و اگر به سوال‌های آن‌ها پاسخ‌های قدیمی داده شود، بحران دوباره شروع شده و نوجوان و جوان اقناع نشده است. اگر معلم بتواند پاسخ درستی به سوال دانش آموزان بدهد در نهایت به کتابخوانی او منتج خواهد شد و این باعث می‌شود نوع مواجهه نوجوانان و جوانان از این مواجهه نامنظم و بی‌حاصل تبدیل به یک مواجهه فکری و فرهنگی و اساسی منتهی شود.»

عصر امروز، عصر جنگ‌های رسانه‌ای و مجازی است و اگر دیر دست به عمل بزنیم، نوجوانان‌مان که آینده‌ساز ایران هستند را از دست خواهیم داد. آگاه‌سازی نوجوانان در وهله‌ی اول در خانواده و بعد در مدرسه باید اتفاق بیفتد و این اتفاق در گرو ساخت یک ارتباط موثر بین والدین، معلم‌ها و نوجوانان است. امری که به مرور حاصل می‌شود.