ترجمه خطبه عربی رهبر انقلاب در نماز جمعه امروز تهران
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، در پی شهادت مظلومانه پرچمدار مقاومت و آزادی قدس و فلسطین، حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله و در آستانه اولین سالگرد حماسه طوفانالاقصی توسط رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین، نماز جمعه تهران امروز جمعه 13 مهرماه به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی در مصلای امام خمینی (ره) برگزار شد.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه امروز تهران، بخشی از خطبهی خود را به زبان عربی خطاب به همهی دنیای اسلام بهویژه ملت عزیز لبنان و فلسطین ایراد کردند.
ترجمه خطبه عربی رهبر انقلاب در نماز جمعه امروز تهران:
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین احمده و استعینه و استغفره و اتوکل علیه و اصلی و اسلم علی حبیبه الرسول الاعظم سیدنا محمد المصطفی و آله الطاهرین سیما علی امیرالمؤمنین و حبیبته الزهراء المرضیه و الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علیبنالحسین زینالعابدین و محمدبنعلی الباقر و جعفربنمحمد الصادق و موسیبنجعفر الکاظم و علیبنموسی الرضا و محمدبنعلی الجواد و علیبنمحمد الهادی و الحسنبنعلی الزکی العسکری و الحجهبنالحسن القائم المهدی صلوات الله علیهم اجمعین و اسلم علی صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدین و علی حماه المستضعفین و ولاه المؤمنین.
لازم دانستم تکریم از برادرم و عزیزم و مایهی فخرم، چهرهی محبوب دنیای اسلام، و زبان گویای ملتهای منطقه، گوهر درخشان لبنان، جناب سیدحسن نصرالله (رضوان الله علیه) در نماز جمعهی تهران باشد، و تذکراتی هم به عرض همه برسانم.
مخاطب این خطبه همهی دنیای اسلام است، ولی ملت عزیز لبنان و فلسطین مخاطب ویژه است. ما همه در شهادت سید عزیز، مصیبتزده و عزاداریم. این، فقدان بزرگی است و جداً ما را عزادار کرد. البته عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای سیدالشهدا حسینبنعلی (علیهما السلام) است؛ زندهکننده، و درسدهنده، و انگیزهبخش، و امیدآفرین است.
سیدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود. او پرچم بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایهی دلگرمی و جرئت مبارزان و حقطلبان بود. گسترهی محبوبیت و تأثیرگذاری او از لبنان و ایران و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ و اکنون شهادت او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد.
مهمترین پیام گفتاری و عملی او در حیات دنیاییاش برای شما ملت وفادار لبنان این بود که با از دست دادن شخصیتهای برجستهای چون امام موسی صدر و سیدعباس موسوی و دیگران، ناامید و پریشان نشوید؛ در مسیر مبارزه تردید نکنید؛ بر تلاش و توان خود بیفزایید؛ همبستگی خود را دوچندان کنید؛ در برابر دشمن متجاوز و متعرض با تقویت ایمان و توکل مقاومت کنید و او را ناکام بگذارید.
عزیزان من! ملت باوفای لبنان! جوانان پُرشور حزبالله و امل! فرزندان من! امروز هم خواستهی سید شهید ما از ملتش، و از جبههی مقاومت، و از همهی امت اسلامی همین است.
دشمن پلید و زبون چون نمیتواند به تشکیلات مستحکم حزبالله یا حماس یا جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فیسبیلالله صدمهی جدی بزند، ترور و تخریب و بمباران و کشتار غیر نظامیان و داغدار کردن غیر مسلحین را نشانهی پیروزی خود قلمداد میکند. نتیجه چیست؟ محصول این رفتار، تراکم خشم و افزایش انگیزهی مردم و سر برآوردن مردان و سرداران و رهبران و از جانگذشتگان بیشتر، و تنگتر شدن حلقهی محاصرهی گرگ خونآشام، و سرانجام، حذف وجود ننگین او از صحنهی وجود است، انشاءالله.
عزیزان! دلهای داغدار با یاد خدا و طلب نصرت از او آرامش مییابد؛ ویرانیها ترمیم میشود، و صبر و استقامت شما عزت و کرامت به بار میآورد.
سید عزیز، سی سال در رأس مبارزهای دشوار قرار داشت؛ حزبالله را قدم به قدم بالا آورد: «چون کشتهای که جوانهی خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههای خود بِایستد و دهقانان را به شگفت آورد، تا از [انبوهیِ] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد. خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، آمرزش و پاداش بزرگی وعده داده است.»
با تدبیر سید، حزبالله مرحله به مرحله و صبورانه و منطقی و طبیعی رشد کرد و آثار وجودی خود را در مقاطع گوناگون در عقب نشاندن رژیم صهیونی، به رخ دشمنانش کشید: «میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد».
حزبالله حقاً «شجرهی طیبه» است. حزبالله و رهبر قهرمان و شهید آن، عصارهی فضائل تاریخی و هویتی لبنانند.
ما ایرانیها از زمانی دور با لبنان و امتیازهایش آشناییم؛ کسانی چون شهید محمد بن مکی عاملی، و علی بن عبدالعال کَرَکی، و شهید زینالدین عاملی، و حسین بن عبدالصمد عاملی، و پسرش محمد بهاءالدین، معروف به شیخ بهایی و غیر آنها از مردان علم و دین، ایران را در دولتهای سربداران و صفوی در قرنهای هشتم و دهم و یازدهم هجری از برکات دانش سرشار خود بهرهمند کردهاند.
اداء دِین به لبنان مجروح و خونین، وظیفهی ما و وظیفهی همهی مسلمانها است. حزبالله و سید شهید با دفاع از غزه و جهاد برای مسجدالاقصی و ضربه به رژیم غاصب و ظالم، در راه خدمتی حیاتی به همهی منطقه و همهی دنیای اسلام گام برداشتند. تکیهی آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیت رژیم غاصب، پوششی برای سیاست مهلک تبدیل رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همهی منابع این منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی است. سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازهی صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن. رفتار سفاکانه و بیمحابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است. این واقعیت به ما تفهیم میکند که هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیت است.
یقیناً این رؤیای صهیونی و آمریکایی، خیالی باطل و ناشدنی است. رژیم، همان شجرهی خبیثهی کندهشده از روی زمین است که به گفتهی صدق الهی قراری ندارد. این رژیم خبیث، بیریشه و مصنوعی و ناپایدار است و صرفاً با تزریق حمایتهای آمریکا خود را بِزحمت بر سر پا نگه داشته است؛ و این هم دیری نخواهد پایید؛ باذن الله.
دلیل واضح این ادعا آن است که اکنون یک سال است که دشمن با هزینهکرد چندین میلیارد دلار در غزه و لبنان و با کمک همهجانبهی آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فیسبیلالله که محصور و ممنوع از هر گونه کمک از خارجند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانهها و مدرسهها و بیمارستانها و مراکز جمعیتی غیر مسلحین بوده است! امروز بتدریج خود باند جنایتکار صهیونیست هم به این نتیجه رسیدهاند که بر حماس و حزبالله هرگز پیروز نخواهند شد.
مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور و قدرشناس! این شهادتها، این خونهای بر زمینریخته، نهضت شما را سست نمیکند، [بلکه] استوارتر میکند. در ایران اسلامی در حدود سه ماه تابستانِ یک سال (سال 60 هجری شمسی) چند ده شخصیت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیت بزرگی مثل سیدمحمد بهشتی بود، یکی رئیسجمهوری مثل رجایی و نخستوزیری مثل باهنر بود، علمائی از قبیل آیتالله مدنی و قدوسی و هاشمینژاد و امثال اینها بودند. اینها هر کدام در سطح ملی یا محلی از ستونهای انقلاب به شمار میآمدند و فقدانشان چیز آسانی نبود؛ ولی انقلاب متوقف نشد، عقبنشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.
امروز هم مقاومت در منطقه با این شهادتها عقب نخواهد نشست؛ مقاومت پیروز خواهد شد.
مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزت بخشید. در غزه، اسلام در برابر همهی شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزادهای نیست که بر این ایستادگی درود، و بر دشمن سفاک و خونآشامش لعنت نفرستد.
طوفان اقصی و مقاومت یکسالهی غزه و لبنان، رژیم غاصب را به جایی رساندند که مهمترین دغدغهاش، حفظ موجودیت خود است؛ یعنی همان دغدغهای که این رژیم در سالهای اول ولادت نحسش داشت. این بدین معنی است که مجاهدت مردان مبارز فلسطین و لبنان توانسته است رژیم صهیونی را هفتاد سال به عقب برگرداند.
عامل عمدهی جنگ و ناامنی و عقبماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولتهایی است که ادعا میکنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقهاند. مشکل عمدهی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجاتبخش، تلاش و مبارزهی «ملتها» و «دولتها» لازم است. در این راه، خدا همراه رهروان است؛ و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است.
سلام خدا بر رهبر شهید نصرالله، و بر قهرمان شهید هنیه، و بر فرمانده پُرافتخار سپهبد قاسم سلیمانی.