یک‌شنبه 18 آبان 1404

تشکیک در آمار توریسم

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
تشکیک در آمار توریسم

درحالی‌که آمارهای رسمی از رشد ورود گردشگران خارجی به کشور خبرمی‌دهند، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این ارقام، فاصله زیادی با واقعیت‌های میدانی و اثر اقتصادی واقعی گردشگری دارند.

ارشک مسائلی، کارشناس گردشگری، در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به ضعف نظام آماری و حساب‌های اقماری گردشگری در ایران، معتقد است بخش بزرگی از آنچه در آمارها به عنوان «گردشگر ورودی» ثبت می‌شود، در تعریف واقعی گردشگری نمی‌گنجد. فصل 17 برنامه هفتم پیشرفت، مربوط به میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در راستای نظارت بر عملکرد برنامه هفتم پیشرفت، احکام این برنامه را در سه محور اهداف کمی، اسناد تدوینی و اقدامات اجرایی ارزیابی کرده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که وضعیت اجرای برنامه هفتم پیشرفت در فصل 17 نسبت به تحقق برنامه ششم توسعه قابل قبول است، هرچند برای افزایش عملکرد وزارتخانه در سال دوم، اقدامات بهبوددهنده لازم است. حدود نیمی از احکام برنامه تاکنون اجرا نشده‌اند و برخی اقدامات با تاخیر انجام شده‌اند. این تاخیر عمدتا به دلیل وابستگی به اقدامات قانونی یا تکمیل آیین‌نامه‌های مصوب بوده و قابل جبران است. بر اساس ماده (82) این برنامه، تعداد گردشگر ورودی به کشور در سال اول بایستی به7‌میلیون و 300 هزار نفر می‌رسید. با این حال آمار وزارت میراث فرهنگی و گردشگری عدد 7‌میلیون و 400 هزار نفر را ثبت کرده است. گرچه این عدد نشان می‌دهد که متولی گردشگری در این بخش به هدف خود دست یافته، اما گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس آن را مبهم می‌داند.

در همین زمینه در این گزارش آمده است: به دلیل حل‌نشدن مساله نظام آماری حوزه گردشگری داخلی و ورودی و وجود ابهام در گزارش‌های ارائه‌شده، تا زمانی که در این زمینه تفکیک دقیق میان سفر، گردشگری، مسافر مرزی و سایر گروه‌ها مشخص نشود، نمی‌توان داده‌های اعلامی را مورد تایید قرار داد. وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و ناظر اجرایی، تحقق کامل این هدف را اعلام کرده‌اند؛ اما مشخص نیست معیار تعریف «گردشگر ورودی» چیست و چگونه مسافران یا رفت‌وآمدهای مرزی از گردشگران واقعی تفکیک شده‌اند.

 تعریف نادرست از گردشگر

ارشک مسائلی هم در گفت وگو با دنیای اقتصاد تاکید می‌کند که باید تعریف از توریسم از سوی متولی گردشگری مشخص شود. او می‌افزاید: در حال حاضر، هر فردی که از مرزهای رسمی وارد کشور می‌شود، در آمارهای رسمی به عنوان گردشگر ثبت می‌شود؛ داده‌هایی که بر پایه اطلاعات پلیس گذرنامه استخراج می‌شود.

اما واقعیت این است که این افراد الزاما گردشگر به معنای دقیق کلمه نیستند. او ادامه می‌دهد: در میان این آمارها، ممکن است افرادی باشند که ایرانی‌الاصل هستند اما با گذرنامه خارجی وارد کشور می‌شوند، یا افرادی از مناطق مرزی مانند نخجوان که از مسیر ایران برای رسیدن به آذربایجان عبور می‌کنند. حتی گروه‌هایی از اتباع کشورهای همسایه مانند عراق، صرفا برای خرید کالا و مواد خوراکی ارزان‌تر وارد بازارچه‌های مرزی ایران می‌شوند و همان روز بازمی‌گردند. از نظر سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، فرد زمانی گردشگر محسوب می‌شود که از مبدأیی به مقصدی سفر کند و دست‌کم یک شب را در آنجا اقامت داشته باشد؛ یعنی اقامت حداقل 24 ساعته شرط اصلی است. بنابراین، بخش قابل‌توجهی از آمارهای رسمی در ایران، در واقع نوعی وارد شدن به مرزهای ایران است، نه گردشگری واقعی.

 ضعف در نظام آماری و حساب‌های اقماری گردشگری

مسائلی با اشاره به نبود حساب‌های اقماری گردشگری در کشور، می‌گوید: تا زمانی که این نظام آماری راه‌اندازی نشود، اعداد و ارقامی که اعلام می‌کنیم از اعتبار و دقت کافی برخوردار نخواهد بود. حساب‌های اقماری، ابزاری است که امکان تحلیل دقیق سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی، اشتغال، و زنجیره ارزش را فراهم می‌کند. از سال‌های 1398 و 1399 در برنامه‌ها و اسناد بالادستی کشور تاکید شده که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید در این زمینه اقدام کند، اما با گذشت سه دولت هنوز این طرح اجرایی نشده است. در نتیجه، داده‌های فعلی بیشتر جنبه توصیفی دارند و از منظر اعتبار علمی چندان قابل اتکا نیستند.

 گردشگری بدون ارزش افزوده

او در ادامه به مفهوم «ارزش افزوده گردشگر» اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی می‌توانیم بگوییم ورود یک گردشگر برای کشور سودآور است که حضور او در زنجیره‌های مختلف صنعت گردشگری و صنایع وابسته منجر به انتفاع اقتصادی شود. یعنی گردشگر باید در هتل اقامت کند، از خدمات آژانس‌ها، رستوران‌ها، فروشگاه‌ها و تولیدکنندگان صنایع‌دستی بهره بگیرد و به این ترتیب، چرخ اقتصاد گردشگری و مشاغل وابسته را به حرکت درآورد. به گفته این کارشناس، اثر مثبت گردشگری زمانی به‌طور کامل آشکار می‌شود که حلقه‌های مرتبط با این زنجیره نیز فعال شوند، او اضافه می‌کند: برای مثال، افزایش تقاضا برای هتل‌سازی می‌تواند صنایع ساختمانی و مصالح را رونق دهد؛ رشد رستوران‌ها می‌تواند بر تولیدکنندگان مواد غذایی اثر بگذارد.

 گردشگران کم‌هزینه و تاثیر محدود در بازار

مسائلی در بخش دیگری از گفت‌وگو، به وضعیت فعلی بازار گردشگری کشور اشاره کرده و می‌گوید: آنچه امروز در کف بازار مشاهده می‌شود، با آمارهای رسمی فاصله دارد. در واقع، بسیاری از کسانی که به عنوان گردشگر وارد ایران می‌شوند، تاثیر اقتصادی قابل‌توجهی بر بدنه صنعت گردشگری ندارند. بخش عمده‌ای از گردشگران ورودی فعلی از کشور عراق هستند که عموما مقصدشان شرق و مرکز ایران است.

در سال‌های اخیر، تا حدودی هم گردشگران عراقی علاقه‌مند به اکوتوریسم اضافه شده‌اند، اما در مجموع میزان هزینه‌کرد آنها به اندازه‌ای نیست که بتواند صنعت گردشگری کشور را سرپا نگه دارد. به گفته او، در گذشته بخشی از گردشگران ورودی از جمهوری آذربایجان بودند که برای درمان، زیارت یا خرید وارد ایران می‌شدند، اما به دنبال تحولات اخیر بخشی از آنها نیز راهی سایر مقاصد می‌شوند. از سوی دیگر، از سال 1396 به بعد، ورود گردشگران از کشورهای اروپای غربی، آمریکای شمالی، ژاپن و دیگر کشورهای شرق آسیا به شدت کاهش یافته است. مسائلی می‌افزاید: این گروه از گردشگران کسانی بودند که ارزش افزوده بالایی برای اقتصاد گردشگری ایجاد می‌کردند؛ افرادی که معمولا از خدمات باکیفیت‌تر استفاده می‌کردند و در حوزه‌هایی مانند هتل‌داری، صنایع‌دستی و حمل‌ونقل تاثیر مثبت می‌گذاشتند. حذف این گروه از بازار، عملا باعث شده گردشگری ایران نفس‌نفس بزند و برای بقا تلاش کند.

 آمارهای خوش‌بینانه و واقعیت تلخ میدانی

ارشک مسائلی با نگاهی انتقادی به نحوه انتشار آمارهای رسمی می‌گوید: ممکن است مسوولان عددهای بزرگ و جذابی از رشد گردشگری اعلام کنند، اما وقتی هتل‌های بزرگ کشور از گردشگران خارجی خالی هستند، این آمارها معنایی ندارد. اگر بدنه واقعی گردشگری از منافع این حوزه بهره‌مند نشود، هیچ درصد و رقمی نمی‌تواند به معنای رونق واقعی باشد. محسن حاجی‌سعید، رئیس جامعه انجمن‌های راهنمایان گردشگری ایران هم از نبود نظام آماری دقیق و به‌روز در حوزه گردشگری انتقاد می‌کند و به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: این مشکل به دولت یا وزیر فعلی برنمی‌گردد. این معضلی است که دست‌کم بیست سال است اهالی گردشگری درباره‌اش هشدار می‌دهند؛ اینکه ما فاقد نظام آماری منسجم و یکپارچه در حوزه گردشگری هستیم. آمار فعلی، عمدتا بر پایه داده‌های دریافتی از پلیس مرزی و گمرک است و مبنایی دقیق برای شناخت وضعیت واقعی گردشگران ورودی به کشور ندارد.

به گفته او، از نخستین روزهای استقرار دولت فعلی، یکی از نخستین پرسش‌هایی که در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری مطرح شد، بحث در این باره که «عدد و رقم واقعی گردشگران ورودی ما چقدر است؟» وجود داشت اما چون مبنای ارزیابی‌ها و گزارش‌های رسمی، همچنان همان آمارهای نادرست گذشته است، وزیران و معاونان ناچار در همان چرخه معیوب باقی مانده‌اند. حاجی‌سعید تاکید می‌کند: این آمارها از سوی فعالان گردشگری قابل قبول نیست. ما از پیش از دوران کرونا روی عدد حدود هفت‌میلیون گردشگر ورودی مانده بودیم و امروز هم بعد از گذر از بحران کرونا، باز همان عدد تکرار می‌شود. در حالی‌که واقعیت صنعت گردشگری ایران بسیار متفاوت است.

او می‌افزاید: ما نمی‌خواهیم بگوییم 7 یا 10‌میلیون گردشگر داریم. حرف ما این است که اگر 300 هزار گردشگر فرهنگی واقعی وارد کشور شوند و در مسیرهایی از فارس تا اصفهان و یزد سفر کنند، اثر واقعی بر اشتغال، اقامتگاه‌ها، صنایع‌دستی و تورهای داخلی می‌گذارند. اما آمار رسمی، مسافران عبوری و مرزی و... را هم به عنوان گردشگر حساب می‌کند. به گفته رئیس جامعه راهنمایان گردشگری، تفکیک میان زائر، مسافر مرزی و گردشگر واقعی نخستین گامی است که باید در نظام آماری کشور انجام گیرد. او می‌گوید: ما باید بدانیم آن گردشگری که به اقتصاد کشور و اشتغال پایدار کمک می‌کند، چه تعداد است، نه صرفا کسی از مرز عبور کرده یا ویزا گرفته است. متولی گردشگری باید تفکیکی روشن میان این سه گروه ارائه دهد تا بتوان برنامه‌ریزی موثر انجام داد.

حساب‌های اقماری؛ راه علمی شناخت اثر گردشگری

حاجی‌سعید همچنین بر ضرورت راه‌اندازی «حساب‌های اقماری گردشگری» تاکید می‌کند؛ ابزاری که در بسیاری از کشورهای دنیا برای سنجش تاثیر واقعی گردشگری بر تولید ناخالص داخلی استفاده می‌شود. او می‌افزاید: یکی از علمی‌ترین روش‌های سنجش اثر اقتصادی گردشگری، حساب‌های اقماری است. به گفته او برای دستیابی به تصویری واقعی‌تر از وضعیت گردشگران ورودی، می‌توان آمار بازدید از بناهای تاریخی و اقامت در هتل‌های مقاصد اصلی گردشگری ایران یعنی اصفهان، شیراز و یزد را مبنا قرار داد.

حاجی‌سعید توضیح می‌دهد: اگر میانگین بازدید گردشگران خارجی از سایت‌های تاریخی شاخص مثل مجموعه نقش جهان اصفهان، تخت‌جمشید، یا کاخ گلستان را بررسی کنیم و تفکیک ملیتی هم داشته باشیم، می‌توانیم به عددی نزدیک به واقعیت برسیم. آمار این بازدیدها نشان می‌دهد چه تعداد گردشگر فرهنگی واقعی به ایران آمده‌اند. متاسفانه در این آمارها، رقم واقعی بسیار کمتر از چیزی است که در گزارش‌های رسمی اعلام می‌شود.

او ادامه می‌دهد: همچنین میزان اقامت گردشگران خارجی در هتل‌های مقاصد اصلی گردشگری ایران، شاخص دیگری است. اگر تفکیک کنیم که مثلا چه تعداد گردشگر و از چه کشورهایی اقامت داشته‌اند، می‌توانیم بفهمیم بازار هدف ما کدام کشورها هستند و چرا برخی بازارها از دست رفته‌اند. حاجی‌سعید معتقد است بخش بزرگی از مشکلات کنونی گردشگری ایران به سایر حوزه‌ها فراتر از متولی گردشگری برمی‌گردد. او می‌گوید: باید سایر نهادها و وزارتخانه‌ها هم پای کار باشند.

این فعال حوزه توریسم پیشنهاد می‌کند که رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه، موضوع گردشگری را به‌عنوان یک محور گفت‌وگو در سفرهای دیپلماتیک خود قرار دهند‌، او می‌افزاید: وزرای خارجه و گردشگری می‌توانند به کشورهای هدف توریسم سفر و موانع سفر شهروندان آن کشورها به ایران را رفع کنند. بخشی از این کشورها همسایگان ما هستند، بخشی کشورهای مسلمان، و بخشی شرکای اقتصادی. اگر این روابط عادی و روان شود، آمار گردشگری ورودی هم به‌تدریج واقعی خواهد شد.