سه‌شنبه 6 آذر 1403

تصویری تلخ از زندگی کارگران ایرانی؛ بلای تورم سر سفره کارگران

وب‌گاه عرشه آنلاین مشاهده در مرجع
تصویری تلخ از زندگی کارگران ایرانی؛ بلای تورم سر سفره کارگران

حداقل دستمزد روزانه برای جامعه کارگری در حالی برای امسال به حدود 177 هزار تومان رسیده که مشاهدات نشان می‌دهد چنین عددی فاصله بالایی با قدرت خرید طیف گسترده و اکثریت خوراکی‌ها در ایران دارد حداقل دستمزد روزانه برای جامعه کارگری در حالی برای امسال به حدود 177 هزار تومان رسیده که مشاهدات نشان می‌دهد چنین عددی فاصله بالایی با قدرت خرید طیف گسترده و اکثریت خوراکی‌ها در ایران دارد. حداقل...

حداقل دستمزد روزانه برای جامعه کارگری در حالی برای امسال به حدود 177 هزار تومان رسیده که مشاهدات نشان می‌دهد چنین عددی فاصله بالایی با قدرت خرید طیف گسترده و اکثریت خوراکی‌ها در ایران دارد. حداقل دستمزد برای امسال بی‌توجه به اعتراض جامعه کارگری فقط 20 درصد نسبت به سال گذشته رشد کرد در حالی که مردم ایران سال 1402 را با تورم 50 درصدی و نرخ دلار 50 هزار تومانی آغاز کرده بودند. این در حالی است که نزدیک به دو ماه به پایان سال، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که عدد درآمد روزانه 177 هزار تومانی برای سال 1403 نیز چیزی حدود 20 درصد افزایش یافته و اندکی به بیش از 200 هزار تومان در روز خواهد رسید. اما عدد جدید نیز قطعا به دلیل فاصله تورمی امسال با سال آینده فاصله بیشتری با سبد خوراکی‌ها پیدا می‌کند.

اما چرا خوراکی‌ها مهم است و دولت درباره حداقل دستمزد در سال آینده باید بازنگری کند؟ زمانی که تورم عمومی به ویژه در بخش کالای غیرخوراکی بالا می‌رود؛ دهک‌های پایین درآمدی مجبورند اولویت اول تقاضا را به سمت محصولات خوراکی و به عبارتی «سیر کردن شکم» بگذارند و سپس به سمت خرید کالای غیرخوراکی بروند. این در حالی است که پس از تورم بالای خوراکی‌ها که به واسطه حذف ارز ترجیحی و تحت عنوان «جراحی اقتصادی» انجام شد؛ بخش بزرگی از درآمد دهک‌های پایین صرف هزینه‌های خوراکی شد. به همین دلیل است که در گزارش‌های آماری شاخصی به نام «ضریب اهمیت تورم» برای دهک‌های مختلف درآمدی متفاوت است. به این مثال دقت کنید: بنا به آخرین آمار یعنی آذر ماه امسال، ضریب اهمیت سبد خوراکی، آشامیدنی و دخانیات برای دهک اول یعنی پایین‌ترین دهک 42.36 درصد است. معمولا دهک‌های اول تا چهارم دهک‌های ضعیف درآمدی هستند و به همین دلیل ضریب اهمیت تورم خوراکی‌ها در دهک دوم 42.29 درصد در دهک سوم کمتر از 42 درصد و دهک چهارم نزدیک به 39 درصد بوده است. اما در آن سو ضریب اهمیت این سبد برای دهک دهم یعنی ثروتمندترین‌ها به 21.55 درصد رسیده. یعنی نصف دهک اول! چنین چیزی به سادگی اهمیت سبد خوراکی در دهک‌های ضعیف را به تصویر می‌کشد. حالا به آمارها نگاه کنید: رشد قیمت‌ها در ماه آذر که به عنوان تورم ماهانه اعلام می‌شود، برای دهک اول 5.2درصد بوده است و برای دهک دهم 3.5درصد. اما توجه کنید که دی ماه سال گذشته تورم ماهانه خوراکی برای دهک اول 3.2درصد بوده است و برای دهک دهم نزدیک به 7درصد. در واقع نزدیک به یک سال گذشته و حالا جریان برعکس شده است! سهم جدی‌تر خوراکی‌ها در سبد مصرفی دهک‌های پایین درآمدی و تخلیه جهش قیمتی که این گروه کالایی در 8 ماه ابتدایی سال 1401 تجربه کرد، باعث شد در مجموع تورم ماهانه برای دهک‌های پایین کمتر شود، اما یک سال گذشته و با افزایش نرخ دلار که البته در کانال 50 هزار تومانی میخکوب شد؛ حالا روند تورم خوراکی‌ها برای دهک‌های هزینه‌ای برعکس شده است.

فاصله دستمزد با قیمت‌ها

اما حالا که متوجه شدیم چه اتفاقی در یک سال اخیر برای تورم خوراکی‌ها و دهک‌های مختلف درآمدی رخ داده، بپردازیم به بهانه اصلی این گزارش که فاصله قیمت «غذا» با «حداقل دستمزد» 177 هزار تومانی روزانه است که دولت قصد ندارد سال آینده همپای تورم ایجاد شده یعنی 40 درصد بالا ببرد و توجیهش هم این است که «افزایش دستمزد، تورم ایجاد می‌کند.» بنای ما این نیست که پاسخی به این موضوع بدهیم که آیا افزایش دستمزد، بیشتر تورم ایجاد می‌کند یا استفاده از «رانت چاپ پول» برای تراز کردن بانک‌ها یا حتی پرداخت پاداش و حقوق‌های نجومی آخر سال برخی از مدیران عزیزی که صبح تا شب زحمت می‌کشند و در ماموریت‌های خارجی هستند. در این گزارش زبان آمار صحبت می‌کند و عدد و رقم‌هایی که به دست آمده است. آخرین باری که مرکز آمار اعداد مربوط به هزینه و درآمد خانوار را منتشر کرد مربوط به سال 1401 است و الان در پایان سال 1402 هستیم و اعداد جدیدی در کار نیست. اما به هر حال به همین گزارش استناد می‌کنیم که عنوان کرده به‌طور متوسط 20 تا 46 درصد هزینه‌های خانوارهای شهری صرف تامین غذا و مواد خوراکی می‌شود. اما یادمان باشد که قبل از این توضیح دادیم این نسبت 20 تا 46 درصدی برای خانوارهای دهک‌های پایینی بالاتر است. در دهک اول این نسبت نزدیک به 50 درصد است و در دهک دوم و سوم و چهارم این نسبت به 40 درصد می‌رسد. حالا فرض کنیم که در یک خانواده سه نفره، سرپرست خانوار قرار است روزی 177 هزار تومان درآمد داشته باشد. بنابراین ما با اندکی ارفاق 100 هزار تومان از این عدد را مختص به خوراکی‌ها گذاشتیم. برای کشف قیمت خوراکی‌ها نیز دو رستوران عرضه‌کننده غذای سنتی و فست‌فود در مرکز شهر تهران را در نظر گرفتیم. نمودارهای پیوست نشان می‌دهد که چه بلایی بر سر قدرت خرید حقوق و دستمزدی آمده که سه - چهار ماه تمام بر سر آن دعواست و البته کاری از جامعه کارگری برنمی‌آید و حرف دولت به کرسی می‌نشیند. قدرت خرید این حقوق به گونه‌ای است که با یک پرس سیب‌زمینی سرخ‌کرده یا پیاز سوخاری و گهگداری یک ساندویچ فلافل برابری می‌کند. با این 100 هزار تومان سمت غذاهای پروتئینی نمی‌شود رفت. چون حداقل فاصله یک پرس چلوکباب یا جوجه کباب با این پول 150 هزار تومان است. در واقع شما دو دلار در روز می‌توانید هزینه خوراکی کنید و سه دلار دیگر نیاز دارید تا به چلوکباب یا جوجه‌کباب (در معمولی‌ترین حالت خود) برسید. اگر هوس غذای رستوران‌های فست‌فودی را دارید باید 5 دلار روی پول خود بگذارید! در واقع این قیمت‌ها شاید در مقیاس جهانی چندان بالا نباشد. غذا چیزی گران در همه دنیا است و گاه یک پیتزا تا 20 دلار هم فروخته می‌شود. اما آیا درآمدها هم دلاری است؟

چه اتفاقی افتاده است؟

چرا چنین شرایطی به وجود آمده است؟ گزارش مرکز آمار از متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب در پایان پاییز تصویر بهتری در این باره ارایه می‌کند. زمانی که به‌طور رسمی اعلام شده که متوسط قیمت یک تخم مرغ به 5 هزار تومان رسیده و یک قوطی تن ماهی 180 گرمی متوسط 75 هزار تومان است (25هزار تومان از آن 100 هزار تومان کذایی) یعنی با حقوق کارگری و بودجه‌ای که این کارگر می‌تواند برای خوراکی بگذارد باید یک عدد تن ماهی بخرد و 5 تا تخم‌مرغ و به هم بزند تا مثلا یک خانوار 3 نفری را سیر کند! توجه داشته باشید که از سال گذشته تا امسال، قیمت خوراکی‌ها با افزایش شدیدی روبرو شده است. ابتدای نیمه دوم پارسال نرخ دلار در عدد 25 تومان بود اما در انتهای سال نرخ دلار به 52 هزار تومان نیز رسید. سپس در عدد 50 ماند و گاهی به 51 هزار تومان سرک می‌کشید و به مدد سیاست «تثبیت» بانک مرکزی دوباره سریع به عدد 50 برمی‌گشت. اما خبری از نرخ دلار نیمه اول پارسال نشد. حالا در سه ماهه آخر امسال، با افزایش انتظارات تورمی نرخ دلار دوباره به 52 هزار تومان بازگشته و مشخص نیست در چه عدد سال 1402 را پایان دهد. در این یک سال، خوراکی‌ها نه به سیاست «تثبیت» توجه کردند نه برای‌شان مکانیزم سرکوب و «نظارت» مهم بود و نه حتی از دست کسی کاری برآمد. حقوق کارگران همان عددی که ابتدای سال گفته شد ماند و خوراکی‌ها به رشد خود و همپا شدن با نرخ دلار ادامه دادند. (در اینجا قصد نداریم وارد تورم کالای غیرخوراکی شویم که خود داستان جداگانه دارد.)

قیمت‌ها دلاری شده است

کافی است که به نمودارهای پیوست نگاه کنید. قیمت یک کیلوگرم گوشت گوساله - که عموما با استقبال زیادی هم روبرو نمی‌شد - از 235 هزار تومان در دی سال گذشته حالا به بیش از 500 هزار تومان رسیده. قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی نیز در همین بازه زمانی از 235 هزار تومان به حدود 600 هزار تومان رسیده و گزارش‌هایی از کمیاب شدن آن نیز منتشر شده است. به عبارتی قیمت گوشت قرمز که دی سال گذشته معادل 10 دلار بود، حالا هم همان معادل 10 دلار است. فقط اینکه درآمد کسی دلاری نبوده و درآمد ریالی هم مطابق با این افزایش قیمت رشد نکرده است. البته دو روز پیش اظهارنظری هم شد که «اگر مصرف ماهی زیاد شود، قیمت گوشت قرمز پایین می‌آید.» در حالی که اقتصاد کار خودش را می‌کند و نگاه به این نمی‌کند که اگر کالایی مصرفش بیشتر شود، کالای دیگری ارزان شود. سال گذشته درآمد یک روز کارگر با دلار 20 هزار تومانی چیزی حدود 8 دلار بود اما در سال 1402 با دلار 50 تومانی به چیزی حدود 3.5 دلار رسیده است. داستان در جای دیگری است

منبع: اعتماد هم اکنون دیگران می خوانند -->

بیشتر بخوانید

تصویری تلخ از زندگی کارگران ایرانی؛ بلای تورم سر سفره کارگران 2