تعارض منافع عامل مخالفت با افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی
یک استاد دانشگاه گفت: تعارض منافع بخشی از جامعه پزشکی که درجایگاه تصمیم گیری هستند موجب شده است که جلوی توسعه آموزش پزشکی در کشور گرفته شود.
مجید حسینی استاد دانشگاه و فعال رسانهای در گفتوگو با میزان در مورد افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی گفت: علی رغم هزاران استدلالی که مافیای پزشکی برای مقاومت در برابر افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی به علت کمبود امکانات دارند، باید گفت که تعارض منافع عامل اصلی مخالفت آنها با افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی در کشور است.
وی ادامه داد: سالانه در حدود 180 هزار میلیارد تومان بودجه از قبل درمان در کشور داریم، اگر قسمتی از این بودجه صرف ساخت آزمایشگاهها و مراکز آموزشی شود در بعد امکانات نیز کمبودی وجود نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه گفت: تعارض منافع بخشی از جامعه پزشکی که درجایگاه تصمیم گیری هستند موجب شده است که جلوی توسعه آموزش پزشکی در کشور گرفته شود، نامهای که چهار رکن اساسی درمان به رییس جمهور نوشتند نشان داد که هر چهار رکن اساسی کشور در ید قدرت پزشکان است.
وی درپاسخ به این سوال که در صورت افزایش طرفیت پزشکی و جبران این ظرفیت، دانشگاههای غیر دولتی به میان میایند گفت: حضور دانشگاههای غیر دولتی و آزاد خلاف قانون اساسی کشور است، اما با توجه به اینکه در دانشگاههای دولتی انحصار ایجاد شده است از این رو این ظرفیتها با افزایش سهمیه در دانشکاههای غیر دولتی جبران میشودفاگر چه که دانشگاه های دولتی نیز ظرفیت مناسرای افزایش سهمیه پزشکی دارند.
این استاد دانشگاه گفت: مساله اصلی انحصار است نه کمبود امکانات و ظرفیت، دانشگاههای دولتی هم اکنون ظرفیت خوبی برای افزایش پذیرش دانشجوی پزشکی دارند، اما به دلیل محدودیتهای ایجاد شده در پیش روی پذیرش دانشجویان این موضوع مطرح می شود که کمبود امکانات است.
حسینی در پاسخ به این سوال که هم اکنون آمار مناسبی از وضعیت روحی دانشجویان و رزیدنتهای رشته پزشکی به دلیل کمبود امکانات و محدودیتها نیست، گفت: علت اصلی نگرانیها و افسردگیهای موجود این افراد وضعیت نا مناسبی است که در آن قرار دارند، حقوق اندک دو میلونی که برای این رزیدنتها در نظر گرفته شده است علی رغم اینکه برای مثال عملهای جراحی را اینها انجام میدهند موجب شده است که این ها انگیزه و تمایلی برای انجام کارشان نداشته باشند از این رو همین نحوه برخورد نامناسب با آن ها موجب سرخوردگی و دلزدگی این دانشجویان شده است.
این استاد دانشگاه تهران در پاسخ به اینکه با افزایش میزان دانشجویان پزشکی به همان نسبت بیمارستانهایی که آنها بتوانند آموزش ببینند وجود ندارد گفت: این موضوع نیز یکی دیگر از استدلال مخالفان افزایش ظرفیت پزشکی است، قبل از انقلاب آمار دانشجویان پزشکی نسب به امروز بیشتر بوده است در حالیکه تعداد بیمارستانهای ما نسب به قبل از انقلاب افزایش چشم گیری داشته است.
وی گفت: در حال حاضر بیمارستانهایی هستند که به طور محدود مثلا یک یا دو رزیدنت میگیرند، گاها دانشجویان طی ده سال در نوبت میمانند، پس بحث کمبود بیمارستان و فضاهای آموزشی نیست بحث انحصار است.
حسنی همچنین اظهار کرد: در حال حاضر در شهرهای کشور بیمارستانهایی داریم که یک پزشک متخصص ندارد، از سوی دیگر در کشور ما به ازای هر ده هزار نفر تنها بین 10 تا 11 پزشک داریم، نسبت پزشک متخصص نسبت به جامعه آماری گفته شده 5 نفر است که این تعداد در شهرهای محروم و یا پر جمعیت بسیار کمتر است.
وی ادامه داد پس این استدلال مخالفان افزایش ظرفیت پزشکی که می گویند میزان پزشکان درکشور کافی است و توزیع ان نامناسب است هم زیر سوال میروند، چرا که پزشکی نداریم که توزیع کنیم.
وی تصریح کرد: کمبود پزشک در مناطق محروم سبب شده است که در استانی مثل سیستان و بلوچستان نسب به تهرانی که وضعیت ناسالمی به لحاظ آلودگی دارد 10 سال امید به زندگی کمتر شود، اینها همه به دلیل سیاستگذاریهای نادرست است.
حسینی ادامه داد: در بحث آموزش پزشکی نیز این ادعا که گفته میشود کادر آموزشی دانشگاهها محدود است نیز ادعای باطلی است، در حال حاضر آمار نشان میدهد در رشتههای پزشکی در دوره رزیدنتی به ازای هر استاد یک دانشجو وجود دارد که این آمار در رشتههای علوم انسانی در دوره دکتری به ازای هر دو دانشجو یک استاد است. یعنی اساتیدی داریم که دانشجو ندارند اتفاقا دانشجو کم داریم.
وی با انتقاد از وضعیت فعلی و تسلط وزارت بهداشت بر آموزش پزشکی گفت: اگر همچون سابق بحث آموزش پزشکی را نظام آموزش عالی پیگیری میکرد معظلات فعلی به وجود نمیآمد، استدلال اولیه برای واگذاری بحث آموزش پزشکی به وزارت بهداشت تامین فضاهای آموزشی و بیمارستان برای دانجویان پزشکی بود.
این استاد دانشگاه در مورد انحصار و مافیای ایجاد شده در این موضوع گفت: اما این تسلط موجب ایجاد یک مافیا و انحصاری در این طیف شده است و وقتی تصمیم بر این میشود که ظرفیتها افزایش پیدا کند و این تصمیم از سوی نهادی آموزشی و فرهنگی گرفته میشود به دلیل انتفاعات موجود سدی در مقابلش ایجاد شده و مانع اجرای چنین تصمیماتی میشوند. اصلا باید بگوییم چرا باید افزایش یا کاهش سهمیه پزشکی در دست وزارت بهداشت باشد؟
وی در پایان گفت: تا در نظام درمان منافع به نفع مدیران است نمیتوان به اصلاح آن امیدوار بود، مدیریت هر مقولهای زمانی که در دست اصناف بیفتد انحصار و فساد ایجاد میشود.
بیشتر بخوانید:
در افزایش نرخ اجاره بهای خوابگاهها به حداقلها اکتفا کرده ایم