چهارشنبه 18 تیر 1404

تفاوت آتش‌بس، ترک مخاصمه و معاهده صلح

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
تفاوت آتش‌بس، ترک مخاصمه و معاهده صلح

در محاورات عمومی روزمره و حتی در فضای رسانه ای برخی واژگان مشابه یکدیگر استفاده می شوند که بعضا دارای معانی و حتی پیامدهای سیاسی و حقوقی متفاوتی هستند. سه کلیدواژه آتش‌بس، ترک مخاصمه و معاهده صلح از این قرارند که در این یادداشت معانی و کاربردهای متفاوت آنها به لحاظ حقوقی موردنظر قرار گرفته است.

آتش‌بس

آتش‌بس (Ceasefire) یک امر موقتی است و هر لحظه امکان شکسته شدن و نقض آن از سوی طرفین وجود دارد. در آتش‌بس با وجود اینکه جنگ فعال بین طرفین خاتمه پیدا می‌کند و نیروهای متخاصم سلاح را زمین می گذارند، ولی اختلاف، دشمنی و انتقام هنوز به قوت خود باقی است. بعضی اوقات آتش‌بس صرفا به معنای قطع عملیات جنگی در یک منطقه معین برای زمان محدود به منظور تخلیه مجروحان و تدفین کشته‌شدگان یا در مواردی تسلیم نیروهای شکست‌خورده در جنگ است، گاهی اوقات هم به عنوان اولین گام برای حل‌وفصل اختلافاتی که منجر به جنگ شده است، تلقی می‌شود. همچنان که در قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عنوان گام آغازین برای حل‌وفصل اختلافات بین ایران و عراق مقرر شده بود. آتش‌بس به مفهوم قرارداد تعلیق محدود و موقت عملیات نظامی که ممکن است میان فرماندهان بخش‌هایی از جبهه جنگ پیش آید، در نظر گرفته می‌شود.

ترک مخاصمه

ترک مخاصمه (Armistic) اساسا توافق رسمی طرفین جنگ به منظور خاتمه دادن به درگیری‌های نظامی است. ترک مخاصمه، رسمی و قانونی است و برخلاف آتش‌بس مدت آن نامحدود یا برای زمان طولانی است، این سند رسمی جنگ را خاتمه می‌دهد ولی این خاتمه به معنای صلح پایدار نیست و توان تضمین چنین صلحی را ندارد. ترک مخاصمه یکی از مواردی است که به صورت کلی در مواد 41-36 کنوانسیون صلح 1907 لاهه پیش‌بینی شده است. ترک مخاصمه که معمولا با میانجی‌گری یا مساعی جمیله سازمان یا کشور ثالث انجام می‌گیرد عبارت است از تعلیق موقت و قراردادی مخاصمات که طی قراردادی بین کشورهای متخاصم درگیر در جنگ عملی می شود. بعد از جنگ سال 1950 بین دو کره، در سال 1953 ترک مخاصمه صورت گرفت، لیکن از نظر حقوقی دو کره هنوز در حالت جنگ به سر می‌برند و بین آنها معاهده صلح امضا و تصویب نشده است.

طبق ماده 40 کنوانسیون صلح 1907 لاهه، در صورتی که هر یک از طرفین قرارداد ترک مخاصمه، یکی از موارد توافق را به طور جدی نقض کند، این حق برای طرف دیگر ایجاد می‌شود که عملیات خصمانه را از سر گیرد. رعایت قرارداد ترک مخاصمه توسط یکی از طرفین موکول و مشروط به رعایت آن توسط طرف دیگر است. نقض قرارداد به وسیله یک طرف مجوز عکس‌العمل مشابه از طرف دیگر تخاصم را توجیه می‌کند. حتی نقض تعهدات ممکن است موجب فسخ کامل قرارداد شود. ترک مخاصمه عبارت است از به حالت تعلیق درآمدن عملیات نظامی بدون پایان دادن به جنگ یا وضعیت جنگی. با استقرار ترک مخاصمه عملا عملیات جنگی به حالت تعلیق درمی‌آید بدون اینکه وضعیت جنگی دستخوش تغییر شود؛ به عبارتی قطع و تعلیق موقت عملیات جنگی در وضعیت‌های آتش‌بس و ترک مخاصمه ضرورتا به وضعیت جنگی خاتمه نمی‌دهد.

تقریبا در اکثریت قریب به اتفاق مخاصمات مسلحانه‌ای که بعد از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد رخ داده است نوعی آتش‌بس یا ترک مخاصمه از طریق سازمان ملل متحد یا کشورهای ثالث برقرار شد که به‌ندرت منتهی به انعقاد معاهده صلح شد، من‌جمله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. برخی معتقدند مهم‌ترین مصداق آتش‌بس یا به طور دقیق‌تر ترک مخاصمه در تاریخ اسلام، پیمان صلح حدیبیه است که پیامبر اسلام (ص) در سال ششم هجرت با مشرکان مکه منعقد کرد و طرفین متعهد شدند که به مدت ده سال از جنگ بپرهیزند. پیامبر به شرایط عهدنامه پایبند ماند اما مشرکان با شبیخون به گروهی از هم‌پیمانان مسلمان پیمان شکنی کردند و در پی آن مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمانان فتح شد.

معاهده صلح

و معاهده صلح (Peace treaty) به معنای امضا و تصویب یک قرارداد دائم میان دو کشور است که طی آن اختلافات و مسائل اساسی مانند اختلافات مرزی بین‌المللی حل‌و‌فصل می شود. صلح یعنی طرفین درگیر جنگ نه‌تنها سلاحشان را کنار می‌گذارند و به درگیری خاتمه می‌دهند، بلکه برای حل اختلافات فی مابین راه‌حل پیدا می‌کنند و به اعتماد متقابل و همکاری می‌رسند. بر اساس معاهده صلح نه‌تنها جنگ به طور کامل بین طرفین خاتمه پیدا می‌کند، بلکه شرایط زمان صلح نیز ضمن معاهده مشخص می‌شود. در پیمان صلح تکلیف اختلافات طرفین مانند مسائل اقتصادی، سیاسی، تعیین متجاوز، نحوه جبران خسارات و غرامت جنگی، وضعیت تحدید حدود مرزها و سایر موارد به طور دقیق مشخص می‌شود. بین آتش‌بس یا ترک مخاصمه و انعقاد معاهده صلح ممکن است زمان کم و بیش طولانی سپری شود و تنها بعد از امضا و تصویب معاهده صلح است که وضعیت جنگی از نظر حقوقی خاتمه می پذیرد.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، طبق اصل 110 اعلان صلح جزو وظایف مقام معظم رهبری است و معاهده صلح طبق اصل 77 قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی و سپس طبق اصل 125 باید به امضای رئیس‌جمهور برسد. چون جمهوری اسلامی ایران رژیم نامشروع و اشغالگر اسرائیل را مورد شناسایی قرار نداده است و انعقاد معاهده صلح با آن رژیم در حقوق بین‌الملل یک نوع شناسایی ضمنی محسوب می‌شود و از طرفی اختلاف جمهوری اسلامی با رژیم اشغالگر اختلاف بنیادین و درگیری حق و باطل و حل‌ناشدنی است، وضعیت پیش‌آمده بین دو طرف آتش‌بس است و آتش‌بس خواهد ماند و منجر به انعقاد معاهده صلح نخواهد شد.

* استادیار حقوق بین‌الملل دانشگاه رازی