جامعه انقلابی باید به میان مردم برود
به اعتقاد یک مدرس دانشگاه «الان زمانی است که جامعه انقلابی باید به میان مردم برود، جمهوری اسلامی باید توانش را بر روی مدارس بگذارد چرا که مدارس افزون بر اینکه بر روی نسل جوان کار میکنند با خانوادهها هم در ارتباط هستند. عقیده دارم اگر ما با پلتفرم هنر به سمت نسل جدید حرکت کنیم می توانیم نسلی را تربیت بکنیم که در برابر فعالیتهای هنری و رسانهای غرب مقاوم هستند».
سهیل احمدی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه درباره چگونگی ایجاد جریان گفتوگو در جامعه ملتهب امروزی به سایت الف گفت: این روزها ما با خلط هایی در باب گفتوگو روبه رو هستیم و علت این سوء تفاهمات این است که آن فرد، مسئول یا نخبه که داعیه گفتوگو را در شرایط کنونی دارد، به رنگ بندی و طیف بندی مردم جامعه توجه نمیکند. این مسئله امروز نیست بلکه در گذشته هم بوده است و در آینده نیز خواهد بود؛ اما نکته اساسی این است کدام مردم را در نظر میگیریم و چه کسی باید مخاطب ما در گفتوگو باشد؟
وی تاکید کرد: با آن کسی میتوان به گفتوگو نشست که اعتراض یا تردید دارد و البته باید در نظر گرفت که عمل گفتوگوی ما در چه بستر فکری شکل میگیرد. نکته بعدی این است که ما لایه بندی های گوناگون اعتراضی در بین افراد جامعه داریم به این معنا که هنگام مواجهه با لایههای مختلف اعتراضات و مخالفت ها باید سیاست و کنش خاص خودش را اتخاذ کرد. لایه اول اشخاصی هستند که ضمن انتقادات و اعتراضات نسبت به شرایط جامعه وفاداری و تعلق خود را به انقلاب اسلامی و کشور حفظ میکنند. طیفی که در کنار امید به دولت حال حاضر انتقاداتی به آن دارند و منشاء مشکلات را متوجه هستند. به عقیده من بخش قابل توجهی از معترضین از مردم در این لایه قرار میگیرند.
احمدی بیان کرد: ما همچنین در روند اعتراضات با یک لایه سخت مواجه هستیم در این لایه افرادی حضور دارند که سرسختانه به دنبال مخالفت و عناد با نظام و سیاست جمهوری اسلامی هستند، به شکلی که اگر فردا تمام مشکلات اقتصادی و معیشتی و اجتماعی حل بشود این افراد هیچ رضایت نمی دهند و آن عمل معاندانه خود را به اشکال مختلف پیگیری می کنند. افرادی که گوششان به هیچ گفتوگویی بدهکار نیست طبیعی است که نوع واکنش نظام در قبال این افراد در راستای حفظ امنیت است و به شکل امنیتی با اینها برخورد خواهند کرد. طبق گزارش هایی که به بنده رسیده است تعدادی از این افراد که توسط نهادهای امنیتی دستگیر شدهاند وقتی به آنها گفته میشود حرف حساب شما چیست میگویند ما حرفی نداریم و مایل به گفتوگو نیستیم.
مدرس دانشگاه تأکید داشت: بعد از این لایه سخت به اراذل و اوباش میرسیم. اراذل و اوباش و لات های عصر جدید بر محور هیجانات می گردند و هیچ ایدئولوژی و تفکری برایشان اهمیت ندارد یعنی به مصمم بودن آن لایه سخت نیستند. عدهای از آنها مشکلات مالی دارند و با پول خریداری شده اند و عده ای دیگر بر مبنای خودنمایی و انتشار عکس های خود در فضای مجازی به میدان می آیند تا از جنایات خود عکس منتشر کنند و طبیعی است که این افراد هم در مدخلیت گفتوگو قرار نمی گیرند.
این پژوهشگر افزود: اما طیف قابل توجهی از معترضین کسانی هستند که به تعبیر بنده دچار جن زدهگی رسانه ای شدهاند. به این معنا که به شدت متاثر از رسانه های فارسی زبان خارجی هستند وهیچ توجهی به رسانههای داخلی و حرف های مخالف نظر خود ندارند و با این رویکرد یکسوئه مسائل را میبینند و تحلیل میکنند به طور مثال سر جنایت شاهچراغ هشتگ «کار خودشون هست» را زدند و باور کردند که آن فاجعه توسط نظام رخ داده است. با این افراد که بخش قابل توجهی از بدنه معترضین را هم تشکیل داده اند باید وارد گفتوگو شد و مسائل را تبیین کرد. بنده معتقدم کارکرد اصلی گفتوگو، باید با این دسته از نفرات باشد که دچار تردید شده اند و به شدت متاثر از روایت های غربی اند. من با دانشجویان و جوانان بسیاری روبرو هستم و می بینم که این افراد انقلاب مجازی را پذیرفتهاند و چنین میانگارند که واقعاً قرار است انقلاب بشود و ما در مسیر تحقق این براندازی هستیم!
احمدی گفت: باز هم تکرار میکنم با این قشر باید وارد گفتوگو شد اما سوال اصلی این جاست که آیا الان وقت ایجاد یک گفتوگوی معمولی با این طیف است؟ من عقیده دارم که الآن شرایط برای ایجاد دیالوگ مناسب نیست، چون طرف مقابل اصلا حاضر به شنیدن نخواهد بود، شما اگر استاد یا مسئولی را به دانشگاهی ببری با واکنش منفی نفرات رو به رو خواهی شد، چون جوانان این طیف چنین تلفی دارند که اصلا نظام یا افراد آن حق گفت و گو و بیان مطلب ندارند!
او بیان کرد: مدارس ظرفیت برقراری گفت وگو را به شکل مستقیم یا از طریق معلمین دارند، اما در سایر موارد باید دقت داشت که راه کار باید از طریق رسانه انجام شود و این رسانه باید به قدری فعال باشد که به شخص چنین القا کند که همه چیز آن طرف نیست، این طرف هم حرف هایی دارد.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: در بحبوحه اغتشاشات سال 96 بنده طی یک نظرسنجی ای که نشان میداد بخش قابل توجهی از مردم تهران نسبت به رسانه ها بی اعتماد هستند، مسأله گفتوگوی چهره به چهره را مطرح کردم. گفتوگوی چهره به چهره البته سابقه دار است و متاسفانه چندان توجهی به آن نمی کنند و چنین می اندیشند که تمام ظرفیت خود را باید در رسانه ها به کار بگیرند. حضرت آقا عبارتی دارند با این مضمون که جنگ نرم به این معنا نیست که افراد مطلبی را صرفاً در فضای مجازی بازتاب دهند بلکه جنگ نرم به مخاطب نیاز دارد به این معنا که افراد بنشینند و گفتوگو کنند یا نشریه ای را پخش بکنند. این ایده چهره به چهره هم سابقه خوبی دارد و هم در حال حاضر بستر آن می تواند به راحتی فراهم شود من معتقدم که باید به آن و فضایی برگردیم که حضرت آقا در مسجد ابوذر کرسی پرسش و پاسخ فراهم میکرد و علی شریعتی در حسینیه ارشاد به گفتوگو با جوانان و دانشجویان می پرداخت.
سهیل احمدی در انتها گفت: متاسفانه بعد از انقلاب توجه به این سبک کمرنگ شد و این تلقی شکل گرفت که دیگر لازم نیست مطالب به آن گستردگی بیان شود و مردم خودشان مسائل را می دانند، این کمرنگ شدن در دو جهت بود یکی در محتوا و دیگری در گفتوگو. متاسفانه با گذشت زمان مفهوم گفتوگو هم دچار کجفهمیهایی شده است که آن را با جدل و مجادله یکی کرده است. الان زمانی است که جامعه انقلابی باید به سمت مردم برود، جمهوری اسلامی باید توانش را بر روی مدارس بگذارد چرا که مدارس مضاف بر اینکه بر روی نسل جوان کار می کنند با خانوادهها هم در ارتباط هستند. عقیده دارم اگر ما با پلتفرم هنر به سمت نسل جدید حرکت کنیم می توانیم نسلی را تربیت بکنیم که در برابر فعالیت های هنری و رسانهای غرب مقاوم هستند.