یک‌شنبه 4 آذر 1403

جنگ روایت‌ها نه جنگ تانک‌ها

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
جنگ روایت‌ها نه جنگ تانک‌ها

عباس رضایی ثمرین | 

چند وقت پیش کتابی ترجمه می‌کردم به نام «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی» که انتشارات همشهری آن را در پایان سال گذشته منتشر کرده است. تحقیقی است از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد که در آن از مفهومی به نام «پروپاگاندای رایانشی» صحبت می‌شود. از اسمش نترسید؛ یعنی استفاده هدفمند از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای انتشار اخبار جعلی یا برجسته‌سازی یا سرکوب محتوای خاص با هدف تاثیرگذاری در تحولات سیاسی.

بر اساس آنچه در این کتاب آمده، اوکراین کشوری است طی سالهای گذشته مستمرا با بحران جدی اطلاعات غلط و دستکاری واقعیت روبرو بوده است. این کشور در سالهای اخیر با درگیری‌های مسلحانه با جدایی‌طلبان استان‌های شرقی، بحران شدید اقتصادی، آشفتگی سیاسی، انتقال مداوم قدرت و اصلاحات ساختاری مواجه بوده است. همه این چالش‌ها با توسعه سریع فناوری‌های اطلاعاتی و استفاده روزافزون از اینترنت همراه بوده است، چیزی که به شکل چشمگیری در روند تحولات کشور نقش داشته است.

کشور رقیب اوکراین، یعنی روسیه از کشورهای پیشرو در پروپاگاندای رایانشی است. یک نمونه قابل توجه از عملیات پروپاگاندای رایانشی بین روسیه و و اوکراین، مورد مشهور فاجعه MH17 است.

در 17 ژوئیه 2014، یک هواپیمای بوئینگ 777 شرکت هواپیمایی مالزی در مزارع دونباس در منطقه‌ای تحت کنترل جدایی‌طلبان سقوط کرد و همه 298 سرنشین آن کشته شدند.

در سپتامبر 2016، تیم تحقیق بین‌المللی اولین نتایج خود را ارائه داد و نتیجه گرفت که هواپیما توسط یک موشک زمین به هوا ساقط و این موشک از مناطق تحت کنترل جدایی‌طلبان تحت حمایت روسیه شلیک شده است. پیش از انتشار نسخه رسمی گزارش پرونده اما تئوری‌ها و فرضیات مختلفی پیرامون این واقعه در فضای رسانه‌های مطرح شد. معروف‌ترینِ این فرضیه‌ها، ادعا می‌کرد که یک جت نظامی متعلق به اوکراین هواپیمای مسافربری مالزی را سرنگون کرده است.

این نظریه اولین بار در توییت‌های یک کارمند اسپانیایی بخش مراقبت پرواز فرودگاه کیف به نام کارلوس مطرح شد. کارلوس در حساب کاربری توییتر خود ادعا کرده بود که در زمان هدف قرار گرفتن هواپیمای مالزی، یک جت نظامی را در آن حوالی روی صفحه رادار دیده است.

بعد از توییت‌های کارلوس، ماجرا به سرعت و با گستردگی توسط رسانه‌های جریان اصلی روسیه از قبیل راشاتودی، ریانووستی و تاس منشتر شد. وزارت دفاع روسیه قطعات بعدی پازل را چید و با انتشار یک تصویر ماهواره‌ای - که بعدا معلوم شد جعلی بوده - وجود یک جت در نزدیکی هواپیمای ساقط شده را در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی تایید کرد.

بعدها یک تحقیق که توسط یک سایت واقعیت‌سنجی به نام استاپ‌فیک انجام شده بود، اثبات کرد، حساب کاربری کارلوس در توییتر جعلی است. از آنجا که در بررسی‌ها معلوم شد سیستم مراقبت پرواز در اوکراین کارمند غیراوکراینی ندارد، حساب کاربری کارلوس مسدود شد. بعدها تحقیقات دولتی در اوکراین نشان داد که حساب موسوم به کارلوس اولین بار در زمان انقلاب «یورومیدان» (موج اعتراضات و ناآرامی‌های طرفداران غرب در اوکراین در سال 2014 برای پیوستن به اتحادیه اروپا) ثبت شده و وظیفه آن در زمان مذکور ریتوییت پیام‌های طرفداران روسیه بوده است. این فعالیت تا دو ماه پیش از حادثه سقوط هواپیما هم ادامه داشته اما در دو ماه منتهی به سقوط، حساب کاربری مورد نظر فعالیت غیرفعال بوده است. تا اینکه در ژوئیه 2014 اکانت دوباره فعال شده تا یکی از قوی‌ترین نظریه‌های جعلی در تاریخ پروپاگاندای رایانشی را در خصوص هواپیمای مالزی تولید کند.

به همین خاطر است که در میانه جنگ روسیه علیه اوکراین، این روایت‌های رسانه‌ای و کنشگری‌های نسل جدید پروپاگاندیست‌ها، یعنی ربات‌ها و ترول‌های اینترنتی است که از اهمیت بیشتری نسبت به خود جنگ و واقعیت آن برخوردارند. مثلا در صورت وقوع رویداد شگفت‌انگیزی در جریان جنگ، از قبیل فاجعه اتمی یا جنایت جنگی در مقیاس بزرگ، بیشتر از واقعیت اتفاق، این روایت‌ها هستند که تعیین می‌کنند، کدام طرف برنده استفاده از امتیازات سیاسی خواهد بود.

تصور عمومی از تجاوز روسیه به اوکراین، جنگ در صحنه واقعی با انگیزه‌ها و اهداف نظامی است. اما واقعیت این است که برای همه کسانی که در جایی خارج از میدان، تحولات جنگ را پیگیری می‌کنند، تصویر جنگ، با روایت‌های رسانه‌ای رسمی و غیررسمی ساخته می‌شود. بر همین اساس، همزمان با جنگ در فضای واقعی، جنگی برای غلبه روایت روسیه یا اوکراین از جنگ نیز در جریان است. منبع: هفت صبح