حضور فعال در نزاع تمدنی به معنای جنگطلبی نیست

حجت الاسلام پیروزمند میگوید: آنچه تمدن غرب را برآشفته، قدرت بسیجکنندگی انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی بنیانهای مشروعیت تمدن غرب را متزلزل کرده؛ یعنی به هسته سخت تمدن آنها نفوذ کرده است.
به گزارش گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، نشست بررسی اقدامات حوزه علمیه در جنگ 12 روزه با حضور حجتالاسلام و المسلمین دکتر علیرضا پیروزمند، عضو هیأت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی و قائممقام فرهنگستان علوم اسلامی قم در پژوهشکده مطالعات حکمرانی فرهنگی اجتماعی برگزار شد.
پیروزمند با اشاره به واژه آرمانگرایی واقعبین که درباره سیاست به کار برده میشود، گفت: همین طور که در مقیاس ملی باید آرمانگرای واقعبین باشیم در مواجهه با حوزه هم باید آرمانگرای واقعبین باشیم. واقعیتی را در حوزه مواجه هستیم، یکی از نظر عددی روحانیت؛ دوم دانش و مهارتی که نظام رسمی حوزه به طلاب تعلیم میدهد؛ سوم جریانات مختلف فکری سیاسی که وجود دارد.
وی نهادیبودن حوزه علمیه را هم نقطه مزیت و هم نقطه ضعف دانست و افزود: حوزه نهاد است و سازمان نیست. این امتیاز بزرگ و از برجستهترین ویژگیهای حوزه است؛ یعنی فعالیتی که افراد در خدمت به دین به هر شکلی انجام میدهند از سر احساس مسئولیت و تکلیف است. حتی آبرو و حیثیت هم تابع این است که چه میشود و چه نمیشود؛ بنابراین فارغ از این صحنه خاص، باید بین این آرمانگرایی و واقعبینی حوزه را فهم کنیم.
پیروزمند ادامه داد: حوزه علمیه از یک زاویه خودجوش و سازمان یافته است. با نگاه به این دو ساحت باید ارزیابی محتوایی و ارزیابی مدیریتی داشته باشیم.
وی افزود: بر اساس همان واقعبینی که میخواهد معطوف به 12 روز باشد، انتظارت باید به اندازه 12 روز باشد. یعنی آنهایی که نظامی بودند و میدانستند که قرار است حمله میشود غافلگیر شدند. حالا حوزه علمیه تا در 12 روز خودش را پیدا کند، باید با لحاظ این واقعیت بررسی کنیم.
استاد دانشگاه با بیان اینکه چشم انداز آینده ما یک بعد محتوایی و یک بعد مدیریتی دارد و در بعد محتوایی باید به مزیت و ضعفها نگریست، افزود: نقطه مزیت حوزه این است که به دلیل انسی که با آیات و روایات دارد و برجستگی که موضوع دفاع از کلمه توحید و مبارزه با ظلم و مقاتله با کفار و مشرکین در صورتی که مقابله کنند در منابع ما وجود دارد، یک سرمایهای است که خیلی دست به نقد و خیلی اثربخش است. دست به نقد است، به خاطر اینکه فهمیدنش سخت نیست و نیازی به کنکاش عمیق ندارد. اثربخشی به دلیل این است که تکلیف معین میکند و خیلی روشن به موضعگیری میرساند. شفافیت در موضع گیری در این صحنهها خیلی اهمیت دارد.
او ادامه داد: بعضی از آیات قرآن را اینقدر به ما گفتند که جنگ نشود جرأت گفتنش را نداریم و اگر بگوییم، میگویند شما جنگطلب هستید. ولی وقتی صحنهای را تحمیل میکنند زبان باز میشود و جرأت گفتنش را پیدا میکنیم و با جرأت می توانیم استناد به این آیات کنیم.
قرآن و الهیات تمدن
پیروزمند در جنبه آسیبشناسانه بحث، با یادکردن از جنگ به عنوان الهیات تمدن گفت: ما در الهیات تمدن خوب متمرکز نشدیم. قرآن خیلی برجسته مواجهه تمدنی دو جبهه را از حیث تاریخی در قالب قصص انبیا ترسیم میکند. مبنای مواجهه این دو جبهه را میگوید. این که جبهه مقابل در مقابل شما چه دسیسهای میکنه و راهبردهایش برای به هم ریختن محاسبه شما چیست؟ با تشکیلات خودش عَمَد کفر چگونه تفاهم میکند. از طرفی ظرفیت شما چیست؟ رابطه با امام و خدا چگونه باشد. خودتان را تحت سنن الهی چگونه قرار میدهید. اینها الهیات تمدنی است.
پیروزمند با اشاره به اختلاف فهم آیات قرآن که بخشی از آن ناشی از فهمی است که از آیات داریم، بخشی ناشی از درکی است که از صحنه داریم و بخش دیگر ناشی از پیش فرضهایی است که از جای دیگر آمده، با ذکر مثالی گفت: آقای خاتمی بحث جامعه مدنی و گفتوگوی تمدنها را در مقابل جنگ تمدنها مطرح کرد. اول نگاه میکردی میگفتی ما اهل جنگ نیستیم، اسلام اهل گفتوگو است و دفاع خوبی از اسلام و معرفی خوبی است؛ منتها یک اتفاق نامبارکی افتاد که ناآگاهانه هم نبود که ما اصلا نزاع تمدنی با کسی نداریم. نزاع تمدنی نداریم با این که ما اهل جنگ متخاصمانه نیستیم، زمین تا آسمان فرق میکند.
وی افزود: این آسیب بخشی از حوزه است. باید توجه داشته باشیم که حوزه کیست؟ حوزه من و شما هستیم و هیچکدام نمایندگی تام از حوزه نداریم. اگر فلانی این کار را کرد، یعنی کل حوزه کرد و بالعکس؟ اینگونه نیست. باید معلوم باشد که وقتی حرفی را میگوییم شناسنامهدار باشد.
اتهام جنگطلبی
عضو هیأت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی با بیان اینکه قبل از این صحنه اگر کسی از تهدید نظامی حرف میزد یا حرفی را میزد که ممکن بود طرف مقابل تحریک به جنگ شود، میگفتند حرف نزنید، خاطرنشان کرد: گویا او منتظر نشسته که برای جمله ما حمله کند. تعدادی از فضلا به محوریت روحانیت و بازیگری جریانهای سیاسی، افرادی را به عنوان تئوریسین جنگ تخریب کردند. اصلا بحث نظامی نمیکردند. میگفتند معارف دینی را طوری سر هم میکنی که از آن جنگطلبی در بیاید. همان اشتباهی که زمان آقای خاتمی که دانسته بود، تا صحبت جنگ میشد یعنی شمشیر بکشیم خون همدیگر را بریزیم و مقابله تمدنی را نمیفهمیدند؛ در همین یک سال گذشته اتفاق افتاد و دور نیست.
قائممقام فرهنگستان علوم اسلامی قم افزود: همین الان که جنگ شده هنوز ما متوجه نیستیم، لایه اصلی مقابله، نه نظامی و نه امنیتی و نه سیاسی است؛ بلکه فرهنگی و تمدنی است. تمدن هم یک هسته سختی دارد که بزرگ میشود و شعاع پیدا میکند. آن نقطه ثقل تمدن، قدرت تجمیع ارادهها بر محور یک جهت است. هسته سخت تمدن اینجاست.
انقلاب اسلامی و تمدن غرب
پیروزمند با بیان اینکه آنچه تمدن غرب را برآشفته، قدرت بسیج کنندگی انقلاب اسلامی است، تأکید کرد: انقلاب اسلامی بنیانهای مشروعیت تمدن غرب را متزلزل کرده؛ یعنی به هسته سخت تمدن آنها نفوذ کرده است. دست برتر و برنده ما این است که زبان تفاهم با وجدانهای بیدار جهانی پیدا کردیم. این او را بیش از موشک آزار میدهد.
وی ادامه داد: عدهای در حوزه، چون این فهم را نداریم، وارد این صحنه نمیشویم و در این مقیاس مسئولیت قبول نمیکنیم؛ بلکه عقب میکشیم و عقب میکشانیم. این حرکت که در حال رفتن است ترمز ایجاد میکنیم. همانهایی که تئوریسین جنگ را نهی میکردند در این صحنه چه گفتند و کجا هستند؟!
استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما به عنوان حوزه باید بیش از همه بفهمیم که انقلاب اسلامی به فضل الهی به سرعت پیش رفته، گفت: در جنگ دفاع مقدس وانمود میکردند دو کشور اسلامی به هم افتادند ولی الان که این نیست. مقیاس عوض شده؛ پنجه به پنچه دو کشور هستهای افتادید. اصلا نمونه ندارد. در مخیله کشورهای دیگر نمیگنجد. این خیلی افتخار است. حوزه باید بتواند این حس افتخار و عزت عمومی را منتقل کند.
پیروزمند تسلیم شدن اسرائیل و آمریکا در برابر ایران را دستاوردی برای ما دانست و خاطرنشان کرد: آمریکا اگر قبل از اینکه خودش تجاوز کند و واسطه صلح میشد، یک معنی داشت؛ حالا که خودش یک طرف جنگ شده و حالا از صلح حرف می زند، معنای دیگری دارد.
او با بیان اینکه به جای جنگ از مبارزه و مقاومت استفاده شود یادآور شد که مقاومت منفی و مثبت داریم و ادامه داد: مقاومت منفی این است که شما سر جایت ایستادهای و تلاش میکنی که شخص به حریم شما وارد نشود. مقاومت مثبت این است که ما یک اهداف پیشبرنده داریم. در همین بیانیه خطاب به حوزه رهبر فرموند این تمدن مادی است که ما باید وسیله تسریع در نابودیاش را ایجاد کنیم. حوزه علمیه الان قدرت و زبان تفاهم جهانی پیدا کرده و میتواند پیدا کند.
وی با اشاره به این آیه شریفه وَلَولَا دَفعُ اللَهِ النَاسَ بَعضَهُم بِبَعض لَفَسَدَتِ الأَرضُ، مصداق بارز فساد را اسرائیل دانست و گفت: اینها فساد در ارض دارند و خدا میگوید اگرعدهای جلوی اینها ایستادگی نکنند این فساد جهانی میشود. این پیام را باید جهانی کنیم. اصلا آیه جهانی است. آیه اصلا نمیگوید مؤمنین، میگوید: ناس. یک عده فسادزا و ام الفساد هستند، باید جلوی اینها ایستاد. این چهرهای که اسرائیل و امریکا از خودشان نشان دادهاند روز به روز امکان تفاهم را برای ما ایجاد میکند که بگوییم اینها جرثومه فساد و تهدیدی برای بشریت هستند و این میتواند دست برتر را برای ما ایجاد کند.
نقش حوزه در اثرگذاری و حفظ انسجام ملی
دکتر پیروزمند در توضیح این مطلب که حوزه در میدان جنگ چه کار باید انجام دهد که اثرگذار باشند و چگونه انسجام ایجاد شده را حفظ کند، ابراز کرد: این در قالب چارچوب مفهومی است که میتواند نرمافزار یک اقدام مشترک در بحث مدیریت قرار بگیرد. بنابراین در بهبود وضعیت مدیریت و ساختاردهی با حفظ هویت نهادی احتیاج به قرارگاه اقدام مشترک داریم. این قرارگاه اقدام مشترک باید در مقیاس ملی باشد، نه در مقیاس حوزوی. حوزه باید در کنار آن اتفاق ملی قرار بگیرد.
وی ادامه داد: این قرارگاه اولا اثربخشیاش به این است که سؤالات کلیدی و مهم را زود بشناسد و به آن بپردازد. اثرگذاران را بشناسد و ارتباط بگیرد. ما با توجه به امکانات کمی که داریم چقدر قدرت مقاومت داریم؟ چه ابزاری برای ایستادگی داریم. جامعه وقتی درگیر این سؤالات میشود، اگر درست پاسخش را بگیرد، باعث بسیج عمومی و حرکت میشود و در غیر این صورت باعث تردید و تزلزل میشود. ضلع اول سوالات است.
استاد دانشگاه، ضلع دوم را کنشگران دانست و افزود: اگر بگوییم که نقش حوزه این است که در اثرگذاران اثر بگذارد، باید ببینیم که اثرگذاران چه کسانی هستند که ما با آنها ارتباط برقرار کنیم. این هم ضلع دوم که چطوری اتفاق بیفتد و آن سرمایه اجتماعی چگونه حفظ شود. این سرمایه در بعد مدیریتی با ایجاد این شبکه اتفاق میافتد.
وی ادامه داد: ضلع سومش این است که ما باید برای سطوح مخاطبین حرف داشته باشیم. سطوح مخاطبین از مردم خودمان که شیعه هستند و ما دسترسی رسانهای داریم هست، از آن انقلابیهای بسیجی ولایی هست تا آنهایی که عرق ملی دارند، یا اهل سنت هستند. طیف بعدی موحدان و طیف بعدی مستضعفان هستند. هر یک از اینها باورداشتهایی دارند که متناسب با آن باورداشتها با هر یک از اینها باید حرف زد. بستههای اقدام متنوع، متناسب با سطوح مختلف و مخاطبین و تاثیرگذاری بر اقشارمختلف ایجاد کنیم.
خبرنگار: بابک شکورزاده