حقیقت ماجرای «من هم صبح جمعه فهمیدم» از زبان علی ربیعی / میگفتند برجام مایه ذلت ایران شده، حالا چرا از کانالهای مختلف احیای برجام را دنبال میکنید؟
علی ربیعی گفت: ماجرای افزایش قیمت بنزین بدون تردید تصمیم سران قوا بود و من از جهت کارهای اطلاعرسانی در آن جلسه که این تصمیم گرفته شد حضور داشتم اما بعد از جلسه بعضی از اعضا موضع دیگری گرفتند و حتی زمزمههایی برای لغو این تصمیم توسط مجلس به گوش رسید.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم، در گفتگویی به بیان نکاتی درباره ماجرای افزایش قیمت بنزین و جمله مشهور «من هم صبح جمعه فهمیدم»، اعتراضات سراسری دی 96 که توسط اصولگرایان مشهد کلید زده شد، حمله به سفارت عربستان و خروج ترامپ از برجام پرداخت.
بخشی از اظهارات او را در ادامه به نقل از انصاف نیوز می خوانید.
* متهمکردن دولت یازدهم و دوازدهم به غفلت از معیشت مردم و توجه صرف به سیاست خارجی تبلیغات هدفمند سیاسی است، ما به کرات میشنیدیم که «برجام بهجز بدبختی چیزی برای ملت ایران ندارد، برجام ذلتآفرین است، هیچ دستاوردی نداشته، برجام خسارت و تحریم نعمت است». این تبلیغات مطرح میشد برای اینکه یک جریان فکری را از میدان خارج کنند.
* امروز دو سال و نیم از عمر آن دولت گذشته و همانها که میگفتند برجام مایه ذلت ایران شده دولت تشکیل دادهاند. خب، پس چرا هنوز دنبال برجام هستید؟ چرا دارید از کانالهای مختلف احیای برجام را دنبال میکنید و فرصتهای متعدد را از دست میدهید؟ شما که میگفتید دولت قبل اقتصاد را به برجام گره زده است، چرا نتوانستید اقتصاد را درست کنید. چرا برجام را پاره نمیکنید؟
* اتهام گرهزدن اقتصاد ایران به برجام کلیدواژه خارج کردن رقیب از میدان است، اتهام و عمل علیه دولت قبل سیاسی بود اما رنج ملت را افزایش داد و مردم را به سختی انداخت.
* عملکرد اقتصاد ایران در فاصله سالهای 1392 تا آغاز زمامداری ترامپ در ایالات متحده موفق بود، تورم تکرقمی، ایجاد شغل، رشد متناسب و... آثار برجام بود اما با پدیدهای مثل ترامپ مواجه شدیم که نه فقط ما، بلکه اقتصادهای با نشاط دنیا و حتی اقتصاد داخل آمریکا را دچار مشکل و اختلال کرد.
* باز اخیرا ادعا کردهاند که قبل از این دو سال، با پرونده بابک زنجانی مماشات میشد و ما آمدیم و حل کردیم. اولا مگر شما حل کردید؟ ثانیا دو سال قبل قوه قضائیه دست چه کسی بود؟ یعنی از هر چیز بهانهای درست میکنند تا دولت قبلی را مورد هجمه و تخریب قرار دهند. من هم اعتقادی به پاسخگویی ندارم و فکر میکنم جامعه به اندازه کافی تنش دارد و اتفاقا نیازمند حل مساله و مساعدت است. دامنزدن به چالشهای سیاسی دردی را از مردم دوا نمیکند.
*{درباره حوادث دی ماه 96}: اعتراضات دی 96 از مشهد شروع شد. آنچه ما یافتیم این بود که عدهای در مخالفت با دولت، اعتراضات را شروع کردند اما آنان اثر بومرنگ را نمیشناختند و فکر نمیکردند که این بومرنگی که پرتاب میکنند به سمت خودشان برگردد.
* افرادی که در نخستین ساعت ناآرامیها در مشهد دستگیر شدند، به شکل آشکار وابسته به جریانی بودند که علیه دولت وقت فعالیت میکرد. البته این ظرفیت هر آن در جامعه وجود داشت که یک حرکت ایمن علیه هر چیزی را تبدیل کند به محملی برای اعتراض. وقتی زمینه فراهم میشود، عدهای به آن میپیوندند و به آنچه جای اعتراض دارد، اعتراض میکنند. بنابراین ماجرای دی 96 از اردوکشی خیابانی علیه دولت و به بهانه قیمت تخممرغ شروع اما به حرکتی علیه حاکمیت تبدیل شد.
*{در پاسخ به این سوال که این چه جریانی است که میتواند علیه دولت تجمع راه بیاندازد، سفارت عربستان را اشغال کند، کشور را به بحران بکشاند اما هیچکس مسئولیتشان را نمیپذیرد و حتی دولت آقای روحانی هم اینها را بیآبرو و رسوا نمیکند؟}: من با پدیده رسوا کن رسوا کن، افشا کن افشاکن مخالفم و آن را دینی و اخلاقی نمیدانم. ما باید روشنگری کنیم، پدیدهها را تبیین و شفاف کنیم. در پاسخ به سوال شما هم فقط چند کد میدهم. روزی که عربستان زیر شدیدترین فشارهای جهان، نارضایتی شدید اروپا و امریکا قرار داشت بابت ماجرای قتل قاشقچی و حاضر بود میلیاردها دلار هزینه کند تا شاهزاده جوانش را از زیر فشار روانی خارج کند، ما با حمله به سفارت عربستان این هدیه را به آنها دادیم. جای ظالم و مظلوم عوض شد و عربستان به راحتی از زیر فشار خارج شد.
* به هر حال تعدادی از آنان که به سفارت عربستان حمله کردند، متوهم بودند اما تعدادی هدف سیاسی داشتند. من بسنده میکنم به این نکته که اگر ماجرای حمله به سفارت عربستان را ریشتهدارتر پیگیری کنیم، خیلی چیزهای دیگری هم پیدا و روشن میشود.
*{درباره ماجرای آبان 98 و گزاره «من هم صبح جمعه فهمیدم» که به عنوان بیخبری آقای روحانی از دولتش دائما توسط رسانههای اصولگرا تکرار میشود}: ماجرای افزایش قیمت بنزین بدون تردید تصمیم سران قوا بود و من از جهت کارهای اطلاعرسانی در آن جلسه که این تصمیم گرفته شد حضور داشتم اما بعد از جلسه بعضی از اعضا موضع دیگری گرفتند و حتی زمزمههایی برای لغو این تصمیم توسط مجلس به گوش رسید.
*{با اشارهای گذرا به لغو سیاست افزایش پلکانی قیمت بنزین در دولت خاتمی توسط اصولگرایان}: این اقدام به سبب افزایش هزینههای خانوار شوکآور است، برای افزایش قیمت بنزین یکبار تصمیم گرفته شد اما یک سایت، این خبر را منتشر کرد و پمپ بنزینها غلغله شد و داشت درگیری درست میشد. بنابراین آن روز تصمیم لغو و خبر تکذیب شد.
* از تصمیم افزایش قیمت بنزین همه مطلع بودند، سران قوا و بالاتر، اعضای شعام، همه میدانستند اما زمان اجرا را به شورای امنیت و وزرات کشور واگذار کردند. گفته شد برای زمان اجرا خودتان تصمیم بگیرید. چه زمانی بهتر است و شوک کمتری به جامعه وارد میشود. آنچه آقای روحانی گفت اشاره به همین مساله داشت اما مخالفان دولت، نوعی بازنمایی مطلوب کردند و روایتی مجعول از گفته آقای روحانی را منتشر کردند. بحث تا جایی که من میدانم اصلا بیاطلاعی و بیخبری رئیسجمهور نبود. البته به نظرم آقای روحانی باید همان مقطع منظورش از «من هم صبح جمعه فهمیدم» را واضح و روشن بیان میکرد.