حل مشکلات کشور کار مدیران است یا دانشمندان؟
اگر کار استاد دانشگاه حل مشکل کشور است، پس وظیفه مدیرانی که حقوق و امکانات بسیار بیشتری از بیتالمال میگیرند چیست؟ مگر آنها را بابت حل مشکلات کشور استخدام نکردهایم؟ ا
یادداشت وارده؛ سپهر قاضی نوری - یکی از فرافکنیهای مرسوم مدیران کشور، این است که در مواجهه با اساتید دانشگاه و عالمان آکادمیک، مدعی میشوند که حرفها و پژوهشهای شما ناکارآمد و بهدردنخور است و صرفاً منجر به مقالات بینالمللی (ISI) میشود که دردی از کشور جامعه دوا نمیکند. مردم ایران، این همه مشکل دارند و شماها پول آنها را صرف میکنید و مشغول مقاله نوشتن برای انتشار در مجلات ISI هستید.
این که ممکن است بعضی مقالات کشورها، غیرکاربردی و حتی گاهی تقلبی و کپی باشند، امری است که همه به آن معترفیم. به هر حال وقتی نادرستکاری در جامعهای رایج شد، در همه اقشار، کم و بیش میتوان آن را دید و دانشگاهیان هم فرزندان و پرورشیافتگان همین جامعه کنونی هستند. اما انصاف این است که به چند نکته زیر نیز توجه کنیم: نکته اول: گیرم که مقاله نوشتن و چاپ آن در مجلات بینالمللی، امری مذموم باشد؛ پس چرا دائماً به رتبه علمی کشور و صعود آن در جهان، استناد کرده و به آن میبالید، در حالی که تنها شاخصتان همین تعداد مقالات بینالمللی است؟ فراموش نکردهایم که سال 93، وزیر علوم، استیضاح و برکنار شد به این بهانه که در دوره مسئولیت چند ماهه وی، رشد مقالات ISI کشور کم شده است! نکته دوم: آیا ضرورت کاربردی بودن تحقیقات، فقط در مواجهه با دانشگاهیان مطرح است و یا جرأت دارید که در مواجهه با پژوهشهای حوزوی هم همین را بگویید که چرا نتوانستهاند مشکلات کشور و مردم را حل کنند؟ نکته سوم: علاوه بر مدیران، اخیراً برخی از استادان دانشگاه هم این ادعا را تکرار میکنند. اما اگر به کارنامه آنان دقت شود، همان دسته اعضای هیات علمی هستند که به علت اشتغال به برجسازی و کار اجرایی و امورات فرهنگی یا هر دلیل دیگری، موفق به انتشار مقالات بینالمللی نمیشوند و ارتقاء دانشگاهی آنان در معرض خطر است. نکته چهارم: در بین کشورهای پیشرفته دنیا (که مشکلاتشان بیشتر از ما حل شده است) یک کشور را نشان بدهید که در آن، مهمترین شاخص ارزیابی اساتید دانشگاه، تعداد مقالات آنها در مجلات درجه اول دنیا نباشد! نکته پنجم و از همه مهمتر: اگر کار استاد دانشگاه حل مشکل کشور است، پس وظیفه مدیرانی که حقوق و امکانات بسیار بیشتری از بیتالمال میگیرند چیست؟ مگر آنها را بابت حل مشکلات کشور استخدام نکردهایم؟ اصلاً از استاد و محقق دانشگاهی، چه انتظاری جز تبیین مشکلات هست؟ سالهاست هزاران مقاله علمی نوشتند و ثابت شد که اضافه برداشت فعلی آب (که دائماً هم رو به تزاید است) موجب خالی شدن مخازن چند میلیون ساله و فرونشست زمین و از بین رفتن تمدن در فلات ایران میشود. آیا استادان دانشگاه باید بروند و چاههای غیرمجاز را پلمپ کنند یا مدیران اجرایی؟ همه استادان اقتصاد کشور، گفتند و نوشتند که کسری بودجه دولت موجب تورم است. آیا دولتها به آن عمل کردند؟ چه توقع دیگری از دانشگاهیان دارید؟ در همین ماجرای متروپل، آیا ایراد از این بوده که دانشگاههای ما نمیتوانند بتون خوبی ابداع کنند یا از این بوده که تعدادی مدیر فاسد با زد و بند، مجوزهای غیرقانونی صادر کردهاند؟ معضلات کشور، از جنس ندانستن نیستند که توسط عالمان و دانشمندان حل شوند؛ بلکه از جنس خود را به نفهمیدن زدن هستند و باید جور دیگری با آنها برخورد کرد.
کانال عصر ایران در تلگرام