خشکسالی فعلی نتیجه گسترش بیقاعده شهرنشینی و صنعتیسازی است

یک کارشناس محیطزیست گفت: الگوی توسعه در کشور مبتنی بر افزایش مصرف و گسترش بیقاعدهی شهرنشینی و صنعتیسازی بدون توجه به ظرفیتهای آبی هر منطقه، امروز خود را به شکل خشکسالی و فروپاشی تدریجی منابع آبی نشان میدهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ایران سالهاست درگیر بحرانی پیچیده، پنهان و فرساینده به نام بحران آب است؛ بحرانی که این روزها با گرمای کمسابقه و تداوم کاهش بارندگی، چهره آشکارتر و نگرانکنندهتری به خود گرفته است.
تهران، قلب پرتپش ایران، اکنون بیش از هر زمان دیگری نشانههای فروپاشی آبی را به نمایش گذاشته است. این وضعیت، تنها پیامد خشکسالی پنجساله یا اقلیم خشک کشور نیست؛ بلکه نتیجه سالها توسعه ناپایدار، برنامهریزی سازهمحور، مصرف بیرویه و بیتوجهی به اصلاح الگوی مصرف است.
آمارها میگویند میزان بارندگی در تهران نسبت به میانگین بلندمدت تا 42 درصد کاهش یافته و ورودی آب به سدهای اصلی در برخی ماهها حتی به کمتر از 10درصد حالت نرمال رسیده است. این یعنی پایتخت ایران، با جمعیتی بالغ بر 10 میلیون نفر، اکنون در وضعیت نامساعدی قرار گرفته است.
اما بحران فقط در میزان آب نیست. این یک مسئله چندوجهی است که ریشه در نظام تصمیمگیری، ساختار حکمرانی، رفتار اجتماعی، فقدان مشارکت مردم و غیاب سیاستهای موثر فرهنگی دارد. آیا هنوز میتوان از این سراشیبی بازگشت؟
الهه موحدی، کارشناس محیطزیست، در گفت و گو با تسنیم با تأکید بر چندلایهبودن بحران آب در ایران اظهار کرد: مسئله کمآبی در تهران و بسیاری از مناطق کشور، دیگر فقط یک بحران اقلیمی نیست. این بحرانی است که ابعاد اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و حتی امنیتی دارد و با راهحلهای ساده قابل مهار نیست.
وی افزود: اینکه تصور کنیم با طرحهایی مانند تفکیک آب شرب از غیرشرب یا انتقال و شیرینسازی آب میتوانیم به حل مسئله برسیم، نگاه سادهانگارانهای است که نهتنها بحران را حل نمیکند، بلکه در مواردی آن را پیچیدهتر هم میکند.
موحدی با اشاره به نقش تاریخی سیاستهای توسعهای در وضعیت فعلی منابع آبی ایران گفت: «از دهههای گذشته، الگوی توسعه در کشور مبتنی بر افزایش مصرف و گسترش بیقاعدهی شهرنشینی و صنعتیسازی بوده، بدون آنکه تناسبی با ظرفیتهای آبی هر منطقه برقرار شود. نتیجه این روند، ناترازی شدید میان منابع و مصارف آبی است که امروز خود را به شکل خشکسالی ساختاری و فروپاشی تدریجی منابع آبی نشان میدهد.
این کارشناس تأکید کرد: در پایتخت، بخش عمده آب مصرفی در بخش خانگی و شهری صرف میشود و برخلاف تصور عمومی، سهم کشاورزی درون شهری چندان قابلتوجه نیست؛ اما نباید فراموش کنیم که در مقیاس ملی، کشاورزی همچنان بزرگترین مصرفکننده آب است، آن هم در شرایطی که بهرهوری این بخش بهشدت پایین است و همچنان مبتنی بر شیوههای سنتی و پرمصرف اداره میشود.
موحدی اظهار کرد: در بسیاری از مناطق کشور، کشاورزی به بهای خالی کردن سفرههای زیرزمینی ادامه دارد. ما شاهد برداشتهای بیرویه از آبخوانهایی هستیم که طی هزاران سال شکل گرفتهاند، اما در عرض چند دهه، با چاههای عمیق و مجوزهای بیرویه، به مرز نابودی رسیدهاند. این همان نقطهای است که طبیعت دیگر فرصت ترمیم خود را ندارد و فروچالهها، نشست زمین و بیابانزایی، نتیجه محتوم آن خواهد بود.
وی در ادامه گفت: تهران در حال نزدیک شدن به آستانه بحران کامل تأمین آب است؛ یعنی جایی که دیگر حتی برای مصارف حیاتی هم منابع پایدار وجود نخواهد داشت.
این کارشناس با اشاره به اهمیت اصلاح الگوی مصرف تصریح کرد: یکی از گامهای موثر میتواند واقعیسازی قیمت آب برای مشترکان بدمصرف و دریافت واقعی این هزینه بهدور هرگونه تعارف و مصلحتاندیشی ای باشد. قیمت کنونی نه تنها بازدارندگی ندارد، بلکه باعث شده مصرفکننده انگیزهای برای صرفهجویی نداشته باشد. البته اصلاح قیمت باید با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه انجام شود.
وی ادامه داد: در کوتاهمدت، تعطیلی استخرها، توقف آبیاری چمنها و کنترل شدید مصرف خانگی و عمومی، بخشی از برنامهای است که باید با فوریت اجرا شود. اما در میانمدت، آموزش عمومی، بازسازی شبکههای فرسوده و استفاده از تجهیزات بهینهساز مصرف، راهکارهایی عملی و ضروری به شمار میروند.
موحدی در پایان تاکید کرد: برای عبور از این بحران، کافی نیست صرفاً روی بارش یا پروژههای سازهای حساب کنیم. آینده منابع آبی در ایران، بیش از آنکه به آسمان وابسته باشد، به تصمیماتی بستگی دارد که امروز در زمین میگیریم؛ چه در سطح سیاستگذاری، چه در رفتار روزمرهی مردم. اگر امروز اصلاح نکنیم، فردا دیگر آبی برای اصلاح نخواهد ماند.