خودنمایی «شیطان» در قلب برلین
گروه فرهنگ و هنر احسان سالمی: شاید اگر مدیران فرهنگی تذکراتی را که در همه این سالها پیرامون جهتگیری سیاسی فعالیتهای فرهنگی درباره ایران مطرح شده بود جدی گرفته بودند، احتمالا ماجرا به آنجا ختم نمیشد که محمد رسولاف در دوران ممنوعالکاری خود با ساخت یک اثر خارج از سیستم قانونی فیلمسازی در کشور به شکلی آشکار نسبت به قوانین دهنکجی کند و بعد از آن هم در نشست خبری فیلمش در ارتباط با...
گروه فرهنگ و هنر احسان سالمی: شاید اگر مدیران فرهنگی تذکراتی را که در همه این سالها پیرامون جهتگیری سیاسی فعالیتهای فرهنگی درباره ایران مطرح شده بود جدی گرفته بودند، احتمالا ماجرا به آنجا ختم نمیشد که محمد رسولاف در دوران ممنوعالکاری خود با ساخت یک اثر خارج از سیستم قانونی فیلمسازی در کشور به شکلی آشکار نسبت به قوانین دهنکجی کند و بعد از آن هم در نشست خبری فیلمش در ارتباط با «قدرت نهگفتن به ساختار حاکم» صحبت کند!
در شرایطی که سینمای ایران در این دوره از جشنواره فیلم برلین 4 نماینده رسمی داشت، اما فیلم تازه محمد رسولاف به نام «شیطان وجود ندارد» که بدون طی مراحل قانونی در ایران تولید و به این جشنواره ارسال شده بود، مورد توجه ویژه برگزارکنندگان این رویداد قرار گرفت! اتفاقی که پیش از این در ارتباط با نمایندگان غیررسمی سینمای ایران بهوقوع پیوسته بود و جشنواره برلین نشان داده بود دوست دارد توجه ویژهتری به نمایندگان غیررسمی سینمای ایران و حتی آثار ضدایرانی داشته باشد. رسولاف که به دلیل حکم صادره برای او در این مدت اخیر نه اجازه فعالیت حرفهای در عرصه سینما داشت و نه اجازه خروج از کشور، در شرایطی شنبهشب توانست به خرس طلایی هفتادمین دوره از جشنواره برلین برسد و در غیاب خود دخترش باران رسولاف را برای گرفتن این جایزه روی سن بفرستد که تازهترین اثر خود را بدون مجوزهای قانونی لازم برای فیلمسازی در داخل کشور ساخته است!
* صدای پای سیاست از جشنواره سینمایی!
اما اگر ذرهای نسبت به رویه جشنواره فیلم برلین در زمینه حمایت از آن دسته از فیلمهای آسیایی بویژه ایرانی که خارج از روال قانونی فیلمسازی در کشورشان تولید شدهاند، شک دارید، کافی است کمی به عملکرد این جشنواره در زمینه حمایت از فیلمسازانی همچون محمد رسولاف و جعفر پناهی دقت کنید. پناهی پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88 بابت فیلمی که تصمیم داشت درباره حواشی آن بسازد و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی انجام دهد، حدود 3 ماه به زندان افتاد و پس از آزادی، علاوه بر ممنوعالخروجی از ایران، به مدت 20 سال از فعالیتهایی از جمله حق فیلمسازی، فیلمنامهنویسی، خروج از کشور و مصاحبه با رسانههای داخلی و خارجی محروم شد. با این حال او پس از محکومیت 3 فیلم «این یک فیلم نیست»، «پرده» و «تاکسی» را ساخت که همواره مورد توجه جشنوارههایی همچون جشنواره فیلم برلین بود؛ تا آنجا که خرس طلایی این جشنواره را برای شبهفیلم «تاکسی» نصیب پناهی کرد. کار آنقدر بالا گرفت که حجتالله ایوبی، رئیس وقت سازمان سینمایی در نامهای گلایهآمیز خطاب به مدیر جشنواره فیلم برلین نوشت: «من هم مانند میلیونها علاقهمند به سینما، صدای مهیب پای سیاست را در جشنواره برلین میشنوم. من هم مانند همه آنها دوست داشتم برلین یادآور فرهنگ و هنر باشد، اما گویی شما سیاست را بر هنر ترجیح دادید. صدای پای سیاست میآید؛ و آجرهایی که در جشنواره شما روی هم قرار میگیرد به سرعت دیوار برلین تازهای بر گرد جشنواره شما خواهد کشید».
* خانه سینما دقیقا برای چه تبریک میگوید؟!
چند روز پیش در گزارشی در همین صفحه در ارتباط با حمایت عجیب و غیرمنطقی کانون کارگردانان خانه سینما از محمد رسولاف برای اکران این فیلم در خانه سینما همزمان با اکرانش در جشنواره فیلم برلین گفتیم. فیلمی که بدون اخذ مجوزهای لازم برای ساخت فیلم در کشور تولید شده و حمایت نهادهای صنفی رسمی از آن، هیچ معنایی جز بیتوجهی به این ساختارهای قانونی ندارد. اما این موضوع وقتی تاسفبارتر میشود که میبینیم روز گذشته خانه سینما با ارسال پیامی خطاب به محمد رسولاف، کسب جایزه توسط او در جشنواره برلین امسال را تبریک گفته است! جالب اینکه محمد کلهر، یکی از خبرنگاران سینمایی روز گذشته در واکنش به این رفتار متناقض خانه سینما با انتشار توئیتی خطاب به حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی نوشت: «خانه سینما در حالی جایزه رسولاف رو به اون تبریک گفته که این فیلم مجوزهای قانونی را طی نکرده. در ماده «1» اساسنامه خانه سینما آمده که «در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تأسیس شده است. آقای انتظامی آیا این تناقض آشکار نیست؟» سوالی که قطعا باید در روزهای آینده پاسخی دقیق و مشخص به آن داده شود، چرا که بدون شک بیتفاوتی و سکوت سازمان سینمایی نسبت به این موضوع، نتیجهای جز گسترش بیشتر «سینمای زیرزمینی» و تضعیف روالهای قانونی کشور در زمینه ساخت محصولات نمایشی نخواهد داشت. 5 سال پیش جعفر پناهی که بهخاطر ممنوعالخروجی نتوانسته بود ایران را ترک کند خرس طلای برلین را برای فیلم «تاکسی» گرفت و امسال محمد رسولاف که بهخاطر محکومیت قضایی، ممنوعالخروج بوده، خرس طلا را به دست آورده است؛ جالب اینکه در این بازه زمانی هم هیچ فیلمی از جریان رسمی سینمای ایران نتوانسته در این جشنواره به جایگاه قابل توجهی دست پیدا کند و در این شرایط خانه سینما به عنوان بزرگترین نهاد صنفی کشور به جای مواجهه با این موضوع و دفاع از روال قانونی کشور، به فرد قانونشکن تبریک میگوید!
* در جستوجوی نهادهای نظارتی
رسولاف که فیلمش را بدون اخذ مجوزهای لازم ساخته، چند روز قبل در بیانیهای از عدم حضور خود در برلین ابراز تاسف کرده و گفته بود همین که او اجازه سفر ندارد «ماهیت استبدادی حکومت ایران» را نشان میدهد! اما رسولاف در شرایطی چنین موضعی را گرفته که معلوم نیست فردی همچون او که شرایط خاص قضایی و حرفهای دارد، چگونه توانسته اثری را بدون مجوز آن هم در اماکن عمومی کشور تولید کند؟ اساسا نقش نهادهای نظارتی و انتظامی در این حوزه چه بوده و آیا هرکسی که بخواهد میتواند بدون اخذ مجوزهای قانونی براحتی اقدام به ساخت اثر سینمایی در اماکن عمومی کشور کند؟ براساس آنچه رسانه سعودی ایندیپندنت فارسی به عنوان یکی از حامیان رسولاف و فیلمش منتشر کرده: «فیلم تازه رسولاف 4 اپیزود دارد. در 4 اپیزود داستانی فیلم که در فضاهایی کاملا مختلف میگذرند رسولاف نشان داده که میتواند موقعیتهای کاملا متفاوتی را به تصویر بکشد: از زندگی طبقه متوسطی در تهران که با فیلمهای اصغر فرهادی دیگر برای جهانیان آشناست؛ تا صحنههای تعقیب و گریز پلیسی؛ و صحنههای زیبای بصری در دل جنگلهای شمال ایران...»، اگر روزی جعفر پناهی صرفا با کاشتن یک دوربین در مقابل خود در ماشین شخصیاش به شکل مخفیانه اقدام به ساخت یک اثر سینمایی میکرد، حالا کار به جایی رسیده که رسولاف که شرایطی مشابه او داشته در فیلم تازهاش «صحنههای تعقیب و گریز پلیسی» و «صحنههای زیبای بصری در دل جنگلهای شمال ایران» قرار داده و هیچ نهاد نظارتی نیز پیگیر این موضوع نبوده که او با اخذ چه مجوزی مجاز به ساخت این اثر کرده است؟!