داریوش فروهر
داریوش فروهر
فقط 10 سال داشت که شاهد به شهادت رسیدن یکی از تظاهراتکنندگان و قیامکنندگان علیه قوامالسلطنه در جریان ملی شدن صنعت نفت در خیابان ظهیرالدوله بود. در میان انبوه جمعیت به همراه دایی و خالهای که کمی پیشتر از آنها جدا شده بود، حضور داشت و مأموران امنیتی دست به پراکندهسازی مردم و برخورد با آنها میزنند.
بهزاد در خانه پدربزرگش سالهای کودکی و نوجوانی را سپری کرد و بهدلیل فعالیت سیاسی داییها و خالهاش با عالم سیاست آشنا شد.
بهزاد نبوی پس از پایان دوره سربازی، فعالیت مبارزاتی و سیاسیاش را با همراهی مصطفی شعاعیان ادامه میدهد و در سال 47 گروهی با نام «جبهه دموکراتیک ملی» را تاسیس میکنند.
امروز 16 بهمن چهل و چهارمین سالروز صدور حکم مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت در سال 1357 است.
ایسنا نوشت: مهندس مهدی بازرگان که کارش را با عضویت در شورای انقلاب اسلامی آغاز کرد به پیشنهاد دو نفر از اعضای همان شورا و با موافقت امام خمینی به عنوان نخستوزیر دولت موقت منصوب شد اما با گذشت چند ماه از آغاز به کار این دولت اختلاف دیدگاه و رویکرد بین دولت موقت و شورای انقلاب خودش را نشان داد و رفته رفته شدت گرفت و کار این دولت در نهایت با استعفای دسته جمعی اعضای کابینه پایان یافت.
جماران نوشت: نظام جمهوری اسلامی در دوازدهم فروردین ماه سال 58 مستقر شده بود و با استعفای دولت موقت، کشور با خلا دولت مواجه بود هر چند که شورای انقلاب این ماموریت را بر دوش می کشید، دی ماه بود که تحرکات انتخاباتی کاندیداهای احتمالی آغاز شد و سرانجام در پنجم بهمن 58 اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد.
مهرداد خدیر در عصرایران نوشت: سال 58 در این مملکت اتفاقاتی رخ داد که در تاریخ ایران بیسابقه است. برای اولین بار همهپرسی تغییر رژیم سیاسی برگزار شد. چند ماه بعد رفراندوم قانون اساسی و قبل از آن انتخابات نمایندگان مجلس بررسی پیشنویس آن و نیز انتخابات مجلس شورای ملی که بعدا نام آن اسلامی شد. در زمستان همین سال اولین بار مردم پای صندوق رفتند تا رییس جمهوری انتخاب کنند و ابوالحسن بنیصدر...
سرنوشت عجیب همراهان آیت الله خمینی در هواپیمای ایرفرانس از نکات خواندنی در تاریخ ایران است. تقریبا عمده آنها یا از حکومت کنار گذاشته شدند یا اعدام یا ترور شدند.
هم میهن نوشت: اصلاحطلبی در برابر انقلابیگری تا پایان دولت موقت هم دردسرهایی بههمراه داشت. اول چند تن از وزرا ازجمله کریم سنجابی بهدلیل دخالتهای برخی چهرههای سیاسی در بهار 58 استعفا دادند و پس از آن یعنی با انتشار خبر تسخیر سفارت امریکا توسط جوانان خط امامی این دولت استعفایش را تقدیم امام خمینی کرد. اگرچه تا پیش از این بارها از استعفا سخن بهمیان آمده بود اما تا به آن روز مورد...
«ای بختیار لر، توبه کن بشو حر» سخنی بود که مهدی بازرگان در دانشگاه تهران و طی یک سخنرانی خطاب به شاپور بختیار، نخستوزیر محمدرضا شاه پهلوی بیان کرد، آنهم فقط چند روز پس از آنکه شورای انقلاب به فرمان امام تشکیل دولت موقت را در 15 بهمن 57 اعلام کرده و بازرگان بهعنوان نخستوزیر آن از امام حکم گرفته بود(خاطره از مهدوی کنی در گفتوگو با سایت جامعه روحانیت مبارز /17 بهمن 1387).
عصرایران نوشت: در چهلوچهارمین سالگرد نخستوزیری شاپور بختیار میتوان این پرسش را به میان آورد که به راستی او به دنبال چه بود؟ اگر میخواست سلطنت را نجات دهد چرا اصرار داشت شاه زودتر برود و فرح هم نمانَد و ولیعهد هم برنگردد تا شورای سلطنت که به منزله پایان سلطنت محمد رضا شاه بود عهدهدار این جایگاه شود؟ یا چرا خروج شاه را به منزله پایان دیکتاتوری 25 ساله اعلام کرد و اگر انتظار داشت...
بختیارسالها قبل در کنگره جبهه ملی گفته بود: «آیا تا کنون شنیدهاید که بگویند چرچیل یا دوگل یا روزولت مردان شریفی بودند؟ ولی همین افراد ناجی کشور خود بودند. در مقابل مرحوم مستوفیالممالک شخص شریف و مؤمن و آزادهای بود ولی مبارز نبود. چمبرلن هم نظیر او بود. هر کشوری به اشخاص متقی و وطنپرست نیاز دارد. ولی این اشخاص متقی و و وطنپرست این کشتی را به ساحل نخواهند رساند. افراد قوی و با اراده...
در نیمه دی ماه میتوان و سزد (سزاوار است) به مناسبتی اشاره شود که اگرچه از افتخارات تاریخ معاصر به حساب میآید اما چون متضمن یک اعتراف تلخ و تلاش برای ترمیم از درون است یادکردِ آن در رسانه های رسمی جایی ندارد. نه تنها در رسانههای رسمی که در تقویم رسمی هم جا داشت و دارد از 15 دی به عنوان «روز ملی شدن اطلاعات» یاد شود. چرا که 24 سال پیش و در 15 دی 1377 وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران...
اقتصادنیوز: خودروی معروف و پرماجرایی که امام (ره) در بدو ورود به ایران سوار شد و در روز 12بهمن 1357در محاصره انبوه جمعیت قرار گرفت را حتماً یادتان هست؛ یک بلیزر آبی و سفید رنگ که امام (ره) روی صندلی جلوی آن نشسته بود و محسن رفیقدوست که در آن روز تاریخی راننده امام (ره) بود هدایتش میکرد.
غلامحسین مصدق یکی از پسران دکتر محمد مصدق میگوید: پدر من در گورستان ابن بابویه، سر قبر شهدای 30 تیر نشست و گریه کرد و به من گفت: غلام، جای من پهلوی این بچهها است. روزی که مردم باید همین جا پهلوی این بچهها دفن شوم.
ایرنا نوشت: غلامحسین مصدق یکی از پسران دکتر محمد مصدق میگوید: پدر من در گورستان ابن بابویه، سر قبر شهدای 30 تیر نشست و گریه کرد و به من گفت: غلام، جای من پهلوی این بچهها است. روزی که مردم باید همین جا پهلوی این بچهها دفن شوم.