دانشگاهها چگونه "اسلامی" میشوند؟
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: در مقایسه با سایر نهادها، دانشگاهها یکی از بهترین عملکردها را در مسیر اسلامی شدن پس از انقلاب داشتهاند.
دکتر علیرضا آزاد در گفتوگو با ایسنا در خصوص چیستی ویژگیهای اسلامی شدن دانشگاهها اظهار کرد: برای اسلامی شدن دانشگاهها سند بالادستی مهمی تحت عنوان «سند دانشگاه اسلامی» وجود دارد که تعاریف بسیار خوب و جامعی از دانشگاه اسلامی ارائه داده است. دانشگاهی که در آن اهداف اسلامی و بینش توحیدی در حوزه علم و اندیشه دنبال میشود را یک دانشگاه اسلامی میدانیم.
وی افزود: در اسلامیسازی هر موردی از جمله دانشگاهها، ابتدا باید بدانیم اسلام چیست و در شرایط امروز و ضوابط امری که خواهان اسلامیسازی آن هستیم، چه معنایی میدهد. سپس بدانیم که روش عملیاتی برای تحقق آنچه درست دانستهایم، اتخاذ کنیم؛ بدین معنا در درجه اول باید مشخص کنیم که تعریف ما از اسلام و اسلامیسازی چیست.
این استاد حوزه علمیه اضافه کرد: زمانی که موردی را به عنوان اسلام یا با پسوند اسلامی میشناسیم، با امری کاملا الهی سر و کار داریم یا فهم عالمان مسلمان از آموزههای اسلامی در طول تاریخ را اسلام نام مینهیم. فهممان ثابت است یا بنا بر شرایط متغیر، فهمهای متفاوتی از دینورزی و اسلامیسازی داریم. گاهی اوقات بدفهمیهای افراد از اسلام به نام دین تمام میشود. گاهی این کار توسط افرادی صورت میگیرد که هدف نیک دارند، اما در عمل به دین آسیب میزنند.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: خداوند شرایط پیادهسازی احکام و حقوق را در تشریع دین در نظر گرفته و پیادهسازی آنچه اسلام مینامیم، به صورت گامبهگام و با ملاحظه شرایط انجام شده است. همین امر هم باعث موفقیت آن در عمل شده است. حتی اگر بدانیم اسلام چیست و تفسیر خود از اسلام را هم مساوی حق و حقیقت در نظر بگیریم، به این معنا نیست که همه حقیقت را در همه جا به یک شکل و در یک آن پیاده کنیم. بنابراین اسلامیسازی دارای دو مرحله درک درست و زمانه شناسانه از اسلام و اجرای درست و شرایط شناسانه اسلام است.
اسلامیسازی دانشگاهها یعنی اتخاذ روشی که تأمین کننده اهداف اسلامی است
آزاد بیان کرد: همچنین باید در تنقیح مبانی نظری اسلامیسازی امور مختلف از جمله دانشگاهها، به این پرسش پاسخ داد که اسلامی بودن را یک هدف میدانیم یا یک روش؟ بحثهای تئوریک زیادی در این زمینه وجود دارد. اما به نظر من دین، روش زیستن برای رسیدن به اهداف الهی است؛ بنابراین اسلامیسازی دانشگاهها یعنی اتخاذ روشی که تأمین کننده اهداف اسلامی است.
وی خاطرنشان کرد: به عبارت دیگر، هدف علم این است که بتواند رنجهای بشر را کاهش دهد و به سؤالات ذهنی و نیازهای عملی انسان پاسخ دهد. آیا این اهداف را میتوان اسلامی یا غیر اسلامی شمرد؟ خیر. اما آیا قرار است که ما به هر وسیلهای و با زیر پا گذاشتن هر حقی یا با هر ابزاری و به هر قیمتی به این اهداف در عرصه علمی برسیم؟ باز هم خیر. دین اینجاست که نقشآفرین میشود تا چارچوبهای رسیدن به اهداف علمی را ترسیم و روشهای رسیدن به آن اهداف را مراقبت کند و حاصل تلاش دانشمندان و اندیشمندان به سوی اهداف الهی و خدمت به انسانها و سعادت ابنای بشر سوق دهد.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه امیرالمؤمنین (ع) به ما آموخت که اگر فردی با روشها و ابزارهای نادرست پیروز شود، پیروز واقعی نیست، اضافه کرد: براساس این رویکرد، شاید معنای پسوندهای اسلامی و دینی که در پی واژگان مختلف میآید، تغییر کند؛ به عنوان مثال علم ریاضیات، حسابداری یا مدیریت که اسلامی و غیر اسلامی بردار نیستند، مگر آنکه با کمک ابزارهای آن علم، چاقوی ظالمان را تیزتر کنیم یا داد مظلوم را بستانیم.
وی ادامه داد: همچنین میتوانیم با علم خود عدالت و صداقت را توسعه یا رذالت و خباثت را گستردش دهیم. این علوم وقتی در خدمت هوای نفس صاحبان قدرت و ثروت قرار میگیرند که تبدیل به علومی غیر اسلامی میشوند و وقتی در خدمت اهداف الهی و انسانی قرار میگیرند، تبدیل به علومی الهی و اسلامی میشوند، وگرنه در ذات خود نه اسلامیاند و نه غیر اسلامی بلکه تنها دانش هستند.
این استاد حوزه علمیه گفت: دانشمندان با همان فرمولهای ریاضی و مهندسی بمب و سلاح کشتار جمعی یا دستگاه دیالیز ساختهاند. فرمولهای ریاضی که اسلامی و غیر اسلامیبردار نیست، بلکه نتیجهای که آن فرمولها به بار میآورد و جهتی که آنها را به خدمت میگیریم، تعیین میکند که روش کار را اسلامی یا غیر اسلامی بنامیم.
اسلام با محتوای علوم کاری ندارد، بلکه به سمت و سوی آن توجه میکند
آزاد افزود: هنگامی که واژه اسلامی را بر سر دانشگاه میچسبانیم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که اسلام با محتوای علوم کاری ندارد، بلکه به سمت و سوی آن توجه میکند. همان طور که شهید مطهری میگوید «علم حرکت و ایمان جهت میدهد». دانشگاهی که نتیجه فعالیتهای علمی و پژوهشی استادان و دانشجویان به شکاف طبقاتی دامن زند، اسلامی نیست. دانشگاهی که عدالت را تبدیل به ارزش نکند و گسترش ندهد یا در عمل خود در حق دانشجویان بیعدالتی ورزد یا خروجی علمیاش در راستای رفع نیازهای اساسی بشر نباشد، اسلامی نیست حتی اگر تمام واحدهای درسی معارف دینی باشد.
وی اظهار کرد: این موضوع در مورد جامعه اسلامی هم صدق میکند به عبارتی دیگر جامعهای که در آن ترافیک بیرویه وجود دارد و بزرگترین سرمایه هستی که عمر انسانهاست در این ترافیک به بطالت هدر میرود، شهرداریاش اسلامی نیست، حتی اگر نام بزرگان دینی را بر تمام خیابانها بنهد. بانکی که ثروتمندان را ثروتمندتر و فقیران را فقیرتر میکند، بانک اسلامی نیست، حتی اگر شورای فقهی عریض و طویلی داشته باشد.
عضو هیات علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی تاکید کرد: کارمندی که در یک ارگان 12 ساعت کار میکند و همچنان در تهیه مایحتاج اولیه خانوادهاش ناتوان است و نزد زن و فرزندش شرمگین، ارگان اسلامی نیست، حتی اگر نماز جماعت پرشوری داشته باشد. نظام آموزشی که در آن فرزندان ثروتمندان امکان ورود و تحصیل در دانشگاههای بهتر و کسب علم بیشتر و قرار گرفتن در مسؤولیتهای بالاتر را پیدا کنند، نظام آموزشی اسلامی نیست، حتی اگر بزرگترین دانشکدههای الهیات را داشته باشد.
وی افزود: حوزه علمیهای که نتواند معنویت جامعه را افزایش دهد و برنامهریزی کارآمدی برای استفاده از دین در جهت کاهش رنجها و رفع محرومیتهای بشر نداشته باشد، حوزه علمیه اسلامی نیست، حتی اگر شبانه روز سخن از فقه بگوید. جامعهای که ارگانهای آن این چنین باشند، جامعه اسلامی نیست، حتی اگر نام دین را بزک خویش کند زیرا «ان اکرمکم عند الله اتقاکم» را در عمل پیاده نکرده است.
دانشگاهها را نباید همیشه در جایگاه متهم بنشانیم و درخواست اسلامی شدن از آنها داشته باشیم
آزاد تصریح کرد: از یک نکته نباید غفلت کرد و آن اینکه هر چند دانشگاهها باید به سمت اسلامی شدن و انسانی شدن حقیقی حرکت کنند، اما درست نیست که دانشگاهها را همیشه در جایگاه متهم بنشانیم و مدام درخواست اسلامی شدن از آنها کنیم. گاهی نهادها و افرادی که خود متهم به کم کاری در مسیر اسلامیسازی خویشاند، از دانشگاهها مطالبه اسلامیسازی میکنند. به نظر من نوبتی هم باشد، باید بگویند که آنها در جهت اسلامیسازی خودشان چه کردهاند؟
وی عنوان کرد: شهرداری، دارایی، حوزههای علمیه، بازار، بانکها، نهادهای سیاستگذاری و برنامهریزی کشور، مجلس، قوه قضائیه، ائمه جمعه و جماعات، نهادهای نظارتی، بی شمار ارگان فرهنگی و... را چقدر اسلامی عمل کردهاند؟ در مقایسه با سایر نهادها، دانشگاهها یکی از بهترین عملکردها را در مسیر اسلامی شدن بعد از انقلاب داشتهاند. اگر بعضی از افراد به جز این میاندیشند به خاطر یک خبط مفهومی و ناآگاهی سازمانی است.
این استاد حوزه علمیه بیان کرد: در اوایل انقلاب، دانشگاهها بخش بزرگی از بار فعالیتهای فرهنگی کشور را به دوش میکشیدند. دانشگاهها نقش زیادی در شکلگیری انقلاب داشتند و سپس مجموعههایی مانند جهاد دانشگاهی فعالیتهای فرهنگی چشمگیری انجام دادند. هر زمان هم که بحث فرهنگ پیش میآمد، به سرعت از اسلامی شدن هم سخن گفته میشد و چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب ساختار کنونی فعال نشده بود. دانشگاهها در قالب وزارت فرهنگ و آموزش عالی، متولی اصلی فرهنگی جامعه بودند و فرهنگ هم که همیشه همسایه دیوار به دیوار دین بود. افرادی که میخواستند فرهنگ را اسلامی کنند، از لزوم اسلامی شدن نهادی که متولی فرهنگ بود، یعنی دانشگاهها، سخن میگفتند. اینجا بود که بحث اسلامی شدن دانشگاهها به صورت جدی مطرح شد.
آزاد اضافه کرد: اما وزارت ارشاد ملی آن زمان به تدریج به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل و تولیت فرهنگی جامعه به این نهاد واگذار شد، اما با تمام این تغییرات و تقسیم وظایف، بحث اسلامی شدن دانشگاهها از همان ابتدا تا به امروز در افواه و اذهان باقی مانده است. درک این نکته ضروری است که نمیتوان به همان شکلی که در دهه 60 در مورد اسلامی شدن دانشگاهها با توجه به وظایف پیشین دانشگاهها تصمیم میگرفتیم، در دهه 90 و سپس 1400 عمل کنیم. همانطور که سطح آگاهی و انتظار جامعه و شیوههای حکمرانی تغییر کرده است، سطح انتظار و ملاحظات ساختاری در دانشگاهها هم به همان میزان تغییر کرد. درک این تغییر و به رسمیت شناختن آن هم به سود دانشگاه، اسلام و جامعه است.
در سند دانشگاه اسلامی نگاه جامعی به اهداف و روشهای اسلامی شدن دانشگاهها شد
این عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه استانداردهایی برای اسلامی شدن دانشگاهها وجود دارد، تصریح کرد: در سند دانشگاه اسلامی نگاه جامعی به اهداف و روشهای اسلامی شدن دانشگاهها شد و استانداردهای خوبی مطرح شده است. اما در عمل با کج سلیقگی و سطحی اندیشی زیادی اجرا شده است. نباید تصور کنیم که اگر دروس عمومی و معارف را برگزار و چادر را اجباری و تفکیک جنسیتی را اجرا کنیم، به وظیفه خود در اسلامیسازی دانشگاه عمل کردهایم و نتیجه مطلوب را دریافت خواهیم کرد. چنین تعاریفی برای اسلامی سازی دانشگاهها بسیار سطحینگرانه است.
عضو هیات علمی علم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: در سند اسلامی شدن دانشگاه اصول عمومی و اختصاصی در رابطه با این موضوع تعریف شده است که به مواردی مانند اهتمام به علم، دانش و اعتقاد به تاثیر بنیادین و قطعی آن در اداره صحیح جامعه و تامین رفاه و سعادت مردم و رشد و توسعه متوازن، اهمیت داشتن فکر، اندیشه و وجود آزادی برای تحقیق، نقد و بررسی آرا و نظرات گوناگون، احساس تعهد نسبت به رشد و تعالی جامعه و تحقق اهداف و ارزشهای اسلامی، ایجاد محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی میپردازد.
وی افزود: اگر ما اخلاق، انسانیت، مهرورزی، بزرگ اندیشی، نوع دوستی و جامعه پذیری را به دانشجویان بیاموزیم و در عمل خود نیز الگوی عمل به این امور باشیم، دانشگاههایمان اسلامی خواهند بود. متاسفانه این پندارهای غلط نه فقط در خصوص اسلامیسازی دانشگاهها بلکه در سطح کلان جامعه هم وجود دارد.
آزاد تصریح کرد: اغلب جایگاه هر موضوع و ضرایب دینیشان را نمیدانیم و گاهی امور دینی نه چندان پر اهمیت را پررنگ میکنیم و از مهمترین امور دینی غفلت میورزیم. اگر زنان و دخترانی که تا کمر در سطلهای زباله شهری خم شدهاند و به دنبال ته مانده غذا میگردند را ببینیم، حداکثر کار ما تکان دادن سر است و لقمهای در دستش میگذاریم اما اگر همان دختر، حجابش را رعایت نکند، به غیرت دینیمان برمیخورد و کفنپوش میشویم و منبرها و تریبونها را بر سرش خراب میکنیم. این بدین معناست که ما هنوز دین را درست نشناختهایم و اولویتهای دینی را نفهمیدهایم.
وی گفت: افرادی که متولیان اجرای سند دانشگاه اسلامی بوده و هستند و نام و نان آن را دریافت کرده و میکنند، باید پاسخ این سؤال را بدهند. اما متاسفانه بعضی از افراد به جای آنکه در جایگاه متهم بنشینند، همواره در جایگاه شاکی، تحقق این مهم را از دیگران طلب میکنند.
این استاد حوزه علمیه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا چنین ابهاماتی درباره چیستی و چگونگی اسلامیسازی دانشگاهها وجود دارد، افزود: موضوع اسلامیسازی دانشگاهها هم مانند موضوع حجاب، موسیقی و... از مباحث پرسابقه و پردامنهای است که نزدیک به نیم قرن در حال حل آن هستیم اما نه تنها در عمل آنها را برای خودمان و جامعه حل نکردهایم بلکه هنوز کار تئوریک و نظریهسازی برای حل آنها انجام ندادهایم و هنوز درک درست مفهومی از آنها نداریم.
وی ادامه داد: من نمیخواهم بدبین باشم اما اینکه با این همه فرصت و امکانات علمی و رسانهای که در این دههها داشتهایم هنوز از این مسائل ابهام زدایی نکردهایم، این شائبه را ایجاد میکند که مبادا عدهای می خواهند آب را گل آلود نگه دارند تا هر زمان که منافع سیاسیشان ایجاب میکند، از این آب گل آلود ماهی مرادشان را صید کنند. نکند منافع عدهای ایجاب کند که بعضی مسائل را سالها در آب نمک بخوابانند تا همیشه امکان چانهزنی سیاسی و بهرهگیریهای جناحی سرکوب مخالفانشان را به بهانههای واهی داشته باشند.
آزاد عنوان کرد: نزدیک به نیم قرن فرصت، برای حل مسائل بزرگ تمدنی هم کافی است چه رسد به چنین مسائلی. اینکه ما همچنان در کنار هم نشستهایم و درباره اولویت این مباحث گفتگو میکنیم، این شائبه را ایجاد میکند که گویی عدهای نمیخواهند این مسائل حل شود و پرسشها پاسخ یابد. شاید این عدم شفافیت به نفع متولیان سیاسی باشد اما به نفع فرهنگ، دانشگاه، علم و جامعه نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی گفت: چقدر از توان و پتانسیل جامعه برای شفاف کردن این مفاهیم خرج شده و چقدر مشکلات به خاطر عدم شفافیت به وجود آمده و چه استعدادهایی به خاطر آن نابود شده و چه نارضایتیهایی به خاطر این عدم شفافیتهای نظری و عملی به وجود آمده است؟ اینها خسارتهای جبران ناپذیری است که به حال و آینده کشور و دین وارد میشود.
دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که اندیشهورزی را به جامعه بیاموزد
وی در خصوص دانشگاههای اسلامی در سایر کشورها و تفاوت آن با ایران خاطرنشان کرد: هیچ کشور عربی صنعت خودروسازی ندارد، اما دانشگاههای آنها بهمرور توسعه یافتند و اکنون بعضی کشورهای عربی دانشگاه هوش مصنوعی تأسیس کردهاند و بعضی از دانشگاهها تعداد دانشجویی بیش از دانشگاه تهران دارند. آنها در حال تولید قدرت علمی هستند.
عضو هیات علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی اظهار کرد: بعضی از دانشگاهها در کشورهای اسلامی نیز در فکر جهتدهی به این قدرت علمی و سوق دادن آن به سمت اهداف و اندیشههای اسلامی هستند؛ به عنوان مثال دانشگاههای مالزی در زمینه اقتصاد و بانکداری اسلامی چندین برابر مراکز علمی و اقتصادی ایران، همایش بینالمللی برگزار میکنند و آثار علمی به چاپ میرساند. حتی در زمینه تولید علم دینی در سطح بینالمللی، ایران رتبه درخور توجهی در دنیا ندارد.
وی بیان کرد: استانداردهای علمی معتبری درباره عملکرد دانشگاهها در دنیا وجود دارد که میتوان به نسبت تعداد دانشجو به ازای هر استاد و تعداد منابع مکتوب به ازای هر دانشجو و... اشاره کرد. در دانشگاه فردوسی مشهد که یکی از دانشگاههای طراز اول کشور است، به ازای تقریبا هر 30 دانشجو، یک عضو هیأت علمی وجود دارد اما در دانشگاه هاروارد به عنوان یک دانشگاه طراز اول دنیا، به ازای هر 9 دانشجو یک عضو هیأت علمی وجود دارد و بودجه آن هم 400 برابر دانشگاه ماست و استادان توانستهاند 47 جایزه نوبل را ببرند و 32 رئیس جمهور دنیا را فارغ التحصیل کنند.
آزاد اضافه کرد: دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که بتواند نظریههای علمی جدید تولید کند. به سؤالات و نیازهای معنوی و مادی انسان پاسخ دهد. عدالت آموزشی را اجرا کند، فارغ التحصیلانی کاردان بپرورد. انسانهایی شریف تربیت کند. در راستای کاهش رنجهای بشر بکوشد. آینده را بهتر از حال بسازد. کرامت انسانی را ارج نهد و در یک کلام، دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که اندیشهورزی را به جامعه بیاموزد.
انتهای پیام