دختری با روسری قرمز / نگاهی به مستند خرمشهر 80 میلیون نفر
مستند خرمشهر 80 میلیون نفر به کارگردانی مینو خانی به بررسی و معرفی آثار ادبی و هنری مربوط به جنگ ایران و عراق بویژه خرمشهر میپردازد. جنگها در جهان همیشه ناخوشایند بوده وپیامدی جز ویرانی و نابودی و دردی تاریخی نداشتهاند. بیگناهانی که در جنگ ناخواسته گرفتار میشوند، رشادتهایی که بهدنبال شکلگیری جنگ رخ میدهد، اسارتها، آوارگیها، شکست و پیروزی همه از تبعات جنگهاست.
هر نبردی در خودش جوانمردی وعشق دارد. عزت نفس و اقتداردارد و ماندگاری به اندازهی تاریخ. آدمهای شاهد هر جنگ بهترین گواه و سند برای حفظ یک رویداد تاریخی هستند.
جنگ هشت ساله ایران وعراق علیه ایران، فرازوفرودهای بسیار دارد. از تمامی آنچه در همهی جنگهای جهان ازجمله حماسههای گیلگمش ونبرد اساطیری و غیره گفته و دیده شده تا رویکردهای نوین جنگها و تاثیرات آن بر جامعه؛ چه درهمان زمان و چه سال ها بعد از جنگ. تاثیر نبردها در رمانها، حکایتها، فیلمها، نقاشیها و یادمانهای بازمانده از سربازان و فرماندهان و مادران رنجدیده در چهرهی تمامی جنگها و سالهای پس از آن دیده میشود. آزادسازیهای سرزمینهایی که به اسارت گرفته شد و سربازانی که از اسارت برگشتند و موضوعاتی این چنین در همه جا همیشه در کانون توجه قرار داشته است.
در تاریخ و استراتژی هر جنگ نقاط روشن و پرقدرتی وجود دارد، که فقط اختصاص به تیترهای خبری ندارد. این نقاط، همان موضوعاتی هستند که میتوانند دستمایهی شکلگیری آثار بسیاری برای نشان دادن این رویداد باشند. چرا که بستر فرهنگ، هنر و ادبیات مهمترین بستر برای بازتاب مسایل ناشی ازاین وقایع است.
یکی ازاین نقطههای اوج در تاریخ هشت سالهی جنگ ایران و عراق خرمشهرمظلوم است. سوژهای که میتواند به خروجی کارهای عالی بینجامد. سالهاست جنگها در جهان منجر به تولیدات آثار فاخری چون جنگ و صلح اثر تولستوی، نقاشی مادران اثر کته کل ویتس، آلمان سال صفر اثر روبرتو روسلینی، رمان برباد رفته اثرمارگارت میچل، فیلم روح کندوی عسل اثر ویکتوراریسه و هزاران هزار عکس که از جنگهای مختلف دنیا اعم از جنگهای جهانی اول و دوم، داخلی آمریکا، داخلی اسپانیا و.. به ثبت رسیده است. پوسترها و دیوارنوشتههایی که درهمان دوران ارایه شد و میلیونها تولید دیگرکه همگی با قدرت هر چه تمامتربه بازتاب جنگ، این رویداد تلخ در جوامع پرداختند. سالهاست از جنگ جهانی و یا جنگهای داخلی اسپانیا گذشته است اما همچنان موضوع ساخت و تولید آثار خوب فرهنگی وهنری هستند. جنگ هشت ساله ایران وعراق هزاران موضوع برای خود دارد و خرمشهر که نماد آزادی واقتدار ملی ماست خودش به اندازهی کل ملت ایران.
چرا خرمشهر آنقدر مهم است؟ برای آنهایی که جنگ و تجاوزبه حریم یک سرزمین را میشناسند، میدانند خرمشهر و آزادی اش چقدرارزشمند بود و در روز آزاد شدنش همهی مردم ایران در آن زمان جشن و شادی راه انداختند. روزی که خرمشهر، آزاد شد جممعیت ایران 36 میلیون بود وکنار تابلو خرمشهر نوشتند خرمشهر 36 میلیون نفر. خرمشهر یعنی کل ایران. «خرمشهر جمعیت 80 میلیون نفر»، عنوانی است که مینو خانی برای مستند سه اپیزودیاش انتخاب کرده است. مستندی که با معرفی خرمشهر و سبقهی تاریخی آن شروع میشود و با عکسها و فیلمهای متناسب جلو میرود. انتخاب عکسهای خوب که البته متعلق به گنجینهی عکسهای عکاسان خوب جنگ ایران وعراق است، به کار او جلوهی بصری بهتری داده است.
نگاه مینو خانی به خرمشهر، به عنوان نقطه عطفی درتاریخ جنگ ایران وعراق است. اثری فرامتنی به جنگ، به این شکل که ما در این مستند با رویکرد فرهنگی هنری و خرمشهر مواجه هستیم. تمرکز مستند بر خلق آثار فرهنگی، هنری و ادبی است که در طی دوران جنگ و پس از آن با تاکید بر خرمشهر خلق شده است. فیلم دارای پژوهش بسیار خوبی است. سه روایت مقاومت، اشغال و آزادی خرمشهر را در سه اپیزود بیان میکند. مینو خانی که بیش از هرچیز یک پژوهشگر صاحب تجربه است، به کلیهی اثار هنری خلق شده در ارتباط با خرمشهر سرک کشیده و با این جمله که جنگ فرماندهان خود را پیدا میکند و تصاویری از مردان شجاع و ملی سالهای جنگ به خوبی وارد فضای فیلم میشود. برشهایی از «بلمی به سوی ساحل» ساختهی مرحوم رسول ملاقلیپور که اولین فیلمی است که دربارهی خرمشهر ساخته شده، کیمیا، حمله به اچ 3 تا آخرین فیلمهایی که مربوط به سینمای ایران و جنگ است. اشاره به تئاترهایی که با این محور بودهاند، ادبیات شکل گرفته از وقایع آن روزها، نقاشیهایی که تعلق خاطر به آن روزها دارد، موسیقیها از «سمفونی حماسهی خرمشهر» ساخته مجید انتظام گرفته تا اجرای محسن چاوشی و نوحه هایی که برای محمد جهانآرا خوانده شد و نوحههای کویتی پور و همه و همه...
حضور مهمانها در کار، مانند هر فیلم مستند دیگر است، چرا که در این نوع گفتگوها گاه تاثیرگذاری بیشتر است. این چیدمانها بر اساس دیدگاه پژوهشی نویسنده شکل گرفته است.
ایوب آقاخانی، احمد دهقان، منیر قیدی و... از جمله مهمانانی هستند که تجربههای شخصی خود را در مواجهه با خرمشهر و جنگ بیان میکنند. مینو خانی به سراغ حادثهی مسجد جامع شهر، ناصر پلنگی و کاظم چلیپا میرود و قصهی نقاشی دیواریهای خرمشهر که بعدها به دیگر شهرها هم رسید. اینجاست که باز قصهی مادر یوسفعلی و دفن مردههای خرمشهر مجددا زنده میشود.
آنچه از خلال اپیزودهای مستند «خرمشهر جمعیت 80 میلیون نفر» دریافت میکنیم این است که آثار ادبی زیادی در این راستا ارایه شده است، که پژوهشگر فیلم به تولید آثار و سالهای آن اشاره می کند. اگرچه کمیت آثار تولیدی دلیل بر با کیفیت بودن کار نیست و در حوزهی ادبیات شاید بتوان باز نمونههای دیگری نیز پیدا کرد، اما این نگاه آماری و این رویکرد که برای اولین بار درارتباط با خلق آثار فرهنگی هنری درباره خرمشهر رخ داده و بسیار نیک است، جای خالی این نگاه علمی را نشان میدهد.
هدف فیلم اشاره به همین تولیدات فرهنگی و سبکی است که بر محوریت خرمشهر قرار گرفته است و آنچه که به آن اشاره میکند، همان است که در همه جای دنیا بویژه اروپای بعد از جنگ جهانی و جامعهی فرهنگ وهنر بسیار آن را تجربه کرده است. اینکه جنگ ایران و عراق، هنوز موضوعات بسیاری برای کار و خلق اثر دارد و خرمشهر خود جهانی جداست.
شاید یکی از بخشهای متفاوت و تاثیرگذار این کار، حضور احمد دهقان در اپیزود اشغال وبحث آوارگی است. او به خوبی به توصیف این آواره شدن میپردازد و از میان خاطرات و تجربههای ادبیاش اشاره به خاکسپاری کشته شدگان خرمشهر میگوید که بدلیل نامشخص بودن جسدها، پس از خاکسپاری مشخصات افراد را بر روی قبر آنها مینوشتند. مثلا پسری با شلوار آبی و یا دختری با روسری قرمز. او معتقد است که هر کدام از اینها میتواند سوژه یک اثر باشد.
از دل خاطرات تک تک اهالی خوزستان و خرمشهر هنوز داستان بیرون میآید که میتواند نقاشی شود یا فیلم، تئاتر یا سمفونی خرمشهر که مینو خانی به زیبایی ازاین سمفونی در خلال صحنههایش استفاده کرده است و فیلم با آن به پایان میرسد.
بازتاب جنگ در مستند «خرمشهر جمعیت 80 میلیون نفر» به شکل دیگری دیده میشود و این مهم را یاد آوری میکند که این خرمشهر و جنگ هنوز حرفهای بسیار برای گفتن دارد، قصهی ممدها، رنج زنان، آمدهایم تا بمانیم، پسری با شلوار آبی رنگ و دمپایی سبز یا دختری با روسری قرمز.