دختری در آرزوی پسر بودن و زنی در حسرت حس امنیت!
یکی از مهمترین شاخصههای جوامع توسعه یافته امروزی، حاکمیت قانون در آن جامعه است. قانون ضمن اینکه به طور مستقیم تعیین کننده رفتارهاست، رفته رفته به شکلگیری یک فرهنگ منجر میشود تا افراد بدون احساس وجود یک ناظر خود به خود همان رفتاری را داشته باشند که قانون به عنوان ناظر از آنها انتظار دارد. حال تصور کنید بخش زیادی از جامعه در یک خلأ یا کارکردی ناهماهنگ بین قانون و جامعه، نادیده گرفته...
درست مثل وضعیت دخترانی که بعضا در آن جامعه آرزو میکنند کاش پسر بودند تا از یک سری حقوق بدیهی برخوردار شوند یا زنانی که احساس میکنند در برابر خشونتهای احتمالی از حمایت مناسبی برخوردار نیستند.
نمونههای تلخ و عینی از این وضعیت طی سالهای گذشته در جامعه ما کم نبوده است. نمونههایی که میتوانست در صورت وجود قانونی برای حفظ صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت رخ ندهد.
روایت حس تلخ ناامنی
یکی از دختران کرجی در این خصوص میگوید: یکی از مشکلاتی که دختران از کودکی با آن مواجه هستند این است که خانوادهها انتطار دارند مانند یک انسان بالغ رفتار کند برای مثال زمانی که دختری شش ساله بودم دائما درگیر مسائلی میشدم که مربوط به سن و سالم نبودند، وقتی مهمان داشتیم دایم به من گوشزد میشد که مواظب رفتارم باشم. همیشه با خودم فکر میکنم یک دختر بچه شش ساله چرا به جای اینکه دنبال بازی گوشی هایش باشد باید ذهن خود را درگیر رفتار، لباس پوشیدن و.... کند.
ریحانه یزدان یار که از بازیگران تئاتر است افزود: بزرگتر که شدم دوست داشتم مستقل باشم اما این هم امکان نداشت و کارهایی که برادرم به راحتی آنها را انجام میداد برای من ممنوع بود. همین موضوع حس ترس را در وجودم القا میکرد که من در بیرون از خانه به تنهایی امنیت ندارم. البته متوجه خطرها شدم و آنها را از نزدیک لمس کردم.
وی اضافه میکند: هنوز هم وقتی اجرای تئاتر دارم و یا دانشگاه هستم خانواده نگرانم هستند و این نگرانی روی من هم تاثیر گذاشته به طوری که در هر ساعتی از شبانه روز اگر صدایی پشت سرم بشنوم احساس ناامنی میکنم و تا سرم را برنگردانم و شخص را شناسایی نکنم خیالم راحت نمیشود.
بیشترین حس ناامنی را در مترو دارم
وی با بیان اینکه مترو از جمله مکانهایی است که در آن احساس ناامنی میکند، گفت: سعی میکنم تا جای ممکن سوار واگن آقایان نشوم چرا که احساس میکنم همه من را نگاه میکنند. من هم دوست دارم مانند مردها، پسرها شبانه در پارک قدم بزنم ولی هیچ زن تنهایی را نمیبینم چون یک زن میداند اگر آن وقت شب بیرون برود با یکسری مزاحمت ها روبرو میشود.
یزدان یار گفت: به نظرم ما زمانی احساس امنیت خواهیم کرد که نگاه جنسیتی روی ما نباشد. جالب است که من در دو مکان صحنه تئاتر و دانشگاه کمتر احساس ناامنی کنم، شاید فکر میکنم در این مکانها نگاه جنسیتی کمتر وجود دارد. به نظرم این چالشها برای ما تدریجی حل میشوند و شاید چندین نسل بعد دختری بتواند احساس کند که امنیت دارد. ایجاد حس امنیت را باید از خودمان شروع کنیم یعنی آن چیزهایی که در ذهن و روان ما ریشه دوانده را اصلاح کنیم تا بتوانیم بر جامعه تاثیر بگذاریم اینگونه میتوانیم به نسلهای بعدی کمک کنیم.
دخترانی که آرزوی پسر بودن دارند!
اعظم محدثی یکی از دختران کرجی در پاسخ به این سوال که زنان و دختران ایرانی با چه چالشهایی مواجه هستند، میگوید: به نظرم چالشهای پیش روی دختران از کودکی زیر سایه باید و نبایدها در خانواده به وجود میآید. حرفهایی را میشنود که ترس و احساس اینکه چقدر دنیای پیرامون برایش بی امنیت است را در ذهنش نقش میببندد. محدودیتهایی که دور دنیای او حصار میکشد و فیلترهای ذهنی که اگر روزی خواسته یا ناخواسته ردشان کند احساس گناه را در وجودش تقویت میکند. من معتقدم دختران ایرانی دست کم یک بار به خاطر تبعیض و شیوههای زندگی که به آنها تحمیل شده آرزوی پسر بودن را کردند، حتی دوستانی را میشناسم که میخواستند دنیای خود را پسرانه کنند. پسرانه بخندند، لباس بپوشند و کاملا منش مردانه به خود بگیرند و بعدها دچار دوگانگیهایی شدند که هویت خودشان را از دست دادند.
وی در ادامه مطرح کرد: یکی از خاطرات تلخی که من در دوران نوجوانی به خاطر دارم، عصر یک روز تابستانی بود. مدتی بود دوچرخه سواری گروهی با بچههای همسایه در کوچه تنها سرگرمی و دلخوشی ما بود ولی من اجازه بازی با دوستانم را نداشتم چون از مادرم شنیده بودم اگر به کوچه بروم بچه دزدهایی هستند که ما را میبرند و بلاهایی سرشان میآورند که خدا میداند، برای همین با خودم لج کردم و موهایم را از ته تراشیدم تا شبیه پسرها باشم.
وی گفت: ناامنی فقط این نیست که نتوانم دخترانگی کنم، همین که من خودم را از دست بدهم و ندانم چه کسی هستم و یا باید باشم ترسناک ترین شکل زندگیست. وقتی بزرگ و بزرگتر میشویم جامعه جای خانواده را میگیرد. تنهایی قدم زدن در خیابان تاریک با خیال راحت برایت آرزو میشود چون همهاش باید سرت را برگردانی ببینی مبادا بلایی سرت بیاورند. آنوقت در موقعیتهای مختلف نسبت به همه چیز بدبین میشوی. من فکر میکنم دختران ایرانی از کودکی هویت خودشان را ازدست میدهند و بی امنیت و درمانده میشوند. پدر و مادرها نقش خیلی مهم و پررنگی برای ساختن دنیای فرزندان دخترشان دارند.
احساس امنیت برای دختران باید در خانه شکل بگیرد
محدثی افزود: نکته مهمی که در ارتباط با حس تلخ ناامنی به ذهنم میرسد، قانون مساوی و درست در خانواده است. زیرا اگر من در خانه احساس امنیت نکنم چطور میتوانم از جامعه این خواسته را داشته باشم؟ من هم روزی قرار است مادر بشوم و وظیفه دارم دخترم را از دنیای قشنگش مطلع کنم منتهی اگر آگاهی و سلامت روان نداشته باشم تمام آرمان و آرزوهای دخترم را خراب کردهام. امنیت اول از خانه شکل میگیرد، چالشهای دختران همان خاطرات و حرفهایی هستند که از کودکی در گوشمان گفتند. از تمام خانوادههایی که فرزند دختر دارند خواهشمندم به این مسئله نگاه ویژهای داشته باشند.
وی در ادمه گفت: به همان اندازه که پسرها در موقعیتهای خطرناک قرار میگیرند، خطر در کمین دختران هم هست. اصل مهم آن است که خانواده و بعد جامعه مجهز به دانش و آموزش در این زمینه باشد. در همین کوچه پس کوچههای شهر کرج که قدم بزنید خیابانهای تاریک در نقطههای کور وجود دارد که هیچ مردی حاضر نیست اگر کلاهش افتاد برگردد و بردارد اما اگر در نهایت اتفاقی بیافتد و آن اتفاق برای دختر باشد همه میپرسند دختر آن وقت شب در خیابان چه کار میکرده؟ این حرفها آرام آرام باعث ترس، طرد از جامعه و سلب سلامت روان میشود علاوه برآن یک نوع بیاحترامی است. به نظرم حتی مدیریت شهری باید برای امنیت زنان فضای شهری مناسب ایجاد کند. تا در محیط کار، آموزش، مدرسه، مکانهای تفریحی آسایش داشته باشد و اگر به آن هتک حرمت شد بداند جایی است بتواند از حق و حقوقش دفاع کند. اینکه در مقابل بیحرمتی هایی که به ما میشود بی دفاع هستیم و نادیده گرفته میشویم، خیلی ناراحت کننده است.
قوانینی برای بهتر زیستن
محبوبه نجفی یک مادر است، او درباره امنیت زنان، تبعیض و مشکلات پیش روی آنها میگوید: در طول تاریخ جهان شاهد نگرشهای تبعیضی هستیم اما در کشورهای جهان سوم این مسئله بیشتر قابل لمس است و تاکنون نه تنها مشکلی حل نشده بلکه زنان آسیبهای بیشتری را متحمل شدهاند، حال در ایران، ما از کمترین انتخابها برخورداریم و متاسفانه در هر مسالهای به موضوع زن جنسینی نگاه میشود.
نجفی درباره لایحه تامین امنیت زنان اظهار کرد: قوانین برای بهتر زیستن است و اگر قانونی کارایی لازم را نداشته باشد باید اصلاح شود. زن نیاز به امنیت جنسیتی، احساسی، اقتصادی و کلامی دارد. من در جایگاه مادر خیلی موارد را در خانه تغییر دادم و هیچ تفاوتی بین فرزند پسر و دخترم قائل نیستم. به نظرم آگاهی خانوادهها در ارتباط با مسئله امنیت برای زنان موثر است.
لایحه تامین امنیت زنان اندرخم یک کوچه
میثم یوسفی وکیل دادگستری درباره لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت، میگوید: جهت رفع خلأها و روزآمدسازی قوانین مرتبط با خشونت، تدوین لوایحی با عنوان «صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت» در دستور کار دولت قرار گرفت. این لایحه قرار بود در دو حوزه خشونتهای اجتماعی علیه زنان و خشونتهای خانگی با همکاری مرکز امور زنان و خانواده و مرکز پژوهشهای مجلس تدوین شود که اسفند ماه سال 90 پیشنویس آن در قالب 5 فصل و 92 ماده تدوین شد اما بعد از شش بار ویرایش در آذرماه 91 به 5 فصل و 81 ماده تغییر پیدا کرد و در سال 94 به 5 فصل و 53 ماده تغییر و سپس با 5 فصل و 77 ماده به دولت بازگردانده شد که به کلیات و مفاهیم، جرایم و مجازاتها، آیین دادرسی، تشکیلات و تدابیر حمایتی و پیشگیرانه و سایر مقررات میپردازد.
وی در ادامه افزود: در لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت مواردی مانند تفاضل دیه زن و مرد، آموزش مهارتهای زندگی و مهارتهای شغلی در طول مدت حبس برای مجرمین زن زندانی، آموزش و برگزاری کارگاههای آموزشی مهارتهای کنترل خشم، ایمن سازی فضاهای آموزشی و شهری با اصول معماری عفیفانه، تهیه و اجرای برنامههای آموزشی و فرهنگی به منظور ارتقای سطح فرهنگ عمومی در خصوص پرهیز از خشونت و صیانت از کرامت و امنیت بانوان، ایجاد سامانه ثبت کلیه آثار جسمی و روانی، تامین پوشش بیمه درمانی زنان خانه دار، کاهش ساعت کاری یا شناور شدن ساعت کاری بانوان شاغل، اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و حمایتی نسبت به بانوان بزه دیده یا در معرض بزه، تحقیقات مورد نیاز و پژوهش و ارتقای سطح دانش عمومی حقوقی در راستای پیشگیری از خشونت به بانوان، راه اندزی صندوق حمایت از بانوان با هدف حمایت از بانوان بزه دیده و جبران خسارت آنان، قاچاق، مهاجرت، پناهندگی و آوارگی بانوان، توانمند سازی دختران و پسران پیش و پس از ازدواج از طریق کارگاههای آموزشی، مراکز اسکان موقت، معرفی وکیل معاضدتی و مشاور خانواده، توجه به خشونت جسمی خشونت جنسی، حیثیت معنوی و روانی، توهین، تحقیر، مزاحمت، توجه به بانوان زیر 18 سال، باردار، بیمار، سالمند، کم توان ذهنی یا جسمی، بی خانمان و آواره، بی سرپرست یا بدسرپرست، مورد توجه قرار گرفته است.
یوسفی گفت: کمیسیون لوایح دولت لایحه را به دلیل داشتن جنبه قضایی مورد بررسی قرار داده، اما این روند بررسی لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت در این کمیسیون بسیار طولانی شده است. به این ترتیب تدوین قوانین جامع و کامل در خصوص مقابله با خشونت علیه زنان و تامین امنیت آنها در خانواده و جامعه پس از سالهای نسبتا طولانی هنوز اندر خم یک کوچه است و زمان تدوین نهایی و تصویب آنها مشخص نیست.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه این لایحه نوید بهبود کلی شرایط زنان و توجه به حقوق آنها در جامعه را میدهد اما آنچه که مشخص است این است که این لایحه نیازمند بازنگری و بررسیهای دقیقتری است و متأسفانه روند کند فعلی در مسیر تدوین قوانین و متوجه به محورهایی نظیر تدوین قوانین بدون توجه به آموزشهای فرهنگی و اخلاقی لازم در این مسیر و ضمانتهای اجرایی آنها نشان میدهد، عزم و دغدغه جدی در بسیاری از مسئولین در این رابطه کمرنگ است و این باعث احساس نارضایتی و ناامنی از سوی زنان میشود زیرا با توجه به عنوانی که برای این لایحه انتخاب شده انتظار حمایتگر بودن برای زنان را دارد، زیرا صیانت در لغت به معنای حفظ کردن، خویشتن نگاهداشتن، نگه داری، کرامت در لغت به معنای سخاوت، جوانمردی، بخشندگی و امنیت در لغت به معنای بی خوفی و امن، در امان بودن، آمده است. بدیهی است هنگامی که زنان مورد ناسزاگویی، تهدید، عدم احترام و یا هرگونه خشونت در خانه و جامعه قرار میگیرند، احساس خطر و ناامنی میکنند.
یوسفی اضافه کرد: در واقع یکی از نیازهای اساسی انسان آنچنان که بسیاری از دانشمندان از جمله آبراهام مازلو بیان کرده است احساس امنیت است. از نظر او، از جمله اهداف و آرمانهای هر انسانی رسیدن به خودشکوفایی است که این هدف در صورت ارضای چهار نیاز قابل دستیابی است، که این نیازها عبارتند از؛ نیازهای جسمانی و فیزیولوژیک، نیازهای ایمنی، نیاز به عشق و محبت و احساس تعلق، نیاز به احترام و یا نیاز به عزت نفس. زمانی که زن خشونت را در زندگی خود تجربه میکند، هیچ یک از این نیازها تامین نمیشود و در نتیجه رسیدن به چنین اهداف و آرمانهایی برای وی غیر قابل دستیابی است. احساس ایمنی زمانی تامین میشود که فرد احساس آرامش کند و خطر جانی و آسیب دیدگی و ترس نداشته و در نهایت احساس مطلوبی از زندگی خود داشته باشد.
گزارش از الهام یوسفی خبرنگار ایسنا
انتهای پیام