چهارشنبه 18 مهر 1403

دهه «رکود، عبرت، تجربه»| حسن‌خانی: اقتصاد پسابرجام برنامه نداشت

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
دهه «رکود، عبرت، تجربه»| حسن‌خانی: اقتصاد پسابرجام برنامه نداشت

یک کارشناس اقتصادی یکی از غفلت های راهبردی کارگزاران اقتصادی در دهه 90 را عدم داشتن برنامه ی جایگزین در صورت شکست برجام عنوان کرد.

- اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، وقتی میان فعالان اقتصادی از دهه 1390 شمسی سخن به میان می‌آید، تصویر یک دهه «عقب‌ماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالش‌های اقتصادی» در ذهن‌هایشان نقش می‌بندد و زمانی که می‌خواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویه‌ای آسیب‌های این دهه را برمی‌شمرند؛ از وضعیت نامناسب شاخص‌های کلان اقتصاد تا رکود در کسب‌و‌کارهای خرد و کلان، از آسیب‌های تشدید تحریم‌ها تا انفعال دولت‌ها در برابر تحریم و بی‌توجهی به برنامه‌ها و سیاست‌های «خنثی‌کردن اثر تحریم‌ها».

دهه «رکود، عبرت، تجربه»| تجربه 2 خصوصی‌سازی شکست‌خورده دهه 90 دهه «رکود، عبرت، تجربه»| ریشه ناترازی انرژی در تصمیمات دهه90 دهه «رکود، عبرت، تجربه»| چرا تحریم اقتصاد ایران را فلج نکرد؟ دهه «رکود، عبرت، تجربه»| واردات 50میلیارد دلاری کشاورزی دهه 90

در این راستا با حسن حسن خانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اقتصادی گفت و گو کردیم که طی چند بخش منتشر می شود:

گفتگو با حسن‌خانی: غفلت راهبردی مدیران اقتصادی در دهه 90+ فیلم

تسنیم: یکی از علل اصلی عقب‌ماندگی اقتصاد ایران در دهه 90، وابستگی شدید آن به برجام بود. سیاست‌گذاران اقتصادی با این تصور که برجام به سرانجام خواهد رسید و سرمایه‌گذاری خارجی وارد کشور خواهد شد، اقدام به تدوین و اجرای سیاست‌هایی کردند. اما با خروج آمریکا از برجام، اقتصاد ایران ناگهان با بحرانی بزرگ مواجه شد که نمود آن را در تورم‌های سال‌های 97 به بعد شاهد بودیم. سوال این است که آیا در دولت وقت چنین نگاهی وجود داشت؟ و آیا بدون تعامل با قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا، می‌توان اصلاحات ساختاری در اقتصاد انجام داد؟

حسن خانی گفت: برای پاسخ به این سوال، نقل قولی از رهبر انقلاب را مطرح می‌کنم. ایشان در ماه‌های اخیر بیان کردند که آویختن مشکلات کشور به عوامل خارجی، آن هم عواملی که در اختیار ما نیستند، اشتباهی بزرگ است. این خطا دقیقاً در دولت رخ داد و ایشان در آخرین دیدار خود با دولت دوازدهم اشاره کردند که دولت باید عبرتی برای آیندگان باشد. تعبیر "عبرت" به معنای آن است که اعتماد به خارجی‌ها و عوامل بیرونی، نتیجه‌ای جز خسارت محض به همراه ندارد. فارغ از بحث درباره درستی یا نادرستی برجام، مسئله‌ای فراتر از آن وجود دارد. حتی مشکلاتی که منشأ خارجی دارند، باید با عقلانیت و تدبیر در داخل کشور حل شوند، زیرا اتکای به خارج برای حل مشکلات، در تضاد با منطق و استقلال اقتصادی است. اگرچه تحریم‌ها آسیب‌های بسیاری به اقتصاد وارد کرده‌اند و اقتصاد ایران شاید اولین و تنها اقتصادی باشد که به تمامی ظرفیت‌های تحریمی آمریکا گرفتار شده است، اما راه‌حل آن در تعامل سازنده و اصولی با جهان نهفته است، نه وابستگی محض به قدرت‌های خارجی.

وی افزود: در سال 1397 شاهد بودیم که در یک روز، بیش از 700 نهاد و فرد مرتبط با اقتصاد ایران تحریم شدند، از بانک‌ها گرفته تا نفتکش‌ها و شرکت‌های هواپیمایی. اما برای بررسی ناکامی‌های اقتصادی، باید به شرایط تحریمی کشور و محدودیت‌هایی که این تحریم‌ها به وجود آورده‌اند توجه کرد. پاسخ به این سوال که چرا تحریم شدیم، به تاریخ 22 بهمن 1357 برمی‌گردد.

این مدرس دانشگاه گفت: اعتماد به بهبود روابط با آمریکا و پایان دشمنی‌های آنها با یک توافق ظاهری، توهمی بیش نیست. نمونه بارز آن سرنوشت قذافی است که با دست کشیدن از برنامه‌های هسته‌ای خود، مورد حمله قرار گرفت و حکومتش سقوط کرد. بنابراین، در دهه 90 این دیدگاه وجود داشت که مشکلات داخلی کشور باید با راه‌حل‌های خارجی حل شود، اما نداشتن یک راهبرد مواجهه منسجم و استراتژیک و تکیه بر یک پلن بی، از جمله عوامل ناکامی اقتصاد ایران در آن دهه بود.

وی ادامه داد: دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت ملی، معنایی ندارد و این دوگانه نادرست "میدان و دیپلماسی" که مطرح شد، از اساس اشتباه است. دیپلماسی باید بر بستر میدان و قدرت داخلی شکل بگیرد، در غیر این صورت، نمی‌تواند در خلأ کارآمد باشد.

.

اقتصاد ایران هیچ برنامه ای برای خروج امریکا از برجام تدوین نکرده بود

حسن خانی گفت: وقتی صحبت از خروج آمریکا از برجام شد، آقای ظریف به جای بیان برنامه‌ای برای مواجهه با چنین احتمالی، پاسخ داد که "آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود." این پاسخی قاطع بود، اما همان‌طور که دیدیم، آمریکا از برجام خارج شد و پرسش اصلی این است که چه برنامه‌ای برای این موقعیت داشتند؟ تصویری که از آن شب 18 اردیبهشت 1397 در ذهن من حک شده، زمانی که آقای ترامپ فرمان اجرایی 13846 را امضا کرد و از برجام خارج شد، چهره‌های مسئولین، از جمله آقای حسن روحانی و تیمش بود. این تصویر از تلویزیون پخش شد و آن‌چه که از چهره آن‌ها می‌بارید، غافلگیری محض بود.

وی افزود: دلیل اصلی این واکنش ناگهانی و بی‌برنامه، این بود که هیچ برنامه‌ای برای خروج آمریکا از برجام طراحی نشده بود. وقتی سیاست‌گذاران اقتصادی مدام در تغییرات و تحولات کلان سیاستی گرفتار می‌شوند، توجیهی جز "غفلت راهبردی" نمی‌توان برای آن یافت. در واقع، ما در دهه 90 به یک غفلت راهبردی دچار شدیم. رهبر انقلاب در 21 مارس 2013، یعنی دو سال پیش از قطعنامه 2231 سازمان ملل، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کردند. در آن سیاست‌ها به‌روشنی بیان شده بود که باید برنامه‌های تحریم را رصد کرده و هزینه‌ها را برای دشمن افزایش دهیم.

حسن خانی: امید به ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران، توهمی بیش نبود

حسن خانی گفت: قطعنامه 2231 که به لغو قطعنامه‌های پیشین انجامید، به عقیده من نوعی دام جدید برای اقتصاد ایران بود. این قطعنامه باعث شد که بسیاری از افراد تصور کنند تحریم‌ها پایان یافته و راه برای بهبود اقتصادی هموار شده است. اما در حقیقت، حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ، قانون کاتسا توسط اوباما در 15 ژوئن 2017 به امضا رسید؛ قانونی که در آن دشمنان آمریکا، به‌ویژه ایران، روسیه، و کره شمالی، مورد تحریم‌های سنگین قرار می‌گرفتند.

وی ادامه داد: این قانون به تحریم‌های مرتبط با موشک‌های بالستیک، تروریسم و تسلیحات اشاره داشت. به بیان دیگر، آنچه که ما از آن به‌عنوان مقاومت دفاع می‌کنیم، در نظر آن‌ها تروریسم تلقی می‌شود و ما هرگز نمی‌توانیم از این برچسب "حمایت از تروریسم" خارج شویم. بنابراین، قطعنامه 2231 را باید به‌عنوان یک دام اقتصادی تلقی کنیم.

این کارشناس اقتصادی گفت: در نیمه اول دهه 90، شاخص‌های اقتصادی ایران به ظاهر مثبت بودند و سیاست‌های انقباض پولی اتخاذ شده، همراه با انتظارات تورمی، منجر به کاهش تورم شد. اما واقعیت این بود که امید به ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران، توهمی بیش نبود. هرچند درخواست‌هایی برای سرمایه‌گذاری خارجی مطرح شد، اما تحقق آن‌ها به مراتب کمتر از حد انتظار بود. به‌عنوان مثال، از مجموع 67 میلیارد دلار تقاضای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی خارجی، تنها کمتر از 3 میلیارد دلار آن به‌طور واقعی تحقق یافت.

حسن خانی گفت: اگر آمریکا باهوش‌تر عمل می‌کرد، می‌توانست اقتصاد ایران را به‌طور کامل فلج کند. به جای خروج از برجام، ترامپ می‌توانست با بخش خصوصی ایران وارد تعامل شود و از طریق وام‌های کوتاه‌مدت، اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی بکشاند. اما خوشبختانه، ترامپ به این استراتژی فکر نکرد و به‌طور ناگهانی از برجام خارج شد، که این باعث شد ساختار اقتصاد ایران با وجود تمامی فشارها و آسیب‌ها، همچنان مقاومت کند. در نهایت، اوج بحران اقتصادی ایران در سال 1399 همزمان با شیوع کرونا بود، زمانی که تقاضای جهانی به‌شدت کاهش یافت و اقتصاد جهانی با بحران مواجه شد. همچنین کاهش شدید قیمت جهانی نفت منجر به کاهش درآمدهای ارزی ایران شد و کشور را تا مرز سقوط پیش برد.

دیدگاه دولت سیزدهم به برجام محدود نمیشد

حسن خانی گفت: اما خوشبختانه این سرنوشت برای ما رقم نخورد. نکته ای که در اینجا می خواهم مطرح کنم این است که؛ من معتقدم هوشمندانه‌ترین موضع یک سیاستمدار در اقتصاد ایران را شهید رئیسی اتخاذ کرد. ایشان فرمودند: "سیاست خارجی ما نه از برجام آغاز می‌شود و نه به برجام ختم می‌شود." این جمله، نه یک جمله جناحی، بلکه بهترین بیان بر اساس منافع ملی است.

وی افزود: اگر قرار است با آمریکایی‌ها وارد تعامل شویم، مانعی در این راه وجود ندارد. اما بزرگ‌ترین اشتباه راهبردی برای کشوری که هدفش دفاع از مظلومان و خودکفایی داخلی است، این است که مشکلات اقتصادی خود را به راه‌حل‌های خارجی و عواملی که تحت کنترل آن نیست، گره بزند. این نگرش، می‌تواند کشور را در مسیر اشتباهی قرار دهد.