راز هجوم به صنایع اشباع
بحران صنایع اشباع در ایران موضوعی است که در گزارش اخیر کمیسیون صنایع اتاق ایران به آن پرداخته شده است. یکی از چالشهای صنعت کشور، وجود صنایع اشباع یا تکمیل ظرفیتشده است، به طوری که در حوزه برخی از صنایع تعداد زیادی واحد تولیدی به بهره برداری رسیده اند که بازارهای در دسترس - عمدتا بازارهای داخلی - پاسخگوی حجم تولید و میزان فروش موردنیاز آنها نیستند.
اما اشباع صنایع در بازارهای داخلی چگونه رخ داد؟ ممنوعیت صادرات اکثر کالاهای صنعتی و بخشنامه های خلق الساعه که به صورت دستوری، مانع صادرات می شود، یکی از عوامل اشباع بازارهای داخلی و به وجود آمدن مازاد عرضه است. این روند علاوه بر هدررفت سرمایه کشور، به ایجاد طیف وسیعی از واحدهای نیمهتمام و راکد منجر شده که صرفه اقتصادی سرمایهگذاری و بهره برداری را از دست داده اند.
در ادبیات کشورهای توسعه یافته، کنترل مجوز برای بنگاه های اقتصادی قابل قبول نیست؛ اما دلایل ایجاد وضعیت موجود در برخی از صنایع ایران منتج از پنج عامل «بی برنامه گی سیاستگذار و محدودیتهای قانونی»، «برخی مزیت های نسبی و تسهیلات جذاب»، «فشارهای سیاسی»، «فقدان اطلاعات سرمایهگذاری» و «ناتوانی در سهم گیری از بازارهای صادراتی» است. وزارت صنعت، معدن و تجارت هم در دو فهرست مجزا، صنایع «اشباع و دارای ریسک بالای سرمایهگذاری» و «پیشران های صنعتی» را معرفی کرده است. این اقدام در راستای معرفی صنایع کم ریسک و جلوگیری از هدررفت منابع مالی صورت گرفته تا به این طریق زمینه برای هدایت سرمایه به سمت صنایع پیشران فراهم شود.
در لیست تهیهشده وزارتخانه 54رشته فعالیت صنعتی و 1355کد آیسیک معرفی شده است؛ در کنار معرفی طرح های پرریسک به سرمایهگذاران، این وزارتخانه صنایع پیشران را نیز در 9گروه معرفی کرده است. این گزارش عنوان میکند، نگاهی به سیاست های دولت در صدور مجوزهای سرمایهگذاری نشان میدهد که در گذشته ملاحظات ساختاری و آمایشی برای صدور جواز تاسیس و سرمایهگذاری در صنایع کشور وجود نداشته و تقریبا هر سرمایهگذاری توانسته است جواز تاسیس یک واحد صنعتی در رشته فعالیت دلخواه را کسب کند. البته برخی ملاحظات قانونی در جهت جلوگیری از انحصار نیز مزید بر علت شده است. در «قانون تسهیل رقابت و منع انحصار» بهروشنی تاکید شده است که دولت نمیتواند به بهانه اشباع بازار از صدور مجوز خودداری کند.
اما موضوعی که باعث هجوم سرمایهگذاران به برخی صنایع شده، ایجاد برخی مزیتهای نسبی و تسهیلات ترجیحی جذاب غیرهدفمند است که سبب شده است افراد بهمنظور بهره گیری از این تسهیلات و رانت های موجود، به سرمایهگذاری در پروژه هایی قانع شوند که دورنمای روشنی از بازار فروش آنها در دسترس نبوده است. طبق فهرست منتشرشده از سوی وزارت صمت، فهرست صنایع اشباع و با ریسک بالا برای سرمایهگذاری، فعالیت هایی نظیر «تولید آرد»، «تولید فرآورده های حجیم غلات»، «بسته بندی آب (معدنی - آشامیدنی)»، «چیپس سیب زمینی»، «فرآورده های گوشتی (انواع کنسرو گوشتی)»، «انواع محصولات لبنی از شیر»، «تصفیه روغننباتی و روغن کشی»، «بسته بندی دستمال کاغذی»، «سیمان خاکستری»، «آجر»، «شن و ماسه»، «کاشی»، «محصولات سفالی و سرامیکی ساختمانی نسوز»، «گچ ساختمانی»، «بتن آماده»، «شمش فولادی با تکنولوژی کوره القایی»، «میلگرد فولادی»، «مفتول فولادی»، «لوله و پروفیل فولادی»، «انواع سیم و کابل مسی»، «شیرآلات بهداشتی و ابزارآلات ساختمانی»، «مخازن سی ان جی»، «لوله و اتصالات پلیاتیلن و PVC پلاستیک»، «دیاکتیل فتالات»، «ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف»، «قیر»، «اتانول»، «سموم و کود»، «شوینده ها» و «روغن موتور» قرار داده شده است. قرارگرفتن این رشته ها در فهرست صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری بالا در حالی است که در سالهای اخیر، این گروه های صنعتی همواره توانسته بودند در میان صنایع جذاب برای سرمایهگذاران قرار گیرند؛ اما اشباع مجوزهای صادرشده برای این گروه ها موجب شده است تا این رشته ها پس از سالها جذابیت برای سرمایهگذاری در میان صنایع اشباع و دارای ریسک سرمایهگذاری قرار گیرند.
53رشته فعالیت صنعتی در فهرست صنایع راکد وزارت صمت قرار گرفته اند. اولین صنعت در این فهرست، «آمادهسازی و ریسندگی الیاف نساجی بافندگی منسوجات» است. تعداد واحدهای راکد در این صنعت 263واحد و سهم این رشته فعالیت صنعتی از کل واحدهای راکد، 9درصد است. «ساخت انواع محصولات پلاستیکی» با 239واحد راکد و 8درصد از سهم کل واحدهای راکد در رتبه دوم این جدول قرار میگیرد. «ساخت کالاهای بتونی - سیمانی و گچی» با 226واحد راکد و 3درصد سهم از کل واحدهای راکد نیز در رتبه سوم قرار گرفته است. «ساخت سایر محصولات فلزی طبقه بندینشده» نیز با 97واحد راکد و 3درصد از سهم کل واحدهای راکد در رتبه چهارم قرار می گیرد. صنایع «محصولات فلزی ساختمانی»، «برش و شکلدادن و پرداخت سنگ» و «ساخت سایر محصولات غذایی طبقه بندینشده در جای دیگر»، از دیگر رشته صنایع اشباع هستند که هر یک 3درصد از سهم کل واحدهای راکد را دارد. تعداد واحدهای راکد این صنایع به ترتیب، 88واحد، 78واحد و 78واحد بوده است. «ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی طبقهبندینشده در جای دیگر» با 61واحد راکد و سهم 2درصد از کل واحدهای راکد، «عملیات صنعتی کوتینگ فلزات - مهندسی مکانیک عمومی» با 60واحد راکد و سهم 2درصد از کل واحدهای راکد، «عملآوری و حفاظت از فساد میوه و سبزیجات نباتات» با 58واحد تولیدی و 2درصد سهم از کل واحدهای تولیدی، «ساخت سایر کالاهای کاغذی و مقوایی» با 56واحد راکد، «تولید پوشاک - بهاستثنای پوشاک از پوست خزدار» با 54واحد، «تولید انواع قالیچه و قالی» با 52واحد راکد، «تولید محصولات خبازی» با 51واحد، «ساخت وسایل خانگی طبقه بندینشده در جای دیگر» با 49واحد و «ساخت محصولات سفالی و سرامیکی ساختمانی غیرنسوز» با 46 واحد راکد و هر کدام 2درصد سهم از کل واحدهای راکد را تشکیل میدهند.
همچنین «تولید انواع پارچه و کالاهای کشباف و قلاب باف» 43واحد، «صابون، پاککنندهها و فرآورده های تمیزکننده و پرداخت» 43واحد، «ساخت قطعات و ملحقات وسایل نقلیه موتوری و موتور آنها» 38واحد، «ساخت مصنوعات نجاری و قفسهبندی و در و پنجره سازی ساختمان» 36واحد، «دباغی و پرداخت چرم» 35واحد، «ساخت کودها و ترکیبات ازته» 35واحد، «ساخت انواع تانکر - مخزن و کانتینرهای فلزی» 34واحد، «ساخت مبلمان» 34واحد، «ساخت انواع رنگروغن جلا و پوشش های مشابه - مرکب چاپ و انواع بتونه» 32واحد، «ساخت کاغذ و مقوای کروگیتشده و ظروف و محفظه های کاغذی و مقوایی» 32واحد، «تولیدات از دانه های آسیابشده» 31واحد، «موادشیمیایی اساسی بهجز انواع کود و ترکیبات ازت» 29واحد، «تولید، عمل آوری و حفاظت از فساد گوشت و محصولات گوشتی» 28واحد، «ساخت انواع موتورسیکلت» 28واحد، «ساخت سایر ماشینآلات با کاربرد عام» 27واحد، «تولید سیمان، آهک و گچ» 26واحد، «ساخت ماکارونی، رشتهفرنگی و محصولات آردی مشابه» 26واحد، «ساخت سایر محصولات چوبی مانند انواع کالا از چوب پنبه، نی و مواد حصیرباف» 24واحد، «ساخت ماشین آلات کشاورزی و جنگلداری» 24واحد، «ریخته گری فولادی و آهن» 23واحد، «ساخت فرآوردههای نفتی تصفیهشده» 23واحد، «ساخت بدنه و اجزای بدنه وسایل نقلیه موتوری» 23واحد، «فورجینگ، پرسکاری، قالبزنی، فرمدهی غلتکی فلزات - متالوژی پودر» 23واحد، «تولید قند و شکر» 22واحد، «ساخت آهن و فولاد اساسی» 22واحد، «تولید کالاهای نساجی تکمیلشده بهاستثنای پوشاک» 20واحد، «ساخت آلات برنده، ابزاردستی و یراقآلات عمومی» 19واحد، «ساخت انواع الکتروموتور، ژنراتور و ترانسفورماتور» 19واحد، «ساخت دستگاه ها و وسایل توزیع و کنترل نیروی برق» 19واحد، «ساخت مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی» 19واحد، «تولید کاکائو، شکلات و انواع نقل و آبنبات» 18واحد، «تحقیق و توسعه تجربی در علوم طبیعی و مهندسی» 17واحد، «ساخت انواع کفش» 16واحد، «ساخت ماشین ابزار» 16واحد، «فرآورده های لبنی» 16واحد، «ساخت کاغذ و مقوا و خمیر کاغذ» 15واحد و «عملیات تکمیلی منسوجات رنگرزی و چاپ و تکمیل» 15واحد راکد داشته اند. سهم هر یک از این رشته صنایع از کل واحدهای راکد، یکدرصد است. این رشته فعالیت ها در حالی در گروه صنایع اشباع شده با ریسک سرمایهگذاری بالا قرار می گیرند که پیش از این، در سالهای اخیر این گروه های صنعتی همواره در میان صنایع جذاب برای سرمایهگذاران شمرده میشدند؛ اما اشباع مجوزهای صادره برای این گروه ها موجب شده است تا این رشته صنایع پس از سالها جذابیت برای سرمایهگذاری در میان صنایع اشباعشده و دارای ریسک سرمایهگذاری قرار گیرند. فهرست صنایع پیشران و اولویت دار برای سرمایهگذاری، در 9گروه و 51 رشته فعالیت صنعتی خلاصه می شود. این 9گروه عبارت از «محصولات شیمیایی و پتروشیمی»، «فلزات اساسی»، «غذایی و آشامیدنی»، «وسایل نقلیه موتوری و تجهیزات حملونقل دریایی»، «ماشین آلات و تجهیزات»، «لاستیک و پلاستیک»، «ماشین آلات دستگاه های برقی، وسایل ارتباطی و تجهیزات پزشک» «نساجی و پوشاک» و «کاغذ و محصولات کاغذی» هستند.
براساس این گزارش، با توجه به فضای پرنوسان فعالیتهای اقتصادی و صنعتی در کشور و وجود چالشهای متعدد در حوزههای مختلف کسبوکار، فضای فعالیت برای صنایع اشباع بسیار پرریسکتر از آن چیزی است که به نظر میرسد و هرگونه شوک اقتصادی میتواند به تعطیلی و رکود این واحدها منجر شود. از این رو مدیریت صنایع اشباع اهمیت و ضرورت دوچندان مییابد که از دو مسیر موازی لازم است پیگیری شود. نخست جلوگیری از تاسیس واحدهای جدید در صنایع اشباع است که البته این موضوع مغایر با رویهای است که در اقتصادهای باز طی میشود. اما گزارش پیشرو عنوان میکند که انتشار فهرست صنایع اشباع و کاهش مزیتها و تسهیلات اعطایی به آنها میتواند در کاهش صنایع اشباع تاثیرگذار باشد. همچنین مدیریت واحدهای اشباع راهکار موازی دیگری است که لازم است پیگیری شود. از آنجا که کلمه مدیریت معنی عام میدهد، جزئیات بیشتری از این راهکار نیز در گزارش ارائه شده است. در راستای مدیریت واحدها میتوان دو برش اساسی را در نظر گرفت: نخست عدماصلاح ساختار بنگاهی و مالکیت و دوم حرکت به سمت اصلاح ساختار بنگاهی و مالکیت. عدماصلاح ساختار بنگاهی و مالکیت: در این مسیر چنانچه هدف، ادامه فعالیت بنگاه باشد، مسیر ادامه فعالیت بنگاه باید به سمت تنوع محصولی و تولید محصولات همخانواده در راستای بهبود توان رقابتی آن باشد. در کنار این موضوع، لازم است ارتقای بهرهوری و افزایش توان رقابتپذیری هزینهای بنگاه و ارتقای قابلیتهای بازاریابی و فروش بنگاه در سطح بازارهای منطقهای و بینالمللی نیز در رأس فعالیتهای اصلاحی قرار گیرد که نیازمند مجموعهای از برنامههای اقدام در محیط کسبوکار و محیط درون بنگاهی است. اصلاح ساختار بنگاهی و مالکیت: راهکار دیگری که در این مسیر میتواند پیگیری شود، اصلاح ساختار بنگاهی و مالکیت این واحدها با ابزارهایی نظیر «ادغام و تملک» است که چالشهای متعدد عملیاتی، حقوقی و... باعث شده این مهم مورد توجه واحدهای تولیدکننده قرار نگیرد.