رجال سیاسی و مذهبی کجا هستند؟!
گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ محمدکاظم انبارلویی: اصل 115 قانون اساسی میگوید؛ رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود. همین اصل، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی را از جمله شرایط رئیس جمهور شدن میداند. اصل 121 قانون اساسی میگوید؛ رئیسجمهور باید در مجلس در جلسهای که با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می شود، سوگندنامه ریاست جمهوری را بخواند و امضا کند.
در همین اصل رئیس جمهور به قرآن سوگند میخورد پاسدار مذهب رسمی و نظام و قانون اساسی باشد و خود را وقف ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت کند. در این سوگندنامه تأکید شده است رئیس جمهور باید سوگند یاد کند، در حراست از مرزها و استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نکند.
ایام انتخابات ریاست جمهوری، شمار زیادی خود را رجل سیاسی و مذهبی میدانند و میروند ثبت نام میکنند که صلاحیت برخی از آنها به دلیل اینکه شرایط را ندارند، احراز نمیگردد.
شماری هم مورد تأیید قرار میگیرند و از میان آنها یک نفر به عنوان یک دوره به عنوان رئیسجمهور انتخاب و در مسند قدرت مینشیند.
بیش از 50 روز است کشور دچار فتنهای است که آمریکاییها و سه کشور شرور اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس و در منطقه عربستان و رژیم صهیونیستی راه انداختهاند. در این فتنه حسب گزارشات داخلی و آنچه که در رسانههای صهیونیستی، BBC، سعودی اینترنشنال و رادیو آمریکا و... پخش شده، فهرستی از جنایات زیر انجام شده است:
1- مسجد سوزی و قرآنسوزی راه انداختهاند و به حکم الهی حجاب در قرآن توهین کرده و به مذهب رسمی کشور اهانت کردهاند.
2- پرچم تجزیهطلبی را بالا بردهاند و استقلال کشور را مورد هجمه قرار دادهاند.
3- به نظام سیاسی کشور و به مبانی جمهوری اسلامی حمله کردهاند.
4- شنیعترین رفتار خشونتآمیز و غیراخلاقی را در کف برخی خیابانها به نمایش گذاشتهاند و پاسداران امنیت مردم را سلاخی کردند.
ملت بصیر و آگاه ایران در دفاع از مبانی نظام، انقلاب و اسلام چندین بار به خیابانها آمدند و این رفتارهای خائنانه و بیگانهپرستانه را محکوم کردند و آخرین این تجمعات میلیونی بهویژه راهپیمایی عظیم ضدآمریکایی 13آبان بود که مردم ایران نفرت خود را نسبت به این جنایات اعلام کردند و از دشمن بیزاری جستند.
سؤال کلیدی و مهم اینجاست این رجال سیاسی که در ایام انتخابات ریاست جمهوری جلوی وزارت کشور صف میبندند و عطش رسیدن به قدرت را در مواضع خود پنهان نمیکنند در این ایام کجا بودند؟ چرا نسبت به این شرارتها از باب صیانت از استقلال کشور، مبانی جمهوری اسلامی، مذهب رسمی کشور و اثبات رجل سیاسی و مذهبی بودن خود کلمهای نگفتند. از آن بالاتر سه رئیسجمهور منتخب ملت در سه دوره اخیر چرا یا سکوت کردند و یا اگر حرفی و یا بیانیهای دادند در کنار دشمن ایستادند و جنایات دشمن را پنهانسازی کردند؟ اخیرا آقای خاتمی، رئیسجمهور دوره هفتم وهشتم درجمعی در واکنش نسبت به حوادث اخیر گفته است:
الف - ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد.
ب - اینکه هر اعتراض، اغتشاش معرفی شود مشکل را بیشتر میکند.
ج - ندیدن یا انکار وضع بد زندگی مردم، نارضایتی را از بین نمیبرد.
د - ریشه حوادث اخیر ناشی از سازوکار و شیوه پراشتباه و نادرست حکمرانی است.
ه - چاره کار، تن دادن به حکمرانی خوب است.
و - حکمرانی خوب یعنی به رسمیت شناختن حقوق ملت، رعایت آزادیهای مردم و اعمال حقوق شهروندی
ز - اعتراض از مرگ مهسا شروع شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیهطلبی از آن شنیده نشد.
چند پرسش کلیدی از باب شروع یک گفتوگوی دوستانه که پرچمدار آن اصلاحطلبان هستند مطرح است اگر آقای خاتمی یا دوستانشان پاسخ دهند خالی از فایده نیست.
سؤال اول: چگونه است امروز بیحواسترین و پرتترین افراد جامعه می دانند که ذهن جامعه ایرانی از بیرون توسط ارتش رسانهای غرب دستکاری میشود، آمریکا و سه کشور اروپایی بدون پنهانکاری پشت سر این دستکاری ایستادهاند و خیال نه براندازی بلکه تجزیه کشور را دارند!
جناب آقای سیدمحمدخاتمی چطور این حقیقت عریان را نمی بیند و کلمهای از جنایات و مداخلات غرب بهویژه آمریکا در امور داخلی ایران به زبان نمیآورد؟! این حقیقت را انکار می کند و می گوید ریشه حوادث در درون است!
سؤال دوم: آمریکا با راهاندازی یک ارکستر سمفونیک متشکل از نوازندگان کفر و نفاق و شرک از گروههای سلطنتطلب، منافقین، ضدانقلاب، تجزیهطلبان و همه کسانی که در 40 سال اخیر به نحوی از انحاء جلوی غارتگری آنها گرفته شده تدارک دیده و سمفونی براندازی و تجزیهطلبی را مینوازند. صدای این سمفونی در خیابانهای تهران و عالم و آدم شنیده می شود. اما این صدا در گوش آقای خاتمی، پژواکی ندارد و نسبت به آن موضع نمیگیرد؟! سؤال سوم: بیش از 60 نفر از مردم بیگناه و نیروهای حافظ امنیت در کف خیابان توسط ضدانقلاب سلاخی شدهاند. مردم را در حرم شاهچراغ به گلوله بستند و خانوادههای بسیاری را به عزا نشاندند. چادر از سر زنان کشیدند اینها حقوق شهروند نداشتند که آقای خاتمی از ریختن خون مظلومانه آنها چند کلمه اظهار تأسف کند؟!
سؤال چهارم: چادر از سر زنان کشیدهاند. حکم قرآنی حجاب را آتش زدند، به مساجد حمله کردند و آن را به آتش کشیدند. ایشان به عنوان سید اولاد پیامبر لازم نیست پاسخی به این پرسش بدهند؟ چرا از اسلام و قرآن و مذهب کشور دفاع نکردند؟ آیا روز قیامت در مقابل مادرش حضرت زهرا (س) اگر از او سؤال شود چرا در برابر این فجایع و جنایات سکوت کردی و از نوامیس مذهب دفاع نکردی چه میخواهد بگوید؟!
سؤال پنجم: آقای خاتمی میگوید: «اعتراض از مرگ مهسا شروع شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیهطلبی از آن شنیده نشد.»
این پنهانکاری و این ندیدنها چه فایدهای دارد؟ پس این سروصدا و ترقهبازی در کردستان و سیستان و بلوچستان که ده ها انسان بیگناه را شهید کرد چه بود؟!
سعودی اینترنشنال طی 50 روز گذشته با 25 تجزیهطلب، 120 بار گفتوگو کرده است. خبرنگار BBC صریح میگوید: پشت سر آَشوب ها نه دموکراسی مطرح است نه حقوق زن و آزادی، هدف تجزیه ایران و تکهتکه کردن کشور است. چگونه است آقای خاتمی میگوید صدای تجزیهطلبی شنیده نشد؟!
آیا آقای خاتمی نمیداند که آمریکا پس از مرگ ابوبکر بغدادی می خواست در این فتنه یک امیرالمؤمنین دیگر را در سیستان و بلوچستان به تخت بنشاند مردم هوشیار اهل سنت سیستان و بلوچستان جلوی این توطئه گرفتند؟!
سؤال ششم: آقای خاتمی از چه حکمرانی خوبی یاد میکنند. 8 سال ایشان رئیسجمهور این مملکت بود اختیارات کامل هم داشت. پس این فتنه 78 در زمانی که ایشان رئیسجمهور و شورای عالی امنیت ملی بودند از کجا سربرآورد؟ روزنامههایی که در دوره ایشان به دلیل نشر اکاذیب و اهانت به مقدسات تعطیل شدند و امروز همگی پناهنده شدند و در سعودی اینترنشنال، BBC و رادیوهای خارجی فعالیت میکنند. چه جایگاهی در تز حکمرانی خوب ایشان داشت؟! چرا حکمرانی خوب را آن دوره که قدرت داشتند برپا نکردند؟!
سؤال آخر: آیا ایشان هنوز خود را رجل سیاسی و مذهبی میداند؟ اگر پاسخ مثبت است برود یک بار دیگر اصل 115 قانون اساسی و سوگند ریاست جمهوری را بخواند و ببیند کجا به وظایف دینی، ملی و میهنی خود که در سوگندنامه آمده است عمل کرده است؟!
حتی اگر یکی از آن وظایف را عمل کرده، به اطلاع ملت در این اوضاع فتنهآمیز برساند. اگر پاسخ منفی است انصاف به خرج دهد وی و اصلاح طلبان قدری ازحمله و توهین به شورای نگهبان به عنوان پاسدار اسلامیت و جمهوریت نظام، کم کنند و اعضای شورای نگهبان را در عدم احراز برخی اصلاحطلبان محق بدانند.
پایان پیام /