به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛با رشد چندجانبه چین در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی تا حدودی ساختار نظام بینالملل از تک قطبی به چند قطبی تغییر یافته و آمریکا که سالهاست یکهتاز نظام بینالملل است، اکنون سنگینی سایه چشم بادامیها را در کنار خود احساس میکند. سر بر آوردن چین میان قدرتهای دنیا منجر به گسترش روابط امنیتی و اقتصادی بیش از پیش پکن با کشورهای در حال توسعه و جهان سوم شدتا آنجا که عربستان، در اقدامی جالب توجه چین را جایگزین شریک امنیتی خود (آمریکا) کرد.
عربستان با سرازیر کردن دلارهای نفتی به آمریکا در صدد بود تا امنیت خود را تضمین شده بیاید. قرارداد تسلیحاتی 2017 با ایالات متحده تا حدی توانست زیرساختهای نظامی ریاض را بهبود بخشد و توانایی نظامی خود را افزایش دهد که نمود آن را در جنگ یمن میتوان دید. سعودیها که بخشی از بازار صادراتی آمریکا در حوزه هواپیمایی، وسایل نقلیه، ماشینآلات، ماشینهای الکتریکی و اسلحه و مهمات را به خود اختصاص داده بودند در روابطشان با آمریکا با افت و خیزهای زیادی روبرو بودند؛ اما نیاز عربستان به واردات اسلحه و تجهیزات نظامی و همچنین صادر کردن نفت خود به آمریکا موجب حفظ این ارتباط میشد.
با حضور بایدن در کاخ سفید، با وجودی که عربستان، ستون نظام راهبردی آمریکا در خاورمیانه تلقی میشد و همچنین میلیاردها دلاری که سعودیها را به گاو شیرده ایالات متحده تبدیل کرده بود، این روابط به بهانه نقض حقوق بشر بویژه در جنگ یمن، بیش از پیش دچار افت و خیز شد.
همچنین با افزایش تولید روغن شل در ایالات متحده، که به نوبه خود موجب کاهش قابل توجه صادرات نفت عربستان سعودی شد نیز به تیرگی روابط ریاض و واشنگتن، دامن زد.
عوامل متعددی عربستان را وادار به جایگزین کردن چین با ایالات متحده کرد. چین که با درگیر شدن با کرونا از افق اقتصادی خود بازمانده بود، در پی جبران این عقبماندگی، با آغوش باز از بازار عربستان و دلارهای سعودی استقبال کرد.
در دیدار اخیر شی جین پینگ رئیس جمهور چین با سران عربستان که پای ایران نیز به آن کشیده شد، در بیانیهای مشترک بر اهمیت حمایت قاطعانه از منافع حیاتی یکدیگر، تمامیت ارضی و حاکمیت مستقل تأکید کردند و بهگونهای مالکیت ایران بر جزایر سه گانه به زیر سوال برده شد.
این بیانیه و اظهارات که با واکنشهای متعددی در ایران روبرو شد، روابط تهران و پکن را با شائبه هایی رو به رو نمود.
مطالبه جدی ایران، جبران مواضع بیان شده است
از مهمترین واکنشها، سخنان رئیس جمهور در دیدار با معاون نخست وزیر چین در تهران بود. وی با بیان اینکه روابط جمهوری اسلامی ایران و چین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره در حال گسترش بوده است، گفت: برخی مواضع مطرح شده در سفر اخیر رئیس جمهور چین به منطقه موجب ناخرسندی و گلایهمندی ملت و دولت ایران شده و مطالبه جدی ایران، جبران مواضع بیان شده است.
چین به دنبال دور زدن ایران نیست
در این باره جواد منصوری سفیر اسبق ایران در چین و تحلیلگر مسائل سیاسی در مورد بیانیه و حواشی آن، اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران اولین و مهمترین محور سیاست خارجی خود را اصل استقلال اعلام کرده که این اصل مبتنی بر سیاست «نه شرقی، نه غربی» است. بر اساس همین دیدگاه پس از انقلاب اسلامی اعلام شد که ما حاضریم با همه کشورهای دنیا روابط و همکاری داشته باشیم اما در چارچوب منافع و احترام متقابل. بنابراین به هیچ عنوان نمیتوانیم منافع ملیمان را نادیده گرفته و از ابتدای انقلاب نیز این کار را نکرده و نخواهیم کرد. دشمنان ما هم به این موضوع اعتراف دارند که جمهوری اسلامی، استقلال خودش را حفظ کرده است.
به گفته سفیر اسبق ایران در چین؛ ما در طی 40 سال گذشته با چین روابط مناسبی داشتیم و روابط ما در زمینههای مختلف توسعه پیدا کرده است.
منصوری در مورد تأثیرات میدانی این بیانیه نیز اظهار کرد: تصور من این است که چین به دنبال دور زدن ایران نیست و احتمالاً در یک شرایط خاصی این بیانیه صادر شده و بعداً دولت چین شرایط را عادی خواهد کرد؛ من اعتقاد ندارم که این بیانیه تاثیر جدی برای ما داشته باشد؛ زیرا معمولاً دولت چین در روابط با کشورها، علیه کشور ثالث عمل نمیکند. البته دولت چین تغییر جهتگیری خودش را به سمت کشورهای عربی بر اساس فشاری که آمریکاییها آوردهاند، طبیعی میداند.
اولویت چین اقتصاد و حفظ نفوذ بینالمللی به لحاظ اقتصادی است
حسین ملائک نیز یکی دیگر از سفرای اسبق ایران در چین در خصوص این بیانیه معتقد است: چینیها به کل یک ساختار اقتصادی هستند، قبل از اینکه ساختار سیاسی در نظام بینالملل داشته باشند و حرفهایی که درباره سیاست بینالملل چین زده میشود در واقع در درجات پایینتری از اولویت اقتصادی چین قرار دارد.
وی با تاکید بر اینکه اولویت چین اقتصاد و حفظ نفوذ بینالمللی به لحاظ اقتصادی است، افزود: از این رو به منطقهای وارد شده است و قراردادهای کلان تجاری میبندد که در آن پول وجود دارد. عربستان قرار است در 2030 چندین پروژه بزرگ را به بهرهبرداری برساند که میتواند آنها را با چین تعریف و توجیه کند و چین هم آمده که آنها را بگیرد و هر مواضع سیاسی و اقتصادی و امنیتی که اتخاذ کرده در این راستا بوده است که بتواند این پروژهها را از آن خود کند.
به گزارش دانا؛ باید واقعیت را پذیرفت که هر کشوری سیاست خارجیاش را منطبق بر منافع ملی خود سیاستگذاری میکند و هیچ پیوند برادری وجود ندارد. منافع ایران و چین با وجود ارتباطات تجاری و امنیتی در سطح مطلوبی برقرار است و وجود شریک تجاری و امنیتی جدید؛ مانع از ادامه روابط نخواهد شد. چین، کار سختی را بعهده دارد؛ چرا که باید میان روابط خود با تهران و ریاض به گونهای تعادل برقرار کند که هم منافع خود را تامین کند و هم هر دو شریکش را در نهایت ظرافت در کنار خود نگهدارد.