شنبه 3 آذر 1403

روایتی از تاریخ تلاش ایران برای بازسازی بقیع

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
روایتی از تاریخ تلاش ایران برای بازسازی بقیع

مبلغ نوشت: در تلگرافی به تاریخ اول خرداد 1305که از کاظمین به ایران ارسال شده است خبر تخریب بقیع توسط وهابیان در ایران منتشر می‌شود. تیمورتاش وزیر دربار پهلوی در نامه‌ای به تاریخ هفتم خرداد 1305 خطاب به رضاشاه ضمن اشاره به دستور وی جهت پیگیری قضیه ناگوار اعتاب بقیع، اعلام می‌کند که مقرر شده است کمیسیونی متشکل از روحانیون و رجال درجه اول تشکیل شود.

به گزارش «مبلغ»- تقی‌زاده نائینی، پژوهشگر گروه مطالعات سیاسی و اجتماعی پژوهشکده حج و زیارت ضمن بیان مشکلات تاریخی عدیده‌ای که زائران ایرانی در طول تاریخ برای زیارت قبرستان بقیع تجربه کرده‌اند، نقش سیاسی دولت‌های ایران در مورد بقیع را تشریح کرد.

وی در بخش اول سخنان خود به نحوه زیارت قبرستان بقیع قبل از تخریب و آزار و اذیت مسئولان محلی این قبرستان و در بخش دوم به تلاش دولت‌های ایران برای بازسازی بقیع اشاره کرد.

در طول تاریخ متفاوت‌ترین جنبه زیارت مدینه با سفرهای عصر کنونی چیست؟

رفتار خشن با زائران از مواردی است که در تعدادی از سفرنامه‌های قاجاری به آن اشاره شده است. سیداحمد هدایتی در سفرنامه حج درباره رفتار تند خدام می‌نویسد: «چهارشنبه بیست و دوم محرم، مطابق پانزدهم میزان، امروز عصر که در حرم ائمه بقیع مشرف و مشغول زیارت و عزاداری بودیم، مقارن غروب، خدام‌ها خواستند مردم را مثل روزهای گذشته بیرون کنند و در حرم را ببندند، و در نتیجه تعجیل و خشونت آنها، کار به مشاجره و منازعه کشید، و جمعی به منزل قائم مقام رفته، شکایت از کج‌رفتاری‌ها و سوء سلوک خدام کردند»(همان، 1389، ج8، ص694). در سفرنامه سال 1288 قمری نیز به همین مطلب اشاره شده است: «دم در، پشت هم زوار ایستاده که آنهایی که رفته‌اند، بیایند بیرون، دسته دیگر بروند. اگر قدری طول بدهد، اینهایی که میان طاق هستند، می‌آیند پرتشان می‌کنند (همان، 1389، ج2، ص587).

یعقوب میرزای تبریزی در حج منصور این چنین می‌گوید: «و در آن ساعت که ما در زیارت مشغول بودیم، یکی از پدرسوخته‌ها مسخره می‌کرد و می‌خندید بر ما، و یک حاجی خواست که وارد در روضه مبارکه شود، در انگشتش نگین فیروزه‌ای داشت، و در میان عرب از فیروزه عزیزتر چیزی را نمی‌دانند. تا در انگشت او دیده، گرفته که از انگشت او در آورد. حاجی دستش را تکان داده از دست او رهانیده که یک دفعه عرب پدر... جستن کرده، چند تپانچه پرزوری بر روی حاجی بیچاره زده که خون از دهن و دماغ ریزان شده. چند حاجیان دیگر در دور او جمع شده، ولیکن نتوانستند از ترس حرفی بزنند و آن حاجی کتک خورده، هم دست بلند نکرده، همچون گنهکاران راست ایستاده، و کتک زیاد هم خورده از حرم بیرون شده، خون دماغش شسته، بر حرم برگشته، باز عرب پدر... در را گرفته که یک هزار بده وارد شو یا به منزل خود برگرد. حاجی لاعلاج بدون سؤال و جواب یک هزار داده وارد حرم شده (همان، 1389، ج2، ص441).

نقش سیاسی دولت‌های ایران در طول تاریخ در مورد بقیع چه بوده است؟

می‌توان پاسخ به این سؤال را در دو بازه زمانی تشریح کرد. اول قبل از تخریب و اقدامات عمرانی ایرانیان و دوم بعد از تخریب بقیع و اقدامات و رایزنی‌های ایرانیان برای بازسازی بقیع و بهبود وضعیت زائران ایرانی در هنگام زیارت.

نایب‌الصدر شیرازی در سفرنامه‌اش با نام تحفه‌الحرمین و سعاده‌الدارین در سال 1305ق در مورد ساختمان حرم ائمه بقیع از شخصی بنام مجدالملک نام می‌برد که بانی ساخت حرم ائمه بقیع بود. ابوالفضل مجدالملک اسعد (د492ق / 1099م)، وزیر شیعی سلطان برکیارق سلجوقی و اصل وی از بر اوستان، یکی از روستاهای قم بوده و پدرش محمد بن موسی بر اوستانی قمی نام داشته است. این قدیمی‌ترین گزارش تاریخی از اقدامات یک دولت ایرانی در مورد بقیع است. در دوره قاجاریه نیز شخصی بنام حاجی عبدالحسین امین التجار حدود سال 1272ق در اصفهان ضریحی از جنس فولاد برای حرم ائمه بقیع ساخت. براساس اسناد وزارت خارجه بعضی از دولتمردان قاجاری پیگیر ارسال ضریح از اصفهان به جده بوده‌اند و مکاتباتی با دولت عثمانی در استانبول داشته‌اند که در این خصوص می‌توان افرادی را چون اتابک اعظم صدر اعظم مظفرالدین شاه و نصرالله مشیرالدوله وزیر امور خارجه مظفرالدین یحیی خان مشاور الوزرا نام برد.

در خصوص اقدامات ایرانیان بعد از تخریب بقیع نیز باید گفت در تاریخ هشتم شوال 1344 قمری مطابق با چهارشنبه 31 فروردین 1305 وهابیان به قبرستان بقیع حمله و قبور مطهر ائمه (ع) و بقیه صحابه و بزرگان اسلام را با خاک یکسان می‌کنند. در تلگرافی به تاریخ اول خرداد 1305که از کاظمین به ایران ارسال شده است خبر تخریب مشاهد مشرفه بقیع توسط وهابیان در ایران منتشر می‌شود[1]. تیمورتاش وزیر دربار پهلوی در نامه‌ای به تاریخ هفتم خرداد 1305 خطاب به رضاشاه ضمن اشاره به دستور وی جهت پیگیری قضیه ناگوار اعتاب بقیع، اعلام می‌کند که مقرر شده است کمیسیونی متشکل از روحانیون و رجال درجه اول تشکیل و به مذاکره و تبادل افکار بپردازند و درخواست می‌کند در جلسه روز سه شنبه 10 خرداد که در قصر پهلوی تشکیل می‌شود حضور پیدا کند[2]. این کمیسیون با حضور رضاشاه تشکیل می‌شود، روزنامه شفق سرخ در این باره می‌نویسد: «نظر به اینکه تصمیمات مقتضی، موکول به مطالبات بیشتر و وصول اعلانات عمیقه می‌باشد، در جلسه مذاکرات مقدماتی جریان داشته و تصمیم گرفته شده است که به جلسات کمیسیون ادامه داده شود تا در نتیجه تبادل نظر و مطالعات کامل و وصول راپرتهایی که از نمایندگان ایران در عراق و شامات خواهد رسید، تصمیمات مقتضی اتخاذ گردد، سپس تصمیم گرفته شود. جلسه بعدی در عمارت مجلس شورای ملی و اتاق هیئت رئیسه منعقد گردد»[3].

دومین جلسه کمیسیون جمعه 13 خرداد در عمارت مجلس شورای ملی تشکیل می‌شود و در آن گزارش‌های رسیده و نتایج تحقیقات به عمل آمده و نیز مطالعات هیئت اعزامی ایران به حجاز قرائت و تصمیم بر این می‌شود که به تمام علمای ایالات و ولایات تلگرام شود تا نظریات خود را نسبت به قضایای وهابی‌ها به کمیسیون ارجاع داشته تا باعث اخذ تصمیمات لازمه گردد. در جلسه قبلی رضاشاه اعلام کرده بود که هر تصمیمی را که این کمیسیون راجع به وقایع مدینه طیبه اتخاذ نماید، امر به اجرای آن صادر خواهدشد[4]. بر اساس مکاتبات مجلس شورای ملی این کمیسیون جلساتی از 12 خردادماه 1305 تا سوم تیر در ساختمان مجلس شورای ملی تشکیل شده که در آن به تلگرافات این کمیسیون اشاره شده است. روز شنبه 14 خرداد 1305 نیز هیئت مذکور طی نامه‌ای به ریاست وزراء سه درخواست مطرح می‌کند: 1. حضور شخصی آگاه به نظریات دولت از وزارت خارجه در کمیسیون دفاعیه حرمین شریفین 2. دستور به جراید که دریافت اخبار کمیسیون تنها از طریق همین کمیسیون باشد 3. مجانی شدن تلگراف‌های کمیسیون.

این هیئت در جلسه‌ای که پنجشنبه 19 خرداد تشکیل می‌دهد از دولت درخواست می‌کند که اشخاصی را که مناسب و محل اطمینان باشد به عنوان مامور به آنقره (آنکارا)، افغانستان، بین‌النهرین (عراق)، هندوستان، شام و جده اعزام کنند تا راجع به مسائل حرمین بر طبق دستور این هیئت، اقدامات لازم را انجام دهند. اما با شروع به کار مجلس ششم شورای ملی، مجددا از طرف عده‌ای از نمایندگان پیگیری مسائل به مربوط به وهابیان و تخریب بقیع مورد توجه قرار گرفت. در جلسه 12 مجلس شورای ملی مورخه پنجشنبه 31 شهریور 1305، سید احمد بهبهانی نماینده تهران در نطق خود پیرامون وقایع حجاز و اوضاع جهان اسلام، پیشنهاد خود را مبنی بر تشکیل کمیسیونی مرکب از دوازده نفر منتخبه از شعب شش‌گانه مجلس با شرکت دولت در قضیه ظهور وهابیه در حجاز و تجاوزات مستقیم و غیر مستقیم آنها به مقدسات ملل اسلامی، با قید دو فوریت مطرح می کند[5].

این پیشنهاد در جلسه 15 مجلس به تاریخ یکشنبه 10 مهر 1305 به بحث گذاشته شد که همراه با مخالفت و موافقت بعضی از نمایندگان بود. این پیشنهاد با رای گیری و قیام اغلب نمایندگان مجلس به تصویب می‌رسد[6]. بر اساس اسناد موجود این کمیسیون تا مدتی در این موضوع به فعالیت ادامه داده است. از این تاریخ به بعد اطلاعاتی از اقدامات این کمیسیون به دست نیامد و عمر آن تا همین دوره به پایان می‌رسد و دیگر شاهد اقداماتی از جانب مجلس شورای ملی در مورد واقعه تخریب بقیع نیستیم تا اینکه در جلسه 83 دوره شانزدهم روز پنجشنبه 25 آبان ماه 1329 ابوالفضل حاذقی نماینده جهرم در نطق خود به اعتراض مسلمان نسبت به وضعیت نامناسب قبرستان بقیع اشاره کرده و از وزارت امور خارجه جهت رسیدگی به امور بقیع درخواست تعیین وزیر مختار ایران در عربستان می‌کند. همچنین در جلسه 220 دوره بیست و یکم مجلس در روز یکشنبه 14 آذرماه 1344 سرلشکر نکوزاد نماینده خرم آباد با اشاره به سفر ملک فیصل پادشاه عربستان به ایران درخواست می‌کند که بازسازی قبور ائمه اطهار در قبرستان بقیع توسط محمدرضا پهلوی مطرح شود.

موضوع بازسازی بقیع در مجلس سنا نیز مورد توجه واقع شده است و نمایندگان در بعضی از جلسات پیگیر این موضوع بوده‌اند. یکی از این افراد دکتر احمد متین دفتری است که به مناسبت‌های مختلف موضوع بازسازی حرم ائمه بقیع را در مجلس سنا مطرح کرده است. متین دفتری نماینده مجلس سنا از وزیر امور خارجه وقت در جلسه 53 دوشنبه 13 آذر ماه 1329 در مورد اقدامات صورت گرفته در مورد بازسازی بقیع سوالاتی را مطرح می‌کند. محسن رئیس در پاسخ به وی گزارشی از اقدامات صورت گرفته از سال 1304 تا 1329 ارائه می‌کند. وی اظهار می‌کند که مقامات سعودی عدم رضایت خود را نسبت به این اعمال اظهار و آنها را منسوب به عده‌ای از متعصبین وهابی کرده که بدون اطلاع دولت مبادرت به ارتکاب آنها کرده‌اند. سید جواد ظهیرالاسلام روحانی و سیاستمدار دوران قاجار و پهلوی که در این دوره سناتور انتصابی تهران در مجلس سنا است در جلسه بعدی مجلس سنا نسبت به سخنان وزیر امور خارجه انتقاد کرده و درخواست می‌کند که شاه در موضوع بقیع مستقیما با ملک عبدالعزیز گفت‌وگو کند[7].

از دیگر موارد پیگیری‌های دکتر متین دفتری، مربوط به جلسه 172 چهارشنبه 10 اردیبهشت ماه 1331 است که بیان می‌کند که در ایام نوروز سال 1327 که به عتبات عالیات مشرف شده بوده است در ملاقات با علمای نجف، آقایان اظهار تأسف و تعجب می‌کردند از این که دولت شاهنشاهی ایران نسبت به خرابی بقاع متبرکه ائمه بقیع سکوت اختیار کرده و از ایشان درخواست می‌کنند که توجه دولت را جلب و اقداماتی صورت گیرد که موانع تعمیر این بقاع از طرف حکومت عربستان سعودی مرتفع بشود. ایشان در ادامه بیان می کند که از آقای وزیر خارجه فعلی هم چندین بار نتیجه اقدامات را سوال کرده است ولی هنوز جواب رسمی نداده‌اند[8]. وزیر امور خارجه جهت پاسخ به سوال دکتر متین دفتری در جلسه 175 دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت ماه 1331 مجلس سنا حاضر می‌شود. باقر کاظمی در این جلسه خبر می‌دهد که موافقت‌هایی حاصل شده و دستورهای لازم به امیر مدینه ابلاغ شده است که در تعمیر دیوار قبور ائمه اطهار علیهم‌السلام و ساختمان سایه‌بان در بقیع اقدام لازم به عمل آوردند و موضوع به اداره توسعه حرم که مدتی است مشغول خالی کردن و توسعه اطراف حرم مطهر نبوی است واگذار شده است که ضمن کارهای دیگر خود این موضوع بقیع را نیز انجام دهند و حتی یک نفر مهندس ایرانی مقیم آن کشور درباره تعمیر قبور ائمه اطهار علیهم‌السلام شرکت خواهد داشت[9].

متین دفتری در سال‌های بعد نیز پیگیر موضوع بقیع بوده است. وی در جلسه چهارشنبه بیست و هشتم بهمن ماه 1343مجلس سنا ضمن ارائه گزارشی از سفر به هندوستان، عربستان و زیارت مکه و مدینه و توصیف وضعیت اسف‌انگیز قبرستان بقیع، از معاون وزارت خارجه که در جلسه حضور داشته است خواهش می‌کند که با توجه به مناسبات حسنه‌ای که بین دولت ایران و دولت سعودی هست اقدام کنند تا این نقیصه جبران شود و بدون اینکه قضات متعصب وهابی تحریک بشوند، قبور ائمه بقیع از این صورت شرم‌آوری که اسباب سرشکستگی است برای عالم شیعه در بیاید[10]. آخرین مورد، مربوط به درخواست مرمت قبور ائمه بقیع در سفر ملک فیصل پادشاه عربستان به ایران است که توسط بهادری نماینده تبریز در جلسه 139 شنبه 20 آذر 1344 مجلس سنا مطرح شده است[11].

بعد از انقلاب اسلامی ایران هم اقداماتی برای بهبودی وضعیت بقیع و زیارت در آن صورت گرفته است. مرحوم ری‌شهری در خاطراتشان چنین آورده است: دوشنبه 70/2/16 هیئتی متشکل از آقایان رضایی، محمد شریعتمداری و محسن شریفی عازم عربستان شد[12]. در ادامه این دیدار، هیئت ایرانی با طرح مسئله قبرستان بقیع، خواستار میشود که حتی اگر دولت سعودی قصد احداث بنا و مقبره‌ای در این قبرستان ندارد، دست کم در نظافت و مرتب نگه داشتن آن، اهتمام لازم را مبذول دارد و نیز با باز نمودن درب این قبرستان به روی زائران ایرانی به منظور زیارت قبور ائمه اطهار موافقت نماید. این درخواست‌ها مورد موافقت آقای عبدالواسع واقع می‌شود.

مرحوم ری‌شهری در ادامه چنین آورده است: در همان ایام، آقای دکتر ولایتی دومین دیدار خود را نیز با ملک فهد انجام داد که طی آن، مسئله بازسازی بقیع با توجه به وضعیت نامناسبی که برای آن به وجود آورده بودند، مطرح شد، به ویژه آن که آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این باره گفته بود: «دوست دارم این جا در دوران ریاست جمهوری من ساخته شود». بر این اساس در آن ملاقات، دکتر ولایتی با طرح مسئله قبرستان بقیع ضرورت سر و سامان دادن به آن را مطرح می‌کند و فهد نیز انجام برخی تغییر و تحولات در آنجا را می‌پذیرد. البته سرانجام نیز آن طور که مورد نظر ما بود عمل نشد، ولی شرایط اندکی بهبود یافت که صرفاً محدود به باز کردن در و تمیز کردن نسبی بخشی از محوطه می‌شد[13]. روز 12 دی 83 گزارشی به دستم رسید مبنی بر این که مأموران سعودی از حضور خانم‌ها در سکوی جلوی قبرستان بقیع، ممانعت کرده‌اند و به این ترتیب آنها حتی از این که بتوانند از پشت نرده‌ها نیز به زیارت بپردازند محروم شده‌اند. با توجه به عشق و علاقه بانوان زائر ایرانی به زیارت ائمه بقیع، این موضوع، مشکلی بزرگ به حساب می‌آمد. به همین لحاظ قرارشد آقای مسجد جامعی وزیر ارشاد در ملاقاتی که قرار بود با امیر عبدالله در ریاض داشته باشد، خواستار حل این مشکل شود. ایشان پس از بازگشت اطلاع داد که امیر عبدالله قول مساعد برای حل این مشکل داده و در عین حال توصیه کرده است که زائران ایرانی نیز کاری انجام ندهند که باعث تحریک وهابی‌ها شود. امیرعبدالله در آن ملاقات اظهار داشته بود که میخواهد تمامی زائران ایرانی به سلامت به کشورشان بازگردند.[14] در تاریخ 84/7/6 با آقای هاشمی رفسنجانی که به تازگی از عمره بازگشته بود، دیدار کردم. گفتنی است پیش از عزیمت ایشان به عربستان، با ارائه نامه‌ای حاوی مشکلات عمره، درخواست کرده بودم در مذاکرات با مقامات سعودی، نسبت به رفع آنها اقدام شود.

در این دیدار ایشان در ابتدا اظهار کرد: در جلسه عمومی با امیر عبدالله، موضوع بقیع را مطرح کردم که ایشان در آنجا پاسخ مشخصی نداد، ولی خودش پیشنهاد کرد جلسه‌ای خصوصی در منزل ایشان داشته باشیم. برای جلسه خصوصی، من و آقایان محمد هاشمی و نوری شاهرودی ساعت 5 بعد از ظهر به منزل امیر عبدالله رفتیم که این دیدار تا آخر شب طول کشید. در آن جلسه راجع به مسائل مختلفی بحث شد که در خلال آنها من مشکلات مربوط به بقیع را مطرح کردم و ایشان قول داد آنها را حل کند، اما در عین حال تأکید کرد زائران شما نیز باید طوری رفتار کنند که حساسیت تندروها در عربستان برانگیخته نشود.[15]

در خرداد 87 آقای هاشمی رفسنجانی برای شرکت در کنفرانسی، به دعوت ملک عبد الله به عربستان رفت. ایشان بعد از بازگشت، در تاریخ 87/3/25 در مجمع تشخیص مصلحت قبل از دستور گزارشی از این سفر ارائه کرد که به برخی نکات آن اشاره می‌کنم. آقای هاشمی رفسنجانی گفت: در ملاقات خصوصی با ملک عبدالله در مورد زائران ایرانی با ایشان صحبت کردم و گفتم: «برخوردهایی که در بقیع با زائران می‌شود و به خصوص برخورد با خانم‌ها و ممانعت از آنها برای زیارت بقیع، موجب می‌گردد با توجه به این که زنان قشر فعالی در ایران هستند وجهه بدی از شما در میان مردم ما ترسیم شود».

ملک عبدالله پاسخ داد: «من این را می‌پذیرم و مقدمات تأمین خواسته شما فراهم می‌شود.» دستور داد اگر کسی به زائران ایرانی اهانت کند، برکنار شود. پس از آن نیز برخی مأموران افغانی در بقیع که برخوردهایی نامناسبی داشتند، از آن جا برداشته شدند. ایشان در ادامه گفت: «صحبت من با عبدالله حداقل این اثر موقت را داشت که تا من آنجا بودم، خانم‌ها را هم به داخل بقیع راه می‌دادند»[16].

نویسندگان و شعرای ایرانی در خصوص بقیع چقدر دست به تألیف زده‌اند؟

ده‌ها عنوان کتاب درباره بقیع در موضوعات تاریخی و ادبی نگاشته شده است؛ می‌توان کتاب‌هایی از قبیل آرمیدگان در بقیع، بقیع بغض شیعه در گلوی تاریخ، بقیع در بستر تاریخ، بقیع در سفرنامه‌های فارسی، بقیع در گذر زمان، دانشنامه بقیع شریف، مذاکرات مجلس شورای ملی و سنا درباره بقیع، اسناد تخیب بقیع، تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد و... را نام برد.

در سال‌های اخیر نیز به همت واحد بقیع شناسی پژوهشکده حج و زیارت آثار متعددی اعم از کتاب و مقاله علمی منتشر شده که بعضی از آثار ذکرشده در بالا از سوی این واحد تدوین شده است. در حوزه ادبیات هم آثاری مانند «کبوتر بقیع و امام رضا علیه‌السلام»، «بقیع در سروده‌های فارسی» و «مجموعه اشعار کنگره شعر بقیع با عنوان آخرین حرم» از جمله آثاری است که در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

[1] آرشیو وزارت امور خارجه: SH1305-K30-P(3-315

[2] تقی زاده نائینی، مذاکرات مجلس شورای ملی و سنا درباره بقیع

[3] قاضی عسکر، سیدعلی (1399). واکنشها به تخریب بقیع (2)، فصلنامه علمی ترویجی میقات، شماره 113، ص 60: به نقل از روزنامه شفق سرخ، سال 5، شماره 519، ص2

[4] قاضی عسکر، سیدعلی (1399). واکنشها به تخریب بقیع (2)، فصلنامه علمی ترویجی میقات، شماره 113، صص 60-61: به نقل از روزنامه شفق سرخ، سال 5، شماره 521، ص2

[5] مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ششم، جلسه 12، 31 شهریور 1305

[6] مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ششم، جلسه 15، 10 مهر 1305

[7] مذاکرات مجلس سنا، دوره اول، جلسه 54، چهارشنبه 15 آذرماه 1329

[8] مذاکرات مجلس سنا، دوره اول، جلسه 172،10 اردیبهشت 1331

[9] مذاکرات مجلس سنا، دوره اول، جلسه 175،22 اردیبهشت 1331

[10] مذاکرات مجلس سنا، دوره چهارم، جلسه 101، 28 بهمن 1343

[11] مذاکرات مجلس سنا، دوره چهارم، جلسه 139،20 آذر 1344

[12] در هوای دوست، ص 37

[13] همان، صص 103-104

[14] همان، ص 450

[15] همان، صص 477-478

[16] همان، صص 529-530

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1784977
روایتی از تاریخ تلاش ایران برای بازسازی بقیع 2
روایتی از تاریخ تلاش ایران برای بازسازی بقیع 3